آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوریاسلامی، برای دومین بار خطاب به جوانان کشورهای غربی نامه نوشته است. نامهای که به بهانه حملههای اخیر نگاشته و در آن از تروریسم به عنوان درد مشترک ایران و غرب یاد شده است. وبسایت آیتالله خامنهای این نامه را علاوه بر فارسی، به دو زبان انگلیسی و عربی هم منتشر کرده است. نامهای خطاب به "عموم جوانان در کشورهای غربی" که دومین مورد از این دست است. رهبر جمهوریاسلامی سال گذشته و پس از حمله به نشریه شارلیابدو نیز نامهای مشابه نوشته بود. رهبر ایران با اشاره به حوادث اخیر پاریس نوشته است: "هر کس که از محبت و انسانیت بهرهای برده باشد، از دیدن این صحنهها متاثر و متالم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه". او همچنین اضافه کرده که اگر درباره مسایل اینچنینی "برای همفکری و چاره اندیشی نشود، خسارت دو چندان خواهد شد". به گفته آیتالله خامنهای تروریسم در حال حاضر "درد مشترک" جهان است، اما ترس و درد ناشی از حوادث تروریستی "دنیای اسلام در ابعاد بسیار بزرگتر و خشنتر آنها را تجربه کرده و دوم اینکه برخی از قدرتهای بزرگ همواره حامی این خشونتها بودهاند". او از آمریکا به عنوان پایهگذار القاعده و طالبان نام برده و غرب را متحد "حامیان آشکار و شناختهشده تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظامهای سیاسی" توصیف کرده است. غربی که به عقیده او "پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه را سرکوب کرده و میکند". آیتالله خامنهای در نامه پیشین خود خطاب به "جوانان اروپا و آمریکای شمالی" از آنها خواسته بود که با "شناخت مستقیم و بیواسطه" از اسلامی، تلاش کنند دین را "از طریق منابع اصیل و ماخذ دست اول آن بشناسند". نامه پیشین ایتالله خامنهای با استقبال اصولگرایان روبهرو شده و آنها این نامه را تاریخی توصیف کرده بودند. به ادعای اصولگرایان رسانههای مهم غربی نیز با سانسور این نامه، مانع آن شدند که متن آن به دست جوانان غربی برسد. وبسایت آیتالله خامنهای با استفاده از امکانات شبکههای اجتماعی و ایجاد هشتگ، تلاش کرده بود این نامه را در سطح وسیعتری منتشر کند. رسانههای اصولگرا همچنین عکسهایی از جوانان مسلمان کشورهای غربی - از جمله آلمان - منتشر کرده بودند که مشغول پخش این نامه در میان عموم بودند. چند ماه پیش نیز وبسایت آیتالله خامنهای نوشته بود که حمیدرضا مقدمفر، مدیرعامل اسبق خبرگزاری فارس و مشاور فرمانده سپاه پاسداران، به عنوان مسئول "ستاد نشر و تبلیغ" این نامه انتخاب شده است. رهبر جمهوریاسلامی در نامه اخیر خود نوشته است که برای ایجاد امنیت باید ذهنیت "آلوده به تزویر" حاکمان غربی تغییر کند، چرا که این مساله در "سیاستهای فرهنگی غرب رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است". به گفته او "پرخاشگری و بیبند و باری اخلاقی" از جمله مولفههای اصلی فرهنگ غرب است. او همچنین گروه دولت اسلامی را نیز ناشی از "تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آنهم در دل یک قبیلهی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت".
پنج زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر همچنان در اعتصاب غذا هستند، آنها خواستار انتقال دو زندانی دیگر این سالن به بندی دیگر هستند. دو زندانی که روز شنبه آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. تاکنون مسوولان زندانی به این خواست آنها پاسخی نداده اند. منصوره اتفاق، همسر سعید مدنی به روز می گوید که حتی تنبیه معمول چنین مواقعی هم متوجه ضاربان نشده است. با کیوان صمیمی اما درباره ریشه های بروز چنین اتفاقاتی در زندان و چگونگی جلوگیری از این مسائل مصاحبه کرده ام. روزنامه نگار سرشناس و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات که بیش از ۶ سال در همین زندان زندانی بوده و با این زندانیان زندگی کرده می گوید که راهکار بسیار ساده است ولی متاسفانه برخی مسولان زندان و نیروهای امنیتی نمی خواهند فضای زندان به خصوص بند سیاسی آرام و دور از تنش باشد. سعید مدنی. سعید رضوی فقیه، کامران ایازی، جعفر اقدامی و بهزاد عربگل ۵ زندانی سیاسی زندان رجایی شهر هستند که در اعتصاب غذا به سر می برند. عکس های منتشر شده از سعید مدنی و سعید رضوی فقیه حکایت از جراحاتی در صورت و گردن آنها دارد. روز گذشته منصوره اتفاق، همسر سعید مدنی به روز گفته بود که این زندانیان از سوی دو زندانی دیگر مورد ضرب و جرح قرار گرفته و در اعتراض به این مساله دست به اعتصاب غذا زده اند و خواسته انها انتقال دو زندانی ضارب از بند آنها به بند دیگری است. او حالا به روز می گوید که تاکنون به این خواسته توجهی نشده: علیرغم اینکه از سوی دادستانی گفته بودند رسیدگی می کنند کار خاصی انجام نداده اند. تنبیه عادی که باید بکنند هم نکردند مثلا برای کسی که چاقو کشیده براساس همان آذین نامه زندان و قوانین زندان تنبیهی در نظر بگیرند یا منتقل کنند جای دیگر هم تاکنون نکرده اند و آقای مدنی و بقیه همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند. یکی از دو زندانی ضارب هم در جریان این درگیری از ناحیه بینی دچار اسیب شده بود که براساس گزارش های رسیده به روز او به بهداری منتقل و تحت معاینه قرار گرفته اما از انتقال سعید مدنی و سعید رضوی فقیه به بهداری هم ممانعت به عمل آمده همسر اقای مدنی که خود روز گذشته از طریق دادستانی پی گیر مساله بوده می گوید: درخواست داده ایم از دادستانی که آقای مدنی و بقیه را پزشکی قانونی معاینه کند قبول کرده اند ولی تاکنون که هیچ اقدامی نکرده اند و منتظریم ببینیم فردا چه می کنند. اما چرا چنین برخوردهایی به وجود می آید و چطور می توان جلوی چنین مسائلی را در زندان گرفت. کیوان صمییمی که سالها هم بند زندانیان سالن ۱۲ زندان رجایی شهر بوده می گوید که این اولین بار نیست که چنین اتفاقی می افتد و بارها چنین اتفاقاتی از سوی برخی از زندانیان در این سالن و بند سیاسی ها اتفاق افتاده. او اشاره می کند که وقتی یک زندانی بیش از ۱۰ سال در زندان به سر می برد فشارهای زیادی روی او است و این تنها فاکتور نیست و نباید توجیهی برای رفتارهای غیرانسانی و نامعقول افراد باشد: اما زیاد هم داریم افرادی که بالای ده پانزده سال در زندان هستند و رفتارهای اخلاقی و انسانی و معقول دارند. به این میزان سنوات زندانی فاکتورهای دیگری هم باید اضافه کنیم فاکتورهای اخلاقی و انسانی تا مجموعه این فاکتورها بتوانند رفتار زندانی را توضیح بدهند. او سپس به اتفاق روز شنبه در بند سیاسی زندان رجایی شهر اشاره می کند و می گوید: این اتفاق دیروز متاسفانه اولین موردی نبود که توسط حتی همین دو زندانی انجام شده باشد و ۵ سال قبل هم نمونه هایی از این نوع برخوردها از همین دو زندانی دیده شد. بنابراین در بررسی علت برخورد خشونت آمیز و غیرانسانی فقط یکی از عوامل، عامل فردی است و طولانی بودن زندان و تاثیرات آن. کیوان صمیمی راه جلوگیری از بروز چنین مسائلی را راهی ساده توصیف می کند و می گوید: راه جلوگیری از این اتفاقات آسان است اما متاسفانه مسولانی که می خواهند تشنج در زندان باشد این راه را انتخاب نمی کنند. ما بارها و بارها در این چند سالی که من انجا بودم راجع به چهار پنج نفر خاص از جمله این دو نفر صحبت کردیم درخواست دادیم بعضی وقت ها اکثریت جمع و بعضی وقت ها کسانی قدم جلو می گذاشتند به مسوولان توجه دادند که جنس این چند نفر با جنس بقیه زندانیان سیاسی و عقیدتی فرق دارد. بارها و بارها درخواست کردیم که اینها را که اتهام سیاسی و عقیدتی ندارند یعنی پرونده سیاسی و عقیدتی ندارند را از بند ما جدا کنند. اما توجهی نشد. دستوراتی که از بالا می آید اجازه نداده این افراد را از بند ببرند. ببرند. حتی یکی دو بار یکی از مدیران زندان رجایی شهر خیلی صریح گفت که من هم خیلی تلاش کردم که این چند نفر را از بند شما ببرم چون می خواهم این بند آرام باشد و این برای مدیریت خود من هم خوب است اما اجازه ندادند و گفتند نباید اینکار را بکنی. می بینیم همانطور که در جامعه عده ای از تشنج آفرینی نان می خورند. بعضی نیروهای امنیتی از خارج از زندان هم هستند که از این راه و از استراتژی به اصطلاح اختلاف بینداز و حکومت کن سود می برند. او در باره این چند نفری که بدانها اشاره دارد توضیح می دهد که بعضی های شان یک زمانی پرونده سیاسی و امنیتی داشتند ولی هم پرونده ای هایشان اعلام برائت کرده اند از اینها. گفته اند اینها سالهاست دیگر سیاسی نیستند. مثلا فلان شخص پرونده ای داشت ۱۰ - ۱۵ سال پیش اما به مرور در زندان وارد مافیای فروش مواد مخدر شده و برای خودش آنجا پدرخوانده ای است و دستور می دهد و ارتباطات پیچیده ای با زندانیان عادی بند دارد و با نیروهای امنیتی زندان. خب این را دیگر نمی توان گفت زندانی سیاسی یا عقیدتی. از طرفی اینها ضدیت خیلی زیادی با بچه های سبز و اصلاح طلب دارند. یکی از همین زندانی ها مثلا در حیاط زندان راه می رفت به آقای خاتمی و اصلاح طلبان بد و بیراه می گفت و زندانیان اصلاح طلب و سبز را همدستان نظام می خواند و.. همین ها مشکل ایجاد می کند. مشکلی که به مرور تبدیل به جنجال و اغتشاش می شود. سوال می کنم زمانی که شما در زندان بودید این مسائل به چه شکلی کنترل می شد: کیوان صمیمی توضیح می دهد: وقتی ا منتقل شدیم به رجایی شهر ابتدا در بند عادی بودیم و بعد از مدتی درخواست و پی گیری ها جمع مان کردند در سالنی. بلافاصله نشستیم براساس اعتقادمان به کار جمعی، آئین نامه ای نوشتیم ابتدا ۳۰ نفر بودیم بعد به ۱۰۰ نفر هم رسید و در طی زمان کم و زیاد شد اما به هرصورت شورایی تشکیل دادیم و انتخاباتی گذاشتیم به صورت ادواری که این شورا بند را اداره می کرد. ولی مواردی پیش می آمد که افراد متخلف که هیچ نظمی را قبول نداشتند، از تصمیمات و مصوبات سرپیچی می کردند با نیروهای امنیتی هم ارتباط می گرفتند و باعث اذیت و آزار بقیه می شدند. بعضی وقت ها با کدخدامنشی مسائل را جمع می کردیم بعضی وقت ها اما درگیری می شد، بارها و بارها افرادی را زدند و مضروب کردند و همین دو نفر که حالا چنین رفتاری کرده اند بارها مشکل ایجاد کردند. و سابقه و رفتار اینها اینقدر غیرقابل دفاع است که همفکران خودشان در زندان هم از آنها اعلام برائت کرده اند. حشمت الله طبرزدی هم که سالها در این بند زندانی بوده روز گذشته به روز گفته بود: برخی درگیری ها در سالن ۱۲ زمان ما هم وجود داشت متاسفانه زندانان ها با اینکه می دانند ممکن است برخی از این افراد برای زندانیان سیاسی و عقیدتی مشکل ایجاد کنند، ولی جدایشان نمی کنند.
علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل آیتالله خامنهای، در دیدار با بشار اسد، در دمشق رئیسجمهور سوریه، خبر از ادامه حمایت ایران از دولت سوریه و شخص بشار اسد داده است. وزیر اسبق امورخارجه ایران که روزنامه ها با این توصیف که وی در راس هیاتی برای دیدار با "مقامهای بلندپایه" سوریه وارد دمشق شده گزارش های خود را آغاز کردند، گفته است که پیروزهای اخیر "ارتش و نیروهای مردمی سوریه" در سایه کمکهای "کشورهای دوست و همپیمان از جمله ایران و روسیه" به دست آمده. به گفته ولایتی، ایران به حمایتهای خود از دولت سوریه و شخص بشار اسد ادامه خواهد داد. به گفته ولایتی، رهبر جمهوریاسلامی "برای پیروزی بشار اسد" دعا میکند. وی همچنین از بشار اسد به عنوان "مایه مباهات و افتخار" یاد کرد. در هفتههای گذشته تغییرات مهمی در وضعیت سوریه رخ داده است. علاوه بر برگزاری نشست آینده سوریه، روسیه نیز اقدام به حمله هوایی به بخشهایی از این کشور کرده است. مقامهای روسی معتقدند که هدف آنها نیروها و تاسيسات داعش در سوریه است. با این حال آمریکا و متحدانش مدعیاند که بیش از ۹۰ درصد اهدافی که روسیه بمباران کرده، متعلق به "مخالفان میانهرو"ی سوریه و بشار اسد است. از سوی دیگر در چند ماه اخیر تعداد کشتهشدههای ایرانی در سوریه نیز افزایش یافته است. مسالهای که به عقیده منتقدان و مخالفان حکومت، نشانی بر دخالتهای نظامی جمهوریاسلامی در سوریه است. از جمله این افراد میتوان به حسین همدانی اشاره کرد. او بلندپایهترین مقام سپاه پاسداران است که تاکنون در سوریه کشته شده است. با این حال مسئولان سپاه پاسداران تاکید کردهاند که ایران در سوریه تنها حضور مستشاری دارد و دلیل بالا رفتن تلفات نیز حضور این نیروها در میدان جنگ برای بررسی بهتر اوضاع و تصمیمگیری است. گرچه محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران، در مراسم تشییع جنازه همدانی، خبر از آن داده بود که این فرمانده سپاه در ۸۰ عملیات در سوریه حضور داشته و دو قرارگاه نظامی نیز در این کشور ایجاد کرده است. زمستان سال ۹۲ نیز محمود نبویان٬ نماینده مجلس٬ گفته بود: "۱۵۰ هزار سوری را به ايران آورديم و به آنها آموزش نظامی داديم و ۱۵۰ هزار را همان جا آموزش داده و ۵۰ هزار نيروی حزبالله را به آنجا فرستاديم و حزبالله هم اعلام کرد که ۸۰ هزار موشک آماده پرتاب شدن به اسرائيل است و اين شد که آمريکا در سوريه شکست خورد." کمکهای ایران به سوریه البته تنها در مسایل نظامی محدود نمیشود. چند ماه پیش نماینده ویژه سازمان ملل در سوریه خبر از آن داده بود که جمهوریاسلامی سالانه ۶ میلیارد دلار به کشور سوریه و دولت بشار اسد، کمک مالی میکند. مبلغی که به نوشته بلومبرگ در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بین ۱۴ تا ۱۵ میلیارد دلار بوده است. حدود سه سال پیش رسانهها خبر از دو کمک ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری و سپس - سه ماه بعد - کمک ۱۰ میلیاردی ایران به سوریه را منتشر کرده بودند. آن زمان وزارت امورخارجه بریتانیا گزارشی در اینباره منتشر کرده و در آن به محاسبه هزینه کارهایی پرداخته بود که دولت قادر بود در داخل ایران انجام دهد. مسایلی نظیر تسهيلات آموزشی (۳۴۷ هزار کلاس درس)، تامين اجتماعی و خدمات درمانی (افزایش ۳۵۰ درصدی بودجه خدمات پزشکی)، ايمنی جادهها (۳۸۵۰ کیلومتر بزرگراه) از جمله مسایل مورد اشاره در این گزارش بودند. دو سال پیش ادیب مایالیا، رئیس بانک مرکزی سوریه٬ درباره کمکهای ایران به این کشور گفته بود: "ایران با گشایش یک حساب مالی دیگر به ارزش ۱ میلیارد دلار برای بودجه واردات و سه میلیارد برای دستیابی به نفت و محصولاتنفتی، حمایت خود از سوریه را ادامه می دهد". سوریه از جمله متحدان اصلی ایران در منطقه است. پس از آغاز اعتراضها به دولت بشار اسد٬ ایران از جملهمعدود کشورهایی بود که حمایت خود از او را ادامه داد. کمکهایی که از بحثهای مالی آغاز میشد و به اعزام نیروهای نظامی، مىرسيد. سوریه از جمله کشورهایی است که روزانه بخشی از نفت ایران را به قیمت بسیار پایین خریداری میکند.
با نزدیک شدن به روز یازدهم آذر که امسال مصادف با اربعین حسینی است مطابق هرسال گروهی عازم کربلا در عراق می شوند اما این بار با تبلیغ وسیع رسانه های حکومتی و امکانات گسترده دستگاه های حاکمیتی و تشویق مردم به نظر می رسد، گروه بیشتری عازم عراق می شوند تا نفوذ و به تعبیر یکی از مسوولان "نشانه های همدلی دولت های ایران و عراق" بیشتر نمایش داده شود. بر اساس گزارشهایی که دیروز منتشر شد، تعداد روادید صادر شده برای ایرانیانی که قصد سفر به کربلا و شرکت در مراسم اربعین را دارند، به حدود یک و نیم میلیون رسیده است. حسین ذوالفقاری، رئیس ستاد اربعین کشور و معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور در جلسه دیدارش با با آیتالله نوریهمدانی در قم، گفت: "تا دیروز نزدیک به یک میلیون و ۴۵۵ هزار روادید برای زائران ایرانی مراسم اربعین در کربلا صادر شده است که یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از آنان نیز تاکنون به عراق رفتهاند." او همچنین با تاکید بر اینکه "امنیت کامل زائران حسینی فراهم شده است." گفت: "با برگزاری جلسات مختلف با دولت عراق تلاش کردیم امنیت زائران به صورت کامل فراهم شود." او در عین حال با اشاره به اینکه "نباید نمادهای ایران در عراق برجسته شود"، تاکید داشت: "با استفاده از ظرفیت اربعین حسینی میتوان انسجام جهانی را در جامعه شکل داد." همزمان با انتشار سخنان معاون وزیر کشور، روزنامه دولتی ایران طی گزارشی از "مأموریت ۲۰ وزیر و مدیر دولت برای پشتیبانی زائران اربعین" خبر داد. از طرفی سرتیپ پاسدار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران تاکید کرد: " امنیت کامل در هر دو سوی مرز ایران و عراق برقرار است و نیروهای سپاه با ایجاد اردوگاه شش هزار نفری مشغول خدمات رسانی به زائران اربعین حسینی هستند." او اضافه کرد: "با تلاش نهادهای امنیتی، انتظامی و سپاه،اشراف اطلاعاتی خوب و کافی در مرزها محقق شده است و در صورت هرگونه تحرک گرو ه های تکفیری پاسخ ایران دندان شکن خواهد بود. [...]همه مجموعه ها در تلاش هستند تا ضمن ایجاد امنیت لازم، تکریم و احترام گذاشتن به زوار آن گونه که شایسته آنها است، انجام شود." بسیج همه توان نظامی و امنیتی ایران در عراق در واقع به معنی قدرتنمایی جمهوری اسلامی در این مراسم نیز هست. هرچند که معاون وزیر کشور گفته که نباید نمادهای ایران در عراق برجسته شود، اما به نظر میرسد که مراسم اربعین در عراق تبدیل به نمادی کاملا ایرانی شده است. چنانچه به گزارش خبرگزاری ایسنا، فتحالله حسینی، نماینده قصر شیرین در مجلس نیز مراسم اربعین را "نشانه اقتدار ایران" توصیف میکند. نماینده قصر شیرین تاکید کرد: "ان شاالله با جمع آوری داعش سال آینده تعداد زوار اربعین به 5 میلیون نفر خواهد رسید." او همچنین گفت: "جمهوری اسلامی ایران پناهگاه کشورهای اسلامی است و اینکه ایرانیها خیلی راحت به عراق سفر میکنند در شرایط فعلی منطقه بزرگترین نشانه اقتدار کشور است." از سوی دیگر، محمد نبی حبیبی، دبیر کل حزب موتلفه اسلامی نیز طی سخنانی مراسم اربعین را "آوردگاه قدرت نرم اسلام ناب محمدی" توصیف کرد. او گفت: "درست است که وجه غالب شرکت کنندگان شیعیان هستند اما از مذاهب اسلامی و ادیان الهی در این همایش قدرت شرکت میکنند. در حقیقت این راهپیمایی نوعی قدرتنمایی در برابر ستمگران تاریخ ماضی و معاصر است." حتی گفته میشود که جمهوری اسلامی در تلاش است تا "پیادهروی اربعین" را در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت کند. چند تن از مراجع مذهبی ساکن قم نیز در دیدار با رئیس ستاد مراسم اربعین به حمایت از برنامههای حکومتی در این زمینه پرداختهاند. آیتالله صافیگلپایگانی گفت: "حرکت مراسم پیادهروی اربعین حسینی برای شیعه و کشور برکتهای زیادی را به همراه دارد." آیتالله نوریهمدانی نیز تاکید داشت: "باید سعی کنیم سال به سال مراسم اربعین حسینی با رونق بیشتری برگزار شود و دولت نیز تلاش خوبی برای تامین نیازهای زائران اربعین حسینی داشته است." آیتالله وحید خراسانی هم معتقد بود که "خداوند را باید شاکر باشیم که فرصت زیارت مرقد سیدالشهداء را نصیب مردم کرده است." از طرفی دیگر، آیتالله سیدعبدالکریم موسویاردبیلی گفته بود: "حل مشکلات زائران امام حسین(ع) عبادت است و یکی از مهمترین اقدامات خادمان باید تامین امنیت باشد." او تاکید داشت: "مساله امنیت زائران بسیار مهم است و خدمت گزاران زائران باید تلاش کنند که این امنیت را در بالاترین سطح ایجاد کنند." به نظر میرسد که انتشار حمایت گسترده مراجع مذهبی از پیادهروی اربعین، تلاشی برای مشروعیت دادن به برنامه گسترده حکومت برای برگزاری این مراسم بوده است. چندی پیش، حجتالاسلام علیرضا پناهیان گفته بود: "رسانهها و اصحاب قلم باید احساس وظیفه برای زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بویژه در ایام اربعین را برای مردم جا بیاندازند." حجتالاسلام پناهیان سال گذشته هم در گفتگویی با سایت رسمی سیدعلی خامنهای فاش کرد که برنامهریزی گسترده برای مراسم اربعین با توصیه رهبر جمهوری اسلامی است. او گفته بود: "رهبر انقلاب برای زیارت اربعین امسال، خطاب به مسئولان تأکید داشتند که راه زیارت اربعین را هموار کنند و از نزدیک شاهد بودم که ایشان تا چه میزان برای اربعین امسال اهمیت قائل هستند و نقش اربعین را در تقویت قدرت اسلام بسیار زیاد میدانند. با توجه به اوضاع فعلی منطقه، با شرکت در زیارت اربعین، باید دشمن را ناامید کنیم." برنامهریزی حکومتی برای برگزاری مراسم اربعین امسال از ماهها پیش آغاز شده بود. اواسط اردیبهشت گذشته، سعید اوحدی رییس سازمان حج و زیارت طی گفتگویی از آغاز به کار اقدامات جدی برای اربعین ۹۴ با شکلگیری ۸ کمیته خبر داده و خودش را "رئیس ستاد اربعین سال ۹۴" معرفی کرده بود. او گفته بود: "بعد از اربعین ۹۳ جلسات بسیار خوبی در سازمان حج و زیارت و وزارت کشور با حضور مجموعه دستگاههایی مثل سپاه، نیروی انتظامی و بسیج که بهصورت جدی در اربعین حضور فعال داشتند تشکیل شد، در هرکدام از این جلسات آسیبشناسی خوبی در زمینه کاستیهای سال گذشته صورت گرفت و پیشبینیهای لازم برای اربعین ۹۴ انجام شد و صورت جلسات این جمعبندیها هم برای سازمان حج و زیارت و هم برای وزارت کشور ارسال شد." او تاکید کرده بود: "سال گذشته اولین سالی بود که حضور میلیونی مردم را شاهد بودیم و استقبالی چشمگیر ــ بهتعبیر حضرت آقا شبهمعجزه ــ صورت گرفت."
در پایان هفته ای که با بزرگ نمایی رسانه های اصولگرا از دیدار پوتین و آیت الله خامنه ای به تبلیغ برای نظامی تبدیل شد که در ابتدای ایجادش رسانه های دست راستی آن را برساخته سیا می دانستند، با حاد شدن روابط ترکیه و روسیه، پروژه تبلیغاتی تندروها برای تبدیل ایران به همپیمان مسکو بی نتیجه مهار شد و فیلم های آماده شده برای بزرگ نمایی دیدار پوتین و خامنه ای که مشاور بین المللی وی به آن بزرگ ترین حادثه سیاسی تاریخ معاصر نام داده بود، به تعبیر کاربران رسانه های اجتماعی سرزا رفت. تدارک اول هفته پیش روزنامه های جناح تندرو، مانند کیهان و وطن امروز برای بزرگ نمایی تغییر اساسی در سیاست خارجی کشور، بر خلاف تصور اولیه نتوانست انتقاد از ولادیمیر پوتین و دولت فدراتیو روسیه را تبدیل موضوعی نقد ناپذیر کند و به سرعت کارتون و نوشته های طنز او و هدیه بدلی و ماشین ضد گلوله اش در رسانه ها منعکس شد. گرچه رسانه های تندرو همچنان به استفاده از این فرصت برای کوبیدن دولت روحانی که متهم به همفکری با آمریکا و بزک کردن چهره استکبار جهانی شده ادامه می دهند. یکشنبه هفته پیش زمانی که ولادیمیر پوتین به بهانه شرکت در اجلاس سران کشورهای صادر کننده نفت هشت ساعتی به تهران رفت، در حالی که بدون شرکت در تشریفات معمول و بدون این که رییس جمهور به استقبالش برود با اتومبیل ضد گلوله خود راهی محل باشگاه افسران - اقامتگاه آیت الله خامنه ای - شد، و از هواپیمای وی با حرکاتی نمایشی یک صندوق آهنی بیرون کشیده شد که بعدا اعلام گشت یک جلد قران مجید دست نوشته متعلق به قرن سوم هجری که از "شریف ترین مصاحیف" است و ارزشی مادی و معنوی غیرقابل تصوری دارد، کیهان و یک روزنامه مخالف دولت به هیجان آمده و از دیداری برابر - یعنی پوتین و آیت الله خامنه ای قدرتی برابر دارند - نوشتند و آن را در جهان بی سابقه خواندند. هنوز یادداشت روز هیجان زده حسین شریعتمداری در کیهان روز سه شنبه پیش در دست ها نگشته بود که سایت آیت الله خامنه ای مصاحبه ای با دکتر ولایتی انجام داد و وی به عنوان کسی که شانزده سال وزیر خارجه بوده و هجده سال است مشاور بین الملللی رهبری است و رمز و راز سیاست می داند این ملاقات را مهم ترین دیدار تاریخ معاصر خواند که سیاست راهبردی ایران را دیگرگون کرد. دیدار به ظاهر غیرمتعارف پوتین و آیت الله خامنه ای بار اول به فدا شدن علی لاریجانی انجامید که محمود احمدی نژاد برای نشان دادن این که رییس شورای عالی امنیت ملی اوست نه آیت الله، لاریجانی را از دبیری آن خلع کرد و سعید جلیلی را به جای وی نشاند. عملی به شدت توهین آمیز نسبت به رهبر جمهوری اسلامی که چون هنوز حکومت با احمدی نژاد در ماه عسل بود با عقوبتی روبرو نشد و علی لاریجانی هم با اشاره بیت توانست از قم نماینده مجلس شود و در مقام ریاست مجلس در مقامی بنشیند که رییس دولت ناچار باشد وی را تحمل کند. احمدی نژاد می خواست ابتکار یک تغییر بزرگ در سیاست خارجی را به نام خود ثبت کند غافل از این که روس ها خوب می دانستند که باید با چه کسی معامله کنند. امری که هشت سال بعد واشنگتن هم از آن آگاه شد و نامه باراک اوباما از طریق پادشاه مسقط یکراست به دست آیت الله خامنه ای رسید بدون این که حتی احمدی نژاد رییس جمهور از آن آگاه باشد. روز سه شنبه کیهان قصد داشت با تجدید مطلع همچنان آتش همصدایی با روسیه و تبلیغات علیه هواداران آمریکا را ادامه دهد وقتی که محمد ایمانی در یادداشت روز این روزنامه نوشت: هر حلقومی که بزرگنمایی تحرکات تروریستهای داعش و قبیل آن را بهانه بزککاری و مظلومنمایی رژیمهای متجاوز غربی قرار دهد، هم بازی داعش در نقشه آمریکایی-صهیونیستی است، بداند یا نداند. هر حلقومی که با تمرکز افراطی بر تروریسم، ناظران را از تولیدکنندگان انبوه تروریستهای کوکی غافل کند، در زمین دشمنترین دشمنان ملت ایران بازی میکند؛ مأموریت داشته باشد، یا فریب خورده باشد. دشمن شماره یک ملتها آمریکا و همسفرگان او هستند. کیهان در نهایت با نقل نظر رهبر جمهوری اسلامی نوشته: برخلاف نظر برخی افراد، آمریکا بخش عمده مشکلات منطقه است نه بخشی از راهحل مشکلات. آمریکاییها دنبال تحمیل منافع خود هستند نه حل مسائل. آنها میخواهند ۶۰ -۷۰ درصد خواستههایشان را در مذاکره تحمیل کنند و بقیه اهدافشان را هم به طور غیرقانونی، عملا اجرا و تحمیل کنند. پس مذاکره چه معنایی دارد؟ حسین شریعتمداری هم در یادداشت همزمان با سفر پوتین، به گمانه زنی درباره واکنش میانه روها پرداخته و نوشته بود: این روزها، ناخرسندی توأم با عصبانیت و سراسیمگی جریان آلوده مورد اشاره را از روابط دوجانبه و حسابشده ایران و روسیه به وضوح میتوان دید. "ترجیعبند" این جریان که به طور همزمان و هماهنگ از رسانههای داخلی تحت امر آنان و رسانههای تابلودار دشمنان بیرونی تکرار میشود، این است که روسیه قابل اعتماد نیست و احتمال آن که در روابط و معادلات فیمابین عهدشکنی کند وجود دارد! نماینده ولی فقیه در کیهان در پاسخ نوشته: آیا آمریکا و سایر کشورهای غربی که برای ورود آنها لحظهشماری کرده و فرش قرمز پهن میکنید قابل اعتمادند؟! مخصوصا آن که اولا؛ خطوط ارتباطی ایران و روسیه - آنگونه که اشاره شد - کاملا تعریف شده است و ثانیا؛ - به قول جریان یاد شده - بدعهدی و مکر روسیه یک "احتمال" است که در صورت وقوع به آسانی قابل جبران و بازگشت خواهد بود ولی کینهتوزی آمریکا "احتمال" نیست، بلکه واقعیتی غیرقابل انکار و محسوس و ملموس است.(لینک) همان روز روزنامه دولت در واکنشی احتیاط آمیز به تحولی که جناح تندرو قصد دارد وانمود کند با سفر هشت ساعته پوتین در سیاست خارجی کشور ایجاد شده نوشت: مناسبات دوجانبه تهران- مسکو در حالی تاریخی پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است که طرفین با در نظر گرفتن شرایط و تحولات کنونی منطقه در حال عبور از مشکلات گذشته و تعریف فصل تازهای از تعاملات هستند. البته در برخی مسائل عمدتاً حوزههای اقتصادی رقابتهایی میان ایران و روسیه وجود دارد که صادرات گاز به اروپا را میتوان یکی از این مسائل دانست. با این حال همکاریهای روسیه و ایران در دریای خزر، جهان اسلام و موضوعات مختلف ادامه یافته و هر روز تقویت شده است.(لینک) مسکو کدام طرف است؟ اما با تحولی که به دنبال سقوط سوخوی روسیه توسط جنگنده های ترکیه در مناسبات منطقه ای رخ داد زبان روزنامه های میانه رو باز شد و از جمله افشار سلیمانی در مقاله ای در بهار نوشته: تحویل سامانه موشکی اس -۳۰۰ ازسوی روسیه به ایران درحالی که هنوز نوع، زمان تحویل و تکلیف امضای قرارداد مربوطه معلوم نیست و روسیه به دلیل حضور نظامی در سوریه امکان چانه زنی بیشتری با آمریکا را نصیب خود ساخته و واکنش های آمریکا و اسراییل را درپی داشته است قابل تامل است، عدم اجرای قرارداد سال ۲۰۰۷ ازسوی روسیه و بار دیگر با اعتماد به روسیه، درصدد آزمودن، آزموده برآمدن است. درحالی که اگر روسها در موعد مقرر اس -۳۰۰ را به ایران تحویل میداد، تهران در مذاکرات هسته ای با۱ +۵از توان چانه زنی بیشتری برخوردار میشد. سفیر پیشین ایران در باکو در مقاله بهار تاکید کرده: اگر به کمکهای نظامی آمریکا به اسراییل و همکاریهای تسلیحاتی دو کشور و مذاکرات عربستان با روسیه به منظور خرید سیستم دفاعی اس-۴۰۰ و فروش میلیاردی تسلیحات پیشرفته از سوی غرب به ویژه آمریکا به کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی همکاریهای نظامی روسیه با برخی از این کشورها و مصر توجه داشته باشیم، بیشتر پی خواهیم برد که روسیه با نگاه ابزاری به ایران، در پی تامین خواستها و منافع خود است.(لینک) همان روز شهروند در سرمقاله خود ضمن مهم دانستن سفر ولادیمیر پوتین به ایران نوشته: واقعيت اين است كه دولت روسيه از چند سال پيش سياست خارجي خود را به نحو روشن و مشهودي تغيير داده است. روسها در زمان دولت بوش تا حدود زيادي در برابر خواستهاي غربيها و اروپاييان منفعل عمل كردند و به قطعنامههاي شوراي امنيت بهگونهاي رأي دادند كه مطلوب غربيها و ايالات متحده بود، بدون آنکه ما بهازای ارزشمندی بگیرند. به نوشته این روزنامه: اين اتفاق نه فقط در قضاياي افغانستان و عراق، بلكه در اتفاقات لیبی نيز تكرار شد و حتي ميتوان گفت که آنان به نوعي فريب خوردند. روسها همچنین در قطعنامههايي كه عليه ايران صادر شد، نيز با آمريكاييها همسو شدند و در روابط اقتصادي و نظامي خود با ايران بهويژه در تحويل موشكهاي اس.اس، ٣٠٠ تغيير سياست دادند. ولي با رياست جمهوري دوباره آقاي پوتين اين خطمشي به آرامی تغيير كرد. شهروند به این نتیجه گیری رسیده که:روابط روسيه و ايران پس از اين اتفاقات بهويژه پس از توافق ١+۵ ميتواند از يك ثبات و پايداري قابل قبولي برخوردار شود. مسايل ميان دوكشور نهتنها به موضوعات منطقهاي بلكه مسايل دوجانبه نظامي، صنعتي، نفت و گاز، درياي خزر و... را نيز دربرميگيرد. با وجود آنكه انتقادات قابل توجهي به سياستهاي پيشين روسيه در مواجهه با ايران وارد است، ولي نبايد فراموش كرد كه گرايشي نيز در ايران وجود داشت و دارد كه بياعتمادي نسبت به روسها را ريشهاي و اساسي و آن را غيرقابل تغيير ميداند. گرايشي كه قطعا به نفع منافع ملي ايران نيست و بايد در آن تجديدنظر كرد.(لینک) دو روز بعد از سفر پوتین به تهران، اعتماد در سرمقاله خود این پرسش را مطرح کرده و نوشته: روابط ميان كشورها از نوع روابط ميان اعضاي خانواده نيست كه براساس محبت و اعتماد و صميمت باشد. اين روابط براساس قدرت و حفظ منافع ملي است. بنابراين وقتي رابطهاي را با يك كشور ديگر تنظيم ميكنيم، بايد متوجه باشيم كه آيا قدرت لازم را براي حفظ آن رابطه داريم يا نه؟ با اين مقدمه این روزنامه نوشته: ميتوان گفت كه در وضعيت كنوني جهان، شرايط براي ايجاد يك رابطه دوسويه و مثبت با روسيه براي ايران فراهم است. ولي اين رابطه نبايد بهگونهاي باشد كه بخواهيم با اتكاي به روسها در مقابل غربيها بايستيم. اگر رابطه ما با غرب از وضعيت پرتنش گذشته خارج نشود، ممكن نيست كه بتوانيم از روابط با روسيه نيز بهرهمند شويم. اتفاقا يكي از دلايلي كه هماكنون روسها ميخواهند با ايران روابط بهتري را تنظيم كنند همين بهبودي يافتن نسبي روابط ايران با غرب از تنشهاي قبلي است. اعتماد یادآوری کرده: روسها مثل هر كشور ديگري تعلقخاطري بنيادي به ايران ندارند. همچنان كه ما هم به آنان نداريم، هر دو در پي منافع ملي خود هستند، بنابراين ميتوانيم و حتي بايد گفت بايد روابط متوازني را با روسيه و غرب تعريف كنيم، كه از خلال اين روابط بتوانيم با هر دو بلوك بهترين روابط و در نتيجه منافع را داشته باشيم. ولي هيچگاه رفتاري را مرتكب نشويم كه يكي از آن دو طرف بخواهد ما را وجهالمصالحه ميان روابط خودشان قرار دهد، كاري كه در ١٠ سال گذشته بارها انجام داديم و گمان كرديم گناه از روسهاست.(لینک) صادق زيباكلام در مقاله ای، رفت وآمدهاي مكرر كشورهاي غربي و شرقي به ايران براي گسترش مناسبات سياسي و اقتصادي و نشست سران كشورهاي گازي را مهم دانسته نوشت: ایران هر چند هنوز در بلوك كشورهايي نظير روسيه تعريف ميشود اما تغيير نگاه ديپلماتيك تهران را به بلوك غربي، بازيگران بينالمللي دريافته اند. به عبارتي ایران هنوز زمين بازي خود را تغيير نداده اما براي تاكتيكهاي خود نشانههاي واضحي از تغيير را به دنيا ارسال كرده. گرچه هنوز مساله است که اين وضعيت چگونه در معادلات داخلي خود را نشان خواهد داد؟ این استاد دانشگاه که این روزها هدف حملات شدید جناح تندروست تاکید کرده بود: فراهم شدن زمينههاي همكاري متقابل با كشورهاي غربي اين تعبير را به دنبال خواهد داشت كه منقدان بگویند دولت در پي اقتصاد درونزا و نگاه به داخل نيست و برنامههايش منجر به وابستگي ايران ميشود. طیف مخالف دولت همزمان با بهره گرفتن از تاخير در نمايان شدن آثار اقتصادي اين سياستها، به تبليغ شديد خواهند پرداخت كه دستگاه اجرايي معيشت مردم را فداي ديپلماسي خود كرده است. دولت اگر قدري صبر داشته باشد و البته بخت هم در اين راه او را ياري كند، نمايان شدن آثار اقتصادي روابط جديد ايران ميتواند پادزهري براي تبليغات سياسي جريان مخالفان باشد.(لینک) فریدون مجلسی در تحلیلی در روزنامه قانون نوشته: همکاری تاکتیکی با روسیه در تجارت گاز در این مرحله اگر بتواند به حل مشکل و برقراری صلح و امنیت، باهمکاری سایرقدرتها و کشورهای ذینفع کمک کند، بسیار خوب خواهدبود. روسیه درموضوع گازرقیب اصلی ایران است، والبته دربرخی مسائل فنی وتولیدات نظامی امکان همکاریهایی وجود دارد. مقاله قانون به این جا رسیده که: رئیس جمهور روسیه درسخنان خودگفت که روسیه دردوستی خودازپشت خنجرنخواهدزد.این سخن می تواندحکایت از نوعی دردوجدانی مربوط به خنجرهای تاریخی وپیشین داشته باشد، وامیدمی رود بتواندموجب کاهش بی اعتمادی شودوتوسعه رابطه ای برابرودرشأن دوکشورمهم همسایه کمک کند. بدیهی است که بیشترین روابط اقتصادی و مراودات بایدمیان همسایه هابرقرار باشد، امارعایت استقلال ملی وقرارنگرفتن درمداراقتدارومسائل دیگران نیزبسیارمهم است.(لینک) جهانگیر کرمی در سرمقاله روزنامه ایران نوشته: ادعاهایی نظیر اینکه ایران در سیاست خارجی به روسیه متکی است را نباید جدی گرفت زیرا این ادعا با سیاست کلان ایران که پیروی از سیاستی مستقل و نامتعهد به کشور یا بلوکی خاص است، مغایرت دارد. ضمن اینکه ایران در چارچوب همین سیاست مستقل خویش، تعامل با همه قدرتهای منطقهای و جهانی را با ملاک تأمین منافع ملی و مقابله با تهدیدات مشترک دنبال میکند و تسری این نگرش به مرزهای همسایه شمالی نیز نکته عجیبی نیست. به نوشته روزنامه دولت:موضوع محوری مورد بررسی در مذاکرات اخیر مقامات ارشد تهران و مسکو، مسائل منطقهای و بویژه بحران سوریه بوده است. زیرا این بحران با ورود نظامی روسیه به منطقه خاورمیانه و همچنین جهانی و منطقهای شدن ابعاد آن وارد مرحله تازهای شده است. این در حالی است که حل و فصل مناقشه هستهای ایران که به توافق "وین" منتهی شد، شرایطی را به وجود آورده تا ایران و روسیه در مسیر ایجاد ثبات منطقهای و جلوگیری از افراط گرایی و مبارزه با تروریسم همگرایی بیشتری پیدا کنند. ایران نوشته: به همین دلیل تشریک مساعی در زمینه مذاکرات صلح سوریه و توافقات بعدی در مرحله استقرار ثبات در این کشور و در کنار آن مقابله جدی تر با گروههای تروریستی از جمله موضوعاتی بود که در ملاقاتهای سران ایران و روسیه مورد تأیید و تأکید قرار گرفت که چندان دور از انتظار هم نبود زیرا ایران و روسیه در ثبات و امنیت خاورمیانه منافع مشترک دارند و به عنوان دو بازیگر مستقل با ظرفیتها و تواناییهای ویژه خویش، گزینه همکاری را انتخاب کردهاند تا با هم افزایی، به هدف های مشترک دست یابند.(لینک) در روزی که روزنامه ها با چاپ عکس هایی نشان داده اند که پوتین برای سفر هشت ساعته اش به تهران لیموزین ضد گلوله خود سوار شده است یک طنز نویس با اشاره به تعطیل مدارس چند منطقه تهران و مقررات تازه ترافیک که برای آمد و شد روسای کشورهای تولید کننده گاز وضع شده بود نوشته: ممنوعیت ترافیکی دیروز تهران باعث شد من یک عذرخواهی به مسئولان دولت قبل بدهکار شوم. چرا؟ به نوشته شهرام شهیدی: از دولت قبل خیلی خیلی ممنونم که با کمکردن روابط بینالملل و کاهش مراوده با جهان باعث شدند کمتر همایش و اجلاس و کنفرانس بینالمللی در تهران برگزار شود. شما فکر کن اگر قرار باشد حالا که ما و جهان به قول شادروان اخوان ثالث "ما دو دریچه روبهروی هم... آگاه ز هر بگو مگوی هم" هستیم و درهایمان را به روی هم گشودهایم، سر هر بار ورود سران کشورها به تهران اینطور برای تردد وسایل نقلیه ممنوعیت ایجاد کنیم که کلا باید در ترافیک زندگی کنیم.(لینک)
روز جمعه قرار بود در میان یک برنامه از پیش تنظیم شده، رقابت های کشتی باشگاه های جهان در ورزشگاه ازادی تهران با اجرای سرود ای ایران توسط ارکستر سمغونیک تهران آغاز شود. علی رهبری رهبر این ارکستر که جمهوری اسلامی وی را باهزار اصرار بعد سال ها به تهران آورده بود، اجرای سرود جمهوری اسلامی، ترانه ای ایران و تهران علمدار با تم مذهبی را هم در برنامه گنجانده بود، وقتی با فشار تازه ای از سوی مقامات روبرو شد، این برنامه را لغو کرد. به گفته حاضران، در حالی که صندلی ها چیده شده و سازها هم در صحنه بود، پانزده دقیقه مانده به آغاز برنامه ناگهان حاضران متوجه شدند که کارگران دارند آرام آرام صندلی ها را برمی چینند. خبرنگاران خارجی و گروه کثیری از مردمی از کشورهای دیگر که شاهد این برچیدگی بودند از هم می پرسیدند چه شده است. به سرعت خبر این ماجرا با شایعاتی غلوآمیز از طریق شبکه های اجتماعی منتقل شد. گفته می شد گروهی تهدید به انفجار سالن کرده اند. حتی در برخی از پیام ها از داعش هم نوشته شد. آیا مانور نیروهای انتظامی و نظامی برای امنیت شهرها، که مردم نامش را گذاشتند مرگ بر داعش، از حقیقتی خبر می داده است. آیا واقعا احتمال حرکات تروریستی مطرح بوده است. نیم ساعت بعد از این ها از بلندگو سالن خبر رسید که برنامه و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی آغاز می شود. روی صحنه دیگر هیچ نشانه از ارکستر سمفونیک نبود. سرود از بلندگو پخش شد چند تنی همسرایی کردند اما بیشتر حاضر ساکت ماندند. هیچ کس هیچ توضیحی نداد تا سرانجام در یک سایت خبری نقل شد که علی رهبری رهبر ارکستر سمفونیک گفته است او تصمیم گرفته که تنها در صورتی برنامه اجرا شود که همه نوازندگان حاضر باشند. توضیح گنگ رئيس اركسترسمفونيك به پرسش ها جواب کافی نداد تا زمانی که ماجرا از پرده به در افتاد. معلوم گشت از جایی نامعلوم دستور رسیده که زنان نوازنده حق ندارند در اجرا حضور داشته باشند. روزنامه قانون از قول علی رهبری نوشته: "دلیل اصلی لغو این اجرا، خیلی ساده بود؛ مابه مجموعه ورزشی آزادی دعوت شدیم وآنجا همهچیز برای اجراآماده بود. همهچیز خوب بهنظرمیرسید، داشتیم برای اجرای سرود رسمی کشورآماده میشدیم، یکدفعه اعلام کردندکه زنان نباید روی صحنه سازب زنند." او درادامه گفته: "من ازاین اتفاق ناراحت شدم وگفتم امکان ندارداین اهانت را بپذیرم یا همه باهم اجرامیکنیم یا سالن راترک میکنیم.بعدعدهای رفتندکه رایزنی کنند تا این مشکل حل شود. در نهایت هم گفتند،اصلا نمیشود خانمها سازبزنند. من هم پاسخ دادم، اصلا اجرانمیکنیم."(لینک) مینا مهری در گزارش روزنامه قانون نوشت: تاپيش ازاين منع نوازندگی زنان روی صحنه اجرادرشهرستانها به یک موضوع عادی تبدیل شده بود اما تا امروز در تهران ممانعتی دراین زمینه وجود نداشت که بانوان نوازنده با حجاب کامل درکنسرتها حضورپیداکنند. بااین حال، روز جمعه وباتعطيلي اجراي اركسترسمفونيك به علت حضورنوازندگان زن اين بدعت هم واردفضاي موسيقي كشور شد؛ اينكه درحالي كه تمامي دنيا به مشاركت بيشتر زنان درعرصههاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، ورزشي، اقتصاد رو آورده اند و حتي در ایران هم صحبت از حضور حداكثري زنان در انتخابات آتي مجلس است، از نوازندگي بانوان بارعايت تمام اصول شرعي دراركستري كه نصف نوازندگان آن را خانمها تشكيل ميدهند جلوگيري ميشود، آن هم نه توسط يك نهاد رسمي بلكه توسط گروهي كه ماهيت آن براي افكار عمومي مشخص نيست. همزمان با افشای علت لغو اجرای ارکستر سمفونیک ملی ایران در سالن آزادی، یک فعال امور زنان به خبرنگار روز گفت از چندی قبل که جناح های سیاسی اعلام داشته اند که برنامه خاصی برای جلب رای خانم ها دارند و کمپین دعوت از زنان برای حضور فعال و نامزدی در انتخابات آینده به راه افتاده است، جناح سنتی و تندرو هم برنامه هایی را برای فشار هایی تحت عنوان امر به معروف شروع کرده اند. حضور گسترده شان در پارک ها که ملبس به لباس یونیفرم هم نیستند اما ادعا می کنند که گشت اسلام هستند، مشهود شده است. برخلاف سال گذشته که ماموران زن و چادری نیروی انتظامی به دختران کم حجاب تذکر می دادند و حتی گفته می شد که بلیت جریمه چاپ شده تا نقره داغ شوند، اما ناگهان گشت های نامحسوس - همه مردانی با ظاهر خشن و کاپشن های سیاه - در پارک ها و محل تجمع ها دیده می شوند. به گفته این فعال امور زنان در خبرست که استان البرز و شهر کرج به خصوص محل فعالیت این گروه هاست که بدون پرده پوشی در عین برخورد تند با خانم های رهگذر به دولت و دولتمردان - با نام - ناسزا می گویند. آیا گروه های تندرو، جدای از دستگاه های حاکمه، چنان که هواداران احمدی نژاد و پایداری ها قول داده بودند زمینه را برای ایجاد ناآرامی در انتخابات آماده می کنند. قانون در گزارشی در همین باره نوشته: اين روزها وزارت ارشاد سعي دارد تااختيارات خود را پس بگيرد و به عنوان متولي اصلي امور فرهنگی و ارشادی حرف اول و آخر رااين وزارتخانه بزند، امادخالتکنندگان آنقدر زياد وبعضا آن اندازه خودسرشدهاند که تاکنون تلاشهاي ارشاد هم راه به جايي نبرده وحتي كسي حاضر به پاسخگويي نيست. طي تماسهاي مكرر با مسئولان ذي ربط تاجايي كه امكان پيگيري بود اين خبر توسط روزنامه قانون دنبال شد اما مسوولان وزارت ارشاد و نهادهای دیگر ازماهيت شخص يا نهادي كه از برگزاري كنسرت افتتاحیه مسابقات کشتی جلوگيري كرده اظهاربي اطلاعي كردند. درهمين خصوص يك مقام آگاه ازمسئولان ورزشگاه آزادي به "قانون" گفت: اين مجموعه هيچ دخالتي درتعطيلي اين كنسرت نداشته است، مكان براي برگزاري اين مراسم به صورت اجارهاي دراختيار فدراسيون كشتي بوده است. ازطرفي مسئولان فدراسيون كشتي هم هيچ اظهارنظررسمياي دراين خصوص نكردند و عليرضا رضايي سخنگوي فدراسيون كشتي درجواب روزنامه با اشاره به این که باید در جلسه ای شرکت کند، حتی بعد از ۴ ساعت هم حاضربه پاسخگويي نشد. جالب این است اساسا برگزاري چنين مراسمي بدون داشتن مجوزهاي لازم ازمدتها قبل امكان پذير نيست و يكشبه چيده شدن كنداكتور چنين مراسمي چيزي شبيه شوخي است. كمااينكه علي رهبري هم در واكنش به لغواين اجرا اين مسئله رامطرح كرده وگفته بود كه اين تصميم (اجراي اركسترسمفونيك دراين مراسم) از چندي پيش گرفته شده بوده است.
بعضی چیزها آنقدر تکرار میشود که به شنیدنش عادت میکنیم. همه ما میدانیم جنگ، سیاهترین اتفاق ممکن است. همه ما که بالاخص در خاورمیانه زندگی میکنیم میدانیم آتش جنگ میآید تا گریبان خانهها، عشقها و کودکان را بگیرد، میآید تا آوارگی و بیپناهی را عرضه کند. همه ما این مفاهیم را میدانیم اما آنقدر تکرار کردهایم که حساسیتمان را به آن از دست دادهایم. کمتر کسی از ما واقعا میداند جنگ با کودکان، زنان و مردان چه کردهاست. هرازچندگاهی عکسی منتشر شده است و ما هم متاثر! اما واقعیت جنگ چیست؟ واقعیت جنگ آنچیزی است که در مستند A١٥٧ میتوان دید. این فیلم به کارگردانی بهروز نورانیپور روایتگر داستان زندگی سه خواهر کرد سوری است که پدر خود را در جریان حمله داعش به شهر از دست دادهاند و از وضع مادر خود اطلاعی ندارند. مستند روایت زندگی «روکن»، «هیلین» و کوچکترین خواهر ١٠ساله آنها بهنام "سولاف" است که بدون خانواده و مدرک شناسایی بهنوعی زندانی شدهاند و در اردوگاه زندگی میکنند. خواهر بزرگتر راوی اصلی داستان است و همچون مادری که تنها ١٥سال دارد برای دو خواهر ١٠ و ١١سالهاش مادری میکند. اما اینها هم تمامی واقعیت جنگ نیست. جنگ از این هم میتواند بیرحمتر باشد: تصور کنید دختر ١۵سالهای که پدرش را کشتهاند، از سرنوشت مادر خود خبر ندارد، در اردوگاه زندگی میکند، بهیکباره بزرگ میشود، برای دو خواهر کوچکتر مادری میکند و میخواهد به دو خواهر کوچکترش بگوید و بفهماند که هر سه حامله هستند! دردی که این مستند بر ما نمایان میسازد چیزی است که هزاران کودک و نوجوان در جنگهای بیپایان این روزها تجربه میکنند. میتوانیم برای لحظهای خودمان را جای آنها بگذاریم؟ چشمانمان را ببندیم و برای لحظاتی خودمان را به جای دختری بگذاریم که کودکی حاصل از تجاوز در آغوشش آرام گرفته است؟! آن هم نه در شرایط طبیعی بلکه در اردوگاه، در جنگ، در سرما و در بیپناهی. اینها بخشی از واقعیتهای بیپرده جنگ هستند که کارگردان این اثر با همه سختیهای پیشرو داوطلب ثبت آن شده تا بار دیگر به ما یادآوری کند جنگ تا چه اندازه بیرحم است و نباید به حضورش عادت کنیم. داوطلبانی که بر ضدجنگ قدم برداشتهاند کم نیستند، برخی مانند کارگردان فیلم A١٥٧ داوطلب ثبت پیامدها و آسیبهای جنگ میشوند و برخی داوطلب ترمیم آسیبها و پیامدهای آن. لابهلای اخبار و گزارشهای متنوع این روزها خبری منتشر شد با این عنوان که پزشک خراسانی جایزه سازمان منعگسترشسلاحهایشیمیایی جهان را کسب کرد. خبری که بازتابهای گسترده نداشت اما از کسی سخن میگوید که سالها برای کاهش درد قربانیان سلاحهای شیمیایی تلاش کرده است. پروفسور "مهدی بلالیمود" که به پدر سمشناسی ایران معروف است، به همراه دکتر "الستر هی" متخصص سمشناسی بالینی از انگلستان موفق به دریافت جایزه سازمان جهانی منع گسترش سلاحهای شیمیایی شدهاند. پروفسور بلالیمود، رئیس مرکز تحقیقات سمشناسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، هدف از انتخاب نامزد جایزه منع سلاحهای شیمیایی که از سال ٢٠١٣ در این سازمان بنیانگذاری شده است را شناسایی اندیشمندان برجسته و سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی که نقش بارزی در ایجاد جهان عاری از سلاحهای شیمیایی ایفا میکنند، عنوان میکند. وی در ارتباط با دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق میگوید: در آن زمان تمام مجروحان بمباران شیمیایی جنگی را به مشهد اعزام میکردند و آنان در بخشهای بیمارستانهای امامرضا(ع) و قائم(عج) مشهد بستری بودند. در سالهای جنگ علاوهبر حضورم در مشهد برای اقدامات درمانی و پژوهشی درخصوص مجروحان جنگی به شهرهای دیگر کشور نیز سفر میکردم و یادم میآید که بهدلیل مشغله کاری شبها دو تا سه ساعت بیشتر خواب نداشتم، از سوی دیگر با شرکت در کنفرانسها و همایشها نتایج تحقیقات علمی پیرامون حوادث دلخراش مجروحان شیمیایی جنگ همراه با فیلم و عکس را نیز منتشر میکردم. پروفسور مهدی بلالیمود که در تلاش برای کاهش آسیبهای ناشی از جنگ سالها تلاش کرده است، چاپ و انتشار ٣١ کتاب نظیر گازهای اعصاب، سمشناسی پایه و بالینی ترکیبات فسفردار عالی، جنگهای اعصاب، حشرهکشهای فسفره و اصول کلی درمان مجروحان شیمیایی را در کارنامه علمی خود دارد. افرادی هستند که داوطلب نشاندادن حقایق اند و افرادی هستند که سالها تلاش میکنند تا پلیدیهای جنگ را ناپدید سازند، ما داوطلب چهچیزی شدهایم؟ خانهها هر روز و هر روز ویران میشود و جلسات بیپایان درخصوص پایان این جنگ تمامی ندارد. تکلیف ما چه میشود؟ شاید کمترین کاری که باید انجام دهیم، داشتن حساسیت نسبت به دنیای اطرفمان است و اینکه گاهی خودمان را به جای دیگران بگذاریم و ببينیم اگر ما در شرایط آنها بودیم چه میکردیم و یادمان نرود جنگ، سیاهاست و کودکان را میبلعد. یادمان نرود کنار گوشمان چه اتفاقی میافتد و تنها برای پاریس شمع روشن نکنیم... منبع: شهروند، ۹ آذر
ممنوعیت برگزاری راهپیمایی همزمان با کنفرانس بین المللی تغییرات و آب و هوایی در پاریس، سبب شد تا سازمان غیر دولتی آواز در اقدامی ابتکاری صدها جفت کفش را در میدان ریپوبلیک این شهر به عنوان نمادی از شرکت کندگان در راهپیمایی قرار دادند.
تهران آماده است. آماده برای مقابله با هرگونه عملیات گروهکهای تروریستی. گروهکهایی نه در عرصه میدانی بلکه صرفا در سطح مجازی مدام درحال تهدید کشورهای منطقه ازجمله جمهوریاسلامی ایران هستند. حالا پایتخت با حضور نیروهای امنیتی و یگان ویژه آماده شده است تا هم مانوری تمرینی برای مواقع حساس باشد و هم درجه امنیت شهر بالا برود. تهران شهری پر از شایعه است. شهری که با گسترش شبکههای اجتماعی پر شده است از شایعه و گمانهزنی، یک روز شایعه گروگانگیری مطرح میشود و روز دیگر شایعه بمبگذاری. تهران نهتنها در روی زمین آماده مقابله با تهدیدها و اقدامات تروریستی است بلکه در زیرزمین هم آمادگی کامل دارد. امنیت در زیرزمین هم با بالاترین سطح خود رسیده است. امنیتی که یکی از ضروریترین نیازهای جامعه است. بمبگذاری از شایعه تا واقعیت 22آبان شایعهای در شبکههای اجتماعی ازجمله شبکه پیامرسان تلگرام منتشر شد مبنی بر اینکه در ایستگاه امامخمینی(ره) بمبگذاری شده است. اظهارنظر یا خبر رسمی پیرامون این ماجرا در خبرگزاریهای رسمی منتشر نشد تا اینکه ۲۸آبان محسن خانچلری، رئیس پلیس پیشگیری پایتخت، در گفتوگویی این حادثه را تشریح کرد. او گفت متهم بهسمت تونل مترو اقدام به فرار کرد و فریاد میزد: «بمببمب». بعد از این اتفاق سریعا ماموران وارد عمل شده و با حضور در تونل مترو در فاصله۲۰۰متری از ایستگاه، کارتن مورد نظر را که روی آن نوشته شده بود، «روغن بدون کلسترول سنجاقک» کشف و سریعا عوامل چک و خنثیسازی پایتخت در محل حاضر شدند. اما همین اتفاق کافی بود تا در آن ایستگاه شلوغ و پر از جمعیت رعب و وحشت ایجاد شود. در روند حرکت قطارها اخلال ایجاد شود و عکسها و شایعهها از شبکههای اجتماعی سر در بیاورد. امنیت و آرامش در زیرزمین حالا چند روزی است که پلیس و نیروهای یگان ویژه در ورودیهای ایستگاههای مترو مستقر شدهاند تا از هر حادثهای مانند بمبگذاری و ایجاد رعب و وحشت برای مردم جلوگیری کنند، بهخصوص بعد از اینکه داعش، ایران را تهدید به اقدام تروریستی کرده است. دراین میان تلاش میشود تا در زیرزمین هم امنیت برقرار شود. تلاشی برای آرامش و امنیت مردم و کشور در زیرزمین با حضور نیروهای یگان ویژه. درباره حضور نیروهای یگان ویژه و پلیس در ایستگاههای مترو، سردار ساجدینیا رئیس پلیس تهران به ایسنا گفته است: «در روزهای اخیر نیز پلیس برای مقابله با هر نوع تهدید احتمالی در سطح تهران تمرینی عملیاتی را آغاز کرده است.» او اینطور توضیح داده است: «دراین تمرین عملیاتی نیروهای یگان ویژه، یگان امداد، واحدهای 110، نیروهای نامحسوس زن و مرد، تیمهای چک و خنثیسازی بمب و غیره حضور دارند.» آنها در ورودیهای ایستگاههای مترو بهطور مجهز ایستادهاند، اسلحه و جلیقه ضدگلوله به تن دارند. افراد مشکوک را مورد بازرسی قرار میدهند اما محترمانه و در کمال آرامش. مترو مانند هر روز مشغول به کار است. مردم میآیند و میروند اما حضور این نیروها در قطارهای مسافربری و ایستگاههای مترو باعث تعجب شهروندان است. برای همین سفری کوتاه را با مترو آغاز میکنیم که ببینیم واقعا تهدید داعش و شایعه بمبگذاری در مترو امامخمینی(ره) عامل آمدن نیروهای یگان ویژه به مترو است یا اتفاق دیگری. از ایستگاه آزادی سفر کوتاهمان را آغاز میکنیم تا متروی میدان امامحسین(ع). سفری کوتاه برای یافتن علت حضور نیروهای یگان ویژه. البته شاید هم علت بازمیگردد به صحبتهای سردار محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه که یکم آذرماه، در همایشی راجع به تهدیدهای داعش گفته بود که «با شرایط امنیتی کشورمان بعید میدانم داعش بتواند اقدام گستردهای در ایران انجام بدهد، البته ممکن است اقدام کوچکی انجام دهد.» و حالا هم نیروهای انتظامی آماده شدهاند جلوی اقدامات داعش را حتی کوچک را هم بگیرند. در مترو هستیم تا رفتوآمد شما با مشکل مواجه نشود در ایستگاه آزادی دو نفر از نیروهای یگان ویژه حضور دارند، با چشمهای تیزبین خود مردم را رصد و موارد مشکوک را به کنار سالن مترو راهنمایی میکنند؛ کارت شناسایی میخواهند و درخواست بازرسی کیف میکنند. تمام این مراحل با احترام کامل است. بعد هم که بازرسی تمام میشود بابت معطلشدن از کسی که او را بازجویی میکردهاند عذرخواهی میکنند. داخل واگنهای مترو مردم از همدیگر سوال میکنند ماجرا چیست؟ چه اتفاقی افتاده و ذهن همیشه داییجان ناپلئونی ما ایرانیها این شایعه را ایجاد میکند حتما قرار است اتفاقی بیفتد که باز نیروهای یگانویژه پیدایشان شده است. حتی پیرمردی میگوید تا بوده همین بوده، دم انتخابات که میشود با اسلحه به خیابان میآیند. تمام این شایعات و گمانهزنیها باعث میشود در ایستگاه توحید پیاده شوم، جسارت به خرج دهم و درمقابل قدبلند و هیکل چهارشانه یکی از نیروهای یگان ویژه قرار بگیرم و از او بپرسم تا چه اتفاقی افتاده که حضورشان در مترو محسوس است. با لبخندی تنها همین جمله را میگوید: «برای اینکه رفتوآمد شماها با مشکل مواجه نشود، بهسلامت» میروم و به سفر کوتاهم ادامه میدهم. قرار است تا میدان امامحسین بروم و ببینم وضعیت همهجا همینطور است یا نه. در ایستگاه میدان انقلاب چند نفری از نیروهای یگان ویژه که همراه خود اسلحه دارند وارد واگن مترو میشوند. برایشان وضعیت عادی است اما شهروندان از حضور آنها در واگن مترو تعجب کردهاند. همین که وارد میشوند سکوت عجیبی واگن مترو را دربرمیگیرد. اما با خندهها و صحبتهای مامورهای یگانویژه سکوت میشکند. درحال صحبت درباره یکی از دوستانشان هستند ولی درعینحال نیز زیرچشمی به مردم هم نگاه میکنند و مهم این است که کسی سنگینی نگاهشان را حس نمیکند. دراین میان خانم میانسالی از آنها میپرسد اتفاقی افتاده و آنها نیز با لبخند پاسخ میدهند که طوری نیست. ایستگاه چهارراه ولیعصر پیاده میشوند و من هم همراه آنها پیدا میشوم. بهسمت خروجی مترو میروند. از زیرزمین که خارج میشویم، روی زمین در چهارراه ولیعصر چند موتورسوار یگان ویژه و یک ون پلیس ایستادهاند. نیروهایی که تا چند دقیقه پیش در واگن مترو بودند، با دوستان خود سلامواحوالپرسی میکنند و بعد سوار ون میشوند. گویا قرار است نوبت عوض کنند. چند نفری دیگر از ون پیاده میشوند و داخل مترو میشوند و من هم. داخل مترو یکی از مسئولان سکوی مترو را پیدا میکنم. بهبهانه پرسیدن آدرس سر صحبت را با او باز میکنم. مرد میانسالی است. میگوید که بهخاطر تهدید داعش به مترو آمدهاند. آمدهاند امنیت را ایجاد کنند. بعد میگوید دم انتخابات هم هست، بالاخره میخواهند امنیت را تامین کنند. میگویم چطور سالهای پیش دم انتخابات خبری نبود؟ و اینطور به من میگوید که آدمهای خوبی هستند. خشن برخورد نمیکنند. حتی میگوید چند نفری را نیز تا حالا دستگیر کردهاند. در ایستگاه امامحسین(ع) هم پای صحبت یکی از مسئولان سکوی مترو مینشینم. معتقد است حضور نیروهای یگان ویژه برای نمازجمعه است. اما میگوید البته چون هفته پیش شایعه بمبگذاری در مترو امام بود، بهخاطر آن اتفاق هم هست. موقع خرید بلیت برای بازگشت به میدان آزادی، از مسئول فروش مترو هم میپرسم اتفاق خاصی افتاده که نیروهای یگانویژه به مترو آمدهاند و میگوید؛ «اینجا هستن که اتفاق خاصی نیفته. فکر کنم برای تهدید به بمبگذاری باشه.»رئیس پلیس پایتخت گفته است این اقدامات و تمرینهای ضدتروریستی تا زمانیکه لازم باشد ادامه مییابد اما این بهاین معنا نیست که اتفاقی در پایتخت رخداده باشد بلکه تهران در امنیت کامل است. امنیتی که برای شهروندان آرامش به ارمغان میآورد، حتی در زیرزمین و با وجود این، دیگر نباید نگران اقدامات تروریستی بود؛ چراکه نیروهای امنیتی حضور محسوسی در شهر دارند تا امنیت شهروندان را تامین کنند. حضوری که همراه با احترام است. روزنامه بهار
حدود ۴۰ نفر در درگیری میان پلیس ضدشورش و پناهجویان خشمگینی که مقدونیه مسیر آنها از یونان به سوی غرب اروپا را سد کرده، زخمی شده اند. سربازان مقدونیه روز شنبه مانع تازه ای در مرز جنوبی این کشور با یونان برای مهار مهاجران ایجاد کردند. ده ها پناهجو که پس از اعمال محدودیت های سخت تر ورودی از سوی کشورهای بالکان در یونان به دام افتاده اند، اقدام به پرتاب سنگ کردند. گزارش ها حاکیست که پلیس مقدونیه موقتا وارد یونان شد و به سوی این افراد نارنجک مختل کننده حواس انداخت. وزارت کشور مقدونیه می گوید که ۱۸ مامور پلیس هم زخمی شده و دو نفر آنها بستری شده اند. گروههای کمک رسانی به آسوشیتدپرس گفتند که حدود ۲۰ مهاجر هم به خاطر جراحت وارده به سر و مشکلات تنفسی مداوا شدند. سازمان بین المللی مهاجرت می گوید که در ماه جاری ۱۰۵ هزار مهاجر پس از ورود به یونان از مرز مقدونیه عبور کرده اند. بی بی سی
اجرای کنسرت در افتتاحیه رقابتهای کشتی باشگاههای جهان به دلیل ممانعت از حضور زنان نوازنده ارکستر سمفونیک تهران لغو شد. مدیرهنری ارکستر سمفونیک تهران روز یکشنبه در مصاحبه با ایسنا گفته است که تنها ۱۵ دقیقه پیش از آغاز مراسم افتتاحیه در مجموعه ورزشی آزادی و زمانی که ارکستر برای اجرای سرود رسمی ایران آماده میشد به آنها اعلام کردهاند که زنان نباید روی صحنه ساز بزنند. بنا به اعلام آقای علی رهبری، رایزنیها برای ادامه برنامه به نتیجه نرسیده و همه اعضای ارکستر سمفونی تهران جایگاه خود را در ورزشگاه آزادی ترک کردهاند. حدود نیمی از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران را زنان تشکیل میدهند و این اولین بار است که از نوازندگی ساز توسط زنان در پایتخت جلوگیری میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر