در کشور ما مداخله جامعه مدنی زنان در انتخابات برای پیشبرد اهداف برابریخواهانه معمولا از چند زاویه موضوعی بحثبرانگیز بوده است. نخست آنکه برخی از کنشگران زن موضوع "انتخابات" را موضوعی "سیاسی" قلمداد میکنند و بههمین سبب، ورود به حوزه سیاسی را مغایر با رویکرد مدنی و اجتماعی جامعه مدنی زنان میدانند. این درحالی است که همه میدانیم یکی از هدفهای مشخص جنبشهای زنان در جهان، همانطور که در سند کنفرانس جهانی پکن هم تبلور یافته افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیریها و مدیریت سیاسی است؛ همچنین، تجربههای فراوان مداخله فمینیستی در انتخابات و فعالیت مؤثر حول صندوق رأی در کشورهای مختلف دنیا وجود داشته است و مختص به جامعه ما نیست. دوم اینکه اگر ما بهعنوان فعالان جنبش زنان ناگزیریم در تصمیماتی که مجلس قانونگذاری درمورد زنان اتخاذ میکند مداخله کنیم و نمایندگان مجلس را برای طرحها و قوانینی که مطرح میکنند به پرسش بگیریم، خیلی طبیعی است که در فرآیند انتخاب نامزدهایی هم که قرار است در مجلس ورود پیدا کنند مداخله کنیم تا نامزدهایی که با اهداف برابریخواهانه زنان همدلی بیشتری دارند به مجلس قانونگذاری راه یابند و از این رهگذر، زنان هموطنمان با قوانینی کمتر زنستیز مواجه شوند. سوم، بهنظر میرسد برخی گروهها و افرادی که معتقدند ورود جامعه مدنی زنان به فضای انتخابات ورود به عرصه سیاست است و از این زاویه آن را نقد و نفی میکنند عمدتا خود را خواسته یا ناخواسته بدیل یا رقیب سیاسی نظم موجود و جناحهای سیاسی حاکمیت میدانند و ازاینرو مداخله جنبش زنان را بهنوعی "همدستی با رقیب یا دشمن سیاسی" میپندارند؛ بنابراین در نفی هرگونه مداخله فمینیستی در انتخابات تردیدی به خود راه نمیدهند.درواقع آنان نیز اتفاقا از زاویه و رویکردی "سیاسی" به مداخله زنان در انتخابات نگاه میکنند و به آن انتقاد دارند نه از زاویه و رویکردی مدنی. این درحالی است که معیار مداخله جنبشهای مدنی زنان باید میزان تاثیرگذاری مثبت در زندگی روزمره میلیونها زنی باشد که مخاطبشان هستند؛ ازاینرو عملکرد سیاسیشان هم طبعا نمیتواند در جهت "چکسفیددادن" به گروه و حزب سیاسی "مدافع وضع موجود" یا به یک گروه یا حزب سیاسی "بدیل نظم موجود" باشد. وقتی قرار باشد میلیونها زن در انتخابات شرکت کنند، بیشک بخشی از مسئولیت فعالان جنبش زنان، بهعنوان جنبشی "همراه زنان"، و نه لزوما "رای زنان" (یا متولی آنان) هم این خواهد بود که با مداخلهگری آگاهانه، "رأی زنان" کشورشان را درعمل بهشکلی "معنا و مفهوم" بخشند که بتواند هرچه بیشتر در جهت بهبود وضعیت زندگی روزمره زنان باشد. معنی این سخن آن است که قرار نیست جنبش مستقل زنان بدیل و رقیب یا "شریک" برای هیچ نیروی سیاسی باشد حالا چه نیروهای سیاسی ای که خود را بدیل حاکمیت، چه آنها که خود را حافظ نظم موجود بهشمار آورند. دراین میان دو راه پیشروی فعالان مدنی قرار دارد: یا میتوان نظارهگر بود و خود را کنار کشید و پس از انتخابات، نمایندگان زنستیز را با ابزارهای محدودی که در اختیار داریم، به چالش بکشیم، یا در همین دورهای که قرار است جامعه به صندوق رأی مراجعه کند و انتخاب خودش را داشته باشد، نامزدهای زنستیز را با ابزارهای بیشتری که در دوره انتخابات دراختیارداریم به چالش بکشیم. بیشک راهحل دوم راهحل اول را نفی نمیکند، بلکه میتواند به آن حتی یاری برساند. وانگهی، نامزدهای برابریطلب حتی اگر از سد شورای نگهبان رد نشوند، حداقل حضور پُرشمارشان که نشانه خواسته عمومی زنان است، میتواند نامزدهای زنستیز را به چالش بکشد؛ ازاینروست که ما در "کمپین تغییر چهره مردانه مجلس" در کنار دیگر کمپینهای زنانه، قصد داریم از تمام ظرفیتها و روشهای موجود و قانونی برای بهچالشکشیدن نامزدهای زنستیز در مجلس آینده سود ببریم، هم ازطریق بهچالشکشیدن مستقیم تمام نامزدهایی که سابقه و تفکرات زنستیزانه دارند و هم از طریق مطرحکردن برنامههای نامزدهای برابریطلب؛ نامزدهایی که هر یک میتوانند حداقل در دوره انتخابات، نماینده یا بلندگوی بخشی از خواستههای زنان کشورمان باشند. درواقع بهجای آنکه مانند گذشته، در انتخابات صرفا فهرست خواستهها و مطالباتمان را مطرح کنیم، اینبار، افزون بر فهرست خواستههایمان، از فهرست زنانی هم که بهنوعی این خواستهها را نمایندگی میکنند پشتیبانی میکنیم و بهاین ترتیب، به خواستهها و مطالباتمان چهرهای ملموس، قابلوصول و گشودهتر میبخشیم. این تمام آن چیزی است که ما دراین کارزار چندماهه (کمپین تغییر چهره مجلس) تلاش داریم به آن جامه عمل بپوشیم. منبع: مدرسه فمینیستی
از افتتاح مکدونالد، معروفترین فستفود آمریکایی تا "سفورا"، از محبوبترین برندهای فرانسوی لوازم آرایشی، در ایران سخن می رود. یکی از بحثهایی که بعد از توافق هستهای بین بخشی مردم و به ویژه جوانان و صاحبان سرمایه شکل گرفت، ورود برندهای خارجی و رستورانهای زنجیرهای بود. هرچند برخی از این شرکتها نرسیده، بسته میشوند. کیافسی (KFC) تازهترین نمونه از اخبار مربوط به ورود شرکتهای زنجیرهای جهانی به ایران است که چند روز بعد از بازگشایی یک شعبه آن در شهرک غرب تهران پلمپ شد. هر چند بعد از توضیحات صاحبان آن مشخص شد، نسخه حلال این فستفود آمریکایی متعلق به ترکیه است و شعبهای هم که در ایران باز شده از نمایندگی ترکی آن است؛ موضوعی که به تائيد کیافسی حلال هم رسید. رئیس اتحادیه اغذیهفروشان نیز از رئیس اتاق اصناف تهران نقل کرده که صاحب کیافسی حلال در ایران برای کسب پروانه، امضای او را جعل کرده است. اما عباس پازوکی، مدیرعامل این رستوران دلیل مهر و موم آن را "ناشی از سوءتفاهم بهدلیل تشابه اسمی با کیافسی آمریکا" اعلام کرده است. پیش از این نیز بارها بحث باز شدن مکدونالد (McDonald's) در ایران داغ شده بود، اما بهرغم شایعات فراوان، پای این فستفود فراگیر آمریکایی هم هنوز به تهران نرسیده است. با این حال مدتی پیش آکور یکی از بزرگترین شرکتهای هتلداری جهان که در ۹۶ کشور جهان نماینده دارد، دو شعبه از هتلهای نووتل و آیبیس خود را در نزدیکی فرودگاه امام افتتاح کرد. آگهی پذیریش میهمان در این هتلها در وبسایتهای گردشگری مربوط به ایران فعال است. اما غیر از این، به نوشته خبرآنلاین شرکت فرانسوی سفورا(Sephora)، برند محبوب لوازم آرایشی نیز قرار است از اوایل سال۲۰۱۶ در ایران شعبه باز کند. این برند ۴۵ ساله، در کشورهای آمریکا، استرالیا، برزیل، دانمارک، کانادا، چین، چک، اسپانیا، فرانسه، یونان، ایتالیا، مالزی، مکزیک، لهستان، پرتغال، رومانی، سنگاپور و ترکیه شعبه دارد. سفورا، بخشی از کنسرسیوم صنایع لوکس "الویاماچ" است.بر اساس این گزارش مارک های معروف زیادی مانند شنل، گوچی و... هم اعلام کردهاند منتظرند تا ببینند روابط جهانی ایران چگونه خواهد شد تا پس از آن درباره ورود رسمی به بازار تصمیم بگیرند. حالا با پلمپ شدن کیافسی حلال، در تهران بار دیگر صدای محافظهکاران در آمده است. به گزارش ایسنا ۱۶ نماینده مجلس به وزرای کشور و صنعت و معدن و تجارت در خصوص بازگشایی کافه و رستورانهایی به سبک غربی، بخصوص رستورانهای آمریکایی عرضه مرغ سوخاری تذکر کتبی داده اند. محمدی گلپایگانی، رئيس دفتر رهبر جمهوری اسلامی در مرداد ماه ۹۴ گفته بود: "آمریکاییها حتی از طریق ایجاد شرکتها و کارتلها و راهاندازی برخی بنگاههای اقتصادی مانند مک دونالد به دنبال ترویج فرهنگ و سبک زندگی خود هستند." آیتالله خامنهای بعد از توافق هستهای بارها نسبت به آنچه او "نفوذ غرب و آمریکا" میخواند هشدار داده است. او در اواخر مهرماه، در نامهای که درباره اجرای برجام به حسن روحانی نوشت به صراحت به او توصیه کرد مراقب باشد "وضعیت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جداً پرهیز شود." یکی از وعدههای حسن روحانی "تقویت صنعت گردشگری کشور و جذب بیشتر گردشگر به ایران" است. سرازیر شدن رستورانهای زنجیرهای و برندهای سرمایهداری جهانی به ایران ممکن است رغبت گردشگران غربی را برای سفرهای توریستی به ایران بیشتر کند.
سامان صفرزایی، خبرنگار نشریه اندیشه پویا و آفرین چیت ساز، ستون نویس روزنامه دولتی ایران بازداشت شدند. بازداشت این دو روزنامه نگار در حالی صورت گرفته که هیچ خبری از وضیعیت عیسی سحرخیز و احسان مازندرانی که یک روز پیشتر بازداشت شده بودند در دست نیست. خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران ، همچنین دانانیوز،خبرگزاری مهر و خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی دیروز از بازداشت "تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت های امریکا و انگلستان توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران" خبر دادند. این رسانه های حکومتی و امنیتی نوشته بودند که این اقدام پس از ماه ها "رصد مستمر اطلاعاتی و اشراف همه جانبه به ابعاد فعالیتهای این شبکه" انجام شده است. هرچند خبرگزاری مهر نوشته که ارتباط دستگیری های دو روز گذشته با شبکه نفوذی مورد ادعا مشخص نیست اما شبکه اطلاع رسانی راه دانا، نزدیک به نهادهای امنیتی، از بازداشت ۵ نفر خبر داده و نوشته است که «با تلاش سربازان گم نام امام زمان (عج) و دستور مقام قضایی شبکه نفوذ آمریکا در مطبوعات کشور کشف شد و در همین رابطه پنج نفر از عوامل مرتبط با پروژه نفوذ دشمن در کشور هم که در مطبوعات فعال بودند، بازداشت شدند». این سایت از عیسی سحرخیز و احسان مازندرانی در همین راستا نام برده و در حالی که هنوز اتهام یااتهامات انتسابی به این روزنامه نگاران مشخص نیست و مسئولان قضایی تاکنون هیچ توضیحی درباره این بازداشت ها نداده اند، اتهامات متعددی را متوجه آنها کرده است. این رسانه امنیتی، آفرین چیت ساز، ستون نویس روزنامه ایران را هم که سابقه فعالیت سینمایی و هنری نیز دارد، از عناصر نزدیک به وزارت ارشاد معرفی کرده است. آفرین چیت ساز و سامان صفرزائی روزنامه نگارانی هستند که در حوزه دیپلماسی کار می کنند. عیسی سحرخیز که یک روز قبل تر بازداشت شده از منتقدان آیتالله خامنه ای است و احسان مازندرانی از روزنامه نگاران نزدیک به هاشمی رفسنجانی است. سایت سحام نیوز نوشته که موج بازداشت افراد نزدیک به دولت حسن روحانی و آیتالله هاشمی رفسنجانی با هدف به انفعال کشیدن آنان تا انتخابات اسفندماه ادامه یابد. این سایت که به مهدی کروبی نزدیک است سپس عنوان کرده که روز چهارشنبه، "۱۳ آبان ماه بیست خبرنگار و روزنامهنگار اصلاحطلب نزدیک به حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی، به خیابان صابونچی تهران احضار شدهاند تا تحت بازجویی بازجویان سپاه پاسداران قرار گیرند". براساس گزارش این سایت ده روزنامه نگار اصلاح طلب دیگر در لیست بازداشت های آتی قرار دارند. در محافل خبری و سیاسی اسامی روزنامه نگاران دیگری نیز به عنوان کسانی که طی روزهای اخیر بازداشت شده اند مطرح می شود اما تاکنون بازداشت ۴ روزنامه نگار یعنی عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، آفرین چیت ساز و سامان صفرزائی تایید شده است. همزمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی از بازداشت نزار ذکا، دبیر سازمان فن آوری اطلاعات و ارتباطات عرب در ایران خبر داده است. نزار ذاکا لبنانی ـ امریکایی است. دور جدید بازداشت روزنامه نگاران در ایران از سوی سازمان اطلاعات سپاه در حالی صورت می گیرد که محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه از فتنه چهارم خبر داده و مدعی شده است که ایران در چهارمین فتنه در دوران انقلاب اسلامی قرار دارد که پس از توافق و در مرحله برجام صورت میگیرد که مهمترین راه پیاده شدن این فتنه، نفوذ است. او گفته بود: "باید مراقبت کرد که پس از توافق مانع از نفوذ دشمن شویم چرا که آنان به انحراف کشیدن مسیر انقلاب اسلامی را در این مرحله هدف گرفتهاند". سخنان جعفری پس از آن بود که آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای مجمع جهانی اهل بیت گفته بود: "نیت آنها این بود که از این توافق راهی پیدا کنند برای نفوذ در کشور؛ ما این راه را بستیم؛ ما این راه را به طور قاطع خواهیم بست. نه نفوذ اقتصادی آمریکا را در کشور اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی و نه نفوذ فرهنگی. با همه توان با این نفوذ مقابله خواهیم کرد."
پس از توافق اتمی جمهوری اسلامی و گروه پنج به اضافه یک، کلمه "نفوذ" هم به فهرست مفاهیم مورد استفاده سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، اضافه و به رمز عملیات سرکوب مخالفان تبدیل شده است؛کلمه ای که به روال معمول به طور مرتب و هماهنگ توسط نزدیکان و منصوبان او هم تکرار می شود.در همین راستا، بیش از ۲۰ نفر، که اسامی بسیاری از آنان اعلام نشده، دستگیر شده و سایت های مختلف وابسته به نهادهای امنیتی نیزبه تفصیل در مورد آن خبر رسانی کرده اند. حتی همایشی با عنوان "نفوذ ممنوع" هم در دانشگاه امیر کبیر برگزار شده که سخنران اصلی آن حسین شریعتمداری ویکی از پلاکاردهای آن هم "نتیجه نفوذ= ذلت" بوده است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز بلافاصله به این پروژه پیوسته و برنامه ای با عنوان "ارباب رخنهها" و "مزه مذاکره" روی آنتن برده است. فارس درباره این برنامه تلویزیونی نوشته: "هنوز چند ماهی از توافق هستهای ایران و آمریکا نگذشته است که تلاشهای دولت ایالات متحده برای نفوذ همهجانبه به ایران حجم بیشتر و ابعاد گستردهتری پیدا کردهاست. مجموعه مستند ارباب رخنهها با همین موضوع از سه شنبه شب روی آنتن شبکه یک میرود. برنامه ثریا با توجه به شرایط و مراحل حساس به وجود آمده بعد از برجام مجموعه مستندی را با نام اربابرخنهها برای پخش از شبکه اول سیما تولید کرده است. اولین قسمت از این مجموعه با نام «مزه مذاکره»، در دو اپیزود متفاوت به موضوع نقشههای رخنه آمریکا در ایران میپردازد. در پرده اول این مستند با عنوان ارتش سری، مدل آمریکا برای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیادهکردن دقیق این مدل برای ایران و غفلت برخی نهادها در ایران با محوریت هجوم کالاهای مصرفی غربی و ترویج سبک زندگی آمریکایی به بازار داخل بررسی شده است. پرده دوم با عنوان سودای بازگشت نیز با مروری بر اسناد آشکار مراکز تصمیمساز در غرب به تلاشهای دولت آمریکا برای اثرگذاری روی شخصیتهای سیاسی ایران و تمایل برخی از این اشخاص به شکستن تابوی مذاکره با آمریکا و تداوم مدل مذاکرات هستهای به سایر موضوعات می پردازد". حسین شریعتمداری هم در همایش "نفوذ ممنوع" گفته است: "اصلی ترین نوع نفوذ در کانونهای تصمیمسازی و تصمیمگیری است و یکی از راههای نفوذ حریف؛ شکار میانجی است، یعنی آدمی که از اصول و خط انقلاب فاصله بگیرد برای اینکه شکارش کنند اماده شده است. برخیها با تابلوهایی مانند نخست وزیر امام به میدان میآیند. تابلو خودی دارند ولی خودی نیستند و دشمن اینها را هدف میگیرد. القای ناامیدی یکی از شگردهای دشمن برای ضربه زدن است. چون کسی که ناامید می شود میایستد؛ چرا می گویند توان ما در حد درست کردن ابگوشت بزباش و قورمه سبزی است. یکی دیگر از راه های نفوذ بیرون راندن نیروهای انقلابی از صحنه است و ما بشدت در مقابل کسانی که بخواهند با الفاظی مانند تندرو و افراطی نیروهای انقلابی را از صحنه به در کنند، میایستیم". سردار سید مسعود جزایری معاون بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح هم از "نفوذ" حرف زده و گفته است: "برغم آمال و آرزوهای دشمن برای بازگشت و نفوذ مجدد به ایران، راه ورود به مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور برای آنها مسدود است". اجرای عملیات با رمز "نفوذ" پس از آن در دستور کار قرار گرفته که دو روز قبل فرمانده سپاه در دانشگاه تهران از "فتنه نفوذ" خبر داده بود. پیش از این نیز ۱۲ نماینده عضو پایداری مجلس در تذکری به وزرای ارشاد و اطلاعات از "نفوذ یک جریان چند صد نفره در رسانه ها مطبوعات" خبر داده بودند که به نظر می رسد بازداشت ها و تکرار کلمه "نفوذ" بی ارتباط با آن تذکر نباشد.
در آستانه سیزدهم ابان - سالروز اشغال سفارت آمریکا در تهران - آیتالله خامنهای بار دیگر به دولت آمریکا حمله کرد، شعار "مرگ بر آمریکا" را منطقی توصیف و تاکید کرد که ایران نمیتواند به سمت آمریکا دست دوستی دراز کند. رهبر جمهوریاسلامی در تازهترين سخنرانیاش به انتقاد از افرادی پرداخت که "به بهانهی همین مسائل جزئی داخلی، دشمن خارجی را فراموش میکنند". افرادی که آیتالله خامنهای به آنها توصیه کرد: "دشمن اصلی را با دشمنان درجهی دو و با دوستانی که با آنها اختلاف نظر داریم و دشمن هم حتّی نیستند، اشتباه نگیریم؛ دشمن اصلی جای دیگر است". این سخنان در دیداری به مناسبت ۱۳ آبان و حمله دانشجویان "پیرو خط امام" به سفارت آمریکا در تهران در سال ۵۸ برگزار میشد. از جمله مسایل مطرح شده دیگر در سخنان آیتالله خامنهای مساله شعار "مرگ بر آمریکا" بود. به گفته رهبر جمهوریاسلامی این شعار "دارای یک پشتوانه و عقبهی منطقی و قوی" است و "معلوم هم هست که مراد... مرگ بر ملت آمریکا نیست". به عقیده او به دلیل "پشتوانه عقلانی" این شعار، اگر "این را برای هر ملتی که تشریح بکنیم، آن را میپسندند و میپذیرند و قبول میکنند". این سخنان از آن جهت اهمیت دارد که در سالهای گذشته چندین بار بحثهایی پیرامون سر دادن این شعار به وجود آمده بود. در یکی از پرحاشیهترین آنها، اکبر هاشمیرفسنجانی گفته بود که آیتالله خمینی مخالفتی با حذف این شعار نداشته است. مسالهای که البته واکنش اصولگرایان را موجب شد و آنها رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را به تحریف سخنان بنیانگذار جهوریاسلامی متهم کردند. رهبر جمهوریاسلامی در انتقاد از آمریکا، به اتفاقی در حاشیه گفتوگوهای هستهای هم اشاره کرد که "مأمور آمریکایی گفت من از جوانی با جنگ مخالف بودم و گریه کرد". چند ساعت پس از این سخنرانی، وبسایت آیتالله خامنهای مطلبی منتشر و در آن منظور رهبر جمهوریاسلامی از این سخنان را روشن کرد. به نوشته اين وبسايت، مراد آیتالله خامنهای، وندی شرمن، از کارکنان وزارت امورخارجه آمریکا و از اعضای تیم مذاکرهکننده این کشور است که با گریه به نقل سخنان جان کری، وزیر امور خارجه این کشور درباره لزوم دستیابی به صلح سخن گفته بود. وبسایت رجانیوز، نزدیک به جبهه پایداری، با اشاره به همین بخش از سخنان آیتالله خامنهای و اخباری که آن زمان منتشر شده بود و با اشاره به سخنان شرمن و به نقل از او "نوشت که دیپلماتی که اشک ریخت و همه دست زدند، از جمله مذاکره کنندگان ایرانی" و سپس این بخش از سخنان رهبر جمهوریاسلامی را در ادامه آورده: "عدهای سادهلوح ممکن است این قضیه را باور کنند". رهبر جمهوریاسلامی همچنین با اشاره به دولت محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ علیه او، گفت که اشتباه مصدق "تکیه و اعتماد و امید به آمریکا" بود. این سخنان چند روز پس از دیدار آیتالله خامنهای با کارکنان وزارت امورخارجه بیان شد. اودر آن سخنرانی گفته بود که آمریکايى ها در گفتوگوها "دنبال تحمیل منافع خود هستند نه حل مسائل" و به دنبال آن هستند که "۶۰، ۷۰ درصد خواستههایشان را در مذاکره تحمیل" کنند و بقیه اهدافشان را هم "بطور غیرقانونی، عملاً اجرا و تحمیل کنند". آیتالله خامنهای،سپس پرسیده در این شرایط "پس مذاکره چه معنایی دارد"؟ رهبر جمهوریاسلامی همچنین گفته بود که به عقیده او "معنی ندارد کشورهای دیگر دور هم جمع شوند و راجع به یک نظام حکومتی و رئیس آن حکومت تصمیم بگیرند". اشاره آیتالله خامنهای به بحث سوریه و نشستی است که هفته گذشته در وین پیرامون وضعیت آینده این کشور برگزار شد. در این نشست برای نخستین بار از ایران نیز دعوت شده بود.
در ادامه اعتراضهای اصولگرایان به آغاز برچیدن سانتریفیوژها در تاسیسات هستهای ایران، حمید رسایی خبر از آن داد که یکی از مقامهای احتمالا حکومتی به او گفته آیتالله خامنهای با این کار موافقت کرده است. این نماینده مجلس و عضو جبهه پایداری، روز گذشته در جلسه علنی مجلس در تذکری شفاهی گفت "یک آقایی صبح میگفت، خدمت مقام معظم رهبری رفتهاند و ایشان نیز آغاز اقدامات ایران در جمعآوری سانتریفیوژها را پذیرفتهاند. این بازی باید تمام شود"، چرا که به عقیده رسایی "ایشان یک مسائلی را علنی بیان میکنند و بعد عدهای میگویند رفتهایم خصوصی با ایشان صحبت کردهایم و ایشان پذیرفتهاند". پیش از این و در زمان بررسی برجام در مجلس نیز نمایندگان جبهه پایداری فاش کرده بودند که رئیس مجلس در جلسه غیرعلنی خبر از نشستی با یکی از اعضای دفتر رهبر جمهوریاسلامی درباره برجام داده است. این مساله واکنشهای مختلفی را برانگیخت و در نهایت به صدور اطلاعیهای از دفتر آیتالله خامنهای منتهی شد. تذکر رسایی مربوط به جمعآوری سانتریفیوژها در دو تاسیسات نطنز و فردو است. مسالهای که توسط علیآکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی اعلام شد و سپس تذکر ۲۰ نماینده مجلس را برانگیخت. این نمایندگان مجلس با اشاره به اینکه بند اول از میان شرطهای نُهگانه آیتالله خامنهای برای اجرای برجام عملی نشده، اما در روزهای گذشته "چند پیمانکار برای جمعآوری سانتریفیوژهای فردو" به این مکان رفته و ضمن جمعآوری "زیرساختهای" این تاسیسات، گفتهاند: "دو هفته اینجا میمانیم تا کار را تمام کنیم". پیش از این علیآکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی که به ژاپن سفر کرده، در گفتوگو با یک خبرگزاری ژاپنی خبر از آن داده بود که ایران مقدمه روند کاهش تعداد سانتریفیوژها را آغاز کرده و این مساله "نخستین اقدام عملی ایران در اجرای برنامه جامع اقدام مشترک پس از توافق هستهای" است. این مساله سپس با این توضیح بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی همراه شد که گفته بود: "ما در حال آمادهسازی برخی از کارها هستیم تا زمان اجرای برجام را کوتاه کنیم". او اضافه کرد که "البته این کارها مربوط به اکنون هم نیست بلکه از زمان ابلاغ قانون برجام، اجرای برخی کارها را که باید با ظرافت انجام شود در دستور کار قرار دادهایم، که گزارش این اقدامات را خواهیم داد". آیتالله خامنهای پس از پایان تصمیمگیری پیرامون برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، با نوشتن نامهای خطاب به حسن روحانی، ضمن تایید مصوبه شورای عالی امنیت ملی برای پذیرش برجام، ۹ شرط جدید برای اجرای این توافقنامه از سوی جمهوری اسلامی تعیین کرده بود. وی از جمله خواستار "اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها" شده و اضافه کرده بود که این دو نهاد باید اعلام کنند که "این تحریمها بکلّی برداشته شده" و هر اظهاری درباره اینکه "ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است".
علیرغم وعدههایی که بابک زنجانی و وکلای او برای پرداخت بدهیاش داده بودند، وزارت نفت هنوز پرداخت بدهی او را تایید نکرده است. در جلسه پنجم دادگاه قاضی پرونده از تماس وکلای خارجی زنجانی خبر داده بود که آنها برای واریز پول تماس گرفتهاند.او تاکید کرده بود که با هماهنگی بانک مرکزی شماره حسابی در اختیار وکلای خارجی زنجانی قرار گرفته و سپس خطاب به زنجانی گفته بود: "ما منتظر واریز پول میمانیم." با اینهمه ظاهرا هنوز پولی به حساب دولت واریز نشده است. دیروز علی اکبر ماهرخزاد مدیر امور حقوقی شرکت ملی نفت در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا با اشاره به اینکه بر اساس وعده بابک زنجانی روز دوشنبه و یا سه شنبه باید بدهیهایش پرداخت میشد، تاکید کرد: "تا این لحظه هیچ خبری از بانک مرکزی و دادگاه رسیدگی کننده به پرونده مبنی بر واریز بدهی بابک زنجانی به حساب شرکت ملی نفت به ما نرسیده است." او اضافه کرد: "جمع بدهی ایشان با خسارات و هزینه های متحمله بابت اصل فروش نفت خام که تحویل شده به انضمام خسارات تاخیر تادیهای که طبق مقررات بانک مرکزی؛ باید اضافه شود و همچنین هزینه هایی که شرکت ملی نفت ایران در راستای وصول مطالبات متحمل شده است." مدیر امور حقوقی شرکت ملی نفت همچنین ادعای بابک زنجانی درباره نداشتن شماره حساب معتبر برای واریز وجه را نادرست خوانده و گفته: "طرح شماره حساب از سوی بابک زنجانی فرافکنی از سوی این شخص بوده است." ماهرخزاد روز دوشنبه نیز با اشاره به واریز نشدن بدهی بابک زنجانی به حساب شرکت نفت، یادآوری کرده بود: "بابک زنجانی طبق قرارها و ادعاهایی که همیشه طی سه سال گذشته داشته همواره اینگونه اظهارات را مطرح کرده اما تاکنون هیچیک عملی نشده است. با توجه به اینکه ایشان در جلسه دادگاه به روز دوشنبه و یا سه شنبه اشاره کرد ما منتظریم که شاید فردا بدهیهایش را پرداخت کند." پیش از این هم غلامرضا مهدوی، وکیل شرکت ملی نفت ایران ضمن تکذیب خبر واریز بدهی بابک زنجانی گفته بود: "تا کنون از هیچ مرجع رسمی وغیر رسمی حتی بصورت شفاهی پرداخت بدهی این شخص به ما اعلام نشده است." او همچنین اضافه کرده بود: "کارشناسان رسمی وزارت دادگستری که یکی از آنان نیز منتخب بابک زنجانی است فعلا در حال ارزیابی اموال بابک زنجانی هستند که فعلا هیچ مایملکی از این شخص به تملک شرکت ملی نفت در نیامده است." در حالی که مراجع رسمی از پرداخت نشدن بدهیهای زنجانی خبر می دهند، رسول کوهپایهزاده اصفهانی وکیل زنجانی، به خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران گفت که بخشی از بدهی زنجانی تسویه شده است: " مطالبات شرکت نفت از موکل من دو بخش است، یکی بخشی است که در واقع پولی است که شرکت نفت از طریق بانک مرکزی در اختیار بابک زنجانی قرار داده و بخش دیگر پول محمولات نفتی است. در خصوص بخش اول یعنی طلب شرکت نفت بابت پولی که به صورت نقدی واریز کرده امروز این تسویه حساب و تهاتر صورت گرفت به این معنی که کل مبلغ واریزی شرکت نفت یک میلیارد و ۴۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو بوده، از این مبلغ قبلاً با دستور وزارت نفت بابک زنجانی ۶۶۰ میلیون یورو به پیمانکاران شرکت نفت پرداخت کرده است. بنابر این ۷۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو باقی مانده است." وکیل زنجانی اضافه کرده: "اتفاقی که امروز افتاده این است که معاون دادستان تهران که مسئول رسیدگی و انتقال اموال موکل من به شرکت نفت بوده طی یک نامهای رسماً ارزش اموال موکل در داخل کشور را که به شرکت نفت منتقل شده ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده است." وکیل زنجانی این را هم اضافه کرده که "ظاهرا کسی که خواب است را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خودش را خواب زده نمیتوان، آقایان وقتی که میدانند تا برداشته شدن تحریمها امکان انتقال پول فراهم نیست چرا امر به محل میکنند." چند ساعت بعد از انتشار این سخنان، سید اصغر هندی که مسئول کمیته وصول مطالبات وزارت نفت معرفی شده است، به خبرگزاری فارس گفت: "معاون دادستان نامهای را به وکیل زنجانی و ما داده است و ما هم اعتراض خود را درباره کارشناسی اموال به دادستان محترم اعلام کردهایم و تا زمانی که از طرف دادستان تعیین تکلیف نشده و توسط کانون کارشناسان رسمی دادگستری رسیدگی نشود این مبلغ کارشناسی شده نمیتواند مبلغ واقعی باشد." او اضافه کرد: "پولهایی که بابت پیمانکارها دادهاند متفاوت از بدهی ۲ میلیارد یورویی بابت فروش نفت است و آن مبالغ قبلاً محاسبه و اعلام شده است. متاسفانه این دو بدهی با هم خلط شدهاند ضمن اینکه نامه معاون دادستان نه امروز بلکه چند روز پیش آمده است و ما هم به این نامه اعتراض کرده و با دادستان ملاقات کردهایم و قرار شده است این مساله کارشناسی شود. دلیل اینکه چرا امروز این نامه را مطرح میکنند و چند روز برای مطرح کردن آن دست نگه داشتهاند مشخص نیست." در این میان حمایت رسانههای وابسته به سپاه پاسداران و همچنین کیهان از بابک زنجانی نیز جالب توجه بوده است. بعد از اظهارات بابک زنجانی علیه وزیر نفت که در جلسات علنی دادگاه صورت گرفت، زنگنه در یک جلسه عمومی به بخشی از ادعاهای زنجانی پاسخ داد. او از جمله گفته بود: "آدمی پیدا می شود که می گوید ۲ میلیارد یورو برای ما پول خرد است؛ چقدر داری که ۲ میلیارد یورو برایت پول خرد حساب می شود؟ ولی برای مردم ایران 2 میلیارد یورو پول خرد نیست. [...]یعنی شما ۲۰۰ میلیارد یورو داری که ۲ میلیارد یورو برایت پول خرد است؟ از کجا آورده ای؟ زحمت کشیده ای؟ داستان سرهم کردن هم حدی دارد. حالا باشد پول خرد تو است، دستت درد نکند همین پول خرد را بده که حق ملت ایران را بدهیم." زنگنه همچنین اضافه کرده بود: "مرتب اعلام می کنند که وزارت نفت شماره حساب اعلام نمی کند، شما تو حساب خودت یا دادگاه این پول را بریز و بگو ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در حساب من پول هست، بسیار خوب خیال ما راحت می شود که پول هست، بالاخره جمهوری اسلامی از تو این پول را میگیرد." پس از انتشار این سخنان، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران ضمن اشاره به پاسخهای وزیر نفت به بابک زنجانی نوشته بود: "شاید اگر هر وزیر دیگری به جای بیژن زنگنه درگیر این جدال لفظی با یک متهم میشد چنین مورد توجه قرار نمیگرفت اما سابقه مدیریتی و سیاسی زنگنه و وجود پروندههای مفتوحی مانند کرسنت امثال آن اجازه نمیدهد افکار عمومی به آسانی و بدون دغدغه طرف او را به عنوان مدافع حریم بیتالمال و حقوق حقه مردم بگیرد. و شاید متهم نفتی هم با علم به این سوابق و تاثیر آن بر افکار عمومی است که به خود جرات رویارویی با یک وزیر کهنهکار را که بیش از ۲ دهه سابقه وزارت را در کارنامه دارد، داده است."
رسانههای ایران گزارش دادهاند که رستوران فست فود موسوم به 'کیافسی حلال' یک روز پس از افتتاح در تهران از سوی نیروی انتظامی پلمب شد. این رستوران با نام "کیافسی حلال ایرانیان" ثبت شده و نخستین شعبه رستورانهای خود را در شهرک غرب تهران افتتاح کرده بود. به گزارش خبرگزاری تسنیم، عباس پازوکی، مدیرعامل این رستوران گفته که دلیل پلمب آن "ناشی از سوءتفاهم بهدلیل تشابه اسمی با کیافسی آمریکا" بوده است. او گفت: "پلمب کیافسی حلال ناشی از سوءتفاهم است و این رستوران هیچ ارتباطی با کیافسی آمریکا ندارد و با بِرَند 'کیافسی ایرانیان' به ثبت رسیده است."
آفرین چیت ساز روزنامه نگار و ستون نویس روزنامه ایران بازداشت شد. در ادامه موج جدید بازداشت روزنامه نگاران و پس از بازداشت عیسی سحر خیز و احسان مازندرانی؛ آفرین چیت ساز سومین روزنامه نگار بازداشت شده از سوی نهادهای امنیتی است. خبرگزاری صدا و سیما درباره این موج جدید بازداشت نوشته است که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی هفته جاری، چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولت های متخاصم غربی را که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت کرد.
احمد چلبی، سیاستمدار عراقی و از چهرههای سرشناس مخالف صدام حسین در پی حمله قلبی در بغداد در سن ۷۱ سالگی درگذشت. او رهبر حزب کنگره ملی عراق و از اعضای ممتاز شورای حکومتی منصوب آمریکا در عراق در پی سقوط صدام حسین بود و تا پیش از سقوط حکومت صدام در تبعید به سر میبرد. آقای چلبی از معتمدان دولت جورج بوش بود و نقش مهمی در متقاعد کردن آمریکا برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ داشت. او یکی از تامین کنندگان اصلی اطلاعاتی بود که حاکی از وجود برنامه وسیع سلاح کشتار جمعی در عراق بود، اطلاعاتی که صحت آنها پس از جنگ عراق زیر سوال رفت. بی بی سی
دو سپاهی دیگر در "عملیات محرم" در سوریه کشته شدند. با کشته شدن سید سجاد حسینی و عزت الله سلیمانی تعداد کشتههای ایرانی این عملیات به ۳۴ نفر رسید. به گزارش عصر ایران، روز گذشته عزتالله سلیمانی یکی از فرماندهان سپاه پاسداران نیز در عملیات " انتقام سخت" در شهر حلب کشته شده است. آخرین سمت وی در زمان حضورش در ایران، فرماندهی گردان تکاور تیپ ۴۴ حضرت قمر بنیهاشم شهرکرد بود.
بارش برف پاییزی، امروز بخش هایی از شمال شهر تهران را سفید پوش کرد. بارش برف روز دوشنبه ۱۱ آبان، به ویژه در مناطق اوین، درکه و دربند قابل توجه بود و به مدت چندساعت ادامه یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر