مسعود بهنود
روزنامهنگار
روزنامه های صبح امروز عنوان های اصلی خود را به گمانی زنی درباره حضور امروز رییس جمهور در مجلس و سخنان وی اختصاص داده و از میان خبرهای خارجی به سفر رییس دولت سوریه به تهران پرداخته اند.
سوریه محکم ایستاده و ایران هم در حمایتش

تیتر و عکس صفحه اول تهران امروز
همزمان با سفر نخست وزیر سوریه به تهران، کیهان در سرمقاله خود به تائید دولت بشار اسد در سوریه پرداخته و نوشته سوریه امروز اگرچه مجروح است ولی از مقاومت آن در برابر دشمن کاسته نشده است. حکومت سوریه علیرغم آن که دو سال است در معرض یک فتنه بزرگ و به تعبیر رئیس جمهور آن در معرض جنگی جهانی قرار دارد ولی در بخش های مختلف انسجام خود را حفظ کرده است. ارتش ۳۰۰هزار نفری سوریه با حفظ یکپارچگی خود در میدان ایستاده و تلاش های شبانه روزی دشمن نتوانسته به آن آسیب جدی وارد کند.
به نظر این روزنامه: ارکان و اجزاء دولت سوریه اتحاد خود را حفظ کرده و بر وفاداری نسبت به حاکمیت ملی، سرزمینی و نظام سیاسی سوریه تاکید دارند در کنار ارتش و دولت مردم سوریه وفاداری خود را نسبت به نظام حفظ کرده اند نشانه این همبستگی دولت و مردم در سوریه این است که در طول این دو سال دولت و ارتش از سوی مردم احساس تهدید نکرده و آنان را در کنار خود دیده است. این در حالی است که از میلیون ها نفر مخالف که ساخته و پرداخته غرب و رژیم های عربستان، قطر و ترکیه است در خیابان ها هیچ خبری نیست.
سرمقاله کیهان با تاکید بر این که سوریه با یک جریان تروریستی جهانی منطقه ای و داخلی مواجه است نه با مردمی بپاخاسته که مطالبه ای مدنی دارند نتیجه گیری کرده که خط انقلاب اسلامی در مواجهه با این فتنه کاملا معلوم بود. ایران هیچگاه با نغمه «تغییر اسد» همراه نشد و حالا هم همراه نمی شود و از قضا امروز که تا حد زیادی غبارها فرو نشسته است همان کسانی که جوگیر شده بودند هم می گویند حکومت اسد با این برنامه ها تغییر نمی کند .
مجلس شکست می خورد چون اجازه ندارد
عباس عبدی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به قرار حضور امروز رییس جمهور در مجلس، قوه مقننه را از پیش شکست خورده نامید و نوشته به لحاظ قانون اساسی، مجلس دست بالاتر را دارد و میتواند با اتکا به اختیارات قانونی موجود، اراده خود در برابر دولت را به کرسی بنشاند. ولی این وجه حقوقی قضیه از دو سو با چالش مواجه شده است. از یک سو به نظر میرسد که مجلس اجازه یا توان استفاده از این اختیارات را ندارد. از این نظر گویی فاقد چنین اختیاراتی است. مثل اسلحهیی است که در دست دارید، ولی هدف مقابل شما میداند که خالی است، یا گلوله آن مشقی است و فقط صدا دارد، آن هم صدای خفه.
با این مقدمه نویسنده اظهار نظر کرده که مهمترین نکتهیی که ظاهرا موضوع و محور احتمالی سخنرانی امروز رییس دولت در مجلس است، بحث مرحله دوم پرداخت یارانههاست. موضع رییس دولت در این باره روشن است، خواهان اجرای کامل و حتی یکباره این طرح و پرداخت ۵ برابری نسبت به ارقام فعلی است. موضع اکثریت نمایندگان هم روشن است، جلوگیری از اجرای آن حتی در اندازههای محدودتر این طرح. این یعنی شکست سیاسی برای نمایندگان. چرا؟
مقاله اعتماد به این جا می رسد که: از اوایل سال ۹۰، همه رفتارها و برنامههای دولت فقط و فقط در قالب تحقق یک هدف سیاسی قابل درک بود و آن هم زمینهسازی برای پیروزی نامزد دولت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ است. رییس دولت به زبان بیزبانی بارها تکرار کرده، که دولت او پس از سال ۹۲ نیز به نحوی ادامه خواهد یافت. روشن است که اگر هر گروهی غیر از گروه او عهدهدار کرسی ریاست شوند، نهتنها رییس دولت برای همیشه از عرصه سیاست حذف خواهد شد، بلکه مسوولیت تمامی مشکلات کشور نیز بر عهده او خواهد افتاد.
سخنان امروز احمدی نژاد
محمدرضا خباز در همین باره در اعتماد نوشته آمار و ارقامی که رییسجمهور در مصاحبهها یا سخنرانیهای خود ارائه میدهد چندان قابل استناد نیست. ایشان میگویند طی این سالها بیش از ۵ درصد رشد اقتصادی داریم در حالی که آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران تفاوت قابل توجهی با آنچه آقای احمدینژاد گفته، دارد.در نتیجه ایشان باید در نظر داشته باشد که در حضور ۳۰۰ نفر از نخبگان کشور قصد سخنرانی دارد و آنچه میگوید با سخنرانیهای دیگر در جمع مردم متفاوت است. در بحث هدفمندی یارانه نیز چالش اصلی اینجاست که دولت حاضر به در معرض نقد گذاشتن مرحله نخست هدفمندی یارانهها نیست و برداشت آقای رییسجمهور از این قانون تنها پرداخت نقدی در حسابهای مردم است و هرگز پاسخ نداده که چرا یارانه بخش تولید پرداخت نشده است؟
اما یاسر ملایی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته انگیزه اصلی دولت برای زنده کردن این طرح در شرایط فعلی به شمار میرود و آن، کاهش شدید درآمدهای دولت از محل صادرات نفت و عدم توازن عمیق بین منابع و مصارف بودجه عمومی است.
به نوشته این مقاله دولت در حالی که راه را برای کسب درآمد از محل صادرات نفت محدود میبیند، راه چاره را در فروش آزاد نفت و فرآوردههای نفتی در داخل دیده است. این ایده، هویت اصلی طرحیاست که دولت از آن به عنوان فاز دوم هدفمندی یارانهها یاد میکند. بنابراین، کسانی که مخالف اجرای این طرح هستند باید به طور روشن بیان کنند که چه پیشنهادی برای جبران کسری بودجه سرسامآوری که در انتظار بودجه ۱۳۹۲ کشور است، دارند؟ زنگ خطر این مشکل، در وضعیت بحرانی نرخ رشد نقدینگی و تورم به صدا درآمده است و سیاستگذاران را مفری از مواجهه با این چالش و چارهجویی آن وجود ندارد.
آبی که زیاد شور است و دست هائی که نمی گذارند
جواد سیدپور در سرمقاله تهران امروز نوشته: ظاهرش آب است اما باطنش شور، این خاصیت آب دریاست. به لحاظ شکل و شمایل ظاهری هیچ فرقی با آب شیرین ندارد ولی در باطن، شوری آن به حدی است که عطش آدم تشنه را فرو نمینشاند که هیچ، بلکه تشنه و تشنه تر میکند و اگر در نوشیدن آن افراط شود به این امید که بالاخره عطش را فروبنشاند، فرد تشنه را از پای در میآورد. هدفمندسازی یارانهها حتما امر مفیدی است ولی پرداخت بی محابا و بی حساب و کتاب پول نقد به مردم حکایت همان تشنه و آب دریاست که این روزها عدهای عزم خودرا جزم کرده اند به هر شکل ممکن یا -غیر ممکن!-به مردم بخورانند.
به نوشته این مقاله این ایام سخنان بسیاری بر سرمفید یا غیرمفید بودن افزایش یارانه نقدی مطرح میشود؛ در یکسو دولت قرار دارد که دائما بر طبل افزایش یارانه نقدی میکوبد و دراین میان به قدری تنهاست که حتی یک نفر از کارشناسان دلسوزهم حاضر به حمایت از یارانه ۵ برابری نشده است و درداخل خود دولت هم برخی نشانهها و زمزمههای مخالف دیده میشود ولی چندان به صراحت ابراز مخالفت نمیکنند و در سوی دیگر مجموعه مجلس، کارشناسان اقتصادی، فعالان بخش خصوصی و.. وجود دارند که به دولت زنهار میدهند که این راه در شرایط موجود نهتنها حلال نیست بسا اینکه بیماری کنونی را سختتر کند.
به نوشته تهران امروز گروهی براین باورند که اگر دولت غم معیشت اقشار آسیب پذیر و گروههای مختلف اجتماعی را واقعا در سر داشت چرا و به چه علت با رها سازی قیمت ارز به افزایش بی رویه قیمتها و از همه مهمتر به خنثی سازی دستاوردهای فاز اول هدفمندسازی یارانهها اقدام کرد؟دولت اگر دغدغه هدفمندسازی داشت چرا به تولید آنچنانکه شایسته و بایسته بوده، کمک نکرد و تولید کننده و مصرفکننده را در تنگنای تصمیمات غیرکارشناسی قرار داد؟
پیمان مقدم در ستون طنز اعتماد نوشته: ما داشتیم هفت برابر شدن یارانه نقدی را خواب میدیدیم که ناگاه زمین و زمان شروع به لرزیدن کرد. عموجان همچون ملکه عذاب بالای سرمان ایستاده و فریادهای رعبآوری میزدند که: «خدا لعنتتان کند. کاش قلم در دستتان منفجر شود. از جان این دولت و رییساش چه میخواهید؟»
والله، بالله ما خواب بودیم. ایشان اگر مشکلی پیشامد نکند و اتفاقی رخ ندهد اینک باید به مجلس رفته و نطق کرده باشند و جلسه را بدون شنیدن نظرات نمایندگان ترک کرده فرمودهاند. عموجان با لگد لحاف را از روی ما کنار زده و غریدند: «مگر شماها میگذارید آب خوش از گلوی این دولت عبور کند؟ هر روز یک ماجرا، هر روز یک بحران. نشد یکبار رییسجمهور به قصد امر مهمی نارمک را ترک کند و شما برنامهیی پیاده نکرده باشید.»
یادش بخیر یک زمان هر وقت سید خندان چمدان مسافرت خارجی را میبست یا یکی را میگرفتند یا روزنامهیی را میبستند. حالا عموجان چی شد؟ باز جناب جوانفکر بازداشت شده؟ روزنامه جناب مشایی را بستهاند؟ به خدا بعید میدانم در قوه محترم قضاییه یک نفر از اصلاحطلبها در حد آبدارچی هم ابتکار عمل داشته باشد.
«دیگر میخواستید چه بشود؟ اول حکم ریاست سازمان تامین اجتماعی را باطل میکنند، بعد سردار رویانیان از ریاست سازمان حمل و نقل و سوخت استعفا میدهد، پشت سرش هم مدیر مسوول ایران استعفایش را تقدیم میکند. یعنی همه اینها تصادفی است؟ گردن کلفتهایتان خط میدهند، شماها عملیاتی میکنید و روی اعصاب مدیران دولت راه میروید تا طاقتشان تمام میشود.»
وقتی دشمن بیماری تولید میکند!
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته: برادر محمود احمدی نژاد دیروز بالاخره بعد از مدتها تفکر و تعقل و تدبر و تحمل و تصور، به اطلاع مردم ایران رساند که چرا در کشور دارو کم شده و چرا ارز دارو جاهای دیگر خرج شده و به قول وزیر برکنار شده بهداشت و دارو دستهاش، با ارز دارو، دسته بیل و لوازم آرایش وارد شده است. رد پای دشمن در این موارد تا دیروز کمیتا قسمتی ندیده گرفته شده بود ...اما آنچه البته پنهان نمیماند ماه زیر ابر است! در این راستا احمدینژاد با اشاره به اینکه امروز تولید دارو و تجهیزات پزشکی تبدیل به یک تجارت در دنیا شده است گفت: من اطلاع دقیق دارم که بعضی از بیماریها منتشر میشود تا داروهای آن به فروش برسد! البته واضح و مبرهن است که اطلاع دقیق احمدی نژاد، یعنی اطلاع واقعا خیلی دقیق ! دقیقا به دقت آمارهایی که در گفتوگوهای تلویزیونی داده میشود .
نویسنده به طعنه نوشته اولا میتوان اصلا دارو وارد کشور نکرد و به جای آن با دسته بیلهای وارداتی به جان کسانی افتاد که بیماریهای منتشره توسط دشمنان را دریافت کردهاند . البته الان هم با بیماران چندان بهتر از این رفتار نمیشود!
نکته دوم طنز مردم سالاری این است: آلودگی هوای تهران ربطی به بنزینهای تولیدی ندارد! افزایش بیماری شهروندان ربطی به آلودگی هوا ندارد! هیچ کدامشان هم ربطی به دولت ندارد! بیماری ساخته و پرداخته دشمنان است، آلودگی هوا هم بر اثر فوت محکمیاست که از دهان استکبار بیرون آمده و آلودگیها را طرف تهران فرستاده . باید دعا کنیم نفس استکبار در نیاید و فوتش قطع شود !
معمای شاه در سالگرد رفتنش از کشور

تصویری از آغاز ضبط تلویزیونی سریال معمای شاه، جام جم
زهرا نوروزی در تهران امروز نوشته: تب ساختن مجموعههایی که در پروسه زمانی تاریخ معاصراتفاق افتادهاند چند سالی است که در رسانه ملی جریان دارد. این مجموعهها و سریالهای تلویزیونی که شخصیت و محتوای داستانی اکثر آنها در دوره پهلوی اول و دوم شکل میگیرد، سعی در بیان ناگفتههای سیاسی و اجتماعی تاریخ مردمی دارند که درروزگاری نهچندان دور درهمین سرزمین زندگی میکردند.
به نوشته این گزارش: سریالهایی که شروعش از دهه هفتاد بود و نمونه آخرش هم «کلاه پهلوی» است. از آخرین کارهایی که اخیرا با مضمون تاریخی درحال تولید است، سریال جدید «محمدرضا ورزی» با نام «معمای شاه» است.
جشنواره در غیبت نام های بزرگ سینما
احمد مسجدجامعی در مقاله پیرامون جشنواره سینمائی فجر در بهار نوشته در جشنواره امسال نامهای چندانی از چهرههای برجسته و درخشان سینمای ایران دیده نمیشود. اگر دلیل آن میدان دادن به جوانترها بود، شاید برای آن میتوانستیم فوایدی برشماریم، اما از جوانترهای موثر در سینما نیز چندان خبری نیست. حتی آنها که در پروژه فیلمهای بعضا فاخر کاری عرضه کردهاند از راهیابی به بخش مسابقه بازماندهاند، در شرایطی که بخش خارج از مسابقه هم دیگر وجود ندارد.
به نوشته وزیر سابق ارشاد اسلامی: تبعات این تصمیم چنان هیاهویی به پا کرد که قرار شد با پادرمیانی مقامات سیاسی آثار آنها مثلا بازبینی شده و مجوز ورود به مسابقه را دریافت کند. جنجالآفرینی و اختلافافکنی و دعواهای کلیشهای و قطبیکردن مناسبات از ویژگیهای این سالهاست که خواسته و ناخواسته اسباب خصومت و کینهورزی است، نه رقابت در عین رفاقت و این منجر شده است به دعوای بین شهر و روستا و مراکز استان و شهرستان، ری و تهران و... و در سطح فرهنگ فرق گذاشتن بین مثلا پدیدآورندگان خودی و غیرخودی و دعوای میان حوزه هنری و وزارت ارشاد و تلاش برای حذف خانه سینما و روز ملی سینما از تقویم، که در دوره وزرای مختلف با گرایشهای گوناگون پیوسته مهمترین نمادهای صنفی این حوزه بوده است.
مقاله بهار نتیجه گیری کرده نتیجه اینگونه سیاستها و برنامهها در بخش فرهنگ و هنر خواسته و ناخواسته گرایش هرچه بیشتر جوانان به سمت و سوی هنر و هنرمندان خارجی و تولیدات شبکههای ماهوارهای و قهرمان شدن شخصیتهایی است که مانند آنها در کشور ما بالقوه بسیارند.
برای دفاع از حقوق زنان
آیدین سیارسریع در ستون طنز قانون با این خبر که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تصویب کرد زنان مجرد بالای هجده سال برای خروج از کشور باید اذن ولی را داشته باشند نوشته اولن تشکر. ریاست محترم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی! اقدام بجا و قاطع شما مبنی بر حمایت از حقوق زنان جای تقدیر و تشکر فراوان دارد. امید است که به زودی طرح زوج و فرد از درب منازل برای امنیت بانوان مجرد تصویب شود تا دیگر شاهد خروج بی مورد ایشان از درب منزل نباشیم. (جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی)
بعد از آن طنز پرداز قانون نوشته از اقدام شایسته شما برای دفاع از حقوق زنان مجرد حمایت می کنیم. ما همیشه در مسابقات فوتبال از زبان گزارشگران می شنیدیم که می گفتند بهترین دفاع حمله است ولی تا به حال اجرای این تاکتیک را از نزدیک ندیده بودیم. (کمیسیون ورزش مجلس
پوریا عالمی در ستون طنز شرق به گذرنامه پرداخته و اول نوشته پاسپورت یا GozarNameh دفترچهای است که وقتی از کشوری خروج یا به کشوری دخول کنید روی آن علامت میزنند. در ایران اینقدر که برای خروج حساسیت دارند برای ورود حساس نیستند. البته اینطوری هم نیست که وقتی گذرنامه دادند مال شما باشد. گاهی همین که پاتان برسد به فرودگاه، چه بیایید تو، چه بروید بیرون، پرت پرت باید بلرزید که گذرنامهتان را نگیرند. پس گذرنامه مال شما نیست، شما مال گذرنامه هستید و گذرنامه هم که مال دولت است.
به نوشته ستون از هر نظر بی ضرر: مساله فقط گرفتن گذرنامه هم نیست. شما ممکن است برای گرفتن گذرنامه و خروج از کشور مدتها دوندگی کنید اما وقتی گرفتید تازه اول ماجراست. چون باید ماهها پشت در سفارتخانهها زنبیل بگذارید و متوسل به روح مادربزرگ مرحوم دربان سفارتخانه شوید که نوبت شما را بیندازد جلو و راه بدهد تو و بعد از دربان تا کاردار و کارپرداز و کارمند و کارگر سفارتخانه را به قدر وسع دولا شوید و احترام کنید که خاطر منورشان مکدر نشود و پرونده شما را نفرستند قاطی باقالیها و بعد باید بروید خانه و به مدت نامعلوم، هفتهای سهبار بروید پشت در سفارتخانه و به روح مادربزرگ مرحوم دربان متوسل شوید دوباره.
و در نهایت شرق نوشته: پس دختران بالای ۱۸سال که برای خروج از کشور نیاز به اذن ولی دارند خیال نکنند همچین از آقایان فرسنگها عقب افتادهاند و حقشان خورده شده. قضیه گرفتن گذرنامه و سفر به فرنگ برای ما قضیه آن بابایی است که میخواست برود دختر خان را بگیرد و میگفت قضیه پنجاه – پنجاه است. یعنی چی؟ یعنی پنجاه درصد اینور حل است، اما پنجاه درصد آنور رو هواست.
کارتون روز
via RSS
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر