زنان بخش بزرگی از جهان که ایران در شمار آنهاست، از سرطان پستان می ترسند، از آن رو که جان شان را تهدید می کند، و از آن رو که کابوس از دست دادن شوهر یا آینده ای که باید با حضور یک مرد در کنارشان، دلپذیر بشود، گریبان شان را می فشارد. این کابوس در شرایط کنونی که سرطان پستان مانند ویروس به جان زنان جهان افتاده، باید در ایران جدی گرفته بشود. در غرب به همت کسانی که بر اهمیت ترمیم بدن زنان بیمار پی برده بودند، جریان سازی شد. خانم جما مورتینو Gemma Mortino پزشک ایتالیائی، متخصص سرطان زنان به ویژه سرطان پستان، از سال ۱۹۷۵ میلادی در کنار پروفسور ورونری Veronese (وزیر بهداشت پیشین ایتالیا و مدیر وقت انستیتوی سرطان شناسی ایتالیا در میلان) حرکتی را آغاز کردند که در سطح غرب تاثیرگذار شد. این پزشک سرسختانه گفتمانی را رهبری کرد که بر پایه آن: در مداوای زنان مبتلا به سرطان پستان، آخرین دستاوردهای پزشکی را باید با احتیاجات بیمار هماهنگ کرد. فقط با این شیوه درمانی است که کرامت انسانی بیمار، قربانی علم نمی شود. گفتمان در مسیر رشد قرار گرفت و به صورت یک گفتمان انسانی- فلسفی ترویج شد. این که مریض باید با توجه به نیازهای معنوی، درمان بشود، در محافل پزشکی با تاکید بر نیازهای معنوی مبتلایان به سرطان پستان، به بحث گذاشته شد و فهمیده شد که بیماری سرطان پستان زنان، فقط با درمان جسمی کنترل نمی شود. پیش بینی وقوع طلاق، اعم از طلاق قانونی یا عاطفی، زندگی جنسی زن را دچار آشوب می کند. این آشوب حتا در صورت جان به در بردن زن از بیماری، بسیار رنج های روانی بر او تحمیل می کند. البته در غرب موضوع به حرمان های ناشی از طلاق محدود نمی شود، بلکه خطر گسسته شدن روابط جنسی خارج از زناشویی، زن مبتلا را گرفتار پریشانی می کند. زن در هر موقعیت، پس از تغییر فرم بدن و بد شکل شدن جای خالی یک عضو مهم که جاذبه جنسی زن با آن سنجیده می شود، روح و روان و زندگی احساسی و جنسی اش به خطر می افتد، تا جائی که زنده ماندن فرع می شود بر اصل "خواستنی بودن". این است که با توفیق در معالجات جسمی، یک بیماری بی درمان روحی مثل خوره درون زن را آزرده می کند و سلامت روح و روان از کف می رود، هرچند زندگی ادامه دارد و تکثیرسلولهای بد کنترل شده است. خانم دکتر جما مورتینو با این ملاحظات بود که در صدد بر آمد کرامت انسانی زنان مبتلا به سرطان پستان را به آنها باز گرداند. او با پیگیری خواسته اش، محافل پزشکی را متوجه اهمیت موضوع کرد. البته همواره برای زنان ثروتمند فرصت ترمیم بدن و استفاده از امکانات گران قیمت جراحی پلاستیک وجود داشته، اما برای دیگر زنان حتا در جوامع غربی (سرمایه دار یا سوسیال)، ترمیم عمل پستان، غیر ممکن بوده است. شرکت های بیمه در کشورهای سرمایه داری غرب، تا آن زمان که یک پزشک زن جراح، تجربه های خود را در جهان بازتاب نداده بود، بازسازی پستان را در فهرست اقدامات درمانی نگنجانده بودند. در کشورهای سوسیال هم، دولت از بازسازی بدن بدشکل شده زنان مبتلا به سرطان پستان، امتناع می کرد و آن را از جمله جراحی زیبائی برمی شمردند که جزو تعهدات شان نبود. در پناه جریانی که به همت خانم دکتر جما مورتینو به راه افتاد، عوامل موثر در موضوع متقاعد شدند که ترمیم شکل بدن در زنان مبتلا به سرطان پستان، به بازگرداندن امید و شادمانی به روح و روان زن کمک می کند. ایجاد این احساس در زن که جاذبه های زنانه را از دست نداده است، در محافل پزشکی جهان غرب پذیرفته شد. در پی آن با تقدم و تاخر، نظام های سرمایه داری غرب، هزینه های بازسازی پستان را در فهرست درمانی شرکت های بیمه، گنجاندند. دولت ها در نظام های سوسیال نیز این هزینه ها را در فهرست درمانی بیماران قرار دادند. اینک سالهاست در نظام های سیاسی غرب، سرطان پستان از دو زاویه علمی و انسانی، معالجه می شود. درمان بیمار بدون بازسازی بدن بیمار، درمان ناقصی است. در ایران، هنوز معالجه زنان مبتلا به سرطان پستان، محدود است به معالجه جسمی. لذا معالجه کامل نیست. تا کنون هم نشنیده ایم، از آن همه پزشکان زن که متخصص درمان این بیماری هستند، موضوعی با اهمیت مانند آن چه به اختصار گذشت، تبدیل به یک گفتمان شده باشد. از آن جا که ایران تبدیل به یک کشور طبقاتی با فاصله های عمیق شده و هزینه درمان جسمی و روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان، هنگفت است، سوای ثروتمندان، دیگر زنان از این که امکانات درمانی جسمی مانند داروهای شیمی- درمانی در دسترس شان قرار گیرد، شکرگزار می شوند، اما این شکرگذاری کوتاه مدت است. همین که احساس می کنند طلاق یا گرایش شوهر به ازدواج با یک زن کامل از نظر بدنی، تهدیدشان می کند، وجه دیگری از این بیماری که روانی و عاطفی است و همراه می شود با احساس ناامنی و از کف دادن اعتماد به نفس، علامت می دهد و افسردگی عمیق کمترین نتیجه آن است. روز به روز اخبار رسیده از زنانی که زنده مانده اند، اما تشویش خاطر دارند، زیادتر می شود. با این همه، چشمها و گوشهائی که باید بر آلام روانی زنان پس از معالجات جسمی، گشوده باشد، بسته است. این یادداشت هشداری است به جامعه پزشکی ایران. به پزشکان زن و متخصص در سرطان های زنانه، به نظام پزشکی کشور، به بازمانده های جامعه مدنی ایران، به رئیس جمهور حسن روحانی و خانم شهیندخت مولاوردی معاون ایشان در امور زنان. به سازمان تامین اجتماعی، به بیمه های تکمیلی، به وزارت بهداشت و درمان و به فعالان حقوق زن. اهمیت موضوع اقتضا می کند تا در مورد بازسازی بدن از فرم افتاده زنان بیمار، از زاویه انسانی فکری کنند. کافی نیست پیاپی در مذمت طلاق و ضرورت حفظ کیان خانواده در جمهوری اسلامی شعار بدهند، اما برای رفع برخی عوامل طلاق، بی عمل باقی بمانند. جامعه مدنی ایران در حد و قواره ای هست که بتواند با این ظلم از در چالش در آید. حال که مجاز نیست تا از کاستی های قانونی بر ضد زنان حرفی بزند، این عرصه ها که به حفظ کیان خانواده مرتبط است، نباید خالی بماند. زنان پزشک، روانشناس، جامعه شناس، روزنامه نگار، مشاوران خانواده و بسیاری دیگر می توانند با یک همگرائی، به مسئولیت خود در این زمینه عمل کنند. شاید مجوز چند همسری مردان، همچنین حق مطلق طلاق که در انحصار شوهر است، این ضرورت را از حوزه نگاه خانم های مجلس نشین، خارج کرده است. آنها به این بار تعهدی و وجدانی نمی پردازند. ضرورت ورود به حرکت های مدنی و تبدیل آن به نیروی فشار روی دولت، کار جامعه مدنی است. فعالیت در این زمینه را نمی توانند به "انقلاب نرم" و "تهاجم فرهنگ غربی" نسبت بدهند. بنابراین ورود به آن ریسک بالائی ندارد و با ائتلاف پزشک و جامعه شناس و روانشناس و روزنامه نگار، و به کمک تحقیقات میدانی، رواج گفتمان آن شدنی است. تاکید بر این که درمان سرطان پستان، بدون بازسازی بدن، کامل نمی شود، و تاکید بر این که بازسازی در این بیماری، از سوی نهادهای ذیربط و حمایت دولت، در حکم تامین هزینه برای خواسته های لوکس و پرخرج نیست، مهمترین نقشی است که یک گروه متعهد به عدالت جنسیتی، بدون شائبه سیاسی، می تواند ایفا کند. همه کارهای واجب و روزآمد را نمی توان به امید طلوع روز واقعه، ناکرده و ناگفته باقی گذاشت.
کیوان کریمی، مستندکار و فیلمسازی که به ۶ سال زندان و ۲۲۳ ضربه شلاق محکوم شده با پیچیده خواندن حکم خود می گوید که انتظار چنین حکمی را نداشته و شوکه است. او بابت فیلمی متهم به توهین به مقدسات شده که هیچ وقت ساخته نشده است امیررئیسیان، وکیل کیوان کریمی هم می گوید که انتظار حکم سبک تری را داشته و در مصاحبه با روز توضیح می دهد: حتی یک کلمه هم دادگاه به ما ارائه نداد که مصداق توهین به مقدسات باشد یک کلمه اهانت آمیز به ما اعلام نشده و تصور اینکه ایشان برای توهین به مقدسات به ۶ سال حبس محکوم شده برای من عجیب و غیرقابل باور است برای همین انتظار داریم در دادگاه تجدیدنظر حکم شکسته شود چون با هیچ ضابطه حقوقی جور در نمی آید ایشان به ۶ سال حبس به خاطر کاری که نکرده محکوم شود. کیوان کریمی مستندساز است او تاکنون از جشنواره های بین المللی بیروت، هلند، اسپانیا و اسلوونی برای فیلم ها و مستندهایی که ساخته برنده جایزه شده، این مستندساز اما سال ۹۲ از سوی اطلاعات سپاه بازداشت و دو هفته در بند ۲ الف سپاه زندانی بود. همان زمان برخی گزارش ها از ناپدید شدن کیوان کریمی خبر دادند. او می گوید: سال ۹۲ هیچ چیزی را خبری نکردیم و نمی خواستیم اصلا خبری هم شود برای همین همه فکر کردند ناپدید شده ایم. الان هم واقعا من نمی خواستم خبری کنم و فکر می کردم صبر می کنم حکم دادگاه تجدید نظر بیاید چون به حکم اعتراض می کنم. اما یکباره دیدم همه زنگ می زنند که ۶ سال و ۲۲۳ ضربه شلاق. یعنی خبر پخش شده بود و دست ما هم نبود. او که اینک با قرار وثیقه ازاد شده، حالا به ۶ سال حبس به اتهام توهین به مقدسات و ۲۲۳ ضربه شلاق به اتهام رابطه نامشروع دون زنا محکوم شده. خود می گوید: واقعا حکم پیچیده ای بود واقعا غیرقابل باور بود. ما اصلا فکر نمی کردیم چنین حکمی بدهند نه من و نه وکیل و نه کارشناس پرونده. همه می گفتند حکم شما تعلیقی خواهد بود. ولی یکباره دیدیم یک هفته بعد از اخرین دادگاه یک حکم ۶ ساله و ۲۲۳ ضربه شلاق صادر شده. شوکه شدیم واقعا که چی شده؟ چه اتفاقی افتاده که چنین حکمی صادر شده. واقعا خودم خیلی شوکه شدم. خیلی ها هم ناراحت شدند که چرا. کیوان کریمی چرا بازداشت و چرا متهم به توهین به مقدسات شد؟ خودش می گوید: قضیه سر فیلمی بود که قرار بود ساخته شود اما هیچ وقت کار انجام نشد. امیر رئیسیان، وکیل کیوان کریمی توضیحات مفصل تری می دهد: فیلم مستند ایشان با عنوان نوشته در شهر که در دادنامه به عنوان فیلم بودار نوشته شده راجع به دیوارنویسی های توی شهر بوده و هیچ ارتباطی به توهین به مقدسات ندارد. مورد دیگر هم کلیپی است که به ایشان سفارش داده شده بود و اصلا درباره محتوایش به توافق نرسیده بودند و اصلا تولید نشد. آقای رئیسیان می افزاید: صادقانه بگویم ما انتظار داشتیم یک حکم خیلی سبک صادر شود. چون دادگاه به صورتی برگزار شده بود که فکر می کردیم رسیدگی دقیق تر دارد صورت می گیرد و فکر می کردیم یکسری ابهامات با سه چهار جلسه رسیدگی و توضیحاتی که داده ایم برطرف شده است. توضیح دادیم مفصل استدلال کردیم که مرتکب توهین به مقدسات نشده. حتی یک کلمه هم دادگاه به ما ارائه نداد که مصداق توهین باشد یک کلمه اهانت آمیز به ما اعلام نشده و تصور اینکه ایشان برای توهین به مقدسات به ۶ سال حبس محکوم شده برای من عجیب و غیرقابل باور است برای همین انتظار داریم در دادگاه تجدیدنظر حکم شکسته شود چون با هیچ ضابطه حقوقی جور در نمی آید ایشان به ۶ سال حبس به خاطر کاری که نکرده محکوم شود. شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب و قاضی مقیسه، رئیس این شعبه اما برای کیوان کریمی حکم ۲۲۳ ضربه شلاق داده است. حکمی که وکیل اقای کریمی توضیح می دهد: عنوان اتهام رابطه نامشروع دون زنا است مصداق هم در دادنامه صریحا گفته شده دست دادن و روبوسی. او می افزاید: یکسری روابط و عادات عرفی در جامعه اتفاق می افتد اما از نظر دادگاه مصداق رابطه نامشروع دون زنا شناخته شده ما معتقد هستیم که چون هیچ نیتی نبوده جرم نیست. هر جرمی نیاز به نیت مجرمانه دارد ولی در افعال ایشان درباره دست دادن یا روبوسی اساسا نیتی نیست که مجرمانه باشد. بنابراین جرم نیست ورابطه نامشروع نیست. مجازات شلاق هم مربوط به اتهامات دیگری مثل نگهداری سی دی و ورق بازی. اما از نظر بنده اصل قضیه این است که ایشان به اتهام عقیدتی متهم و محکوم شده یعنی توهین به مقدسات و واقعا این غیرقابل قبول است. فیلم نوشته در شهر ساخته کیوان کریمی که این فیلمساز بابت ساخت آن به توهین به مقدسات حکوم شده فیلمی است درباره دیوارنویسی های دوره انقلاب و جنگ و دهه ۷۰. بخشی از این فیلم هم مربوط به جنبش سبز می رسد. وقتی آقای کریمی بازداشت شد این فیلم در مرحله ادیت بوده و هنوز نهایی نشده و اصلا به پخش نرسیده بود. این فیلم با تهیه کنندگی دانشگاه تهران و مجوز نیروی انتظامی فیلمبرداری شده بود. آقای کریمی اما بابت فیلم دیگری هم متهم به توهین به مقدسات شده: فیلمی که هیچ وقت ساخته نشد.
همزمان با ورود نیروهای انتظامی به ماجرای حمله به یک هیات عزاداری در صفی آباد دزفول که منجر به کشته شدن چهار تن شد، مقامات امنیتی از خنثی سازی یک تله انفجاری در منطقه پیرانشهر و بازداشت دو مظنون در این رابطه خبر دادند. در همین حال خبر می رسد که در مناطق مرزی وحشت از پیدا شدن داعش بر دل ها افتاده است. در حالی که مردم مناطق مرزی غرب کشور در شبکه های اجتماعی با نام های مستعار نگرانی خود را بروز می دهند و ادعا می کنند که موارد انفجار و ترور بیش از این ها بوده است رسانه های داخلی خبر داده اند شامگاه جمعه، سرنشینان یک پژو سواری اقدام به تیراندازی با اسلحه کلاشینکوف به اعضای هیئت مسجد قمر بنی هاشم در شهر "صفی آباد" از توابع دزفول کرده و متواری شدند. صحنه ای که سایت خبری تابناک از قول شاهدان عینی نقل کرده با توجه به نزدیکی این سایت به منابع سپاه پاسداران، به نگرانی ها دامن زده است. مردم می گویند با همه سانسورها و کوشش برای آرام سازی ها، اما همین ها نگران کننده می تواند بود. در گزارش تابناک از قول یک شاهد عینی آمده: "ما مقابل هیات ایستاده بودیم که یک پژو پارس نقرهای رنگ پشت سر ما ایستاد. پنج نفر که صورتشان را با چفیه قرمز رنگ پوشانده بودند؛ پیاده شدند و شروع به تیراندازی کردند. در دست یکی از آنها اسلحه کلاش دیدم. او هیکل بسیار درشت و قد خیلی بلندی داشت. من میخواستم فرار کنم ولی دیگر هیچ چیز نفهمیدم." همین شخص توضیح داده هیات عزاداری که به خود کشیده شد شناخته شده است و از سالهای پیش در شهرک صفی آباد دزفول برپا است و مردم هر سال در ماه محرم در این هیات عزاداری میکنند. دیشب هنوز مراسم نبود ولی در حال آماده کردن وسایل و لوازم در هیات بودند. این منطقه، منطقهای مسکونی است و در وسط شهرک قرار دارد. با این حال امنیت زیادی ندارد و ما چندان رضایتی از وضعیت امنیت شهرک نداریم.(لینک) بر اساس آخرین گزارش های منتشر شده تا کنون مرگ ۴ نفر در این حادثه به تایید مقامات رسمی رسیده و شورای امنیت کشور نیز موضوع را در دستور کار قرار داده و هیاتی ا جهت بررسی به منطقه اعزام کرده است. بنا به نوشته مشرق، جواد زرینکلاه مدیرکل امنیتی وزارت کشور بدون این که اطلاعات مفیدی داده و یا از نگرانی مردم کاسته باشد حرف های کلی زده از جمله این که: "ابعاد این حادثه در شورای تأمین استان خوزستان در دست بررسی است.معاونت امنیتی وزارت کشور به طور جد این موضوع را پیگیری میکند. همچنین دبیرخانه شورای امنیت کشور نیز چگونگی این حادثه را پیگیری و بررسی خواهد کرد. تیمی از طرف شورای امنیت کشور برای بررسی دقیق این حادثه عازم خوزستان خواهد شد".(لینک) به نوشته یکی از اهالی محل در شبکه اجتماعی، مقامات دولت به بهانه اطلاع رسانی، نه فاش می کنند که چه گروهی مسوول این اقدامات می تواند بود و نه این که امکان می دهند که تحلیلگران به روشن شدن افکار عمومی بپردازند. نشریات محلی که کلا از هر نوع خبری در این باره منع شده اند و صدا و سیما هم مدام فرصت را برای مومن نمایی و کارآمد جلوه دادن تیم های امنیتی صرف می کند. احمد قهرمانی، دادستان عمومی و انقلاب دزفول شب پیش در سیمای استان ظاهر شد و گفت "در حال حاضر مقامات قضایی و انتظامی شهرستان دزفول با تمام امکانات و عوامل پیگیر این ماجرا هستند تا بتوانند هرچه زودتر عوامل این حادثه را شناسایی و دستگیر کنند. این اتفاق یک پروسه زمانبر است تا بتوانیم اطلاعات موردنیاز و کشفشده را بهصورت دقیق، تجزیه و تحلیل کنیم. تاکنون سرنخی بهصورت قطعی یافت نشده، مقامات قضایی و امنیتی شهرستان نمیتوانند در خصوص تروریستی بودن و یا وجود اختلافات داخلی در وقوع این حادثه اظهارنظری داشته باشند." تعارفات دادستان از جمله همه قصه پردازی های حکومتی است. او گفته "قطعاً ورود مقامات استانی در این حادثه موجب قوت قلب ما و مردم شده و ما میتوانیم با امکانات فنی و سایر امکاناتی که با ورود مقامات استانی برای ما مهیا شده خیلی زودتر به نتیجه برسیم. البته تاکنون هیچیک از مقامات وزارت کشور با ما بهصورت مستقیم تعاملی نداشتهاند و ما تنها از تعاملات فرماندار شهرستان بهعنوان عالیترین مقام دولتی در دزفول بهرهمند شدهایم". بی کفایتی و بی اطلاعی مقامات قضایی از میان گفته های دادستان ذرفول پیدا بود وقتی که گفت: "در دیدار با خانواده دو کشتهشده، توانستیم برخی افراد که این خانوادهها بهعنوان مظنون حادثه به آنها شک داشتند را شناسایی کنیم". که این سخن می تواند معنای گسترش دستگیری های کور و آزار دستگیرشدگان به قصد یافتن سرنخ هایی باشد که فعلا در دست نهادهای امنیتی و قضایی نیست. اما دادستان از هشدار و منع پرهیز نکرد وقتی در سیمای استان گفت "از مردم انتظار داریم از اظهارنظرهای غیرکارشناسی و پراکنده بهشدت خودداری کنند و اجازه بدهند عوامل اطلاعاتی و امنیتی با آرامش بیشتری پیگیر این پرونده باشند. قطعاً این اظهارنظرهای غیرمسئولانه که موجب تشویش اذهان عمومی میشود، روند کار را برای ما سخت و کند میکند، بنابراین مردم باید اظهارنظر و نتیجهگیری اصلی را بر عهده مسئولان امنیتی و قضایی شهرستان و استان بگذارند تا بتوانیم خیلی بهتر و زودتر به جزئیات این پرونده دست یابیم و آن را اطلاعرسانی کنیم".(لینک) در شرق چه خبر همزمان با این حادثه در خوزستان، فرمانده انتظامی ایرانشهر در سیستان و بلوچستان از خنثی سازی یک تلفه انفجاری خبر داد. بنا به نوشته تابناک، سرهنگ دوستعلی جلیلیان گفت: "ماموران انتظامی ایرانشهر به یک بسته در جاده فرعی نمایندگی سایپا مشکوک و در بررسی آن متوجه می شوند، یک بسته انفجاری است. نیروهای کنترل و خنثی سازی نیروی انتظامی ایرانشهر با اتخاذ تدابیر لازم وارد صحنه شدند و نسبت به انفجار این بسته اقدام کردند.در این خنثی سازی بسته انفجاری هیچ تلفات انسانی و خسارتی نداشته ایم. دو نفر مظنون در این رابطه دستگیر شدند که اطلاعات تکمیلی به اطلاع مردم خواهد رسید".(لینک) باقر حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس تنها کسی است که در این باره توضیح داده اما اطلاعات وی نیز پیداست که بیشتر از فرمانده نیروی انتظامی ایرانشهر نبوده است وقتی گفته است: "صبح شنبه نیروی های امنیتی در راستای همکاری اطلاعاتی از وقوع یک تله انفجاری در ورودی محور ایرانشهر به بم آگاه شده و پس از کسب این خبر برای خنثی کردن آن به محل اعزام شدند. پس از حضور ماموران در صحنه، این تله انفجاری منفجر شد که هیچ گونه خسارت جانی و مالی را در بر نداشته است". نماینده مجلس در عین حال از دادن شعارهای سیاسی و تبلیغاتی خودداری نکرده و گفته "این گونه اقدام های هیچ گونه خللی در روابط مذاهب و قومیت ها در این دیار ایجاد نخواهد کرد".(لینک)
یک روز مانده به پایان مهلت برای رسمی شدن برجام و توافق های هسته ای ایران و کشورهای شش گانه صنعتی جهان و در آستانه آغاز رسمی اجرای این توافق که در تهران و واشنگتن همزمان اعلام خواهد شد، در حالی که تندرو ترین روحانی موثر احمد جنتی هم اعللام داشت که برجام را تمام شده بدانیم و دیگر در جلسات عمومی مطرح نشود، جناح تندرو این شکست خورد را با پرداختن به حاشیه هایی ادامه داد، در همان حال انعکاس عکس ها و گفته هایی از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که شادمانی از پایان کار برجام هسته ای از آن می بارید، نشان از آن داشت که هواداران وی برجام و آغاز دوران تازه در حیات جمهوری اسلامی را حاصل مداومت وی بر راه حلی می دانند که از زمان پایان دادن به جنگ هشت ساله به نام وی ثبت شده است. حرکت همزمان با آغاز اجرای توافق های هسته ای از دید سپاه پاسداران برای قانع کردن افکارعمومی ایران موشک عماد بود که به عنوان یک موشک بالستیک ساخت ایران آزمایش شد و شب هم فیلمی از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که یک خبرنگار را نشان می که از درون یک کانال یا تونل گزارش می داد و ادعا شد که این تونل در عمق ۵۰ متری زمین است و ردیف موشک های بزرگ و موشک اندازها دیده می شد. انتشار این فیلم با شوخی در شبکه اجتماعی همراه شد که می نوشتند در عمق زمین چرا خبرنگار سیما عینک افتابی به چشم دارد. اما انتشار خبر آزمایش موشک عماد با اعتراض دولت آمریکا روبرو شد که آن را مخالف قطعنامه آخرین و توافق هسته ای با ایران می دانستند، در حالی که همزمان عراقچی مسوول اجرای برجام اعلام داشت که این هیچ ربطی به برجام ندارد. سیاست روز در سرمقاله خود نوشت: مقامات آمریکا در چند روز گذشته تلاش کردند آزمایش موشک هدایتپذیر و دوربرد عماد را به نوعی مخالف قطعنامه شورای امنیت قلمداد و در سطح افکار عمومی چنین وانمود کنند که ایران در مدت زمانی کوتاه، توافق امضا شده به دست خود را نیز نقض کرده است. به نوشته این روزنامه جناح راست: در حقيقت بخشی از اين رفتارها در همان چارچوب بدبينسازي افکار عمومی به نیروهای مسلح است كه در لواي معرفي سپاه به عنوان عامل تحريمهاي غرب صورت ميگيرد. این در حالیست که ايران حق دارد مانند کشورهای دیگر، در ارتقای توان دفاعي خود برنامهریزی داشته باشد و نسبت به ساخت سلاح و موشک در دفاع از کشور اقدام کند. مسعود علوي هم در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت: آزمايش موشک بالستيک "عماد" و رونمايي از شهر موشکي ايران در عمق پانصد متري زمين، هوش و حواس از سر دشمنان اسلام، ربود و کاخ سفيد و وزارت خارجه آمريکا را به واکنش واداشت. در تازه ترين موضع گيري، اوباما رئيس جمهور آمريکا گفته است: "آمريکا به اعمال فشار بر ايران ادامه مي دهد." او تهديد کرده است: "رفتار بد ايران در منطقه و جهان، براي تهران هزينه خواهد داشت." آمريکايي ها اعلام کرده اند؛ "آزمايش موشکي ايران، قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت را نقض کرده است."(لینک) تحول اقتصادی اما تحول بزرگ تر را جهانیان در جاهای دیگری جست و جو کردند. نخستین آن در تحولات سوریه است که به نوشته تحلیلگران بزرگ جهانی بخشی از تفاهم های ایران و آمریکاست. اما به نوشته یک مقاله نویس در تهران، این ها هیچ کدام برای مردم ملموس نیست آن قدر که اقتصاد. همان که در نامه چهار وزیر به عنوان بحران قریب الوقوع نام برده شد. در پاسخ به این بخش جدی از واکنش تصویب برجام در جامعه، مدیران عالیرتبه اقتصادی کشور - وزیر اقتصاد، رییس سازمان برنامه و رییس بانک مرکزی - در یک مصاحبه مشترک اعلام داشتند که دولت بسته ای برای نجات اقتصاد و اجرا در شش ماه آینده تهیه کرده که برای آن شش میلیارد دلار تدارک دیده است. چنین بود که نشریات اقتصادی پیشرو شدند. جواد حق شناس در اعتماد با عنوان براي ايراني آباد پيشگام شويم نوشت: با حل و فصل اين پرونده تمامي نهادهاي دستاندركار جمهوري اسلامي عزم خود را جزم كرده اند تا كشور را كه در دهه اخير در مسيري كه نبايد قرار ميگرفت و قرار گرفت از آثار و تبعات رها سازند و براي بهبود وضعيت معيشت مردم تا پيدا كردن مسيري براي رشد و پيشرفت كشور در حوزه اقتصاد جامعه و فرهنگ دست به دست هم داده و با كمترين اختلاف و بيشترين تفاهم و بدون افزايش انتظارات در سطح جامعه و با شكيبايي تمام براي بيرون آمدن چرخ اقتصاد و سياست كشور از گل و لايي كه سالها در آن گرفتار آمده بود تلاش وافر كنند.(لینک) دشمن کجا رفت جنتی در اولین بار پس از تصویب طرح اجرای برجام در شورای نگهبان که در تریبون نماز جمعه ظاهر شد بدون اشاره به دلسردی تندرو از وی کار این شورا گفت "باید برجام را تمامشده بدانیم و دیگر در جلسات عمومی مطرح نشود و بدانیم که اگر خیر یا شر، کم یا زیاد و خوب یا بد بوده است دیگر باید آن را تمامشده تلقی کنیم و باید پیگیر حقوقمان در برجام باشیم". این سخن امام جمعه تندرو تهران که همیشه مورد تایید جناح راست بوده است با کم اعتنایی رسانه های آن جناح روبرو شد که در این از معدود خطبه های نماز جمعه تهران بود که از انعکاسش در صفحات اول و به عنوان مهم تر خبر آخر هفته خودداری کردند. احمد جنتی که کمتر چنین با تردید سخن می گفت در خطبه اول نماز جمعه تهران گفت "امیدوارم اشتباه کرده باشم اما به نظر من برجام و موفقیتهایی که طرف ما به دست آورد گام اولشان بود و اگر مقاومت نکنیم، سراغ موضوعات دیگر میروند و خواهند گفت که اسرائیل را به رسمیت بشناسید، حقوق زن و مرد را مساوی کنید، حکم قصاص را بردارید، ازدواج همجنسان را تأیید کنید و ارتباط خود را با حزبالله لبنان و سوریه و عراق قطع کنید". کیهان هم در یادداشت روز شنبه خود نبرد روی پله اول نوشته: پس از تصویب برجام و ورود توافق به مرحله اجرایی، مهمترین سوال پیش رو این است؛ استراتژی و نقشه راه دشمن برای دوران پسابرجام چیست؟ خلاصه راهبرد پسابرجام دشمن برای دوران جدید را میتوان در سه کلمه یا بهتر است بگوییم مرحله خلاصه کرد؛ ناامیدی، پشیمانی، تسلیم. کیهان حفظ دشمنی ها را کار اصلی رسانه ها توضیف کرده و نوشته: قلب و محور پادزهر این تیر مهلک، در دست نخبگان و بخصوص اهل رسانه است و هر رسانهای که برد و مخاطب افزونتری دارد لاجرم مسئولیتش نیز سنگینتر. (لینک) اعتماد در اولین روز هفته نوشت: قضيه برجام بالاخره تمام شد، هرچند اجراي آن كه مرحله مهمتري است از اين پس آغاز خواهد شد. ولي ميتوان اين پرسش را طرح كرد كه دستاوردهاي سياسي مخالفان برجام در ماههاي گذشته چه بود؟ آيا نميتوانيم از اين تجربه مهم، براي آينده خود درس بگيريم؟ ابتدا به نكات مثبت اين مخالفتها اشاره شود. بدون شك اين مخالفتها در ابتدا اثرات مثبتي داشت. هم روي طرفهاي مذاكرهكننده و هم روي گروه مذاكرهكننده ايراني و هم براي فضاي سياست داخلي كشور. گمان ميكنم كهاگر كل نيروها يكدست و يكصدا از روند مذاكرات و توافق به هر قيمتي دفاع ميكردند. به نظر این روزنامه اصلاح طلب دلیل این که مدیریت کشور به چنین درکی رسید همان دولتی است که دلواپسان حامیش هستند كه برخلاف تصورشان كه گمان ميكردند نوعي از استغنا از جهان را تجربه خواهند كرد و ميتوانند استقلال و قطع رابطه با بيرون را در ابتداييترين شكل به منصه ظهور برسانند در نتيجه زودتر از آنچه گمان ميكردند، مجبور شدند مفهوم جديدي از استقلال و خودبسندگي را بپذيرند. اين وضعيت از جمله نتايج ناخواسته آن شعارهاي نابخردانهاي بود كه براي مديريت جهاني سر ميدادند و بايد منتظر نتايج امروز آن ميبودند.(لینک) پیش به سوی نومالیزاسیون داوود حشمتی در قانون نوشته: کار اتهامات وابهامات درموردپرونده اتمی ایران به اتمام رسید.توهماتی که برمبنای آن ۱۲ سال ایران را درگیر یک کشمکش فرسایشی، خطرناک و بسیار پرهزینه کرده بود... اگرچه آژانس همچنان تا اواخر امسال کار خود را ادامه می دهد، امامهمترین ومحوریترین موضوع که همان مسئله ابعاد نظامی احتمالی ایران در برنامه هسته ای بود خاتمه پیداکرده است. این روزنامه نگار با اشاره به همکاری و هماهنگی بی بدیل دو تیم رهبری، حاج قاسم سلیمانی، ازیک طرف و روحانی ظریف از سوی دیگرنوشته: مهمترین مشکل ایران درپرونده هسته ای مسئله اتهامات بیاساسی بود که با مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور و با آتش تهیه اسرائیل، کشرو را تا آستانه جنگ پیش برده بود.امااگربه اظهارات مقامات ایران در این چند روز توجه كرده و آن را در کنار تصویب و تایید برجام قرار دهیم می توان دید پرونده مسئله اتهامات بعد نظامی دربرنامه هسته ای ایران به اتمام رسیده. قانون در نهایت ابراز امیدواری کرده که علاوه برعادی شدن اوضاع در مسئله هسته ای، نرمال شدن شرایط در داخل کشور نیز آغاز شود.(لینک)
با نزدیکتر شدن به زمان برگزاری انتخابات محمد یزدی رییس آخرین سال مجلس خبرگان با اعلام اینکه این دوره از مجلس خبرگان رهبری "بسیار حساس" است و مبلغان باید مردم را آگاه کنند که "هرکسی نمیتواند بیاید؛ یا هر کسی نباید بیاید" تاکید کرده است که "عامه مردم چون نمی دانند" به چه کسی رای بدهند می توانند از "جامعه مدرسین قم" از تشکل های اصولگرا که خود ریاستش را برعهده دارد، بپرسند. محمد یزدی که در عین حال ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را هم به عهده دارد در گفت و گویی با بیست و یکمین شماره "ویژه نامه تبلیغ" جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره مجلس خبرگان رهبری گفته است که "مجلس خبرگان در نظام جمهوری اسلامی ایران، حساسترین، مؤثرترین و مهمترین نهاد است؛ یعنی حتی از نهاد رهبری، شورای عالی امنیت ملی و ریاست جمهوری هم حساستر و مهمتر است. نظام جمهوری اسلامی ایران متشکل از قوا و نهادهای مختلف است و در رأس این مجموعه نهادها، نهاد رهبری است و کنار رهبری، مجلس خبرگان است و از نظر من، مجلس خبرگان حساستر از نهاد رهبری است." وی با احتمال ضمنی این که رهبر فعلی جمهوری اسلامی در طی دوره آیندگان خبرگان جهان را وداع گوید یکی از حساس ترین وظیقه این مجلس "تعیین رهبری" و همچنین" نظارت بر ادامه و استدامه شرایط رهبری" عنوان و اضافه کرده است که انتخابات آتی مجلس خبگران از اهمیت زیادی برخوردار است. او با اشاره به اینکه "وظیفه مبلغان را آشنا کردن مردم با اهمیت مجلس خبرگان میدانم؛ همچنین آشنا کردن مردم با کسانی که میخواهند وارد انتخابات شوند" تاکید کرده است که "کسانی باید وارد مجلس خبرگان شوند که سکاندار نظام را بشناسند؛ کسانی باشند که بدانند نظام را باید به دست چهکسی بسپارند؛ کسانی باشند که بفهمند دنیا در چه شرایطی است و دنیا دنبال چه آیندهای است و چه نقشههایی علیه نظام ما ریخته است." محمدیزدی با ادعای اینکه "دنیا درصدد برچیدن و براندازی این نظام است" گفته است مردم باید بدانند و مبلغان باید آنها را آگاه کنند که شرایط بسیار حساسی است و هرکسی نمیتواند بیاید؛ یا هر کسی نباید بیاید. مردم وقتی میخواهند رأی بدهند، باید بدانند که به چهکسی رأی میدهند و این مسأله، غیر از رأی مجلس شورای اسلامی است. مجلس شورای اسلامی برای آب و نان مردم کار میکند؛ اما مجلس خبرگان برای اساس نظام و حفظ نظام و حاکمیت نظام و اسلام کار میکند." او که همزمان ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تشکل دست راستی روحانیون حوزه را نیز برعهده دارد با گفتن اینکه مردم "درباره واجد شرایط بودن افرادی که به آنها رأی میدهند باید بیشتر دقت کنند" گفته است: "عامه مردم چون خودشان نمیدانند، میتوانند از «جامعه مدرسین» بپرسند؛ میتوانند از روحانیون درجه یک استان خودشان و شهرستان خودشان بپرسند و بههرحال از روحانیون معتمد درجه یک سؤال کنند تا در وقت رأی دادن در مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، تکلیف شرعی خودشان را درست انجام دهند." این اظهارات محمد یزدی از اعضای شورای نگهبان و رییس فعلی مجلس خبرگان رهبری در شرایطی است که پیش از اوآیت الله احمد جنتی دبیراین شورا نیز انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در اسفندماه سال جاری همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار می شود را "سرنوشت ساز" خوانده و پیشاپیش از عدم صلاحیت عده ای برای حضور در انتخابات این مجلس اظهار نظر کرده بود. از جمله دبیر شورای نگهبان۳ خردادماه در جریان یکی از گردهمایی های ناظران شورای نگهبان در استان مازندران مدعی شده بودکه "عده ای انتظار دارند افرادی که صلاحیت های لازم را ندارند وارد مجلس خبرگان رهبری شوند، اهمیت مجلس خبرگان رهبری از مجلس شورای اسلامی نیز بسیار بالاتر است، چون در مورد رهبری تصمیم می گیرد." وی نیز که از جمله اعضای ارشد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است با گفتن اینکه "مجلس خبرگان رهبری فعلی مورد قبول است" اضافه کرده بود: "اما عده ای به دنبال تضیف قدرت رهبری و ولایت فقیه در کشور هستند تا وارد مجلس خبرگان شوند و نقشه های خود را محقق کنند." او ۲۹ اردیبهشت ماه طی اظهاراتی در جمع طلاب و روحانیون گفته بود: "باید با حساسیت از مسائل مربوط به انتخابات و کیفیت فعالیت افراد در آن مطلع باشید. الآن افرادی در این انتخابات(خبرگان رهبری) فعال شده اند که «مسئولیتهای بالایی» هم دارند، اما اساساً چشم دیدن ولایت فقیه را ندارند و همه هَمِّشان افزایش قدرت خودشان و کاهش اقتدار ولایت است. البته تا الآن خدا لطف کرده و مانع تحقق اهداف آنان شده است." دبیر شورای نگهبان ۱۹ دی ماه سال گذشته هم طی اظهاراتی در جریان همایشی با نام "هم اندیشی ولایتمداران استان فارس" گفته بود: "خبرگان آینده «سرنوشت ساز» است و از مدتها قبل هم گروهی به فکر قبضه کردن خبرگان هستند و از طرفی دیگر افراد متدین، ولایی، امام و رهبری دوست هستند که همواره به دنبال رصد کردن فعالیت ها حرکت می کنند و اجازه انحراف را نخواهند دارد." او البته از شخص یا گروه خاصی نامی نبرده اما پیشاپیش از عدم صلاحیت عده ای از کاندیداهای این انتخابات خبرداده و تاکید کرده بود: "افرادی که که از جانب گروهی مد نظر قرار گرفته اند هیچکدام صلاحیت ندارند در این میان خبرگان باید افرادی باشد که در زمان انتخاب رهبری فردی را که دارای تقوا، جسارت، بصیرت، و مورد قبول علما باشد را مطرح کنند. کسی که به عنوان رهبر از جانب خبرگان «انتخاب می شود» باید نبض سیاست و اقتصاد جهان را بشناسد و از طرفی نقشه دشمنان را پیش بینی کند.رهبر جامعه اسلامی نباید از تهدید دشمنان بترسد بلکه باید با ایستادگی و بصیرت تمامی نقشه ها را خنثی کند." هرچند این دو عضو اصلی شورای نگهبان در اظهارات خود دررابطه با مجلس خبرگان از کسی یا کسانی که صلاحیت حضور در این مجلس را ندارند، نام نبرده اند اما در بیشتر خبرها و تحلیل هایی که در دو سال گذشته تا کنون در رسانه های مختلف اصلاح طلب و اصولگرا و همچنین رسانه های وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی منتشر شده از اکبرهاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از کسانی که نقش مهمی در انتخابات آتی مجلس خبرگان ایفا می کند یاد شده است. در این ارتباط برخی رسانه ها اعلام کرده بودند که روحانیون اصلاح طلبان همراه با اکبرهاشمی رفسنجانی رییس سابق مجلس خبرگان، علی اکبرناطق نوری، سید حسن خمینی و فرزندان برخی از روحانیون و مراجع تقلید شیعه و رییس کنونی دولت جمهوری اسلامی حسن روحانی که خود یکی از اعضای فعلی مجلس خبرگان و رییس "کمسیون صیانت از رهبری" است قصد حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری را دارند. در همین ارتباط اکبر هاشمی رفسنجانی ۱۳ مردادماه در گفت و گویی با هفته نامه طلوع اعلام کرد که "من در مجلس نمی توانم شرکت کنم اما بنا دارم در خبرگان شرکت کنم." او که هم اکنون عضو مجلس خبرگان رهبری است، در این گفت و گو با اشاره به اینکه انتخابات مجلس و خبرگان رهبری که در اسفندماه برگزار می شود "مهمترین انتخابات ما هستند" درباره کاندیداتوری حسن خمینی نوه رهبر پیشین جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان نیز گفته بود که "حاج حسن آقا واقعا هم صلاحیت بالایی و هم وظیفه دارد ایشان در وضعی نیست که نسبت به آینده کشور بی تفاوت بگذرد منتها تکلیفش را خودش می داند." هاشمی رفسنجانی ۲۶ بهمن ماه سال گذشته نیز در گفت و گویی با روزنامه جمهوری اسلامی ضمن تاکید بر"نظارت دائمی" بر "عملکرد" رهبری جمهوری اسلامی در خبرگان، از طرح شورایی شدن رهبری که پیشنهاد خود او و آیت الله خامنه ای پس از مرگ آیت الله خمینی بوده است دفاع کرده بود: "اگر فردا آیتالله خامنهای نباشد، چه کسی را دارید که به عهده بگیرد و مثل ایشان سابقه انقلابی، اجتهاد و آشنایی با همه شرایط کشور و جهان داشته باشند، بخصوص نیروهای مسلح را خوب بشناسند." او همچنین تاکید کرده بود: "من میگویم کاری که کردیم، در زمان خودش کار درستی بود. اینکه به دست چه کسی میافتد(رهبری)، یک نگرانی برحق است. امّا اگر اشکالی هست، در عملکرد خبرگان است. اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شوراشدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند. البته این کار تا حدودی به مردم هم بر میگردد، چون اگر مردم نمایندگان خود را درست انتخاب کنند، میتوان امیدوار بود. اتفاق بد در مجلس و هر جای دیگر که مردم بد انتخاب کنند، میافتد. در دنیا هم میافتد. اصلاً شما جایی را پیدا نمیکنید که در عبور از همه گردنههای مشکل، کاملاً درست عمل کرده باشند." به نظر می رسد مرگ آیت الله محمدرضا مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان رهبری در خردادماه گذشته و بیماری پروستات رهبر جمهوری اسلامی، کهنسالی بسیاری از اعضای کنونی خبرگان رهبری و بیماری و مرگ تعدادی از آنها در دوسال اخیر در کنار پرنفوذ تر شدن آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته از یک سو و از دیگر سو برگزاری این انتخابات توسط دولت حسن روحانی که یکی از نزدیکترین افراد به هاشمی رفسنجانی است ترس از نتیجه انتخابات آینده مجلس خبرگان و آینده رهبری در جمهوری اسلامی را در میان نزدیکان آیت الله علی خامنه ای افزایش داده و بعید نیست انتخابات ۷ اسفندماه به صحنه رویارویی بی سابقه ای از سوی منصوبان رهبرکنونی جمهوری اسلامی با هاشمی رفسنجانی و همفکران اوتبدیل شود.
مجلس ایران از نظر حضور اندک نمایندگان زن در میان مجالس کشورهای مختلف مشهور است. ایران از این نظر در میان شانزده کشور خاورمیانه رتبه ۱۲ و در جهان نیز رتبه ۱۴۱ را دارد. تعداد نمایندگان زن در ایران نهتنها از عدد ۱۴ در مجلس پنجم فراتر نرفته بلکه این تعداد پس از مجلس هفتم با سیرنزولی روبهرو شده است. همین تعداد محدود هم در بیشتر موارد در زمره نمایندگان پیشرو نبودند. سهم کمتر از پنجدرصدی زنان در کسب کرسیهای پارلمان، شاید برای کسانی که افزایش حضور اجتماعی زنان را برنمی تابند، مطلوب است، اما برای تحول خواهان و کسانی که متوازن بودن حضور اجتماعی مردان و زنان را لازمه توسعه پایدار میدانند، ناخوشایند و نیازمند چارهجویی است. درباره ارتقای وضعیت زنان در پارلمان راههای مختلفی ارائه شده است. برخی، افزایش حضور زنان در فهرستهای انتخاباتی احزاب و ائتلافها را بهعنوان راهکاری برای پررنگکردن حضور زنان در مجلس معرفی میکنند؛ راهکاری که در جای خود خوب و مناسب است، اما این راهکار ناپایدار است؛ چراکه مسئله اصلی هر حزب و گروهی افزایش تعداد نمایندگان وابسته به خود در مجلس است و دراین راستا قابلیت رأی آوردن افراد بیش از فاکتور جنسیت آنها برای احزاب مهم است. امر سیاسی هیچ گاه با توصیه و نصیحت پیش نخواهد رفت و برای اصلاح هر وضعیتی باید بهصورت ریشهای و نهادی حرکت کرد. اصلاح روندهای قانونی در جهت تقویت حضور اجتماعی و سیاسی زنان مهمترین و اصلیترین راهکار دراین زمینه است. بسیاری از کشورها نیز سراغ همین روش رفتهاند یعنی تعیین سهمیه خاص برای زنان. بهعنوان مثال در پاکستان امروز ۲۰ درصد پارلمان برای زنان رزرو شده است. برخی اما با این روش مخالف هستند و آن را در تضاد با کارآمدی میدانند و معتقدند باید مردم فرد باکفایت و توانمند را فارغ از جنسیت آنها انتخاب کنند. این سخن در ظاهر درست بهنظر میرسد، اما مسئله اصلی این است که فرایندها و ساختارهای اجتماعی و حقوقی عمدتا مردسالارانه باعث میشود زنان از نظر ساختاری فرصت مناسبی برای ظهور و بروز خود نیابند و بهعبارتی میدان رقابت آنها با مردان میدانی نابرابر است. در چنین وضعیتی تعیین سهمیه ویژه به زنان تا اندازه زیادی میتواند کاستیهایی را که منجر به حضور نابرابر زنان و مردان میشود جبران کند و زمینهای را فراهم کند تا زنان بتوانند صدا و نگاه خود را بیشازپیش مطرح کنند، البته تردیدی نیست که افزایش حضور زنان در مجلس قرار نیست تمامی مشکلات جامعه زنان را حل کند، اما میتواند شروع خوبی باشد. از سوی دیگر نباید از این نکته مهم غافل شد که به همان اندازه که افزایش تعداد نمایندگان زن در مجلس اهمیت دارد، نوع نگاه و باورهای آنها و میزان دغدغهمندی آنها نسبت به مسائل زنان هم اهمیت دارد. متاسفانه طی سالهای اخیر نمایندگان زن در مجلس تحرکی جدی دراین زمینه نداشتند و بلکه در برخی موارد از تصمیمها و مصوباتی حمایت کردند که در جهت محدودسازی بیشتر زنان بود. شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده، هفته پیش گفت که اکنون همه جناحها و گروههای سیاسی بهاین نتیجه رسیدهاند که نرخ پایین حضور زنان در مجلس شورای اسلامی زیبنده نظام نیست. گرچه اشاره او به اشتراک نظر تمامی احزاب و گروهها دراین ارتباط کمی اغراق گونه بهنظر میرسد، اما میتواند نقطه شروعی برای رایزنیها در راستای تدوین قانون تعیین سهمیه جنسیتی برای زنان باشد. منبع: بهار، ۲۵ مهر
کمتر از دو هفته بعد از انتشار نامه چهار وزیر به رییس و هشدارشان برای قرار گرفتن کشور در شرایط بحرانی در صورت تداوم شرایط رکود، روز گذشته رییس سازمان برنامه و سخنگوی دولت که از انتشار نامه چهار وزیر انتقاد کرده بود، از ارائه بسته جدید اقتصادی دولت برای ۶ ماهه دوم سال خبر داد و ادعا کرد که بر اساس این بسته قرار است رکود موجود در بازار تا حدی مرتفع می شود و تولید در کشور رونق خواهد گرفت. در حالی که هم زمان انتشار نامه هشدار چهار وزیر جناح راست در رسانه های خود آن نامه را نشانه در هم ریختگی و ناهماهنگی تیم اقتصادی دولت خوانده بودند با اعلام خبر تهیه بسته اقتصادی جدید این جناح با توسل به آمار و ارقامی که از منابع رسمی استخراج شده است، از عدم موفقیت دولت در اقتصاد نوشته اند. دستگاه تبلیغاتی دولت در جواب آماری از وضعیت اقتصادی و ویران سازی اقتصاد در دوران احمدی نژاد منتشر می کنند و با استناد به آن از جناح راست می پرسند وقتی دولتتان بر سر کار بود چرا سخنی از لزوم کاستن از تورم و کوچک کردن دولت نگفتید. این مجادله ای است که بعد از دو سال که مدام بین دو جناح سیاسی کشور درگیر است، به گفته مدیر شبکه دوم سیما مردم را از این تکرار منزجر کرده و خواستار ندارد. بسته اقتصادی دولت به گفته ناظران اقتصادی طور آشکار با این احساس تهیه شده که روز دوشنبه با احتمال لغو یا تعلیق تحریم ها توسط آمریکا و اروپا، رونقی به اقتصاد داده شود و بخشی از پول های با اعتبار و بی اعتبار بلوکه شده ایران در خارج از کشور، آزاد شود و پاسخ چهار وزیری را بدهد که نگران رکود ناشی از کسری منابع مالی اند. بنا به نوشته خبرگزاری های داخلی، بسته جدیدی که محمدباقر نوبخت آن را رونمایی کرده بر اساس گفته وی بر این این مبناها تهیه شده "رشد اقتصادی مثبت ۳ درصد و تورم زیر ۱۵ درصد از نظر دولت مطلوب نیست و باید به سمت تک رقمی کردن تورم و رشد اقتصادی بالا حرکت کرد. در ۶ ماهه اول امسال آنچه که اتفاق افتاد و باعث شد که به روند رشد اقتصادی در نیمه دوم سال شتاب داده شود، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی بود که تاثیر بسیار در اقتصاد بین المللی و داخلی گذاشت. چرا که به جهت کاهش مخارج دولت و عدم سرمایه گذاری کافی، یک نوع کافی بودن تقاضا برای رشد مناسب اقتصادی در کشور ایجاد کرد". به گفته رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی "قاضای ملی باید به صورت هدفمند رشد یابد و برای پاسخگویی به آن، تولید افزایش پیدا کند، به همین جهت سیاست جدیدی توسط دولت برای ۶ ماهه دوم امسال تدوین شد که هدف آن افزایش رشد اقتصادی همراه با سیاست مهار تورم برای دوره ۶ ماهه است. این دوره ۶ماهه از شروع برجام تا رفع تحریمها که پیش بینی می شود ۶ ماه باشد، به صورت کوتاه مدت خواهد بود". مهم ترین نکته در توضیحات سخنگوی دولت جایی است که از بودجه تعیین شده برای اجرای این بسته گفته است که برای شش ماه ده میلیارد دلار برآورده شده که باید در راه سرمایهگذاری در عرصه تولید و در جهت تحریک هدفمند تقاضا استفاده شود. از این حیث، سازمان مدیریت و برنامهریزی از منابعی که از این مسیر تجهیز خواهد شد، حداقل ۷ میلیارد دلار منابع دولتی را تزریق خواهد کرد، ضمن اینکه اجازه استفاده از دو میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی را که برای مهار آبهای مرزی در نظر گرفته شده است، در اختیار دارد همچنان که.۵۰۰ میلیون دلار نیز براساس پیش بینی بودجه سال ۹۴ کل کشور برای آبرسانی روستایی در اختیار دولت قرار دارد. آن چه منابع بازار و بورس را امیدوار خواهد داشت این اعلام دولت است که "تا پایان هفته جاری، ۷ هزار و۵۰۰ میلیارد تومان از منابع تجهیز شده صرف پرداخت برای اجرای طرحهای عمرانی خواهد شد. همزمان در هفته جاری ۲۰۰ میلیارد تومان به عنوان یارانه تولید و در جهت پرداخت مابهالتفاوت سود تسهیلات برای این بخش در اختیار صنعت قرار می گیرد و ۲۰۰ میلیارد تومان دیگر برای پرداخت مابهالتفاوت سود و ارزانتر کردن تسهیلات، با همکاری نظام بانکی به بخش کشاورزی اختصاص خواهد یافت. ۲۰۰ میلیارد تومان نیز برای تشویق صادرات کشور اختصاص یافته است. در بخش صنعت و کشاورزی مجموعا ۴۰۰میلیارد تومان و برای بخش صادرات ۲۰۰ میلیارد تومان در هفته جاری تخصیص خواهد یافت."(لینک) همزمان با انتشار بسته دولت ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی نیز از شیوه جدید تسهیلات دهی برای خرید کالای ایرانی به ویژه خودرو خبر داد. شیوه ای که به ادعای وی موجب می شود مصرف کننده تا ۸۰ درصد از قیمت خودرو و تا سقف ۲۵ میلیون تومان را از بانک وام بگیرد. سیف گفته است: "در مصوبات جلسه شورای پول و اعتبار عقد خرید دین در دستور کار قرار گرفت تا بتوانیم با استفاده از آن زمینهای برای فروش کالاهای انباشته شده در انبارها ایجاد کنیم." گفتنی است که از مدت ها پیش اقتصاددانان هوادار اقتصاد باز در مقالات خود از لزوم تاسیس بورس بدهی ها و پذیرش عقد خرید دین به عنوان راه حل دولت برای عبور از دوره رکود یاد می کنند چنان که دکتر عیسی غنی نژاد در مقاله ای در دنیای اقتصاد و در مصاحبه ای با یکی از مجلات اقتصادی بر این فکر به عنوان راه حل منحصر و کم هزینه ترین راه حل ها پای فشرد. و این همان روشی است که در گذشته در بازار ایران تنزیل یا خریدن بدهی ها یا سفته بازی نام گذاشته می شد. رییس بانک مرکزی گفته "با استفاده از مصوبه جدید شورای پول و اعتبار اسناد فروش مدتدار کالاهای تولیدی در بانکهای مربوطه تنظیم و منابع آن را بانک مرکزی برای بانک مورد نظر تامین خواهد کرد.بانکهایی که در بازار بین بانکی منابع را با نرخ روز ۲۴ درصد دریافت میکنند مجازند اسناد ناشی از فروش مدتدار را تنظیم کرده و مستندات خود را به بانک مرکزی بیاورند تا نرخ آنها مورد تجدید نظر قرار گیرد. بانک مرکزی منابع را با نرخ ۱۴ درصد در اختیار بانکها قرار داده و آنها با نرخ ۱۶ درصد به شرکتهای تولیدی ارائه میکنند. با این روشی که بانک مرکزی در پیش خواهد گرفت در نهایت مصرفکنندگان این امکان را خواهند داشت که تا ۸۰ درصد قیمت خودرو و حداکثر تا ۲۵ میلیون تومان را در یک دوره هفت ساله پرداخت کنند."(لینک) علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و یکی از نویسندگان نامه موسوم به رییس جمهور هم در این نشست اقتصادی این هفته خبر از توزیع شش هزار میلیارد تومان انواع سکه ها داده که یکهزار میلیارد تومان از این رقم در بازار سرمایه و ثانویه عرضه می شود و قابلیت خرید و فروش خواهد داشت. ۵ هزار میلیارد تومان دیگر هم صرف پرداخت بدهی دولت به طلبکاران خواهد شد که بر این اساس، طلبکاران از دولت می توانند از این اوراق برای تادیه بدهی خود به بانکها استفاده کند. همچنین بانکها هم می توانند از این اوراق به عنوان وثیقه نزد بانک مرکزی استفاده و بخشی از ذخیره قانونی خود را نیز تادیه کنند. به نظر جوان ترین عضو تیم اقتصادی دولت بنابراین با انتشار این اوراق می توان گردش خوبی را در بازار ایجاد کرد. انتشار اوراق باعث پرداخت مطالبات طلبکاران به بانکها هم می شود و بر این اساس بنا داریم ۵ هزار میلیارد تومان دیگر اوراق مشارکت هم منتشر کنیم، ضمن اینکه ظرفیت انتشار ۵ هزار میلیارد تومان اوراق اسناد خزانه در بودجه ۹۴ نیز وجود دارد.(لینک) همزمان با انتشار بسته تشویقی اقتصادی دولت که گمان می رود به خمودگی بازار پول و اقتصاد تا اندازه ای پایان دهد جناح راست همچنان با استناد به گفته های نزدیکان دولت بر عدم موفقیت دولت روحانی تاکید دارند چنان که جناح تندرو هم معتقد است که دولت با برنامه ریزی و بحران سازی مصنوعی قصد داشت رهبران کشور را گول بزند و وادار به قول توافق های هسته ای کند. از دیدگاه آنان نامه چهار وزیر هم بخشی از همین تبلیغات است. جهان نیوز از جمله رسانه های جناح راست است که این بار با استناد به گفته های حسین کمالی مشاور حسن روحانی به جنگ دولت رفته است. این سایت مخالف دولت، به نقل از حسین کمالی نوشته است: "دولت در بعضی از بخشها خوب و در بعضی از بخشها ضعیف بوده است. ضعف دولت یازدهم در بخشهای اشتغال و اقتصاد است و توقعی که برای بهبود شرایط داشتیم پاسخ داده نشده است". او افزوده است: "اقتصاد مقاومتی خارج از اقتصاد متکی بر مزیت و رقابت امکان پذیر نیست، بنابراین باید ابتدا اقتصاد مزیتی، رقابتی و تخصصی شود تا بتواند در مقابل سایر مسائل مقاومت کند. اقتصادی که قوی نباشد، نمیتواند مقاومت کند؛ باید اقتصاد را قوی کرد و قوی کردن اقتصاد در چارچوب رقابت ممکن است و با محدودیت نمیتوان نقطه قوت پیدا کرد. باید تولید قدرتمند و براساس مزیت باشد تا بتواند در مقابل واردات سایر کالاها مقاومت کند و این به همان رقابت باز میگردد".(لینک) بهمن آرمان، اقتصاد دان نیز در گفت گویی با سایت فرارو از عدم انتقال اطلاعات صحیح اقتصادی به حسن روحانی و عدم هماهنگی در تیم اقتصادی دولت سخن گفته و افزوده است: "تقویت طرف تقاضا اصولا سیاستی نیست که در اقتصادهای امروز به دنبال آن باشند چراکه می تواند عوارض تورمی و افزایش واردات را به دنبال داشته باشد و موازنه بازرگانی خارجی و تراز پرداخت های خارجی را با بحران روبرو کند. این سیاست حتی در کشورهای صنعتی که بخش عمده کالاها و خدمات مصرفی خود را در داخل کشور خود تولید می کنند هم مورد استفاده قرار نمی گیرد".(لینک) گفتنی است که از نیمه های دولت هاشمی رفسنجانی، چنان که با تغییرات بعد از جنگ، بحث های اقتصادی در نشریات رونق گرفت، دو نظریه هوادار اقتصاد دولتی و معتقدان به اقتصادباز همواره مشغول جنگ با یکدیگر و نفی دولت ها بوده اند. چرا که انتخاب هر یک از این رویکردها مخالفت شدید گروه مقابل را باعث شده است. به گفته یک فعال سیاسی، وحشت حکومت از تشکیل احزاب و گروه های سیاسی در این جا مفاسد خود را نشان می دهد و زمینه تصمیم گیری را در اختیار جناح فرصت طلب و مردم فریب می گذارد. از جمله به این دلیل که حتی هزینه سازترین بخش اقتصاد حکومتی - مانند سپاه و سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای متعددی بخش عمده درآمد نفت را می بلعند و مدام بر خواست های عمومی برای دریافت انواع یارانه ها دامن می زنند، در همان حال در مقالات و تبلیغات خود از اقتصاد مقاومتی می گویند. این فعال بازنشسته معقتد است که رهبر جمهوری اسلامی هزینه سازترین مقام است که چه از طریق افزودن مدام بر تعهدات خارجی کشور به بهانه بسط فرهنگ اسلامی و چه از راه تاکید بر یارانه ها فرهنگی برای حوزه ها و گسترش فرهنگ اسلامی بر این مجموعه می افزاید اما در عین حال مدام از اقتصاد مقاومتی و اقتصاد بدون وابستگی به درآمد نفت می گوید.
در حالی که رسانههای غربی از افزایش نیروهای نظامی ایران در سوریه خبر میدهند، منابع دیپلماتیک در ایران این اخبار را تکذیب کردهاند. هرچند که گاه برخی مواضع دیپلماتیک مسئولان وزارت خارجه تفاوتهایی با یکدیگر دارد، اما تاکید اصلی آنها بر عدم حضور مستقیم نظامی در سوریه بوده است. یک روز پس از آنکه یک مقام مسوول در وزارت امورخارجه گفت "تغییری در همکاری و حضور مستشاری ایران در سوریه ایجاد نشده است"، معاون وزارت خارجه تاکید کرد که "اقدامات مستشاری خود را در سوریه افزایش میدهیم." روز ۲۴ مهر، یک مقام مسوول در وزارت امورخارجه بدون آنکه نامش مشخص شود، به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته بود: "هیچ تغییری در همکاری و حضور مستشاری ایران در سوریه ایجاد نشده و خبرسازیهای رسانهها و مقامات مختلف خارجی در این خصوص تلاش برای تحریف روند جاری میدانی در جبهههای مختلف نبرد ارتش و نیروهای مردمی سوریه علیه گروههای تروریستی است." او تاکید داشت: "حضور مستشاری ایران در سوریه برای کمک به این کشور در مبارزه علیه تروریسم بوده است و تبلیغات رسانهها برای تحریف حضور مستشاری ایران فرافکنی و سرپوش بر حمایتهای همه جانبه مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی کشورهای غربی و هم پیمانان منطقهای آنها از گروههای مختلف تروریستی تکفیری است." روز بعد امیر عبداللهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه در حاشیه مراسم بزرگداشت سرتیپ همدانی گفت: "ما دارای مستشاران نظامی در عراق و سوریه هستیم. مستشاران نظامی ما به درخواست دولتهای عراق و سوریه در آنجا حضور دارند. هیچگونه نیروی رزمنده در سوریه نداریم اما به مشورت مستشاری خود برای مبارزه با تروریسم حتما شدت بیشتری خواهیم بخشید و تلاش بیشتری خواهیم کرد." همزمان با این اظهارات، علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، که در سوریه بهسر میبرد، طی یک کنفرانسی خبری از آمادگی ایران برای اعزام نیرو به سوریه خبر داد. او در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید آیا حمایت جدید ایران از سوریه شامل اعزام نیرو هم میشود؟ گفته بود: "زمانیکه این مسئله درخواست سوریه باشد، ما آن را بررسی خواهیم کرد و تصمیم خواهیم گرفت. ما در مبارزه با تروریسم جدی هستیم." بروجردی چند روز پیش هم ضمن تکذیب حضور نظامی ایران در سوریه گفته بود: "دهها هزار جوان سوری که برای مبارزه آموزش دیدهاند، برای دفاع از وطن خود سلاح به دست گرفتهاند." او همچنین درباره این مساله که با ورود روسیه به جنگ داخلی سوریه، نقش ایران به نقشی درجه دوم تبدیل شده است، گفته بود: "این اخبار در واقع یکی از شیوههای جنگ روانی است که رسانهها در تلاش برای ترویج آن هستند.[...] ما حضور روسیه در سوریه را تأیید کرده و روابط بسیار خوبی با روسیه داریم." در حالی که نزدیک به چهار سال از آغاز اعتراضهای مردمی در سوریه و سپس تبدیل آن به جنگ داخلی و کشتار هزاران نفر گذشته، جمهوری اسلامی ایران همچنان تاکید دارد که حضورش در سوریه، حضور مستقیم نظامی نیست. هرچند که درسالهای گذشته، بارها اخباری از حضور مستقیم ایران در سوریه نیز منتشر شد و حتی برخی مسئولان جمهوری اسلامی نیز به آن اعتراف کردند. برای نمونه در آبان ماه سال ۱۳۹۲ جواد کریمی قدوسی، فرمانده پیشین بسیج خراسان و نماینده کنونی مشهد فاش کرد که: "صدها گردان از ایران در سوریه وجود دارد، هر چند خبر پیروزیهای ارتش سوریه را از زبان یک فرمانده سوری میشنوید، اما پشت پرده آن نیروهای ایرانی قرار دارند." هرچند که دستگاه دیپلماسی رسمی جمهوری اسلامی، تاکید میکند که حضور ایران در سوریه، حضور نظامی نیست، اما برخی مسئولان غیردولتی خبر از حضور همه جانبه ایران در جنگ سوریه دادهاند. در نمونهای دیگر حجتالاسلام سیدمحمود نبویان، نماینده مجلس و عضو جبهه پایداری فاش کرد که جمهوری اسلامی ۱۵۰ هزار نظامی را در ایران و ۱۵۰ هزار نظامی دیگر را در سوریه آموزش داده است. او گفته بود: "۱۵۰ هزار سوری را به ايران آورديم و به آنها آموزش نظامی داديم و ۱۵۰ هزار را همان جا آموزش داده و ۵۰ هزار نيروی حزبالله را به آنجا فرستاديم و حزبالله هم اعلام کرد که ۸۰ هزار موشک آماده پرتاب شدن به اسرائيل است و اين شد که آمريکا در سوريه شکست خورد." یکبار هم فرمانده سپاه ناحیه ملایر اعلام کرد: "جنگ امروز در سوریه در واقع جنگ ما با آمریکاست که در خاک سوریه رخ داده است، چرا که سوریه تنها کشوری است که در مقابل توطئههای آمریکا باقی مانده و سر خم نکرده است." او تاکید داشت: "فرماندهان سپاه در این کشور(سوریه) ۴۲ تیپ و ۱۳۸ گردان مجهز را آماده کرده اند و از نظر نظامی آمادگی کامل برای جنگ با دشمن را دارند." اکنون مدتهاست که کشتهشدگان ایرانی و افغانستانی در جنگ سوریه با عنوان "مدافعان حرم حضرت زینب" در ایران تشییع میشوند و حتی گفته میشود که تیپ فاطمیون [متشکل از مهاجران افغان] از اردیبهشت ماه امسال به لشکر فاطمیون ارتقا یافته است. در ماههای گذشته اخباری از افزایش حضور نظامی ایران در سوریه منتشر شده است. چند روز پیش سایت الف، به نقل از روزنامه امریکایی واشنگتن پست نوشت: "صدها نیروی ایرانی در شمال و مرکز سوریه مستقر شده اند و بدین ترتیب، مداخله تهران در جنگ داخلی سوریه به صورت قابل توجهی افزایش یافته است. آنها در تهاجمی بلندپروازانه برای بازپس گیری مناطق کلیدی از شورشیان، به مبارزان حزب الله - هم پیمان این کشور - پیوسته اند. این در حالی است که جنگنده های روسی به حملات هوایی خود در سوریه ادامه می دهند." همزمان روزنامه لبنانی الاخبار هم که به حزبالله لبنان نزدیک است، گزارش داده بود که ایران نیرویی زمینی را برای انجام عملیاتی بزرگ به سوریه فرستاده است. همچنین رسانههای داخلی ایران اخباری از حضور سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در سوریه منتشر کردهاند. چند روز پیش خبرگزاری پارس نوشته حسن شمشادی خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما را منتشر کرد که با انتشار عکسی از سلیمانی در سوریه نوشته بود: "مطمئنم که به تکمیل کار ناتمام یار و همراه با وفایتان، سردار همدانی، میاندیشید و رفتهاید تا بچههایِ حبیب سپاه، بیش از این دلتنگ نباشند و با دیدن روی ماهتان، دلهایشان آرام بگیرد." گفته میشود که آغاز حمله گسترده زمینی ارتش سوریه در حلب که از دیروز آغاز شد و همچنین دیگر عملیاتهای گسترده نظامی در روزهای گذشته، بدون حضور نیروهای ایرانی ممکن نبوده است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس جمهوری اسلامی طی سخنانی در یک مراسم عمومی فاش کرد که چند سال پیش زمینه حمله به ایران و بمباران صدها نقطه از مناطق استراتژیک فراهم شده بود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، علی لاریجانی با اشاره به بحران هستهای ایران گفت: "بنده ۲۰ سال در این ماجرا بودم و میبینیم که رهبری کسی بود که در شکل گیری دانش هستهای نقش موثری داشت. زمانی که در ابتدای کار بودیم فشار میآوردند که از این مسأله دست برداریم اما ما پافشاری کردیم و بعد به دنبال تعلیق بودند و میگفتند پس از آن با شما به نتیجه میرسیم اما این رهبری بودند که شرایط را برگرداندند تا در ریل اصلی قرار بگیریم. در خاتمه کار نیز نقش رهبری به گونهای بود که هم دانش هستهای داشته باشیم و هم تحریمها را کنار بگذاریم در واقع نقش آفرینی رهبری کاملا مکشوف و تعیین کننده بوده است." او اضافه کرد: "در ادواری در منطقه آنقدر بحران بود که روزانه دهها پیام تهدید آمیز می رسید زمانی که بنده دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم یک روز از چند کانال مختلف خبر میرسید که ۴۰۰ نقطه ایران را میخواهند بمباران کنند. اگر مسئولین کشور آمادگی نداشته باشند این عملیات روانی تاثیر خود را میگذارد ولی عاملی که باعث ایستادگی میشد نقش رهبری بوده است که نقش ایشان سعادت بخش برای کشور بوده و هست." در سالهای گذشته، برخی مسئولان بلند پایه دیگر نیز از اینکه خطر حمله نظامی به ایران نزدیک بوده است، خبر دادهاند. محسن رضایی یکبار در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ و در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد: "در دولت جرج بوش سه بار آمریكا تصمیم گرفت به ایران حمله كند، حتی رئیس جمهور وقت آمریكا یك بار دستور كتبی حمله به ایران را صادر كرد، اما اینكه نتوانست، به دلیل اقدام هوشمندانه نیروهای مسلح كشور در خصوص بازدارندگی بود كه یكی از این راهها مانورهای موشكی بود كه در خلیج فارس انجام گرفت و بعدها معلوم خواهد شد كه این اقدامات یكی از این شاهكارهای نظامی دوران ما است." محسن رضایی در فروردین ماه سال ۱۳۹۲ نیز گفته بود: "اگر مذاکره با امریکا آغاز شود و به شکست بینجامد، بدون شک به ایران حمله نظامی خواهد شد که باید توجه داشت همین عدم برقراری رابطه به نوعی خود عامل بازدارنده است." در سال ۱۳۹۱ نیز محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران اعلام کرد که جنگ میان ایران و اسرائیل حتمی است. او گفته بود: "تهدیدات آنها تنها ثابت میكند كه دشمنی آنها با اسلام و انقلاب جدی است و نهایتا این دشمنیها به درگیری فیزیكی ختم خواهد شد." جعفری اضافه کرده بود: "ما تمام تلاش خود را بر این میگذاریم كه توان دفاعی خود را بالا ببریم تا اگر تعرضی شد یا بیعقلی از جانب آنها صورت گرفت، با توان دفاعی بالا از خود و دیگر كشورهایی كه به كمك ما نیاز دارند، دفاع كنیم." او معتقد بود: "اگر كاری را شروع كردند، نقطه نابودی و اتمام ماجرای آنهاست. این اتفاق بالاخره رخ خواهد داد؛ چراكه انقلاب با این شتاب كه به سمت اهدافش حركت میكند، برای آنها قابل تحمل نیست و بالاخره روزی شرایط جنگی را به وجود خواهند آورد. حتی اگر عقلانیت هم به خرج داده شود اما این حادثه رخ میدهد. همه میدانند كه با قدرت نظام جمهوری اسلامی و بویژه در فرصت سی سالهای كه پس از انقلاب بوجود آمد، نمیتوانند مقابله كنند اما تضمینی برای این عقلانیت وجود ندارد و ممكن است كارشان به جنون و دیوانگی برسد." او تاکید داشت: "ما باید برای جنگی آماده شویم كه ماهیت آن با ماهیت جنگ هشت ساله كاملا متفاوت است و هنر در این است كه ما بتوانیم متناسب با جنگ آیندهای كه در پیش داریم خود را تطبیق دهیم. ما باید با پایه و اساس قرار دادن تجربیات دفاع مقدس برای جنگ آینده آماده شویم، چراكه ماهیت آن بسیار متفاوت با جنگ گذشته خواهد بود." این سخنان در همان زمانی بیان میشد که تهدیدات نظامی اسرائیل علیه ایران افزایش یافته بود و گفته میشد که نیروهای نظامی ایران آماده مواجهه با یک حمله نظامی شدهاند. البته احتمال درگیری ایران و امریکا درسالهای قبل از بحران هستهای هم مطرح بوده است. سال ۱۳۷۵ بحرانی ترین سال سیاست خارجی ایران در دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی بود. با افزایش فشار و اتهامات متعدد امریكا كه از نقش احتمالی حكومت ایران در برخی عملیاتهای تروریستی مربوط میشد دولت امریكا كه آن زمان در دست دموكراتها بود محدودیتهای جدیدی علیه ایران وضع كرد. تصویب قانون "داماتو" برای فشار آوردن به شرکتهای خارج از آمریکا که در صنایع نفت و گاز ایران و لیبی سرمایه گذاری میکردند، در چنین وضعیتی توسط رئیس جمهور وقت آمریکا - بیل کلینتون – تصویب شد. به دنبال گسترش فشارهای بینالمللی علیه ایران، رئیس مجلس سنای نمایندگان آمریکا که عضو حزب جمهوریخواه بود، رسماً خواستار حمله نظامی به ایران شد و حتی ویلیام پری، وزیر جنگ وقت امریکا وعده داد: "جمهوری اسلامی ایران یعنی متهم اصلی انفجار ظهران عربستان، از هیچ گونه عمل تلافیجویانه قوی در امان نخواهد بود." در همان زمان چند فروند هواپیمای جنگنده امریکایی وارد حریم هوایی بوشهر شده و دیوار صوتی آن را شکستند و به این ترتیب بحران بوجود آمده ابعاد تازهتری بهخود گرفت. هفته نامه عصر ما، ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، كه آن سالها نماینده چپهای مذهبی رادیكال بود، در اوایل اسفندماه ۷۵ طی تحلیلی نوشت: "مدتی است که شایعه حمله نظامی امریکا به جمهوری اسلامی ایران در برخی محافل به طور جدی مطرح شده است. این شایعه که پس از انفجار مقر نظامیان آمریکایی در ظهران عربستان در تاریخ ۵ تیرماه گذشته و انتساب این اقدام از سوی منابع امریکایی به ایران انتشار یافت، طی دو هفته گذشته قوت بیشتری پیدا کرده است." [عصر ما - ۱ اسفند ۱۳۷۵] این نشریه چند هفته بعد در یادداشتی دیگر تأکید داشت: "احتمال حمله نظامی امریکا را به ایران منتفی نمیدانیم و به همین علت لزوم آمادگی همه جانبه در مقابل تهدیدهای نظامی آمریکا و چگونگی مقابله با تحرکات خصمانه واشنگتن را جدی تلقی میکنیم." [هفتهنامه عصر ما – ۱۶ اسفند ۱۳۷۵] با این همه اسناد و مستندات نشان می دهد چند ماه بعد و پس از انتخاب محمد خاتمی به ریاستجمهوری ایران، خطر جنگ برای مدتها برطرف شد.
عصر امروز دو تن از ادمینهای اصلی سایت "رادیو جوان" در تهران بازداشت شدند. این سایت که در زمینهی پخش و انتشار موسیقی فعالیت دارد و بسیاری از آوازخوانان مشهور ایرانی رونمایی از آثار جدیدشان را از طریق این سایت انجام میدهند، مدتی بود که از طرف خوانندهگان مجاز داخل کشور تهدید به شکایت میشد. رییس پلیس امنیت فضای مجازی، ضمن تایید دستگیری ادمینهای سایت "رادیو جوان" در ایران، از انتشار جزییات بیشتر این عملیات در روزهای آینده خبر داد. گفتنی است در حال حاضر و طی جلسات سه روز گذشته، بسیاری از خوانندههای پاپ به دلیل همکاری با این سایت ممنوعالکار شدهاند و برگزاری کنسرتها و انتشار آلبومهای رسمی این چهرههای داخلی، منوط به برداشتن و حذف آثارشان از سایت "رادیو جوان" اعلام شده. بنیامین آوازخوانی که اخیرا در مصاحبهای خود را پامنبری حاج منصور ارضی معرفی کرده، یکی از معروفترین اهالی موسیقی است که به تازهگی سایت رادیو جوان را تهدید به حذف و برخورد امنیتی و انتظامی کرده بود.
به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در هنگام نصب دکور نمایش "ترور" به کارگردانی حمیدرضا نعیمی که قرار بود از ۱۲ آبان در این سالن روی صحنه برود، بخشی از سقف فلزی سالن اصلی تئاتر شهر فروریخت. این اتفاق باعث شد که یکی از کارمندان مجموعه تئاتر شهر نیز آسیب دیده و به بیمارستان منتقل شود. قرار است کارشناسان دفتر طرح های عمرانی ارزیابی کنند که آیا سالن می تواند به کار خود ادامه دهد یا نه. آخرین اجرا در این سالن شب گذشته در جریان نمایشنامه خوانی "روز واقعه" به کارگردانی محمد رحمانیان انجام شد. دلایل متعددی دست به دست هم داده تا چنین وضعیتی برای سالن اصلی تئاتر ایجاد شود: خسارت های ناشی از گودبرداری ایستگاه متروی همجوار مجموعه تئاتر شهر، فرسایش، عدم ایمنی و بازسازى هایی که در سال ٨٦ انجام شد که انتقادهای کارشناسانه فراوانی نسبت به هر یک از موارد وارد بوده است.
مقامهای محلی شهر دزفول در استان خوزستان میگویند در حادثه تیراندازی جمعه شب در شهر صفیآباد دو نفر کشته شده و دو نفر دیگر زخمی شدهاند. به گفته مسئولان این تیراندازی در محل برگزاری مراسم عزاداری محرم رخ داده است. حبیبالله آصفی، فرماندار دزفول به خبرگزاری فارس گفته است که ضاربان ناشناس بودهاند و تحقیقات درباره این حادثه از سوی مراجع امنیتی و انتظامی آغاز شده است. سرهنگ رحمان موسوی، معاون انتظامی استان خوزستان، به خبرگزاری ایرنا گفت "هنوز مشخص نشده است که این حادثه تروریستی بوده یا شخصی و کارشناسان به صورت دقیق مشغول بررسی موضوع هستند و در صورت روشن شدن آن بلافاصله به مردم اطلاع رسانی خواهد شد." آقای موسوی از مردم خواسته به آمارهایی که در فضای مجازی درباره این حادثه منتشر شده، استناد نکنند. به گزارش رسانهها جمعه شب چند نفر سوار بر یک دستگاه اتومبیل پژو، محل برگزاری یک هیئت عزاداری را در صفیآباد به رگبار بسته و گریختهاند.
محمدرضا باهنر، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی، وضعیت اقتصادی ایران را به دلیل رکود موجود در آن به شدت نگرانکننده خوانده است. آقای باهنر در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت، گفته است اقتصاد ایران در حال حاضر از تورم فاصله گرفته اما وضعیت اقتصادی کشور از حیث وجود رکود، بحرانی است. شماری از نمایندگان مجلس ایران هم در مصاحبههایی شرایط اقتصادی کشور را نگران کننده خوانده و خواهان اقدام عملی دولت شدهاند. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران چند روز پیش هشدار داده بود که اگرچه کشورش سال گذشته رشد اقتصادی داشته، هنوز احتمال بازگشت رکود وجود دارد. نایبرئیس مجلس شورای اسلامی گفته است رشد اقتصادی کشور در سال آینده (۱۳۹۴) صفر خواهد بود. آقای باهنر گفته است دولت آقای روحانی باید برنامهای برای خروج از رکود داشته باشد.
افسرالملوک سایان، رئیس اتحادیه آرایشگران زنانه تهران اعلام کرده که آرایش ویژه محرم و تبلیغات آن به طور کلی ممنوع است. به نوشته سایت دیگربان افسرالملوک سایان افزود:«برای آرایشگاهها پیامکی مبنی بر پیگرد قانونی این نوع تبلیغات ارسال و آگهی آن نیز در روزنامهها درج شده است.همچنین بخشنامهای درباره این موضوع و پیگردهای قانونی آن برای آرایشگاهها ارسال شده است." مصطفی آگاهی، رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه هم گفته «آنچه تحت عنوان آرایش یا مدل موی ویژه محرم در جامعه رایج شده، توهین به مذهب است و ما با آن مقابله میکنیم." این دو مقام مسئول درباره جزئیات این نوع آرایشها که گفتهاند «ویژه ماه محرم» است٬ توضیح بیشتری ارائه نکردهاند. شکل و محتوای عزاداریهای مردمی همچون برنامههای ماه محرم در ایران٬ سالهاست دچار تغییرات قابل توجهی شده و موجبات نگرانی مقامهای جمهوری اسلامی را فراهم کرده است.
حمله بزرگ در سوریه با حضور هزاران ایرانی، شبهنظامیان حزبالله لبنان و پشتیبانی هوایی روسیه،آغاز شد. به گزارش خبر گزاریها در حالی که شرق سوریه همچنان در تصرف شبهنظامیان گروه حکومت اسلامی (داعش) قرار دارد، عصر دیروز ( جمعه۲۴ مهر) حمله زمینی به جنوب حلب آغاز شده است. حلب بزرگترین شهر و مرکز تجاری - صنعتی سوریه است که در نزدیکی مرزهای ترکیه قرار دارد. کنترل این شهر که همچنان بیش از دو میلیون تن ساکن آن هستند، در اختیار هم نیروهای دولتی و هم مخالفان حکومت دمشق است. خبرگزاری رویترز به نقل از یک منبع نظامی دولتی سوریه به رویترز گفت:" این همان جنگ موعود است. صدها تن از نیروهای ایرانی و حزبالله لبنان، از نیروهای ارتش سوریه در این حمله پشتیبانی میکنند. برای نخستین بار است که نیروهای نظامی ایرانی به این تعداد در جنگ سوریه مشارکت میکنند ." ورود نیروها، تکذیب جمهوری اسلامی چهار شنبه گذشته رییس سازمان دیده بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد:" هزاران سرباز ایرانی درفرودگاه "حمیم"در "لاذقیه" سوریه پیاده شدند." خبرگزاری رویترز از قول دو مقام ارشد منطقه به خبرداد که ارتش سوریه به همراه سربازان ایرانی و حزبالله و با پشتیبانی حملات هوایی روسیه آماده یورش به شورشیان درحلب شده است.همزمان اخباری در گروهی از رسانه های عربی در باره حضور قاسم سلیمانی،منتشر شده است. به نوشته خبرگزاری رویترز: «تدارکات برای انجام یک نبرد بزرگ و قریب الوقوع در حلب مشهود است. ارتش سوریه، پیکارجویان حزبالله و هزاران سرباز ایرانی که در روزهای اخیر به صحنه آمدهاند، همگی بسیج شدهاند. دیگر این امر پنهان نیست که هزاران ایرانی اکنون در سوریه هستند و نقش آنها بنیادین است ." برخی منابع موثق داخلی بر انتشار شفاهی اخباری صحه می گذراند که حکایت از پرداخت کلیه های هزینه عملیات روسیه در سوریه از جانب جمهوری اسلامی دارد. بر اساس این اخبار، سفر پنهانی قاسم سلیمانی به روسیه که به " ائتلاف" طرفداران بقای بشر اسد منجر شد، برای تقبل هزینه های جنگی سوریه توسط جمهوری اسلامی بود. روزنامه لبنانی «الاخبار»- نزدیک به حزبالله لبنان - با تایید این خبر، از آغاز مرحله دوم عملیات ائتلاف جدید که با حضور دولت سوریه، ایران، روسیه و حزبالله لبنان تشکیل شده خبر داده است. به نوشته " الاخبار":"این اقدام ایران نشان دهنده نقش مستقیمی است که تهران در کنار ارتش سوریه در عملیات زمینی بزرگ بعهده دارد." جمهوری اسلامی خبرورود سربازان ایرانی به سوریه را که هفته گذشته از سوی خبرگزاری "رویترز " اعلام شده تکذیب کرده و" کذب محض" خوانده بود.
اکبر عبدی در جدیدترین مصاحبهاش دربارهی دهنمکی، شریفینیا، احمدینژاد و حسن روحانی حرفهایی را بیان کرد که به طور طبیعی و در مصاحبههای رسمی امکان به زبان آوردناش نیست. در تازهترین قسمت برنامهی "دید در شب" که با اجرای رضا رشیدپور و به صورت اینترنتی پخش میشود، مهمان برنامه، اکبر عبدی دربارهی خاطرهی جنجال برانگیزی که روی آنتن شبکهی سه تعریف کرده بود، گفت "من در نروژ و سوئد بزرگ نشدهام. رفقایام لاتها و چاقوکشها و کفتربازها هستند و از این ادبیات در روزمره استفاده میکنم." در بخش دیگری از برنامه، عبدی به همکاریاش با دهنمکی اشاره کرد و گفت: "این آدم چهل و پنج کیلویی زور ندارد کسی را هل بدهد یا دانشجویی را از بالا به پائین پرت بکند و من از همکاری با او راضی و خوشحالم هستم." این بازیگر سینما و تلویزیون که چند ماه پیش خبر اقامتاش در ترکیه جنجال زیادی به همراه داشت، در اینباره گفت: " من 150 هزار یورو دادهام و خانهای در آلانیای ترکیه خریدهام تا در سال یکی دو ماه به آنجا بروم و از غذا و هوا و موسیقی ترکیه استفاه بکنم و اصلا قصد کار تبلیغاتی برای اقامت در ترکیه نداشتهام." مجری برنامه، با مقایسهی رفتار متفاوت اکبر عبدی با رئیسجمهور قبلی و فعلی ایران، نظر او را دربارهی محمود احمدینژاد و حسن روحانی پرسید که اکبر عبدی جواب داد "من فقط در انتخابات اول انقلاب رای آریام را به صندوق جمهوریاسلامی انداختم و به این دو نفر هم رای ندادهام. اما احمدینژاد فردی راحت است که انگار با او سالها دوست هستی. در حالی که با دیدن حسن روحانی من تنها به یاد بدقولی میافتم و وضع اقتصادی مردم در دوران او خیلی بد شده!" در بخش پایانی برنامه که اختصاص به پخش تصویر افراد و نظر عبدی دربارهی آنها داشت، این بازیگر شریفینیا را "مردهخور" خطاب کرد و گفت "او منتظر بود که من با مخ زمین بخورم تا نقشهای من را بازی بکند. در اخراجیهای 2 هم شریک بود و با کم کردن از دستمزد ما از سرمایهگذار فیلم پورسانت میگرفت." عبدی که برخلاف مصاحبههای رسمی در این گفتوگو با پوشش کت و شلوار و کراوات حاضر شده بود در پاسخ به این پرسش رشیدپور که خوانندههای مورد علاقهات چه کسانی هستند، گفت: " دلکش، مرضیه، ابی، معین و استاد امید!"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر