ما به عنوان گروهی از فعالین جنبش سبز در ایران، تصمیم گرفتیم پیشنهادات خود را در رابطه با ادامه
و اصلاح راه جنبش که برگرفته از تجربیات حاصل از اتفاقات دو سال گذشته و نیز استفاده از تجارب
جنبش هاي مشابه در برخی کشورهاست به قلم آوریم. پیشنهادات حاضر، حاصل بحثهاي متعدد در
میان گروهی از فعالین جنبش سبز در ایران است که بسیاري از آنها زندان و سرکوب حکومت را در این
دو سال تجربه کردهاند.
تداوم بازداشت رهبران جنبش و شرایط برگزاري راهپیماییها و تجمعات پس از بازداشت آنها، به
25 ، و 26 خرداد 1390 نیازمند بررسی توسط رهبري جنبش سبز در خارج از ، خصوص در روزهاي 22
کشور است تا سرمایه اجتماعی کسب شده پس از انتخابات ریاست جمهوري 1388 ، که در تظاهرات
همان سال بیش از هر زمان دیگر نمود یافت، از دست نرفته و همچنین نارضایتی بیش از پیش اقشار
مختلف جامعه از شرایط سیاسی، اقتصادي و اجتماعی موجود به درستی و به طور مؤثر توسط جنبش
سبز رهبري و هدایت شود. در غیر اینصورت مشخص نیست چه گروههایی از دل نارضایتی هاي موجود
ظهور کرده و کشور را به چه سویی خواهند برد.
نوشته کوتاه موجود متشکل از سه بخش است که تلاش میکند راهکارهایی براي کمک به اعتلاي
جنبش سبز ارائه نماید. این سه بخش عبارتند از: اهداف و ایدهآل ها، ساختار تشکیلاتی و سرانجام
راهکارهاي عملی جنبش. بر این باوریم که رهبري جنبش سبز باید اقدام به تبیین و تعریف جامعی از
اهداف جنبش سبز که دربر گیرنده نقد جنبش بر سیاستها و شرایط سیاسی، اقتصادي، اجتماعی موجود
باشد، به صورتی خلاصه و قابل فهم براي عموم مردم، بنماید. این تعریف باید بیانگر دلایل نارضایتی
اقشار مختلف مردم از شرایط موجود، به همراه ارائه راه حلهاي جنبش براي غلبه بر این نارضایتیها
باشد. همچنین رهبري جنبش باید ساختاري تشکیلاتی براي ایجاد هماهنگی و نیز ترغیب اقشار
ناراضی در جهت اجراي راهکارهاي تعیین شده تا حصول به پیروزي نهایی بوجود آورد.
1) اهداف:
جنبش سبز باید تعریف روشن و در عین حال ساده اي از نارضایتیهاي اقشار مختلف مردم از شرایط
موجود و راه حلهاي جنبش سبز را براي هرکدام ارائه نماید:
- کارگران صنعتی:
پایان بخشیدن به استثمار این طبقه در اثر سیاستهاي حکومت، تشکیل اتحادیههاي کارگري، تحت
حمایت کامل قانون، که نمایندگان مستقل و واقعی کارگران باشند.
- روشنفکران و طبقه متوسط:
حاکمیت قانون در کشور که بر اساس خواست و اراده مردم شکل گرفته باشد، توقف و پایان
بخشیدن به خشونت حکومتی و احترام به حقوق بشر بر اساس معاهدات و عرفهاي بینالمللی.
- کارآفرینان، صنعتگران و تجار:
پایان بخشیدن به فساد حکومت و سیطره دولت، نهادهاي دولتی و شبه دولتی بر اقتصاد و ایجاد
شرایط لازم داخلی و خارجی براي توسعه و رشد اقتصاد و تجارت.
- قومیتها:
به رسمیت شناختن حقوق همه اقوام ایرانی، از جمله براي حفظ فرهنگ و زبان خود، بر اساس
اصول مصرح در قانون اساسی و بیانیههاي رهبران در بند جنبش.
- اقشار محروم:
تأمین و تضمین حداقلهاي لازم براي زندگی آبرومندانه، شامل تحصیل مجانی از دبستان تا
دانشگاه براي فرزندان آنها، بهداشت و درمان مناسب، تعیین حداقل حقوق بر اساس واقعیتهاي
اقتصادي جامعه، حمایت مؤثر از حقوق کارگران و کشاورزان، مبارزه و ریشهکن کردن فساد
اقتصادي در دولت و حکومت.
- دانشجویان:
اجازه فعالیت آزادانه و مستقل اتحادیههاي دانشجویی بدون اعمال محدودیتهاي عملی در فعالیت
آنها توسط دولت و نهادهاي دولتی مانند حراست دانشگاهها، وزارت علوم، وزارت اطلاعات و کمیته-
هاي انظباطی.
- زنان:
برابري زنان با مردان در پیشگاه قانون.
- روحانیون و اقشار مذهبی:
پایان دخالت حکومت در مذهب و نهادهاي مذهبی، پایان بخشیدن به سوء استفاده حکومت و
سران آن از مذهب براي توجیه سیاستهاي خود و حفط مناصب حکومتی. مذهب باید مظهر اخلاق
و پرستش خداوند یکتا باشد، نه ابزاري براي تداوم حکومتی فاسد، سرکوبگر، دروغگو، قاتل و
متجاوز به شهروندان خود.
جنبش سبز، جنبشی وسیع و تکثرگراست که از اقشار مختلف مردم کشورمان تشکیل شده است. افراد
حامی جنبش داراي خواستههاي گوناگون اقتصادي، سیاسی و اجتماعی هستند که مردم ایران را با
تنوع قابل ستایش اجتماعی-سیاسی خود نمایندگی میکنند. نقطه اتصال این افراد، خواست جمعی آنها
براي حاکمیت قانون برآمده از خواست و اراده مردم در کشور است. بنابر این، کلیه نهادهاي قانونی و
اشخاصی که در حکومت مشارکت دارند، باید تحت نظارت و بر اساس محدودیتهاي تعیین شده توسط
قانون عمل نمایند و هیچ استثنائی تحت هیچ عنوان از این اصل پذیرفته نیست.
اهداف فوق باید به وضوح بیان گردد، در غیر اینصورت انتظار قبول خطر برخوردهاي سرکوبگرانه
حکومت، از افرادي که نسبت به اهداف این جنبش تصور روشنی ندارند، واقعبینانه نخواهد بود.
2) ساختار تشکیلاتی:
براین عقیدهایم که در حال حاضر، جنبش سبز از عدم وجود ساختاري تشکیلاتی براي رهبري آن رنج
میبرد. با توجه به بازداشت رهبران جنبش و محدودیتهاي موجود در داخل کشور، این ساختار باید در
خارج از کشور تشکیل شود. چنین تشکیلاتی باید توانایی ایجاد ارتباط، کسب اطلاع و دستیابی به
تحلیلهاي واقعبینانه از شرایط داخل کشور را داشته باشد. تنوع و تکثر، الزامی غیر قابل انکار براي
چنین ساختاري است، ولی این تکثر نباید مانعی در راه نظم تشکیلاتی و اتخاذ تصمیمات قاطع باشد.
پیشنهادات ما در این رابطه عبارتند از:
- تشکیل شورایی متشکل از حدود 10 نفر از افراد برجسته سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خارج از
کشور که در غیاب رهبران در بند جنبش، رهبري آن را بر عهده گرفته و پس از آزادي رهبران،
( نقش مشاوران آنها را ایفا خواهد کرد. این شورا میبایست 1) اهداف جنبش را تبیین کند، 2
راهکارهاي اعتراض به شرایط حاکم و اصلاح آن را ارائه دهد، 3) مواضع جنبش را در خصوص
مسائل روز کشور اعلام کند، و 4) خطوط اصلی براي آگاهی بخشی به مردم را مشخص نماید.
- شوراي هماهنگی جنبش سبز براي رهایی ایران، باید متشکل از اشخاص شناخته شده و خوشنام
خارج از کشور باشد. به نظر نمیرسد هیچکدام از افراد خارج از کشور داراي مقبولیت و محبوبیت
رهبران در بند جنبش باشند ولی به صورت دسته جمعی امکان رهبري مؤثرتر هواداران جنبش،
نسبت به وضعیت موجود، مقدور است.
- شوراي هماهنگی جنبش سبز براي رهایی ایران، باید از اعضاي جنبش سبز بخواهد اقدام به
تشکیل گروههاي کوچک و فعال در سراسر کشور نمایند. مطمئنا" در حال حاضر نیز چنین
گروههایی در سراسر کشور با ابتکار و همت اعضاء وجود دارد، اما هدایت و رهبري شورا قطعا" به
گسترش و کارآمدتر شدن این گروهها کمک شایانی خواهد کرد. به نظر ما، پیروزي جنبش بدون
وجود و گسترش این گروهها میسر نخواهد بود. با توجه به سیاستهاي سرکوبگرانه و هماهنگ
حکومت، انجام تظاهرات اعتراضی نیز بدون وجود چنین گروههایی به سختی با موفقیت همراه
خواهد شد. تجربه و تحلیل ما از حامیان جنبش ما را بر این عقیده استوار مینماید که چنین
درخواستی از جانب رهبران جنبش با استقبال گسترده و فعالانه آنها روبهرو خواهد شد. نباید از
اهمیت دعوت به چنین اقدامی در اسرع وقت غفلت کرد؛ سرمایه اجتماعی هیچ جنبشی نامتناهی
نیست و تأخیر در این اقدام این سرمایه را بر باد خواهد داد.
- شوراي هماهنگی جنبش سبز براي رهایی ایران میباید از اعضا و گروههاي فعال حامیان خود
بخواهد آگاهی بخشی در میان طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه را گسترش داده و اهداف تبیین
شده جنبش را براي بهبود اوضاع این اقشار نشر دهند. جنبش سبز براي پیروزي نیاز به همراهی
حداقل بخشی از این اقشار دارد. حوادث اخیر در کشورهاي همسایه و همچنین کشور خودمان،
گویاي اهمیت این اقشار در پیروزي جنبشهاي رهایی بخش است. ترس موجود در میان برخی از
رهبران و حامیان جنبش براي فعال کردن این اقشار باید کنار گذاشته شود.
- با وجود دسترسی به برخی از وسائل ارتباط جمعی مانند اینترنت و ماهواره، جنبش سبز کماکان از
ضعف در اطلاعرسانی رنج میبرد. در بخش خارجی، توجه و تهیه منابع مالی بیشتر براي رسانه
تصویري جنبش، شبکه رسا، لازم است. در حالی که به بسیاري شبکههاي تلویزیونی خارج از کشور
نظیر صداي آمریکا توسط قسمت قابل توجهی از مردم و حامیان جنبش با دیده تردید و عدم
اعتماد نگریسته میشود، شبکههاي دیگر مانند بیبیسی که از مقبولیت بیشتري برخوردارند به
اندازه کافی سیاسی نبوده و مهمتر اینکه خود را متعهد به اشاعه اهداف و سیاستهاي جنبش سبز
نمیدانند، به طور مثال وظیفهاي براي اطلاعرسانی در رابطه با تظاهرات اعتراضی جنبش قائل
نیستند. شبکه رسا در مدت کوتاه فعالیت خود موفق به جلب اعتماد حامیان جنبش و برقراري
ارتباط با اقشار مختلف مردم شده و با پخش تصاویر برخورد حکومت با معترضان، نقش مناسبی در
بسیج حامیان جنبش ایفا نموده است. با این وجود این شبکه به طور واضحی از ضعف مدیریتی و
کمبود منابع مالی-انسانی رنج میبرد. در نبود امکان فعالیت آزاد رسانهاي در داخل کشور، این
شبکه میتواند صداي رسمی جنبش و شوراي هماهنگی جنبش سبز براي رهایی ایران باشد.
- در داخل کشور نیز با تشکیل گروههاي فعال، همانطور که پیشتر توضیح دادهشد، اطلاعرسانی در
خصوص اهداف و اقدامات اعتراضی جنبش گسترش خواهد یافت. اما تهیه مواد لازم شامل اعلامیه،
بیانیه، پوسترا و سایر اشکال اطلاعرسانی مانند فیلم و نمآهنگهاي آگاهی بخش در خصوص
مسایل مختلف کشور و در دسترس قراردادن آنها براي گروهها وظیفه شوراي هماهنگی جنبش
خواهد بود. لازم به یادآوري است بخش زیادي از این اقلام مانند، نمآهنگ و پوستر میتواند توسط،
و به ابتکار اعضاي جنبش، تهیه شود، همانگونه که در سالهاي اخیر شاهد آن بودهایم. اما وظیفه
بررسی و انتخاب آنهایی که اهداف جنبش را بهتر بیان میکنند باید به عهده شورا باشد تا بهره-
برداري از ابتکارات اعضا و حامیان جنبش به صورت کارآمدتري انجام شود.
- تشکیل حساب بانکی در خارج از کشور براي جمعآوري کمک حامیان جنبش، به خصوص افرادي
که به خاطر عدم حضور در کشور و قادر نبودن به شرکت در فعالیتهاي اعتراضی در ایران، آماده
کمک مالی به جنبش هستند.
3) راهکارهاي عملی:
در کنارتبیین اهداف جنبش و همچنین تشکیل ساختار تشکیلاتی در داخل و خارج از کشور براي پیش
بردن اهداف فوق، جنبش سبز نیاز به بررسی و انتخاب راهکارهاي عملی براي مقاومت در برابر حکومت
و در نهایت مجبور کردن آن به گردن نهادن به خواستهاي جنبش دارد. در اینجا به برخی از
راهکارهاي ممکن در دو بخش تضعیف مقاومت حکومت و تقویت اعتراضات اشاره میشود.
الف) تضعیف مقاومت حکومت:
- رسوا نمودن سرکوبگران: نام، سمت، عکس و اقدامات سرکوبگرانه افراد حاضر در حکومت، مانند
اعضاي سپاه، بسیج و نیروهاي اطلاعاتی که آمر و یا عامل قتل، تجاوز، شکنجه، مضروب و زندانی
کردن معترضین بودهاند باید به صورت منظم و متحدالشکل (قابل تکثیربه صورت پوستر توسط
شبکههاي فعال) تهیه و منتشر شود.
- رسوا نمودن فاسدان اقتصادي: نام، سمت، عکس و اقدامات افراد حاضر در حکومت که خود و یا
اعضاي درجه یک خانوادهشان اقدام به تحصیل مقادیر قابل توجه مال و دارایی نامشروع در داخل و
یا خارج از کشور کردهاند، با ذکر جزئیاتی مانند نام دارایی و یا ارزش آن، به صورت منظم،
متحدالشکل (قابل تکثیر به صورت پوستر توسط شبکهخاي فعال) تهیه و منتشر شود.
- تکرار و تاکید در بیانیهها، پوسترها و اعلامیهها، همانطور که مهندس موسوي یادآوري کرد، بر این
نکته که "افرادي که در فعالیتهاي علیه مردم نقش داشته اند، از افراد بلندپایه تا ماموران دون
پایه، توسط مردم فراموش نخواهند شد و در موقع مقتضی در پیشگاه مردم و قانون پاسخگو
خواهند بود".
- تاکید بر این نکته که با توجه به پیروزي غیرقابل پیشگیري مردم بر حکومت سرکوبگر، عاملان
حکومت که آمر و یا عامل قتل، تجاوز، شکنجه و اختلاس نبودهاند، گر چه فراموش نخواهند شد،
مورد عفو و بخشش مردم قرار خواهند گرفت. بدیهی است که این سیاست همیشگی نخواهد بود و
افرادي که با وجود دعوت جنبش از پیوستن آنها به هموطنان خود، بر اقدامات خود علیه حقوق
مردم پافشاري نمایند، نمیتوانند این بخشش را همیشگی تلقی کنند.
ب) تقویت اعتراضات:
- از آنجاییکه غالب بدنه فعال جنبش سبز متشکل از اقشار طبقه متوسط جامعه بوده است، حکومت
بدون هیچگونه محدودیتی آماده استفاده از ابزار زور براي سرکوب آنهاست. شوراي هماهنگی
جنبش سبز براي رهایی ایران، باید راهکارهایی را که نیازمند خطرپذیري کمتري هستند ولی در
عین حال ضربات مؤثري بر حکومت وارد میکنند، اتخاذ نماید. قدرت طبقه متوسط در امکانات
مالی و مدیریتی آن است که باید از آن استفاده شود. دعوت مردم به عدم پرداخت هماهنگ قبوض
برق، تلفن، آب، گاز و مالیات اقداماتی هستند که در صورت اجراي هماهنگ توسط این قشر، فشار
زیادي بر حکومت وارد کرده و همزمان خطرپذیري کمتري از سوي اجراکنندگان طلب میکند. در
مراحل بعدي این اقدامات میتواند شامل اعتصابات پراکنده و گسترده نیز شود.
- استفاده از تظاهرات سکوت تا زمان فعال تر شدن اقشار دیگر جامعه کماکان میتواند ابزار مناسبی
براي ابراز اعتراض باشد.
- تقویت فعالیتهاي تبلیغاتی و اطلاع رسانی جنبش نظیر یادآوري حمایتهاي رهبر از آقاي
احمدينژاد و تاکید بر این گفته ایشان که نظرات آقاي احمدينژاد به رهبر نزدیکتر است. یادآوري
حمایت رهبر از آقاي احمدينژاد در مقابل انتقادات رهبران جنبش سبز در انتخابات مبنی بر رمال،
خرافه پرست، فاسد، متقلب و ناکارآمد بودن وي و دولت او؛ انتقاداتی که اکنون ترجیع بند
موضعگیریهاي حامیان رهبر در انتقادات خود از دولت است.
در پایان خاطر نشان میسازد که نوشته حاضر برآمده از خواست تهیه کنندگان آن براي کمک، به سهم
خود، به پیشبرد اهداف جنبش سبز است. مطالب فوق حاصل مباحثات، مطالعات و تجربیات تعدادي از
فعالین جنبش میباشد و به نظر آنها نقشه راهی در جهت درست براي پیشروي با برنامهتر و سریعتر
جنبش ارائه مینماید، ولی مسلما" نیاز به اصلاح و تکمیل خواهد داشت. همچنین تهیه کنندگان این
متن به این موضوع که بسیاري از پیشنهادات ارائه شده در این نوشته از مدتها پیش مطرح بوده، واقفند.
با این وجود، بر این باورند که گردآوري منظم و ساختارمند این پیشنهادات میتواند درك بهتر و
روشنتري به تصمیمگیرندگان ارائه کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر