مسعود بهنود
روزنامهنگار
روزنامه های امروز صبح تهران در صفحات اول خود از مراسم تشییع جنازه همایون خرم آهنگساز و آواز شجریان در آن جا نوشته و با عکس هائی منتشر کرده اند.
استعفای رییس بانک مرکزی، اعدام دو نفر زورگیر در خیابانی در تهران، گرانی بهای خودرو، انتخابات پرگفتگوی نظام پزشکی از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
آیا اعدام در ملاءعام بازدارنده است؟
حسین احمدی نیاز در سرمقاله روزنامه قانون با اشاره به پرونده زورگیران مشهور اخیر که با اعدام دو تن از زورگیران به فرجام خود رسید پرسیده آیا این پایان کار زورگیری و زورگیران دیگر خواهد بود.
نویسنده حقوقدان با اشاره به این که تسریع در رسیدگی دستور قوه قضاییه نقش بسیار مهمی در پایان یافتن این پرونده داشت و این انتظار وجود دارد که قوه قضاییه با رسیدگی ویژه به تمامی پرونده های جرایم خشن در کل کشور اقدام کند نوشته رعایت ضوابط و مقررات قانون آیین دادرسی کیفری و حق دفاع متهمان ولو اینکه مرتکب چنین جرایمی شدهاند لازم است.
به نظر نویسنده مقاله برای ریشه کن کردن این نوع جرایم استفاده از نظرات همه کارشناسان حوزههای مختلف ضروری است زیرا در غیر این صورت بیم مافیایی و زیرزمینی شدن این نوع جرایم وجود دارد. واقعیت مسئله این است که وظیفه قوای سهگانه اتخاذ برنامههای ویژه برای امنیت عالمانه جامعه در مقابل چنین جرایمی است. زیرا سلامتی و امنیت عمومی جامعه در برابر چنین جرایمی در خطر است.
رد صلاحیت پزشکان اصلاح طلب
بهار در گزارشی نوشته: حمید رضا ظفرقندی، رییس سابق سازمان، محمدرضا نوروزی، قائممقام سازمان و رییس صندوق رفاه سازمان نظام پزشکی، تقی نوربخش، عضو شورایعالی نظام پزشکی و مصطفی معین وزیر سابق علوم برای انتخابات نظام پزشکی از طرف هیات نظارت انتخابات نظام پزشکی تهران رد صلاحیت شدند. مصطفی معین با تایید خبر رد صلاحیت پزشکان اصلاحطلب در انتخابات نظام پزشکی، از صدور اطلاعیهای در این زمینه در آینده نزدیک خبر داد.
علی تاجرنیا، عضو نظام پزشکی به بهار گفته است: هیچ شکی وجود ندارد که در موضوع رد صلاحیتهای انتخابات نظام پزشکی تنها مسائل سیاسی دخالت دارد، چون پزشکانی که رد صلاحیت شدهاند، مانند معین، نوربخش، بیات و کبریایی همه از پزشکان حاذق و البته اصلاحطلب هستند. اگر اعضای هیات نظارت، دلیلی جز دلایل سیاسی برای رد صلاحیت پزشکان اصلاحطلب دارند از آنها خواهش میکنیم که این دلایل را خیلی صریح بگویند و ملاحظه هیچ فردی را نکنند.
در گزارش بهار با پرهیز از به کار بردن لفظ تحریم انتخابات تاکید شده وقتی پزشکان اصلاح طلب نامزدی در انتخابات ندارند چگونه در آن شرکت کنند.
علی شکوری راد پزشک اصلاح طلب که چندی پیش در نامه ای به حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان به اتهاماتی که وی به پزشکان اصلاح طلب وارد کرده بود، پاسخ گفت در مقاله ای در شرق نوشته: پزشکان بهطور طبیعی قشر مورد اعتماد مردم هستند و حالا در میان خود آنها، رد صلاحیت شریفترین آنها جای تعجب دارد. دکتر ظفرقندی رییس نظام پزشکی بوده و همزمان رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران. در این سالها یک مورد تخلف از ایشان دیده نشده، نه تنها در بین همفکران بلکه بین مخالفان سیاسی همیشه مورد احترام فراوان بوده. دکتر مصطفی معین سالها نماینده مجلس، وزیر و کاندیدای ریاستجمهوری بودهاند و نیازی به معرفی ندارند. دکتر علیزاده رییس بیمارستان آتیه و از قدمای مبارزه در زمان رژیم گذشته و از پیشروان جبهه و جنگ هستند.
نویسنده این مقاله با تاکید بر این که اعتراض به این ردصلاحیتها روند قانونی دارد اما نوشته که اعتقاد ندارد نتیجهای داشته باشد چون هیاتهای نظارت تصمیم گیرنده نیستند و برخی اعضای هیات نظارت هم خودشان ناراحت هستند. اما اگر پزشکان انتخابکننده احساس کنند که نمایندههای واقعی آنها امکان کاندیداتوری نیافتهاند سرخورده میشوند.
کشتن جنگلبان چرا؟
محمد درویش در مقاله ای در شرق نوشته هفته پیش یک جنگلبان جوان به نام «رضا ارغوان» مطابق معمول با موتورسیکلت خود راهی منطقه جنگلی «گوئنک» واقع در ناحیه تنگه راز بجنورد در استان خراسان شمالی می شود تا وظیفه گشتزنی خود را در مورد اطمینان از قرق منطقه تحت امرش انجام دهد؛ ماموریتی که برای این جوان ۲۶ ساله هرگز به پایان نرسید و او دیگر به نزد خانوادهاش برنگشت! زیرا شوربختانه، جسد دست و پا بسته وی که به شکل دلخراشی با ضربات چاقو آسیب دیده بود، فردای آن روز در منطقه یافت شد.
به نوشته این مقاله رضا ارغوان، تنها قربانی صیانت از رویشگاههای جنگلی ایران نبوده و تاکنون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور برای حفاظت از عرصههای منابع طبیعی ۱۲شهید و ۵۰۷ مجروح و جانباز تقدیم کرده است. این در حالی است که اگر رقم شهدا و کشتهشدگان سازمان حفاظت محیط زیست را هم به مجموع جانباختگان در راه حراست از طبیعت ایران بیفزاییم، آنگاه شمار مقتولین و شهدا به حدود ۱۳۰ نفر خواهد رسید؛ ۱۳۰ نفری که دو نفر از آنها در آخرین روز از دی ماه ۱۳۹۱ در استان گلستان به این سیاهه غمبار پیوستند!
مقاله شرق با این ابراز تاسف پایان می گیرد که ظاهرا کارزاری عجیب و شگفتانگیز آن هم در بهای شغلی که قاعدتا باید در شمار جذابترین و پرخواهانترین مشاغل دنیا باشد در طبیعت ایران در جریان است؛ چرا که سر و کار جنگلبان و محیطبان با پرنده، کوه، تالاب، جنگل و دریاست و مگر بهشت سرزمینی ما، جز اینهاست؟ پس چرا باید بهای پاسداری از بهشت، چنین خونبار وگران و طاقتفرسا باشد؟
حرکات خودجوش و منافع ملی
صادق زیباکلام در مقاله ای در شرق نوشتهتفاوت مهم تسخیر سفارت آمریکا با تلاش نافرجام برای اشغال سفارت انگلستان در سال گذشته آن بود که برخلاف اولی که با استقبال بسیاری از گروههای سیاسی همراه شد، هجوم به سفارت انگلستان نه تنها از جانب هیچ گروه و جریان سیاسی مورد حمایت قرار نگرفت که هیچ شخصیت و چهره سیاسی حتی شخصیتهای رادیکال اصولگرا هم حاضر نشدند تا از آن حرکت حمایت کنند. روابط ایران و انگلستان قطع شد؛ روابط ما با اتحادیه اروپا لطمه شدید دید؛ تحریمها افزایش یافت؛ کار با ۱+۵ به مراتب دشوارتر از گذشته شد و در یک کلام آن اقدام، جز ضرر و زیان و لطمه به منافع ملی ایران، ثمر دیگری در بر نداشت.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به مشکلات و دشواریهایی که برای هزاران ایرانی در راه گرفتن ویزا و سفر به انگلستان به وجود آمده پرسیده وقتی عدهای در حدود ۵۰ نفر کمتر یا بیشتر به خودشان اجازه میدهند حرکتی را انجام دهند که به منافع ملی ۷۵میلیون نفر لطمه و ضربه وارد میکند، چه باید کرد؟ فرقی هم نمیکند که ما فرض بگیریم آن حرکت «خودجوش» واقعا یک عده دانشجو انجام دهند یا برخی فعالان سیاسی به آنها چراغ سبز نشان داده باشند. به هر حال حاصل امر و حاصل کار یکسان است.
سئوال دیگر نویسنده مقاله این است که متولی منافع ملی کشور کدام نهاد، مرجع یا ارگان است؟ آیا هر کس که رسید عاملا و عامدا خودجوش یا از روی احساس تکلیف میتواند یا مجاز است هر کنش سیاسی که خواست به عمل آورد؟ آیا این فرهنگ که یک عده خود را بالاتر از قانون احساس کنند و به خودشان اجازه دهند که به صورت «خودجوش» به سفارت انگلستان حمله کنند، به سینمایی که یک فیلم مجاز نمایش میدهد حمله کنند، آیا فرهنگ درستی است؟ مگر کشور وزارت خارجه ندارد؟ مگر کشور کمیسیون امنیت ملی و خارجه ندارد.
معمای گرانی خودرو
اعتماد در گزارشی بر اخبار امروز که نشان می دهد بهای خودرو باز هم در بازار افزایش یافت نظر چند نفر را در این باره پرسیده. بهمن فروتن نوشته افزایش قیمت خودرو، تولید خوردو و توان خرید آن ارتباطی به آلودگی هوا ندارد، ما نباید با معضل آلودگی هوا کلاه سر خود بگذاریم، همان بهتر که خودرو نداریم و نمیتوانیم خودرو بخریم. این مساله راهحلهای فنی و درست خود را دارد. آنچه آزاردهنده است تنها آلودگی هوا و تاثیر حضور خودروها بر آلودگی هوا نیست، آزاردهنده این است که شب بخوابی و صبح بیدار شوی و ببینی که قیمت همهچیز دو برابر شده است، تخمه کدو که قیمتش دو هزار تومان بوده حالا شش هزار تومان شده است.

کارتون سعید ادیبی، جام جم
به نوشته این مربی فوتبال: در چنین جامعهیی مساله این نیست که چگونه باید با آلودگی هوا و افزایش قیمت خودرو زندگی کرد، بلکه مساله این است که با این اوضاع اقتصادی و تورم چگونه باید زندگی کرد. تا کسانی هم که درآمدهای حداقلی دارند بتوانند مایحتاج روزانهشان را فراهم کنند، چرا که بخش عمده جامعه از این نارساییهای اقتصادی آزار میبیند.
کمالالدین پیرموذن نماینده مجلس هم نوشته موضوع افزایش قیمت و کاهش کیفیت خودروهای داخلی تبدیل به یک معما شده و گویی کلاف پیچیدهیی است که باید با باز کردن هر گره به گره بعد برسیم. از سه ماه پیش با افزایش قیمت ارز هزینه تولید داخلی هم افزایش پیدا کرد. کیفیت خودروهای داخلی کاهش یافت، اما همزمان با این اتفاق قیمتها هم افزایش یافت. متاسفانه در این مدت تولید خودروی داخلی هم به نصف کاهش پیدا کرده.
به نوشته این بخش از گزارش اعتماد تولیدات داخلی با استانداردها فاصله بسیار زیادی دارند. یکی از مهمترین ایرادات خودروهای ما، مصرف بالای سوخت است و از طرفی هم سوخت خودروها غیراستاندارد است.
ما در فکر محرومان هستیم
حمیدرضا شکوهی در سرمقاله مردم سالاری نوشته گرانیها در کشور طی ماههای اخیر اوج گرفته است. چندی پیش بانک مرکزی بالاخره پذیرفت که نرخ تورم رسمی از مرز ۲۰ درصد گذشته و حالا تورم به ۳۰ درصد نزدیک شده است اما همچون تمام سالهای فعالیت دولتهای نهم و دهم، نرخ تورم واقعی که مردم با پوست و گوشت و استخوان خود احساس میکنند بسیار بیش از این آمارهای رسمی است. اینک قیمت اغلب اجناس و کالاهای مورد نیاز مردم به ویژه در بخش خوراکیها طی کمتر از سه ماه تقریبا دو برابر شده یا اغلب خودروها طی کمتر از شش ماه حداقل ۷۰ درصد افزایش قیمت داشته است.
به نوشته این مقاله طی ۷ سال گذشته رسانهها و کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی، مدام درباره وضعیت اقتصادی کشور هشدار داده بودند اما به این هشدارها توجه نشد و حالا همه چیز، از سوء مدیریت دولت گرفته تا تحریمهای گسترده دست به دست هم دادهاند تا شاهد وخامت بیشتر اوضاع اقتصادی کشور باشیم. در این آشفته بازار که تورم رسمی از ۱۰ درصد در سال ۸۴ به مرز ۳۰ درصد رسیده و تورم غیر رسمی بیش از این میزان تخمین زده میشود، قیمتها به طور بیسابقهای افزایش یافته، پول رسمی کشور به یکی از بیارزشترین واحدهای پولی دنیا تبدیل شده.
سرمقاله مردم سالاری تاکید کرده تنها واکنش دولتمردان و شخص رئیسجمهوربه همه این ها ، تکذیب این مشکلات و نشان دادن در باغ سبز و سردادن وعدههای جدید اقتصادی است. وقتی مردم میبینند که هیچ یک از مسوولان این مشکلات اقتصادی را که مردم با تمام وجود احساس میکنند اصلا قبول ندارند و از مجلس و سایر نهادهای نظارتی هم در مقابل دولت کاری ساخته نیست، واقعا چه باید بکنند؟
اسماعیل امینی در ستون طنز تهران امروز با اشاره به جمله رایج "ما به فکر محرومان جامعه هستیم" نوشته: آن محرومان جامعه، مدیریت کلان نمیدانند که! تحصیلات عالیه واقعی و خیالی ندارند که! دکترای واقعی و افتخاری و ارتباطی نگرفتهاند که! از کجا معلوم است؟ از آنجا که اگر میدانستند و داشتند و گرفته بودند دیگر محرومان جامعه نبودند که!
به نوشته این طنز: این محرومان جامعه، اول که آن جمله طلایی را میشنوند (ما به فکر محرومان جامعه هستیم.) خیلی خوش به حال شان میشود و قند توی دل شان آب میشود و خیال میکنند که به زودی چه میشود و چهها میشود! بعد که چند سالی میگذرد و میبینند که دوران خدمت گزارانی که به فکر محرومان جامعه هستند دارد تمام میشود و خبری نیست، یعنی خبر که زیاد است اما برای آنها خبری نیست و آنها هنوز روی چشم مسئولان هستند و باعث افتخار هستند و صبور هستند و البته هنوز محرومان جامعه هستند.
تهران امروز نوشته: آن وقت میپرسند: مگر شما نگفتید که ما به فکر محرومان جامعه هستیم؟ مدیریت کلان هم لبخند میزند و با مهربانی و بلکه مهرورزی تمام میگوید: البته که ما به فکر محرومان جامعه هستیم اصلا لحظهای نیست که از فکر شما غافل باشیم، وقتی در هواپیما نشستهایم و با تمام همکاران و بستگان سببی و نسبی برفراز ابرها به سفرهای آن سوی اقیانوسها میرویم، خیال میکنید که مشغول تماشای مناظر دل انگیز آسمان و آبی بیکران اقیانوسها میشویم؟
از هر نظر بی ضرر
پوریا عالمی در ستون از هر نظر بی ضرر روزنامه شرق نوشته: بعد از اینکه ۶۰ % = ۱ + ۲ ثابت شد که حداد عادل و قالیباف و ولایتی سر جمع ۶۰ درصد هستند، بین دو و یک اختلاف افتاده است و دو با یک هر کاری میکنند نمیتوانند با هم جمع بشوند و ۶۰ شوند. برای همین دو یا یک از بیرون دارند پارامتر اضافه میکنند.
طنز نویس شرق به عنوان مثال نوشته: علیاکبر ولایتی (که معلوم نیست توی این معادله دو است یا یک) رفته از پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور، برای پیوستن ۱ + ۲ دعوت کرده. معلوم نیست این دعوتها برای این است که معادله ۱ + ۲ را به هم بزنند که ۶۰درصد نشود یا میخواهند معادله را سفتش کنند.
via RSS
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر