بنیاد آرمانشهر/ OPEN ASIA (سازمان عضو فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر در افغانستان) جایزه صلح سیمرغ را در سال ۲۰۰۹ تاسیس کرد و هر سی ماه یکبار از اهل هنر، فرهنگ و ابتکارات مدنی و شهروندی که در زمینهی حقوق بشر، صلح و آزادی تاثیرگذارند، تقدیر به عمل میآورد. کابل - پاریس ۱۹ قوس/ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵ بنیاد آرمان شهر برگزیدگان چهارمین دور جایزه بینالمللی صلح سیمرغ را به مناسبت شصت و هفتمین روز جهانی حقوق بشر طی همایش "هفته حقوق بشر" (۷ - ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵) در کابل اعلام کرد. در این دور از جایزه، از زنانی قدردانی شد که در سه کشور همسایه در قلب آسیا - افغانستان، تاجیکستان و ایران - پاسداران واقعی صلحاند؛ زنانی که از جنگافروزی بیزارند و با ابتکارات مدنی و پیگیر خویش در مقابل آن ایستادهاند؛ زنان مبتکری که با اندیشه و عملکرد خود با جهان خودکامه و جنگزده مقابله کرده و ما را نیز به ادامهی این مبارزه برای تغییر روابط ناعادلانه و در خدمت برابری امیدوار میکنند. اسامی این زنان بدین قرار است: افغانستان - حوریه مصدق، برای تقدیر از دو دهه فعالیت حقوق بشری در سطح ملی و بینالمللی؛ عمه سکینه، برای یک عمر بیباکی و عیاری در شکستن تابوهای جنسیتی؛ مریم دُرانی، برای مقاومت و ابتکار در رساندن صدای زنان از قندهار؛ فرخنده رجبی، نمونهای شاخص از نسل دختران جوان که با ابزار فرهنگ و دانش در ترویج روشنگری میکوشد. ایران - مهرانگیز کار، برای تقدیر از یک عمر فعالیت در دفاع از حقوق برابر زنان و آزادی. تاجیکستان - گلرخسار صفیاوا، برای تقدیر از شاعر و نویسنده توانمند و آگاهی که قلب سرودهها و نوشتههایش با تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور و منطقهاش میتپد؛ مهرهنگار بهراناوا؛ به پاس یک عمر فعالیت اجتماعی برای زنان و کودکان. آرمانشهر همچنین از وحید قاسمی (افغانستان) که از طریق موسیقی و پژوهش سفیر صلح و دوستی است و کمپینهای دادخواهی مدنی، صلحآمیز و فراگیر زنان ایران، برای تساوی، عدالت، رفع تبعیض و آزادی که نمونهای یکتا در ایران و منطقه است، تقدیر کرد. بنیاد آرمانشهر/ OPEN ASIA جایزه صلح سیمرغ را در سال ۲۰۰۹ تاسیس کرد و هر سی ماه یکبار از اهل هنر، فرهنگ و ابتکارات مدنی و شهروندی که در زمینهی حقوق بشر، صلح و آزادی تاثیرگذارند، تقدیر به عمل میآورد. به گفته گیسو جهانگیری، رییس بنیاد آرمانشهر/ OPEN ASIA و مبتکر جایزه صلح سیمرغ: «مفتخریم که امسال این جایزه را به زنانی اهدا میکنیم که علیه هیچکس جز بیداد و ناروایی به پا نخاستهاند؛ برای جامعه جوان ما در منطقه سرمشقاند و زندگی آنها در راستای برابری، عدالت و آزادی کل جامعه درخشان است. ما میخواهیم از زندگی و فعالیتهای قدرتمند این زنان تجلیل کنیم.» جایزه صلح سیمرغ در دور اول به شاعران و نویسندگان کوشنده راه صلح که با ادبیات به مقابله با جنگ و خشونت برخاستهاند اهدا شد و در دومین دور به سراغ کتاب، محلهایی امن برای آن و ناشران مستقلی رفت که دشواری نشر را در خدمت به انتقال آگاهی به جان خریدهاند. سومین دور جشنواره هنرمندانی را از افغانستان، ایران و تاجیکستان مورد تقدیر قرار داد که با جادوی موسیقی قلب مخاطبان خود را برای کاشتن بذر صلح و مهربانی تسخیر و صدای رسایشان را جایگزین همهمهی تفنگ و استبداد کردهاند.
آقا چرا راه دور برویم؟ یا چرا راه نزدیک برویم؟ یا اصلاً چرا راه برویم؟ همین آیت الله علی سعیدی، بیچاره تنها عیبی که دارد این است که بجای نماینده ولی فقیه، خود ولی فقیه نیست. به جان خودم تمام شرایطش را دارد. آندفعهای خودم برداشتم به مجلس خبرگان نامه نوشتم ایشان را معرفی کردم، نمیدانم چرا خیال کردند، شوخی میکنم. الآن اینقدری که سعیدی دنبال راههای "نفوذ" میگرددد خود رهبری نمیگردد. یا اگر بخواهد بگردد هم ترجیحاً میچرخد. نه… همان میگردد. چرخیدن که فقط کار یک الهامی است که اخیراً متوجه شدیم ناموس خودمان است. شانس که نداریم، تا چشممان یکنفر را گرفت یارو ناموس خودمان از کار درآمد. حتی من فکر میکنم همین آیت الله سعیدی هم چشمش الهام چرخنده را گرفته باشد. وگرنه آدم مگر در حالت طبیعی ممکن است اینقدر دیوانه بشود که بگوید «فیلم و کتاب و روزنامه بستر نفوذ بیگانگان است»؟ به جان خودم این آدم مجنون شده دارد این حرفها را میزند. خود رهبرش میگوید «کتاب یکی از ابزارهای کمال بشری است» بعد این دیوانه میگوید نفوذ. یعنی کار به جایی رسیده که نماینده ولی فقیه فکر میکند ولی فقیه نفوذی است؟ یا مثلاً در "غرر الحکم" که من دقیقاً نمیدانم چهجور حکمی است، از حضرت علی گفتهاند «کتابها بوستان دانشمندان است». البته من نمیدانم در زمان حضرت علی کلاً چندتا کتاب وجود داشته که به ایشان حالتی دست داده که این حدیث را بفرماید، ولی یعنی الآن میفرمایید حضرت علی هم نفوذی بوده؟ این تن بمیرد سعیدی عاشق ناموس شیعه شده که این حرفها را میزند. همینطور داشتیم میگشتیم یکدفعه در یکجای دیگری دیدیم امام صادق هم فرموده «از جمله نعمتهای خدا نویسندگی است». اصلاً کف کردیم. دیدیم جان تو اوضاع یکجوری شده که خدا با نعمتهایش هم دارد بهما نفوذ میکند. فقط چون شکر خدا در زمان حضرت فلان و خصوصاً حضرت بیسار کسی فیلم نمیساخته، در غرر الحکم و غرهای مشابه هیچ حدیثی درباره سینما نداریم. آخرین حدیثی که کسی درباره سینما تلاوت کرده برمیگردد به همین فلج الله سلحشور که گفته «سینمای ایران فاحشه خانه است». بعد تو حساب کن ناموس شیعه مثل لیلی وسط فاحشه خانه… سعیدی هم که مجنون... آخ آخ آخ... آقا اصلاً اینجا همه دارند حتی به ناموس همدیگر هم نفوذ میکنند. درباره روزنامه هم شکر خدا هیچ حدیثی در غرر الحکم پیدا نکردیم. البته همین که روزنامهنگارها هی بهعنوان عامل نفوذ دستگیر میشوند، میشود حدس زد که اگر در زمان غرر الحکم روزنامه هم چاپ میشد چهجور احادیثی مشاهده میکردیم. میماند یک روزنامه کیهان که آنهم بنده خودم شحصاً حاضرم شهادت بدهم که اسباب نفوذ نیست. ملت با کیهان دیگر ته تهش شیشه پاک میکنند. البته حاج آقای قرائتی هم یکبار تلاوت کرده بود که شیشههای دو جداره متاسفانه باعث «نفوذ» میشوند، ولی کیهان علیالحساب همین شیشههای یک جداره را هم بشورد کافی است. خلاصه میترسیم کم کم کار به جایی برسد که ولی فقیه به نمایندهاش بگوید داداش! حالا ما یک چیزی گفتیم، تو ول کن! ایشان هم در جواب بگوید عاشق نشدی که ول کردن یادت برود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر