طرح تابعیت فرزندان زنان ایرانی که با مردان غیر ایرانی ازدواج می کنند از دستور کار مجلس خارج شد. پیش از این سخنگوی وزارت کشور که به عنوان نماینده دولت، مخالف طرح تابعیت فرزندان مادران ایرانی بود، درخواست کرده بود طرح مجددا به کمیسیون تخصصی بازگردد و مورد بررسی قرار گیرد اما این طرح کنار گذاشته شد. احمد بخشایشی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گوید چنین طرحی دیگر وجود ندارد و معلوم هم نیست مجلس آتی بخواهد چنین طرحی را پی گیری کند یا نه اما در مجلس فعلی این طرح دیگر کنار گذاشته شده است. براساس قوانین ایران کودکان زنان ایرانی که با مردانی غیر ایرانی ازدواج کرده اند حتی اگر در ایران متولد شوند تبعه ایران محسوب نمی شوند. به همین علت صدها هزار کودک در ایران که اکثرا مادران شان با مردان افغان ازدواج کرده اند، در ایران هویت و تابعیتی ندارند. احمد بخشایشی به روز می گوید: در گذشته افغانی های زیادی به ایران آمدند. ما حدود۲ و نیم تا ۳ و نیم میلیون افغانی در ایران داریم. این افغانی ها به هر دلیلی با خانم های ایرانی ازدواج کردند. صاحب فرزندی شدند، فرزندشان ۱۸ ساله شد، اما شناسنامه ندارند، تابعیت ندارند. یک عده ای گفتند چکار کنیم، آمده اند ،ازدواج کرده اند،از زنان ایرانی بچه دار هم شده اند. اینها را بیرون کنیم؟ شناسنامه می خواهند، مدرسه می خواهند بروند، شغل می خواهند و گواهینامه و... ذهن شان به اینجا رسید. سپس با توجه به اینکه مقام معظم رهبری فرموده اند ظرفیت جمعیت ما می تواند ۳۳۰ میلیون نفر باشد و الان جمعیت ما رو به پیری می رود و باید در آینده جوانگرایی بکنیم و خانم های ایرانی تولید مثل بکنند، یک عده ای گفتند اینها هم که از خانم های ایرانی به دنیا آمده اند ۱۸ سال هم است در ایران هستند، به اینها تابعیت بدهیم به شرط اینکه ۵ سال اینجا باشند، مادر ایرانی باشد و جای دیگری نروند تابعیت بگیرند. یک عده ای هم گفتند نه تابعیت معمولا یا خون است یا خاک است و ما بهتر است این مساله را مد نظر قرار دهیم و نیاز نیست. ما به افرادی می خواهیم تابعیت بدهیم که نخبه باشند یا یک ویژگی ای داشته باشند. بهرحال فوریت اش تصویب شد و آمد در صحن و طرح رد شد. او می افزاید: صلاحیه یا طرح در خصوص تابعیت فرزندان مادران ایرانی بارها در مجلس مطرح شده، در سال ۸۵ و سال ۹۱ اما هربار به نوعی مساله حل نشده باقی ماند. براساس ماده ۹۷۶ قانون مدنی کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است بوجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به سن هجده سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند، قبول شدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است. به عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گویم که هربار به نوعی این مساله در مجلس طرح شده، اما سرانجامی در جهت حل این معضل نیافته. اکثرا هم گفته شده که چنین طرح هایی اگر تصویب شود برخلاف امنیت کشور است و … شما فکر میکنید از جهت امنیتی چه مشکلی ایجاد میکند که کسانی که در ایران دنیا آمده اند و مادرشان ایرانی است مانند کسانی که پدرشان ایرانی است تابعیت و هویت داشته باشند؟ او می گوید: اصلا معلوم نیست این طرح به مجلس آینده بیاید یا نیاید. در شهر ما هم هست، به خود من زنگ زدند گفتند پدر ما افغانی بوده در یکی از روستاهای اردستان با مادرمان ازدواج کرده و رفته. حالا ما هویت و تابعیت نداریم و.. یا چند مورد دیگر به من مراجعه کرده اند. به هرحال تابعیت از خون می آید یا از خاک. بحث های امنیتی هم هست که آیا صحیح است یا نیست؟ بعضی گفتند این به خاطر این است که رزمندگانی که از افغانستان می آیند و شیعه هستند، ومی روند سوریه و برمیگردند ایران ، به فرزندان شان تابعیت بدهیم و… به مریم میرزاخانی اشاره می کنم با یک مرد غیر ایرانی ازدواج کرده و فرزندش ایرانی محسوب نمی شود. او نابغه ریاضی جهان و برنده معتبرترین جایزه ریاضی در جهان است اما برای سفر به ایران ناچار است برای فرزندش ویزا بگیرد و می گویم تنها زنانی که با مردان افغان ازدواج کرده اند نیستند که چنین مشکلاتی فرزندان شان دارند و… احمد بخشایشی می گوید: من به اندازه کافی توضیح دادم، شما می خواهید وارد چیزهای دیگری مبشوید.باید خانه ای وجود داشته باشد که نقاشی اش کنیم. دیگر چنین طرحی نیست. وقتی نیست درباره چی بحث کنیم؟ پیشتر نادر قاضی پور، نماینده ارومیه در مجلس گفته بود: "اگر این طرح تصویب شود، این افراد حق رأی دادن پیدا می کنند از این رو ما باید مراقب تصمیمات خود باشیم و احساسی تصمیم نگیریم. تصویب این امر تبعات امنیتی دارد و مشکلات زیادی را برای کشور ایجاد می کند. ما ایران را باید ایرانی نگه داریم و اجازه ندهیم یک غیر ایرانی در انتخابات شرکت کند، ما باید قداست ایران را حفظ کنیم".
دیدار "اتفاقی" محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه جمهوریاسلامی و باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا و دست دادن آنها در راهروهای سازمان ملل، علاوه بر بازتاب خبری، خشم اصولگرایان را هم برانگیخته است. آنها تاکید کردهاند که در صورت صحت این مساله[دست دادن] "سکوت" نخواهند کرد. وبسایت بلومبرگ دیروز به نقل از "یک مقام دولت آمریکا" نوشت که محمدجواد ظریف و باراک اوباما در ملاقاتی کوتاه و اتفاقی، با یکدیگر دست داده و صحبت کردهاند. چند ساعت پس از انتشار این خبر در بلومبرگ، دیگر رسانهها نیز به نقل از منابع خود این خبر را تایید کردند. وبسایت انتخاب به نقل از یک "شاهد عینی" نوشت که این ملاقات "کاملا اتفاقی و غیرقابل اجتناب" بود. به نوشته انتخاب پس از پایان سخنرانی روحانی "کری و اوباما وارد شدند… به سمت هیات ایران رو کردند. کری، ظریف را به اوباما معرفی کرد و وی دست داد و گفت به اجرای برجام متعهدند. بعد هم با سایر اعضای هیات دست داد". منبع انتخاب اضافه کرده است که حضور اوباما در سالن مجمع "غیر منتظره و غیرمعمول" بود و حتی "این احتمال وجود داشت که این مواجهه با دکتر روحانی صورت گیرد"، چرا که "این احتمال منتفی نیست که هیات آمریکایی زمان بازگشت غیرمعمول خود به سالن مجمع عمومی را با زمان خروج رییس جمهور ایران پس از سخنرانی اش تنظیم کرده باشد". خبرگزاری فارس، وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی هم با انتشار عکسی از این دیدار آن را جعلی خواند، اما در«بسته ای خبری» به بررسی این«از شایعه تا واقعیت»پرداخت. پیش از این و در نخستین سفر روحانی به سازمان ملل متحد در سال ۹۲، او نیز به مدت پانزده دقیقه با اوباما تلفنی صحبت کرده بود. مسالهای که البته با واکنش آیتالله خامنهای مواجه شد. رهبر جمهوریاسلامی پس از پایان این سفر بدون اشاره مستقیم به این مساله از برخی "اقدامهای نابجا" در این سفر انتقاد کرده بود. آسوشیتدپرس نیز به نقل از یک "مقام کاخ سفید"، دیدار ظریف و اوباما را "تعامل کوتاه" توصیف کرد. به نوشته آسوشیتدپرس "یک تعامل مختصر در وقت ناهار بین رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه آمریکا صورت گرفت". رابطه دیپلماتیک میان ایران و آمریکا از زمان حمله به سفارت آمریکا در تهران (آبان ماه سال ۵۸) قطع شد و دو کشور از آن زمان با یکدیگر رابطه دیپلماتیک ندارند. دیدار ظریف و جان کری در جریان گفتوگوها پیرامون برنامه هستهای ایران، تنها دیدار دیپلماتیک دو طرف در این سطح در ۳۵ سال گذشته بود. این اتفاق البته واکنش اصولگرایان را در پی داشت. رسانههای اصولگرا اتفاقی بودن این دیدار را زیر سوال برده و خواستار برخورد با ظریف شده اند. روزنامه کیهان، که مدیرمسئول آن توسط رهبر جمهوریاسلامی انتخاب میشود، در همین زمینه نوشت: "در حالی که رسانههای زنجیرهای به سنت همهساله از هفتههای گذشته از دیدار اتفاقی و احتمالی هیئت ایرانی در آمریکا با اوباما خبر داده بودند و از این دیدار با عنوان دیپلماسی تصادفی یاد کرده بودند این تصادف روز دوشنبه روی داده و وزیر امور خارجه با اوباما ملاقاتی کوتاه کرد". مشرقنیوز، از وبسایتهای نزدیک به سپاه پاسداران نیز از این دیدار با عنوان "دیپلماسی اتفاقی" یاد کرد و نوشت: "ایکاش آقای ظریف به جای دیدار اتفاقی با اوباما، در فضای فعلی و برای دلخوشی خانوادههاى داغدار ایرانی، به صورت اتفاقی با وزیر خارجه عربستان هم روبرو میشد". به نوشته این وبسایت "اکنون باید منتظر ماند و دید که این گونه عملکرد در قبال دشمنی چون آمریکا، با چه نوع برخوردی روبرو خواهد شد و دلبستگان به آرمانهای انقلاب اسلامی در قبال آن، چه موضعی خواهند گرفت؟" رجانیوز، وبسایت نزدیک به جبهه پایداری، نیز خواستار آن شد که نمایندگان مجلس با ظریف برخورد کنند. به نوشته این وبسایت، ملاقات ظریف و اوباما و دست دادن آنها با یکدیگر از جمله مواردی بود که خط قرمزهای تعیین شده از سوی رهبر جمهوریاسلامی را زیر پا گذاشت: "مشخص نیست با وجود تذکرات جدی پیشین به ظریف، ارائه فرصت مجدد به رئیس جمهور امریکا برای به سخره گرفتن انقلاب اسلامی ایران توسط وی با چه منطق و توجیهی اتفاق افتاده است؟ این رفتار نابجا از سوی ظریف برخورد جدی ساختار نظارتی نظام یعنی مجلس شورای اسلامی را میطلبد. هنوز اتفاق خاصی نیافتاده است که عدهای به راحتی ساز عادی سازی ارتباط با امریکا را کوک کنند. تنها یک توافق نیم بند هستهای بین ایران و امریکا در مرحله تدوین حاصل شده است، که در مسیر ۱۵ ساله اجرا، مشخص نیست به چه سرانجامی خواهد رسید". به نظر میرسد که زمان انتظار این رسانهها چندان به طول نینجامید. منصور حقیقتپور، نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به این ملاقات، آن را "زشت" توصیف کرد و گفت که ظریف "به خاطر این اقدام خود باید از ملت ایران عذرخواهی کند… دست دادن وزیر امور خارجه با وزیر خارجه و رئیسجمهور آمریکا اقدام قبیحی است و اینکه ما بخواهیم با آمریکاییها دست بدهیم و با آنها نسکافه بخوریم و این باید در شرایطی اتفاق بیفتد که آنها از ملت ما عذرخواهی کرده باشند". به گفته حقیقتپور "اگر خبر منتشره مبنی بر دست دادن آقای ظریف با آقای اوباما صحت داشته باشد و تائید شود، قطعاً نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نسبت به آن بیتفاوت نخواهند بود و این اقدام با واکنش مجلس همراه خواهد شد". همزمان حمید رسایی، نماینده عضو جبهه پایداری در مجلس نیز در صفحه اینستاگرام خود خطاب به ظریف نوشت: "دو سال قبل روحانی با اوباما به طور اتفاقی مکالمه تلفنی داشت. سال گذشته ظریف و کری بدون هیچ قصد قبلی در برابر دوربین های بین المللی به طور اتفاقی در خیابان قدم زدند؛ امسال هم ظریف با اوباما به طور اتفاقی برخورد کرد، دست داد و احوالپرسی کرد". در زمان ریاستجمهوری محمد خاتمی، اخباری درباره قصد بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، برای دیدار "اتفاقی" با خاتمی منتشر شده بود. آن زمان گفته شده بود که کلینتون در راهروهای مجمع عمومی به دنبال ملاقات با خاتمی بوده، اما رئیسجمهوری در دستشوییهای سازمان ملل پنهان شد. اصولگرایان پیش از این نیز به انتقاد از دیدار ظریف و کری در نیویورک پرداخته بودند و به نظر میرسد اقدام ظریف در ملاقات - هر چند اتفاقی - با اوباما و دست دادن با او، هزینههای بیشتری در روزهای آینده بر دولت تحمیل کند.
علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در تازهترین اظهاراتش درباره انتخابات آینده تاکید کرد که "عدهای نمیخواهند انتخابات روح داشته باشد." به گزارش خبرگزاری ایلنا، هاشمیرفسنجانی در یک مراسم عمومی گفت: "ساختار جمهوری اسلامی سرتاپا درست است و کاملاً مردمی است، همه چیز در جمهوری اسلامی انتخابی است. برخی نمیخواهند انتخابات روح خودش را داشته باشد و جرائمی مرتکب میشوند." او اضافه کرد: "در جمهوری اسلامی مجلس، دولت و رئیس جمهور انتخاب میشوند و حتی رهبری که بالاترین مقام کشور است با دو انتخابات مسئولیت را میپذیرد؛ اول مردم منتخبان خود در خبرگان را انتخاب میکنند و بعد آنها رهبر را انتخاب میکنند. حتی شوراهای شهر نیز انتخاباتی مردمی دارد." رفسنجانی همچنین تاکید کرد: "ممکن است در انتخابات اشکالاتی وجود داشته باشد و هدف واقعی به دست نیاید، اما اساس انتخابات محفوظ است. کافی است قانون اساسی به درستی اجرا شود تا مشکلات برطرف شود. البته کسانی به خود حق میدهند که قانون اساسی را به طور دیگری بفهمند. این اختلافنظرها وجود دارد. در انقلاب نیز اختلافنظر پیش میآمد و امام آن را کنترل میکرد." تاکید هاشمیرفسنجانی بر اینکه مشابه این "اختلافنظرها" قبلا هم وجود داشت و توسط روحالله خمینی کنترل میشد، را باید کنایهای دوباره به سیدعلی خامنهای و نقش او در نحوه مدیریت اختلافها تلقی کرد. رفسنجانی چندی پیش هم در دیدار با اعضای شورای مرکزی "مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم" پس از آنکه درباره اهمیت انتخابات آینده سخن گفت، تاکید کرد: "شأن و جایگاه رهبری نظام، فراتر از سلیقههای سیاسی جناحهاست و یکی از خطرناکترین حربههای دوستان نادان و دشمنان دانا و مخالفان نظام، پایین آوردن جایگاه رهبری در سطح یک جناح، گروه و یا حزب خاص است و متأسفانه برخی دانسته یا نادانسته این روزها اهداف خود را با الفاظ و کلماتی ظاهرالصلاح دنبال میکنند." هاشمیرفسنجانی که در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد سکوت کرده بود، اکنون دو سالی است که تلاش میکند در تحولات سیاسی ایران نقشی جدیتر داشته باشد. نهادهای انتخابی و نیمه انتخابی در جمهوری اسلامی، مهمترین مراکزی هستند که امکان تاثیرگذاری در ترکیب اعضای آنها وجود دارد و از آنجا که سیدعلی خامنهای حداقل مستقیما نمیتواند در ترکیب آنها دخالت کند، کشمکش میان جناحهای قدرت برای گرفتن سهم از این نهادها همواره جدیتر بوده است. انتخابات آینده مجلس شورا و مجلس خبرگان نیز از همین جهت اهمیتی ویژه دارد. هاشمیرفسنجانی و متحدان او -از جمله اصلاحطلبان که چند سالی است به او نزدیکتر شدهاند- تلاش میکنند تا با فشار بر شورای نگهبان و دیگر نهادهای موثر در انتخابات، امکان ردصلاحیتهای گسترده را کاهش دهند. با حمایت آشکار آیتالله خامنه ای از نظارت استصوابی شورای نگهبان که چندی پیش صورت گرفت، مشخص شد که مسیر آینده برای هاشمیرفسنجانی و متحدانش مسیر آسانی نخواهد بود. با اینهمه تلاش نزدیکان دولت برای تاثیرگذاری در انتخابات آینده همچنان ادامه دارد. هاشمیرفسنجانی دو هفته پیش نیز در دیدار با و اعضای حزب نوپای اتحاد ملت ایران اسلامی با اشاره به "اوضاع کشورهای دچار حکومتهای دیکتاتوری" به آنچه که "ساختار مبتنی بر آرای مردم در نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی" مینامید اشاره کرده و گفته بود: "همه مسؤولیتها، از رهبری گرفته تا شوراهای شهر با رأی مستقیم و غیر مستقیم مردم است." او همچنین تاکید کرده بود: " در تاریخ معاصر همه مستبدها به تدریج کنار میروند و حکومتها در سایه انفجار اطلاعات و آگاهی جامعه به سوی رأی و انتخاب مردم پیش میروند. [...] حتی استعمارگران که میخواهند کشوری را اشغال کنند، بهانه آنان سقوط حکومت دیکتاتوری است و این نشان میدهد که همه جهانیان فهمیدهاند که استبداد هیچ جایگاهی در بین ملتها ندارد." او با اشاره به انتخابات اسفند گفته بود: "در این برهه وظیفه همه دلسوزان و احزاب و تشکیلات در دایره انقلاب است که با ورود به انتخابات، زمینه خلق یک حماسه سیاسی دیگر را در اسفندماه فراهم کنند که انتخاباتش بسیار مهم است." رفسنجانی پس از آن هم در یک سخنرانی عمومی دیگر با اشاره به اهمیت انتخابات اسفند ماه آینده ضمن هشدار نسبت به "هر اقدامی که باعث نا امیدی مردم در جهت عدم حضور در انتخابات می شود"، گفته بود: "عقلای قوم باید توجه داشته باشند که برگزاری انتخابات باشکوه برای کشور و انقلاب مهم است، چون انقلاب اتمام حجت خدا به مردم ایران است که باید همه چیز در شأن یک جامعه اهل بیتی باشد." او همچنین به همه جناح های سیاسی توصیه کرده بود "از حرفی که مردم را برای حضور در انتخابات نا امید می کند، بپرهیزند، چون در حکومت های دموکراسی و مبتنی بر آرای مردم، انتخابات بهترین کار است." به نظر میرسد سخنرانیهای مکرر هاشمیرفسنجانی درباره انتخابات آینده و اظهارات آشکار او درباره نگرانی از "ناامیدی مردم"، بخشی از جدالی است که او از مدتها پیش بر سر انتخابات آینده آغاز کرده است. البته باید توجه داشت که هاشمیرفسنجانی در این زمینه تنها نیست. علاوه بر اصلاحطلبان و هواداران دولت و حسن روحانی، به نظر میرسد که بخشی از جریان سنتی راست نیز در حال نزدیک شدن به هاشمیرفسنجانی است. گفته میشود بجز علیاکبر ناطقنوری که این اتحاد را هیچگاه پنهان نکرده، اخیرا علی لاریجانی هم در حال نزدیکتر شدن به هاشمی بوده است. لاریجانی چند روز پیش در جلسه شورای اداری استان مرکزی گفته بود: "ضمن آنکه مردمسالاری را دنبال میکنیم باید روابط دوستانهای نیز با هم داشته باشیم. در این میان لازم نیست کسی پوستاندازی کند، چرا که هر کسی شناسنامه سیاسی خود را دارد، انتخابات برای پنجه انداختن روی صورت یکدیگر نیست بلکه برای انتخاب احسن است و باید پارادایم مسلطی در کشور باشد که هر کسی نظرات خود را مطرح کند." لاریجانی در خرداد ماه گذشته هم از تهدید به ردصلاحیتها انتقاد کرده و گفته بود: "مردم نباید احساس کنند دستگاهی به صورت سازمانیافته در انتخابات دخالت میکند. کاندیداها نباید به وسیله دستگاههای مختلف تهدید شوند که مثلا اگر چنین حرفی بزنید ردصلاحیت میشوید، این افراد کاندیداهای مجلس هستند و باید از حقوق ملت دفاع کنند، اگر تا این حد تهدید شوند آن قدر شخصیتشان له میشود که دیگر نمیتوانند از حقوق ملت دفاع کنند."
همزمان با مانورروزنامه های اعتدالگرا و اصلاح طلب بر سر مسئله فساد اقتصادی بی سابقه در اطراف حلقه احمدی نژادی ها، روزنامه شرق از مرگ ناگهانی "جعبه سیاه" پرونده فساد بیمه ایران خبر داده است. روزنامه شرق درباره خبر مرگ وی نوشته: "داوود سرخوش، از متهمان پرونده بیمه ایران بود که در دادگاههای اولیه، اعترافات او درباره محمدرضا رحیمی در رسانهها بازتاب وسیعی یافت". این روزنامه، به نقل از ابوالفضل انتظاری وکیل سرخوش نیز درباره آخرین وضعیت موکل وی در زندان، نوشته است: "او پیش از این، یک عمل جراحی دیسک کمر در بیمارستان دی انجام داده بود و امروز نیز بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داد. موکل بنده سه سال حبس خود را گذرانده بود و فقط بابت رد مال در زندان به سر میبرد". مرگ داوود سرخوش شهری که ابتدا از سوی سایت "جهان نیوز" تکذیب شده بود، سرانجام دیروز ظهر به صورت رسمی تایید شد و این ابهام را در میان ناظران به وجود آورد که مرگ وی چندان هم "ناگهانی" نبوده است. این ابهام زمانی افزایش یافت که "یک منبع قضایی" در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم تاکید کرد داوود سرخوش شهری در زندان اوین نمرده و در بیمارستان فوت کرده است. این "جعبه سیاه" همان متهمی است که در روند رسیدگی به پرونده فساد "خانه فاطمی" بارها از محمدرضا رحیمی به عنوان یکی از همدستان شبکه فساد نام برده بود. او در دفاعیات و اعترافاتش از مقامات و چهره های سرشناس متعددی با اسامی اختصاری نام برده و تاکید کرده بود که اطلاعاتی درباره فرزند محمود احمدی نژاد هم دارد. داوود سرخوش شهری همان "د.س"ای است که در هشتمین جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه، طی دفاعیات اش گفته بود: "آقای ج. الف(جابر ابدالی) مدعی بود مثل پسر آقای م. ر(محمدرضا رحیمی) است. هر روز با رئیس سابق دیوان محاسبات کشور تماس می گرفت و کارهای بیرون از اداره وی را انجام می داد. گاهی نیز او را به مجلس می فرستاد تا با استیضاح کنندگان یک وزیر صحبت کند. آن یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان را نیز به حساب شخصی م. ر(محمدرضا رحیمی) ریختم...حتی یک بار همسر آقای م. ر(محمدرضا رحیمی) به خانه ما آمد. ج. الف(جابر ابدالی) وقتی دید نقدینگی من تمام شد خواست ملک ولنجک را به او بدهم. قرار بود آن را به آقای... بدهم تا مشکلات اقتصادی ام را حل کند اما آقای... گفت: اینها دارند تو را دور می زنند. اگر می خواهی این موضوع ثابت شود به آقای م. ر(محمدرضا رحیمی) نامه ای بنویس و برای پرداخت اقساط تسهیلات تقاضای مهلت کن. من این نامه را نوشتم اما کاری برایم انجام نشد. زمانی که به سازمان بازرسی رفتم چکهایی که به آقایان ج. الف(جابر ابدالی) و (م.ر) داده بودم به سازمان بازرسی دادم. آقای (ش) که مدعی بود معاون و دوست آقای م. ر(محمدرضا رحیمی) است وقتی دید من به ج. الف(جابر ابدالی) پول می دهم علت آن را پرسید. من هم موضوع اخاذی ها را به وی گفتم که قرار شد او با آقای (م. ر) ماجرا را در میان بگذارد. یک روز به همراه آقای (ش) به ریاست جمهوری رفته و جلسه ای با آقای (م. ر) داشتیم. در آنجا من کپی چکهایی که به ج. الف(جابر ابدالی) داده بودم را نشانش دادم و گفتم حتی همسر شما به خانه ما آمده است. زمانی که فرزندان آقای م. ر(محمدرضا رحیمی) از دبی می آمدند ج. الف(جابر ابدالی) با ماشین من به استقبال آنها می رفت. حتی یک روز آقای (م. ر) نیاز به اجاق گاز داشت که من از طریق برادرم یک اجاق گاز تهیه کرده و آن را در خانه آقای م. ر(محمدرضا رحیمی) در پاسداران نصب کردم. در این جلسه آقای (م. ر) منکر دریافت پولها شد". او در جلسه دادگاه به طور سربسته از ارتباط جابر ابدالی با فرزند محمود احمدی نژاد نیز پرده برداشته و گفته بود: "تلفنی با آقای (ب) هم صحبت می کرد. حتی یک بار پسر آقای احمدی نژاد را به دفتر من آورد. آقای (م. ت) نیز قبل از اینکه به سمت دولتی برسد نیز به دفتر ما می آمد که سرانجام نیز با حمایتهای (م. ر) و (ج. الف) پست دولتی گرفت. این افراد را به دفترم می آورد تا نشان دهد با مقامات در ارتباط است". داوود سرخوش شهری متهم بود که با ثبت شرکت هایی به عنوان خریدار و فروشنده به نام خود یا عضوی از هیات مدیره آنها، با صدور پیش فاکتور و اسناد حمل صوری، از "بانک ملت" تسهیلات دریافت می کرد و مبالغ دریافتی را بازپرداخت نمی کرد. او سرانجام از سوی شعبه ۶۸ دادگاه تجدید نظر استان تهران به جرم تحصیل مال از طریق نامشروع، به تحمل دو سال حبس تعزیری و چهار سال محرومیت از دریافت تسهیلات بانکی و رد مبالغ دویست و سی و پنج میلیارد و هشتصد و سی و هشت میلیون و ششصد و نود و دو هزار و سیصد و سی و پنج ریال و سی و شش میلیون و پانصد و هشتاد و سه هزار و هشتاد دلار و دو میلیون و چهارصد و نوزده هزار یورو در حق بانک ملت محکوم شد. وی در زمان مرگ به دلیل عدم پرداخت دیون مالی مورد اشاره در حکم دادگاه در زندان بود. گفتنی ست، پرونده فساد بیمه ایران بیش از ۷۸ متهم داشته است.
منابع خبری سیستان و بلوچستان از زخمی شدن یک دانشآموز ابتدایی به ضرب گلوله ماموران پلیس خبر دادهاند. آنها میگویند تیراندازی ماموران نیروی انتظامی به یک دستگاه خودور حامل اجناس قاچاق، سبب زخمی شدن یعقوب بندو شده است. خانواده آقای بندو در مصاحبه با روز ضمن تائيد این خبر میگویند حال عمومی این دانشآموز رضایتبخش است و از بیمارستان به خانه منتقل شده است. به گزارش وبسایت "فعالین مدنی بلوچ" ظهر روز یکشنبه، ۵ مهرماه، همزمان با تعطیلی یک مدرسه ابتدایی در منطقه رمین چابهار، ماموران پلیس به یک خودروی مظنون به حمل گازوئیل قاچاق تیراندازی کردند که در نتیجه این تعقیب و گریز "یعقوب بندو" یکی از دانشآموزان هم مورد اصابت گلوله قرار گرفت. بر اساس این گزارش هنگام خارج شدن از مدرسه تیر به بازوی یعقوب بندو دانش آموز کلاس سوم ابتدایی اصابت و او را نقش بر زمین کرده است. شاهدان عینی به این سایت گفتهاند ماموران پس از واقعه محل را ترک کرده و پس از مراجعه مردم به کلانتری، منکر تیر اندازی شدهاند. شیرمحمد تارمیخ، دایی این دانش آموز در سیستان و بلوچستان با تائيد این خبر به روز میگوید: "گلوله به دست راست یعقوب خورده و بلافاصله بعد از حادثه به بیمارستان منتقل و فورا عمل شده است. اما او روز دوشنبه به خانه منتقل شده و وضعیت عمومی رضایتبخشی دارد." او میگوید ماموران نیروی انتظامی بعدا پیگیر وضعیت یعقوب شدهاند اما خانواده "فعلا" اقدامی انجام ندادهاند: "فعلا شکایت نکردهایم. منتظریم ببینیم اعضای خانواده و ریش سفیدان فامیل چه میگویند. ما به تنهایی تصمیمی نخواهیم گرفت، بزرگان فامیل هرچه بگویند عمل میکنیم. فعلا که توکل بر خدا منتظر نشستهایم." "تیراندازی بیضابطه" ماموران نیروی انتظامی پیشتر نیز به مرگ تعدادی از غیرنظامیان در مرزهای کردستان و سیستان بلوچستان منجر شده است. در سالهای گذشته دهها کولبر (به کردی) و بردوک (به بلوچی)، که به حمل کالا برای گذران زندگی اشتغال دارند، با ضرب گلوله ماموران پلیس کشته شدهاند. در اردیبهشتماه امسال بر اثر تیراندازی نیروی انتظامی منطقه "محمدان ایرانشهر" به اتومبیل مظنون به حمل گازوئیل دو شهروند بلوچ در شعلههای ناشی از آتش گرفتن بار گازوئیل و واژگون شدن خودرو کشته شدند. آنزمان گزارش شد که این واقعه باعث تشنج و نا آرامیهایی در این منطقه شده است. استان سیستان و بلوچستان از جمله استانهای توسعه نیافته ایران است و تعداد زیادی از مردم در نقاط مرزی به علت فقر و بیکاری به جابهجایی اجناس قاچاق میپردازند. در کنار گازوئیل و مواد سوختی، بیشترین موارد قاچاق در سیستان و بلوچستان مربوط به مواد مخدر است. معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان در آبان ماه سال ۹۳ با اشاره به مجاورت این استان با بزرگترین مرکز تولید مواد مخدر در منطقه گفته بود طبق آمار ۵۳ درصد ناامنیهای موجود در سیستان و بلوچستان ریشه مستقیم در مواد مخدر دارد.
علی اکبر ولایتی مشاور سیدعلی خامنهای در امور بینالملل و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک در گفتگویی با خبرنگاران از مفقود شدن تعدادی از مسئولان رده بالای جمهوری اسلامی در حادثه منا خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس، او در پاسخ به سوالی درباره "نوعی همکاری عربستان و اسرائیل" در حادثه منا گفت: "بدون تردید همکاری عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در حوزههای مختلف منطقه امری نیست که آنرا بتوانند مخفی کنند اما در این رابطه من اطلاعی ندارم اما به هر حال آنچه صورت گرفته است سوءظن برانگیز است چرا که برخی از افراد رده بالای جمهوری اسلامی ایران در حوزههای فنی علمی و سیاسی در این حادثه مفقود و شهید شدند و دولت عربستان باید در این زمینه پاسخگو باشد." در روزهای گذشته اخباری درباره ناپدید شدن تعدادی از مسئولان رده بالای جمهوری اسلامی در حادثه منا منتشر شد که با سکوت مقامات ایران همراه بود. حالا اما به نظر میرسد ماجرا ابعاد گستردهتری داشته است. در این میان حساسیتها به مفقود شدن سفیر سابق جمهوری اسلامی در لبنان بیش از دیگران است. مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امورخارجه دیروز در یک اظهار نظر رسمی اعلام کرد که غضنفر اصلرکنآبادی، دیپلمات ایرانی که در سفر حج ناپدید شده است، با گذرنامه عادی خود عازم سفر حج شده بود. به گزارش خبرگزاری مهر، مرضیه افخم خبر برخی رسانهها مبنی بر اینکه آقای غضنفر اصلرکنآبادی، سفیر سابق جمهوری اسلامی در لبنان با نام دیگری و از راه غیر رسمی وارد عربستان شده است را شتاب زده خواند وگفت: "ایشان با گذرنامه عادی خود عازم سفر حج شده اند و اطلاعات دقیق پاسپورت مربوط به همه حجاج و از جمله ایشان در اختیار مراجع رسمی دولت سعودی می باشد و هیچگونه شائبه ای در خصوص اطلاعات و جزییات مربوطه و نحوه ورود ایشان به کشور عربستان وجود ندارد." او تاکید کرد: "پاسپورت عادی آقای غضنفر اصل رکن آبادی همکار ما در وزارت امور خارجه ممهور به مهر روادید حج میباشد و طبق اطلاعات واصله در شرایط کنونی به دلیل لزوم ارائه مدارک هویتی همه مفقودان، سوابق ایشان نیز که در فهرست اسامی مفقودان واقعه منا میباشند، در اختیار مقامات سعودی قرار گرفته و خبرسازی های موجود در خصوص این موضوع نادرست و ناشی از اغراض و اهداف دیگر است." همزمان با این توضیحات، فیلمی هم از حضور غضنفر اصلرکنآبادی در مراسم موسوم به برائت از مشرکین منتشر و ادعا شده است که او امسال در این مراسم قطعنامه پایانی را قرائت کرده است. از سوی دیگر حسین نوش آبادی، معاون پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با بیان اینکه "سعودیها درباره سرنوشت سفیر سابق کشورمان در لبنان در حادثه منا دروغ میگویند"، اعلام کرد: "اگر آقای رکنآبادی بین جانباختگان نباشد، حتما ربوده شده است." او اضافه کرد: "اینکه سعودیها منکر وجود آقای رکنآبادی شدهاند، نشان میدهد که دروغ میگویند؛ آنها حتما میدانند که اشخاص مطرحی مانند آقای رکنآبادی و سایر دوستانی که در حج بودهاند، الان کجا هستند و از سرنوشت آنها مطلع هستند، اما نمیخواهند واقعیت را مطرح کنند. تاکنون اثری از این چهره ها در میان مجروحان و جانباختگان حادثه نبوده است، به نظر میآید توطئه ای در کار بوده است و یک برنامهریزی برای امثال آقای رکنآبادی انجام شده است و من تصور می کنم که نیروهای امنیتی عربستان آنها را ربوده اند و این احتمال به طور جدی وجود دارد." اگرچه معاون پارلمانی وزیر ارشاد از "اشخاص مطرحی مانند آقای رکنآبادی" و سرنوشت مشابه آنها سخن گفته، اما توضیح بیشتری در این زمینه نداده است. البته منابع رسمی در ایران، نام چند تن دیگر را نیز به عنوان "دیپلماتهای وزارت خارجه" که در این حادثه مفقود یا کشته شدهاند، منتشر کردهاند. گفته میشود که محمدرحیم آقاییپور سفیر سابق جمهوری اسلامی در اسلوونی از جمله جان باختگان حادثه منا است. در لیست مفقودین نیز بجز غضنفر رکنآبادی سفیر سابق در لبنان، نام احمد فهیما معاون اداره تشریفات وزارت خارجه و حسن حسینیمقدم سرکنسول ایران در مرو و همچنین مهدی صفری سفیر سابق در چین دیده میشود. بر اساس اطلاعات منتشر شده در سایتهای محلی، حسن حسینیمقدم به همراه همسر و دو فرزندش توسط کاروان فدک (ویژه افراد مقیم خارج از کشور) به حج اعزام شده بود. به این ترتیب به نظر میرسد کاروانی که دیپلماتهای ایرانی را به سفر حج برده بوده، کاملا قابل شناسایی بوده است. بجز افرادی که به عنوان دیپلمات معرفی شدهاند، شایعاتی درباره مفقود شدن چند تن از فرماندهان رده بالای سپاه پاسداران نیز منتشر شده است. خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران در لیستی که از چهرههای سرشناس مفقود شده منتشر کرد، علی اصغر فولادگر یکی از مفقودان را کارشناس مسائل خاورمیانه معرفی کرده است. همین خبرگزاری وی را قبلا سردار فولادگر نامیده بود. خبرگزاری رسا نیز قبلا با عنوان "معاون سرلشکر رحیم صفوی" اخباری از او منتشر کرده است. در این میان به نظر میرسد که شدت حملات مسئولان جمهوری اسلامی به عربستان در حال افزایش است. در تازهترین نوع از این اظهارات، حجت الاسلام علی شیرازی، "نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه" گفته است: "آل بی كفایت سعودی با مسائلی كه در حج امسال به وجود آوردند در حقیقت گور خودشان را كندند و نخواهند توانست به اهداف شیطانی شان دست یابند."
در شرایطی که بر اساس گزارش های رسمی تعداد قربانیان ایرانی در حادثه ازدحام منا به ۴۰۰ تن رسیده، مقامات بهداشتی جمهوری اسلامی از به همراه آوردن ویروس "کرونا" توسط حجاج به درون کشور خبر داده اند؛ ویروسی که می تواند تعداد قربانیان مراسم حج را افزایش دهد. خبر احتمال انتقال ویروس کشنده "کرونا" به داخل ایران را حسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت اعلام کرده و از آماده باش بیمارستان ها برای مقابله با این ویروس خبر داده است: "مراسم حج هنوز به اتمام نرسیده و تمام بیمارستان ها در آماده باش هستند تا مشکل یا بیماری به داخل کشور منتقل نشود. مبارزه با ویروس خطرناکی که چند سالی است در عربستان قربانی می گیرد در حال حاضر در دستور کار وزارت بهداشت قرار دارد. دستورات و نکات لازم به همه ی کاروان ها، هیئت های بهداشتی و در هر یک از هواپیماها که حجاج عزیز را از جده به مقصد ایران منتقل می کنند داده شده است. همچنین در مبادی ورودی و ۱۹ فرودگاه داخل کشور نیروهای وزارت بهداشت و هیئت های بهداشتی در آمادگی کامل به سر می برند تا از ورود این ویروس خطرناک به کشور جلوگیری کنیم. در حال حاضر بیماری کرونا در عربستان وجود دارد. البته خوشبختانه تاکنون این ویروس در ایران مشاهده نشده است". دکتر محمد مهدی گویا، رئیس اداره بیماریهای واگیر وزارت بهداشت نیز دیروز گفته است: "امسال در عربستان بخصوص شهر ریاض، جده و مدینه شمار مبتلایان به «ویروس کرونا» افزایش یافته است، این مساله از آن جهت حائز اهمیت است که این بیماری بیشتر در بیمارستانها منتقل میشود و این در حالی است که طی حوادث اخیر عربستان شمار بسیاری از مصدومان ایرانی در بیمارستانهای این شهرها از جمله ریاض بستری بودهاند. به همین دلیل نگرانی در خصوص بروز این ویروس مرگبار در بین زائران افزایش یافته است و به دلیل اینکه ۳۰ درصد از مبتلایان به ویروس کرونا جان خود را از دست میدهند، حفظ جان و ایمنی زائران در عربستان و به محض ورود به ایران بسیار حائز اهمیت است". او افزوده: "به دلیل طولانی بودن دوران نهفتگی بیماری (۱۴ روز) به زائران توصیه میشود به محض ورود از روبوسی با همراهان و استقبال کنندگان به شدت اجتناب کنند و تا ۱۴ روز پس از بازگشت به ایران به علائم هشدار دهنده بیماری شامل تب، سرفه، تنگی نفس و اسهال توجه کنند و در صورت بروز هر یک از علائم سریعا به مراکز درمان مراجعه کنند. توصیه میشود تا اتمام دوران نهفتگی بیماری، حجاج هیچ گونه مراسمی برگزار نکنند". با این حال، به گزارش سایت عصر ایران تالارهای پدیرایی هنوز ابلاغیه ای مبنی بر عدم برگزاری مراسم "ولیمه" دریافت نکرده اند. عصر ایران می نویسد: "تماس با تالارهای پذیرایی نشان میدهد هنوز هیچگونه اطلاعیهای مبنی بر ممنوعیت برگزاری مراسم «ولیمه» جهت پیشگیری از این بیماری مرگبار به آنها ابلاغ نشده و تمام مجموعههای پذیرایی، آماده خدمترسانی به زائران هستند و این درحالی است که نمونه اپیدمی این بیماری چند سال گذشته در کشور کره مشاهده شده و ورود یک فرد عربستانی آلوده به ویروس کرونا به کره موجب ابتلای ۱۸۳ نفر شد که در نهایت ۳۶ نفر فوت شدند، ۲ بیمارستان تعطیل شد و به ۷۷ بیمارستان خسارت جدی وارد شد که در نهایت خسارتی بالغ بر ۹۰۰ میلیون دلار به کشور کره تحمیل کرد؛ حال پیش بینی شیوع و خسارتهای احتمالی وارد شده به کشور با ورود ۶ هزار زائر در معرض خطر، وضعیت را بسیار نگران کننده میکند". سایت سلامت نیوز هم به نقل از مسعود مردانی عضو کمیته کشوری پیشگیری از بیماری کرونا نوشته است: "همه ساله سوغات حجاج ایرانی هنگام بازگشت از مکه و مراسم حج، ویروس هایی بود که به همراه خود می آوردند و اکثراً در خانواده های حجاج، بروز عفونت های ویروسی دستگاه تنفس فوقانی و از جمله آنفلوآنزا بسیار شایع بود؛ حتی حجاج و خانواده های آنان دچار بیماری هایی مانند سینه پهلو یا پنومونی می شدند و تعدادی نیز مجبور به بستری در بیمارستان می شدند. اما امسال وضعیت حاجیان ایرانی و کشور ایران با سال های قبل متفاوت شده است؛ به این صورت که گرفتاری، زمانی آغاز شد که طی سال جاری و ماه های اخیر، در منطقه خاورمیانه به ویژه کشور سعودی یک بیماری تحت عنوان «کرونا» شیوع پیدا کرده است. این بیماری متأسفانه به دلیل گرفتاری هایی که در دستگاه ریوی و تنفسی ایجاد می کند، منجر به بستری شدن افراد در بیمارستان و در موارد شدید بیماری، منجر به انتقال فرد مبتلا به آی سی یو(ICU) می شود و مرگ و میر بالایی دارد و ۵۰ درصد بیمارانی که مبتلا به این ویروس شده اند متأسفانه فوت کرده اند. به این دلیل، امسال مردم ایران اعم از حجاج و خانواده های آنها باید هشیار باشند و لیکن هوشیاری مردم و نظام سلامت کشور پس از واقعه منا به دو یا سه برابر باید افزایش پیدا کند". او خواستار یک "بسیج ملی" برای مقابله با این ویروس شده و گفته است: "کوشش در جهت کنترل بیماری کرونا ویروس در کشورمان ایران یک وظیفه ملی و میهنی است و در این راستا، تلاش های گسترده حجاج گرامی و خانواده این عزیزان در جهت عدم ورود ویروس بیماری کرونا به کشور عزیزمان ایران لازم و ضروری است، همچنین همه آحاد جامعه باید یکصدا و متحد شده و در جهت کنترل بیماری کرونا تلاش کنند و با یک بسیج ملی، از ورود ویروس کرونا به کشور و سطح جامعه جلوگیری کنند".
همزمان با اعلام اینکه حسن روحانی مخاطب نامهای بوده که چندی پیش توسط بابک زنجانی نوشته شده، رئیس کمیسیون انرژی مجلس نیز خبر از تایید وی توسط "چند نهاد مختلف" داد. علی مروی به ایلنا گفت که زنجانی آن زمان "فرد شناخته شدهای" بود و "از طرف چند نهاد مختلف تایید شده بود". به گفته مروی بحث فروش نفت در خارج از کشور "بدلیل تاییدات برخی دستگاهها ادامه نیافت". این سخنان مروی در حالی بیان شده که رسانههای اصولگرا دور جدیدی از حملهها به اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی، را آغاز کردهاند. آنها به نقل از رسول کوهپایهزاده، وکیل زنجانی، نوشتند که مخاطب این نامه روحانی بوده و بابک زنجانی از اتهامهایی که جهانگیری به او وارد کرده، شکایت کرده بود. او در نامه خود به روحانی نوشته بود: "متأسفانه معاون اول محترم ریاست بارها در اذهان عمومی به اینجانب بی احترامی های زیادی می کند و این امر لایق تراز کردن یک دولت یا یک انسان عادی نیست و جاه و مقام این معاونت حفظ حرمت مردم است. ایشان بارها اینجانب را به فساد در دولت قبل، ارتباط با افرادی که دنبال پشت پرده آن می گردد، می باشد و جدیداً اینجانب را گردن کلفت عنوان نموده است که این صحبت ها در شأن یک معاون اول نیست. جناب رئیس جمهور من در زندانم و دادسرا در حال رسیدگی پرونده است، من چه گردن کلفتی می توانم بکنم؟ وقتی فسادی وجود ندارد، من چرا باید نام افرادی را ببرم و آنها و زندگی آنها را نابود کنم". اشاره زنجانی به سخنانی است که جهانگیری هفتهها پیش بیان کرده بود. معاون اول روحانی آن زمان گفته بود که زنجانی "در مقطعی دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار پول دریافت کرده و دیگر آن را پس نداده" و با وجود آنکه در زندان است "با گردن کلفتی هیچ گاه این پولها را پس نداده است". بابک زنجانی از جمله تاجرانی است که به دلیل فعالیتهای خود پیش از این مورد تقدیر اکبر هاشمیرفسنجانی قرار گرفته و در دولت محمود احمدینژاد برای دور زدن تحریمهای بینالمللی به مسئولان جمهوریاسلامی کمک میکرد. او از جمله افرادی است که در لیست تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا بود اما در آخرین تجدید نظرها هم خودش و هم شرکت متعلق به او از تحریم ها خارج شدند. او که خود را "بسیجی اقتصادی" توصیف کرده بود، دی ماه سال ۹۲ بازداشت شد و از آن زمان در زندان به سر میبرد. قرار است جلسه نخست دادگاه زنجانی یازدهم مهرماه برگزار شود. پیش از این غلامحسین اسماعیلی، رئیس کل دادگستری تهران، گفته بود که قرائت کیفرخواست زنجانی ممکن است سه روز طول بکشد. یکی از وکلای بابک زنجانی نیز خبر از آن داده بود که پرونده زنجانی ۲۰۹ جلد است. چند ماه پیش مصطفی پورمحمدی گفته بود که بابک زنجانی "اگر امید نجات یا تخفیفی هم بخواهد داشته باشد"، تنها با "همکاری و دادن اطلاعات فراهم خواهد شد، مگر اینکه عدهای از دادن و افشای اطلاعات نگران باشند و از کانالهایی بتوانند به او القا کنند که مثلا راه نجات تو در ندادن اطلاعات است و حتما دوستان ما در این جهت تدبیر مناسب خود را داشتند و خواهند داشت". همان زمان امیرعباس سلطانی، نماینده مجلس، به روزنامه اعتماد گفته بود که بابک زنجانی "تفاوت زيادي كرده است و بسياري از مواضع و صحبتهايش از آخرين باري كه نمايندگان در دوران قبل از بازداشت ملاقاتش كردند، تفاوت زيادي كرده". بابک زنجانی، دی ماه سال ۹۲ بازداشت شد. اتهامهای وی بدهی به وزارت نفت، بانک مرکزی و همچنین جعل اسناد اعلام شده بود. با وجود گذشت یک سال از زمان بازداشت بابک زنجانی، مسوولان جمهوریاسلامی گفتهاند که این پرونده هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است. چند ماه بعد از دستگیری و در فروردین ماه سال ۹۳، امیرعباس سلطانی، نماینده بروجن در مجلس گفته بود: "زنجانی پیش از عید اعترافهایی مبنی بر اینکه با یک تیم کار میکند و اینکه او تنها ویترین این ماجراست، داشته است. ما پیش از این اعترافها نیز بر این باور بودیم که بابک زنجانی به تنهایی نمیتوانسته تمامی تخلفها و کلاهبرداریها را انجام دهد بلکه با حمایت و پشتیبانی عدهای یا گروهی توانسته به اهداف خود برسد". به گفته سلطانی "چهار عضو کابینه دولت قبلی، آقای حسینی وزیر اقتصاد و دارایی، آقای قاسمی وزیر نفت، آقای مصلحی وزیر اطلاعات و آقای بهمنی رییس کل بانک مرکزی، زنجانی را تایید کردهاند و با این تاییدها پول در اختیار او گذاشته شده است". مردادماه سال گذشته حسین دهدشتی نماینده آبادان در گفتوگو با سایت تدبیر درباره سرنوشت این پرونده گفت : "زنجانی پولی را پس نمیدهد و با اینکه در زندان است اما عدهای به او خط میدهند. نمیتوانم به طور قطع بگویم آن عده چه کسانی هستند اما همان افرادی هستند که در دزدی از بیتالمال با او شریک بودند". البته قبل از آن، رستم قاسمی طی نامهای به مجلس هرگونه آشنایی با زنجانی را تکذیب کرده و سلطانی هم در پاسخ گفته بود: "چطور آقای قاسمی چنین حرفی زده؟ شاید ایشان نامه تایید بابک زنجانی را فراموش کرده اما امضای شخص رستم قاسمی در کنار وزیر وقت اقتصاد و دارایی، وزیر صنعت و معدن، معاونت راهبردی ریاستجمهوری و رییس بانکمرکزی مستند شده و نسخه اصلی این نامه نیز موجود است، چطور وزیر نفت کسی را تایید میکند و از جزییات معامله وزارتخانه مبتوعش با او بیخبر است". با این حال سال گذشته حمید رسایی، نماینده مجلس در صفحه اینستاگرام خود با انتشار عکسی از بابک زنجانی، ضمن ادعای کمک پنج میلیارد تومانی وی به ستاد روحانی، نوشت فردی با نام اختصاری "ح.ف" [احتمالا حسین فریدون] نیز در همین زمینه مورد بازجویی قرار گرفته. با این حال اکبر ترکان، مشاور ارشد روحانی و قائممقام ستاد انتخاباتی وی، این مساله را "کذب محض" توصیف کرد و گفت که "این اظهارنظر حرف بیربطی است و بنده آن را تکذیب میکنم و به صراحت میگویم که این موضوع صحت ندارد".
یک شاهد عینی که سایت " انتخاب " از او بعنوان " منبع مطلع " نام برده است ، نحوه روبرو شدن محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی و باراک اوباما ،رئیس جمهور آمریکا را شرح داد. بر اساس این روایت که هنوز تائید یا تکذیب نشده است:" بعد از سخنرانی دکتر روحانی، ظریف و همراهانش به سمت ورودی حدود یک متری مجمع عمومی که مخصوص وزرا و سران است برای خارج شدن رفتند. مسئولین امنیتی به هیئت گفتند، چند لحظه صبر کنید چراکه یک هیئت دیگر در سطح رییس کشور وارد می شود. سپس کری و اوباما وارد شدند. آنها سپس به سمت هیئت ایران رو کردند. کری، ظریف را به اوباما معرفی کرد و وی دست داد و گفت به اجرای برجام متعهدند. بعد هم با سایر اعضای هیئت دست داد. "
جمعی از متقاضیان پروژه مسکن مهر پردیس در اعتراض به عدم واگذاری واحدهای مسکونی روز سه شنبه مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. به گزارش ایرنا، یکی از این تجمع کنندگان افزود: مقاضیان مسکن مهر سه سال است که مبلغی معادل ۴۰ میلیون تومان برای مسکن مهر پردیس واریز کرده اند و بعد از آن نیز بارها مبالغی را پرداخت کرده اند. وی اظهار داشت: قرار بود ۱۸ ماه پیش واحدهای مسکونی بر طبق تعهدات قبلی به متقاضیان واگذار شود، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است و آنان تنها سودی برای مبالغ واریز شده، محاسبه کرده اند. این تجمع کنندگان از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستند که هر چه سریع تر وضعیت واگذاری واحدهای مسکونیشان مشخص شود.
دسترسی به فیسبوک روز دوشنبه برای ۴۰ دقیقه غیرممکن شد که برای دومین بار ظرف یک هفته اخیر بود که سایت این شبکه اجتماعی از کار می افتاد.
کاربران در فاصله این ۴۰ دقیقه با این پیام خطا روبرو شدند که "متاسفیم، اشتباهی پیش آمده. ما مشغول کار برای حل آن هستیم و در سریع ترین زمان ممکن مشکل را برطرف خواهیم کرد." سهام فیسبوک به فاصله کوتاهی پس از این حادثه ۴ درصد افت کرد و به ۸۹ دلار و ۲۵ سنت رسید. سایت فیسبوک روز پنجشنبه هم موقتا از کار افتاده بود.
سایت شبکه اجتماعی مورد استفاده تقریبا ۱.۵ میلیارد نفر در جهان است. از کار افتادن سایت فیسبوک با واکنش های سرزنش آمیز و گاه شوخ طبعانه در سایر شبکه های اجتماعی مثل توییتر روبرو شد. وبسایت هایی که بر اختلالاتی از این نوع نظارت دارند گفتند که این بار به خصوص کاربران در آمریکای شمالی در باز کردن سایت با مشکل مواجه شدند. یکی از مهندسان فیسبوک در گزارشی از علت حادثه گفت که مشکل از "Graph API" بوده است. به گفته دیو لی گزارشگر امور فناوری بی بی سی در آمریکای شمالی، به زبان ساده این هسته اصلی سیستم فیسبوک است که پست ها، عکس ها و وضعیت کاربران را به کاربران و گروه ها وصل می کند. از کار افتادن فیسبوک گاه بر سایر شرکت هایی که از داده های فیسبوک استفاده می کنند - مثل تیندر - هم اثر می گذارد. بی بی سی
ایران اعلام کرده که با دفن زائران کشته شده در مکه موافق نیست. امیر عبداللهیان، معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه جمهوری اسلامی امروز سهشنبه ۷ مهر (۲۹ سپتامبر) در مورد زائران ایرانی که در عربستان کشته شدهاند گفته است که "برخی از کشورها با مقامات عربستان توافق کردند که جان باختگان آنها در مکه مکرمه دفن شوند، اما جمهوری اسلامی نه تا کنون چنین درخواستی را از خانواده ها در این باره داشته و نه به مصحلت می دانیم چنین اجازه ای به عربستان داده شود." آقای عبداللهیان گفته است که تعیین سرنوشت مفقودان باقیمانده برای دولت ایران اهمیت دارد و افزوده است که "برای خانوادههای آنها هم مهم است که پیکرهای جان باختگان آنها به ایران منتقل شود." بی بی سی
شبکه خبری بلومبرگ، از قول یک مقام دولت آمریکا که نخواسته نامش فاش شود، خبر داد که محمد جواد ظریف و باراک اوباما، رئیسجمهوری ایالات متحده، در مقر سازمان ملل در نیویورک با یکدیگر دست دادهاند. برخی از خبرنگاران حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل، از جمله خبرنگار روزنامه «هاآرتص» نیز گزارش مشابهی از «دست دادن تاریخی» اوباما و طریف منتشر کردهاند. پیش ا زاین نیز عکسی از محمد جواد ظریف منتشر شد که در احلاس سالیانه سازمان ملل در برابر امیر کویت نشسته بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر