شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور در بیانیهای نسبت به اعتصاب غذای محمود بهشتی، سخنگوی کانون صنفعی معلمان ایران در زندان هشدار داده و قوه قضاییه را مسئول جان او معرفی کرده است. محمود بهشتی لنگرودی، فعال حقوق معلمان از روز پنجشنبه، ۵ آذرماه در اعتراض به حکم ناعادلانه دادگاه و با درخواست آزادی، در اعتصاب غذا به سر میبرد. در نامهای از سوی کانون صفنی معلمان منتشر شده، محمود بهشتی نوشته است این اعتصاب تا روز چهارشنبه، ۱۱ آذرماه جهت دادن فرصت به مسئولین، رسانهای نشد. روز شنبه، ۱۴ آذرماه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور با انتشار بیانیهای هشدار داده است که وضعیت زندگی این فعال زندانی معلمان به دلیل اعتصاب غدا "در معرض خطر جدی قرار دارد." این شورا میگوید سه مرحله اعتصاب غذا در ظرف مدتی کمتر از سه ماه، موجب کاهش شدید وزن، ضعف درگفتار و تحلیل شدید توان جسمی محمود بهشتی شده و فشار خون او در حد نگران کنندهای کاهش پیدا کرده است. بر اساس این بیانیه اتهاماتی مانند "اقدام علیه امنیت ملی ، تبانی و تبلیغ علیه نظام" که در دادگاه به سخنگوی کانون صنفی معلمان نسبت داده شده، "غیرمستند" است. کانونهای صنفی معلمان سراسر کشور از مسؤلان قضایی مؤکدا درخواست کرده که به خواستههای قانونی آقای بهشتی ترتیب اثر داده شود. در پایان این بیانیه آمده که "مسؤلیت سلامت و حفظ جان سخنگوی کانون معلمان، برعهده قوه قضائیه است و نگرانی فرهنگیان کشور از وضعیت سلامتی ایشان فضای حساس و شکنندهای را در مدارس کشور فراهم ساخته است." آقای بهشتی لنگرودی که در زندان اوین نگهداری میشود، روز یکشنبه ۱۵ شهریور ماه، از سوی ماموران امنیتی، در منزل شخصی اش در تهران بازداشت شد. او پیشتر، دو بار دیگر، از جمله در مهرماه گذشته هم در پی بینتیجه ماندن تقاضای آزادی با قید وثیقه بار دیگر دست به اعتصاب غذا زده بود.آ محمود بهشتی لنگرودی، پیشتر نیز سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. او از جمله در خرداد ماه سال ۹۲ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۵ سال زندان (علاوه بر۴ سال حبس تعلیقی پیشین) محکوم شده بود. از اسفندماه سال ۹۳ و در پی اعتراضات سراسری معلمان شماری از معلمان و فعالان حقوق آنها بازداشت شدند. برخی از آنان مانند محمدرضا نیکنژاد، مهدلی بهلولی و میلاد درویش آزاد شدند اما شماری از آنها مانند محمود بهشتی لنگرودی، رسول بداقی و اسماعیل عبدی همچنان در زندان به سر میبرند.
گروههای فشار همچنان به تهدید ادامه می دهند، آنها یک روز بیانیه می دهند و روز دیگر بنر نصب می کنند و نسبت به حضور چهره های اصلاح طلب در دانشگاهها و سخنرانی آنها هشدار می دهند که ساکت نخواهند ماند در عمل نیز ساکت نمی مانند، می ریزند و در مراسم ها اخلال به وجود می آورند، شعار می دهند و کتک می زنند و تلاش می کنند مراسم ها و برنامه های انتخاباتی اصلاح طلبان در شهرهای مختلف را متوقف کنند. این اتفاقات هرچند از سوی مسولان دولتی و چهره های اصلاح طلب محکوم می شود اما از سوی برخی چهره های محافظه کار مورد تایید قرار می گیرد. در تازه ترین حرکت و پس از آنکه انجمن اسلامی دانشگاه اراک اعلام کرد به مناسبت روز دانشجو میزبان مصطفی معین، چهره اصلاح طلب و وزیر علوم دولت محمد خاتمی خواهد بود، روز گذشته بنری از سوی گروههای فشار در محل نمازجمعه اراک نصب شد. بنری هشدارآمیز که روی ان نوشته "استان امام خمینی استان شهدا است و جای فتنهگران نیست مسئولیت حضور مصطفی معین در اراک با استانداری و شورای تامین است. ساکت نباشیم". اما مساله در همین بنر هم خلاصه نشد، قربانعلی دری نجف ابادی، وزیر اسبق اطلاعات، عضو مجلس خبرگان رهبری، امام جمعه و نماینده آیت الله خامنه ای در اراک در نماز جمعه این هفته این شهر گفته: استان مرکزی استان آرامش است و اجازه نباید داد عدهای که حتی در برابر فتنه و محکوم کردن آن موضعی نگرفتهاند پایشان به این استان که سرزمین امام و امت مومن امام است باز شود چراکه کسی که حتی در برابر خیانت بزرگ فتنه ۸۸ سکوت کرده مستحق برای سخنرانی در این استان و سرزمین نیست. دری نجف آبادی در کابینه ای برای اولین بار به وزارت رسید که مصطفی معین هم برای چندمین بار وزارت علوم را در آن به عهده داشت. معین از پذیرفته ترین و محبوب ترین چهره های دانشگاهی است و انجمن اسلامی دانشگاه اراک بعد از تمام تهدیدهای گروه های فشار و امام جمعه ها اعلام کرده که هرگونه اخلال در برگزاری مراسم با واکنش انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اراک مواجه خواهد شد. هفته گذشته بعداز آن که برای چندمین بار گروه های فشار با حمله با سلاح سرد به محل سخنرانی خانم آذرمنصوری در دانشگاه یاسوج مانند از برگزاری یک جلسه انتخاباتی شدند، دولت اعلام کرده است با نزدیک شدن به انتخابات، امنیت برنامه های سیاسی را تامین خواهد کرد اما طی هفته های اخیر گروههای فشار فعال تر از پیش وارد صحنه شده اند. آنها در قرچک ورامین به عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی هجوم بردند، در یاسوج به آذر منصوری، چهره اصلاح طلب و عضو حزب اتحاد حمله کردند، برنامه سخنرانی فیاض زاهد، دیگر چهره اصلاح طلب در گیلان را به هم زدند، با تهدید، سخنرانی مصطفی کواکبیان، چهره اصلاح طلب سابق مجلس را لغو کردند و حالا در حالی نسبت به حضور مصطفی معین در دانشگاه اراک هشدار می دهند که طی روزهای آتی و به مناسبت ۱۶ آذرماه که روز دانشجو نامیده می شود دانشگاههای شهرهای مختلف میزبان چهره های اصلاح طلب خواهد بود. براساس اعلام خبرگزاری ایلنا، ابراهیم یزدی در دانشگاه تهران، محمدرضا خاتمی و علی مطهری در دانشگاه شهید بهشتی، نجفی و مهرعلیزاده در دانشگاه علامه طباطبایی و رسول منتجب نیا در دانشگاه قم سخنرانی خواهند داشت. مرتضی مبلغ به دانشگاه شهرکرد خواهد رفت و ولی الله شجاع پوریان مهمان دانشگاه هرمزگان خواهد بود. آذر منصوری و جهانبخش خانجانی در دانشگاه شهید چمران اهواز، مصطفی معین در دانشگاه کاشان و حسین مرعشی و شهربانو امانی در دانشگاه تبریز سخنرانی خواهند داشت. هنوز مشخص نیست دولت برای تامین امنیت برنامه های سیاسی چه برنامه ای دارد و چگونه می خواهد در مقابل گروههای فشار از امنیت سخنران ها و سخنرانی ها محافظت کند اما شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از وزارت کشور خواسته است که به وظیفه حفظ نظم و امنیت عمومی پایبند باشد و با برنامه ریزی از بروز این گونه اتفاقات جلوگیری کند. این شورا در بیانیه ای همچنین از قوه قضائیه خواسته است به طور قاطع به جرایم اخلال گران نشست های سیاسی رسیدگی کند. حزب اصلاح طلب اتحاد ملت ایران اسلامی هم با انتشار بیانیه ای اعلام کرده: همزمان با نزدیک شدن به انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی و دوره چهارم خبرگان رهبری و ضرورت حفظ آرامش توأم با نشاط سیاسی در کشور، تحرکات سازمانیافتهای را شاهدیم که جریانی تندرو سعی در ایجاد فضای رعب و ناامنی و در نتیجه ناامیدکردن مردم و دور کردن آنان از صندوقهای رأی دارد. این حزب تازه تاسیس اصلاح طلب سپس "حادثه آفرینیهای قانونشکنانه اخیر این جریان موسوم به «خودسر» علیه اجتماعهای قانونی، مراسم و سخنرانیها در زاهدان، شیراز،قرچک، اندیمشک و یاسوج را محکوم کرده و ضرورت توجه، تدبیر و اتخاذ تصمیمهای مسئولانه در سپهر سیاسی کشور را به مقامهای مسئول یادآوری کرده است". محمدرضا عارف، معاون اول محمد خاتمی در دولت اصلاحات هم به خبرگزاری ایسنا گفته که این گونه برخوردها نشاندهنده پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان است که عدهای را نگران کرده است. پیشتر محمدرضا باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری اما گفته بود که اگر اصلاحطلبان در سخنرانیهای خود سیاستهای کلی نظام را محکوم کنند، طبیعی است که با آنها برخورد شود.
در حالی که گزارش ها نشان می دهد فشار وزیران مهم کابینه به حسن روحانی برای فاش کردن وضعیت وخیم اقتصادی و پولی و یا قبول استعفای آنان به اوج رسیده، حسن روحانی و تیم مشاوران وی در زمینه سیاست خارجی امیدوارند آمریکا با اعلام رسمی خاتمه یافتن پی ام دی از تعقیب رسیدگی به گذشته جمهوری اسلامی در زمینه ساخت سلاح هسته ای صرفنظر کند و قبل از پایان سال با آزاد شدن مبالغی از منابع ارزی بلوکه شده تغییرات مثبتی در وضعیت وخیم پولی و اقتصادی کشور پدید آید. بعد از تعطیلات اربعین در آغاز هفته، رسانه های مکتوب، بی آن که رسانه تحت نظر رهبر با آن ها همصدایی کند، به بهانه گزارش دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، گمانه زنی هایی را منعکس کردند که با خوش بینی فراوان نوید می داد که با این گزارش، دولت اوباما پرونده پی ام دی را تمام شده تلقی کند و بنابراین راه برای لغو اکثر تحریم ها از اول سال نو مسیحی هموار گردد. اما تنها کیهان که همچنان بر طیل مخالف خود با مذاکرات هسته ای و برجام و نتایج آن می کوبد. این روزنامه برخلاف نشریات معتبر جهان از واکنش مثبت دولتمردان اروپایی و آمریکایی به گزارش آمانو و نوید گذشتن برجام از یک گردنه سخت شادمان نیست بلکه همین را نشانه آن را قرار داده که گزارش آژانس به زیان منافع ملی ایران است. یادداشت روز حسین شریعتمداری که در ماه های اخیر فقط با کم وجه و کم تیراژ روزنامه وطن امروز همصداست که توسط باندی از احمدی نژادی ها اداره می شود، ابراز عقیده کرده که گزارش اخیر آژانس بین المللی از برجام هم خطرناک ترست و برای ابد جمهوری اسلامی را زیر تیغ نگاه می دارد. به نوشته نماینده ولی فقیه در کیهان: گزارش آژانس میتواند سندی به مراتب خطرآفرینتر از برجام باشد. زیرا یک سند بینالمللی است که بر بیاعتباری و غیرواقعی بودن نظرات و دلایل ارائه شده ایران درباره غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای آن دلالت میکند. بنابراین آمریکاییها میتوانند دوره زمانی اجرای برجام را از ۱۵ سال و ۲۵ سال به "ابد" تبدیل کنند. به نوشته مدیر این روزنامه تندرو: گزارش آژانس در صورت پذیرش آن از سوی ایران - که متاسفانه اظهارات مسئولان هستهای کشورمان حکایت از آن دارد - به یک سند بینالمللی تبدیل میشود و از این روی بر فرض که شورای حکام پرونده PMD را بسته اعلام کند، این سند برای محدودسازی ابدی برنامه هستهای کشورمان کافی خواهد بود! کیهان معتقد است دفاع از منافع ملی و چرخه علمی ایران اسلامی ایجاب میکند که مسئولان هستهای کشورمان با قدرت و صلابت، گزارش آژانس را غیرقابل قبول دانسته و مخالفت صریح خود را با این گزارش غیرحقوقی و غیرفنی و فاقد کمترین نشانه و سند اعلام دارند و در پی این "حلوای نسیه" نروند و امتیاز نقد دهند.(لینک) مُهر پایان بر ۱۲ سال مناقشه هستهای تیتر اصلی ایران روزنامه دولت است، دیگر روزنامه های میانه رو یا هوادار دولت هم کمابیش همین تعبیر را به کار برده اند، جوان روزنامه سپاه پاسداران هم با عنوان گزارش "آژانس استخوان لای زخم شد" مخالفت خود را با گزارش آژانس نشان داده اما متن گزارش این روزنامه نشان می دهد که مطابق گزارش آژانس جمهوری اسلامی همه فعالیت های مندرج در نقشه راه را انجام داده است. اما علی بیگدلی در سرمقاله روزنامه ایران نوشته: گزارشی كه هفتهگذشته آقای یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای حکام ارائه کرد به آن دلیل که از سوی آمریکا هم با استقبال مواجه شد و اعضای شورای حکام هم آن را تایید کردند به نظر می رسد پرونده پی ام دی را در شورا ببندد. به نظر روزنامه دولت یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این دلیل که شاید دلش میخواهد یک دوره دیگر دبیرکل اين سازمان شود در اقدامی با اعلام این موضوع که ما گذشته پرونده هستهای ایران را هم بررسی کردیم، کار خود را قرص و محکم و اعلام کرده است که از آن سال به بعد اثری از این پرونده باقی نمانده است. حتی ادعاي وجود چاشنی های انفجاری نيز در سايتپارچين اثري از آن نيست و به نظر می رسد با گزارش آمانو، پرونده پی ام دی در شورای حکام بسته شود و قرار است تا ۱۰ روز آینده شورای حکام پاسخ ایشان را به صورت رسمي بدهد و این پاسخ به ۱+۵ ارجاع شود. در ادامه سرمقاله روزنامه ایران آمده: اگرچه دنيا ایران را به عنوان یک قدرت منطقه ای حساب می کند، ولی بايد به گونه اي رفتار کنیم که امنیت سرمایه گذاری در ایران براي آنهايي كه چشم به دنياي بعد از تحريم دارند،تضمین شده باشد و جای نگرانی برای سرمایه گذاری نگذاریم.(لینک) اعتماد در سر مقاله خود در مورد سابقه تحریم ها علیه ایران نوشته: كاري كه دولت اصلاحات كوشش كرد اتفاق نيفتد، در دولت احمدينژاد با سرعت انجام شد و حتي ميتوان گفت آن دولت از آن رويداد استقبال هم كرد، گويي وارد يك مبارزهاي خواهد شد كه نهايت آن شكست طرف مقابل است. البته از ابتدا فكر نميكردند كه مساله جدي است و رييس آن دولت كه ظاهرا آشنايي لازم با مسائل بينالمللي و حقوقي آن را نداشت.در ابتداي روي كار آمدن خود خطاب به يك ديپلمات ايراني مدعي شده بود كه: "آژانس حق ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل را ندارد و اينها همه بلوفهايي است براي ترساندن شما". به نوشته این روزنامه اصلاح طلب: چنين برآوردهاي اشتباهي از سوي آن دولت در ادامه نيز ديده شد. از جمله گفتند كه آنها نميتوانند ايران را تحريم نفتي كنند ولي در عمل رخ داد. گفتند تحريمها را دور ميزنيم، به ناچار براي اين هدف بابك زنجانيها را تبديل به پديده اقتصادي كردند. سرمقاله اعتماد در نهایت نوشته: وقت حل مسایل، نخستين مانع وجود قطعنامههاي قبلي شوراي امنيت بود كه خوشبختانه به سرعت قطعنامه جديدي صادر و جايگزين آنها شد و اين در طول تاريخ سازمان ملل بيسابقه بود. مانع ديگر مخالفتهاي داخلي بود كه خوشبختانه با درايت همه نيروهاي سياسي و مديريت كلان كشور اين مشكل نيز با تصويب نهايي مجلس برطرف شد.(لینک) پیروزی دیپلوماسی داوود هرمیداسباوند در مقاله ای در شرق پسزمینه سیاسی جهانی و منطقه ای را برای پایان پرونده هسته ای ایران موافق دیده و نوشته: ماهیت سیاسی پروندههای بینالمللی مانند موضوع ایران، راهحل سیاسی میطلبید و در دوسال گذشته، مذاکرات با همین رویکرد دنبال شد. شرایط منطقه خاورمیانه و خطر جدی تروریسم نیز بهگونهای است که نیاز به همکاری ایران بیش از پیش احساس میشود. بنابراین غرب میداند اگر بخواهد با همان روشهای گذشته و دیدگاه انتقادی صرف به ایران و مسائل آن بنگرد، نمیتواند روی این همکاری حساب کند. به نظر این استاد دانشگاه: ورود نظامی گسترده روسیه به خاورمیانه و مسائلی که پس از تنشها بر سر اوکراین میان غرب و روسیه ایجاد شد، ورود طرف دیگری به تحولات منطقه را اجتنابناپذیر کرد و ایران گزینه مناسبی برای این مسئله است. برداشتن تحریمها و آغاز برجام، همکاری نوینی با آژانس انرژی اتمی و کشورهای ١+۵ بهشمار میرود. گزارش اخیر آمانو به شورای حکام میرود و ١۵ دسامبر احتمالا با قطعنامه پیشنهادی اعضای ١+۵ درباره آن، مطرح خواهد شد.(لینک) محمدعلی وکیلی در سرمقاله ابتکار نوشته: اگر مطابق پیش بینی ها، شورای حکام، ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) رای به مختومه شدن جنبه های احتمالی نظامی پرونده هسته ای دهد، در حقیقت مهر تایید بر ادعاهای ایران و مهر ابطال بر ادعاهای۱+۵ زده است. چرا که بهانه اصلی غربی ها برای بحران هسته ای ایران، پی ام دی یا احتمال ابعاد نظامی فعالیت هسته ای است. با این بهانه بحران خلق شد و در نتیجه این همه فشار و تحریم و محدودیت بر ایران تحمیل شد. به نوشته این مقاله: انتشار گزارش و رای شورای حکام پیش از پایان مهلت برجام یکی دیگر از هوشمندی های تیم هسته ای ایران بحساب می آید. اگر گزارش و رای شورای حکام پس از مهلت زمانی اجرای برجام بود و گزارش به مختومه شدن پی ام دی منتهی نمیشد، مشکل دوچندان می گردید. ابتکار پیش بینی کرده: اگر مطابق پیش بینی ها شورای حکام پی ام دی را بسته و مختومه اعلام کند، سندی دیگر بر ابطال پیش گویی های برخی دلواپسان داخلی خواهد بود. در این مدت برخی دلواپسان با قاطعیت اعلام می داشتند که پی ام دی بسته نخواهد شد و همچنان بهانه برای نقض تعهدات از طرف ۵+۱ باقی خواهد ماند.(لینک) حسن بهشتیپور در مقاله ای در روزنامه ایران نتایج حاصل از عادی شدن پرونده هستهای ایران در آژانس را چنین دیده: اول شروع مراحل اجرایی برجام زیرا تا زمان عادی اعلام شدن پرونده ایران. دوم شروع اجرای برجام که به معنای آغاز لغو تحریمهای اقتصادی ای خواهد بود که تا زمان اجرایی شدن تعهدات ایران به صورت تدریجی و با اقدامهای دوجانبه متناظر لغو میشوند. به نظر نویسنده این مقاله: زمینه برای بررسی پرونده ایران به صورت عادی مانند سایر کشورهای عضو آژانس فراهم میشود و به همین دلیل امکان همکاریهای بینالمللی بین ایران و سایر کشورها در زمینههای استفاده صلحآمیز هستهای و تبادل دانش فنی و سایر موارد فراهم میگردد. و خلاصه مقاله روزنامه ایران این که: بدون تردید پایان دادن به وضعیت غیرعادلانهای که در ۱۰ سال گذشته برای ایران در آژانس به وجود آمده بود، زمینه مساعدی را ایجاد میکند که در صحنه بینالمللی بویژه در مناسبات اقتصادی و فرهنگی با ایران مانند سایر کشورها برخورد شود. این به معنای آن است که در عمل اسراییل و متحدانش دیگر نمیتوانند با بهانه قرار دادن شرایط ویژه ایران در آژانس، با سیاسی کاری و زد و بندهای چند سال گذشته برای ایران پروندهسازی کنند.(لینک) یک مشاور پیشین وزارت خارجه در گفتگویی با روز اظهار عقیده کرده که اگر تا پایان سال میلادی - حدود سه هفته دیگر ـ چنان که پیش بینی می شود به طور رسمی لغو بخش عمده ای از تحریم ها اعلام شود، گرچه جناح های تندرو همچنان ساز خود را خواهند نواخت اما می توان پیش بینی کرد که تفکر افراطی در لحظاتی که می توانست زیان حمایت هشت ساله از دولت احمدی نژاد را جبران کند، بر باخت خود افزود و برای مدتی از صحنه سیاسی ایران ناپدید خواهد گشت.
نماینده آیتالله خامنهای در استان و امام جمعه اصفهان باز هم از کار کردن زنان انتقاد کرد. به گزارش خبرگزاری ایسنا، آیتالله یوسف طباطبایینژاد در خطبههای نماز جمعه اصفهان با انتقاد از به کارگیری فرمانداران زن در کشور گفت: "صدها مرد در ایران بیکار هستند و بعد برخی هنوز بر به کار گماردن زنان در برخی مناصب مهم اجرایی مانند فرمانداری اصرار میورزند. مسئولان باید در تعیین عامل در پستهای مختلف تقوا به خرج دهند و اگر کسی برای انجام یک کار فردی را انتخاب کند در حالی که به صلاحیتهای فرد بهتر از او ایمان داشته باشد به خدا، پیامبر و سایر مسلمین خیانت کرده است." امام جمعه اصفهان اواخر آبان ماه گذشته نیز در دیدار با مسؤولان و سرمربیان حلقههای شجره طیبه صالحین استان اصفهان وابسته به بسیج، گفته بود: "اینکه بنده تأکید بر اولویت اشتغال مردان به جای بانوان دارم توهین به خانمها نیست بلکه اسلام تأکید دارد که مخارج و هزینههای زندگی باید بر عهده مردان باشد و نه زنان، در دولت و حکومت اسلامی باید مسائل مالی مردان برطرف شود تا مشکلاتی نظیر ازدواج هم برطرف شود." او تاکید داشت: "حکومت اسلامی باید منافع مالی مردان را تأمین کند تا آنها بتوانند به زنان خدمت کنند، کسانی که برای رأی آوردن به عنوان طرفداری از زنان آنها را فریب میدهند و دائما شعار حمایت از حقوق زنان سر می دهند باید به اشتغال مردان توجه کنند، این درست نیست که زن شاغل باشد و مرد بیکار، مرد تحقیر میشود وقتی که بخواهد از همسر خود پول بگیرد در حالی که زنان از اینکه شوهرشان از آنها حمایت مالی میکنند لذت میبرند." آیتالله طباطبایینژاد همچنین گفته بود: "این کار غلطی است که همه دولتها هم انجام میدهند، آقای روحانی هم میگوید حق زنان درست ادا نشده است، حق زن این نیست که کار کند این است که دولت، مردان را از نظر مالی تأمین کند تا آنها با بانوان ازدواج و به آنان خدمت کنند." روحانیون محافظهکار در ایران بارها با کار زنان مخالفت کردهاند. در اواخر اردیبهشت ماه امسال نیز آیتالله جعفر سبحانی، از روحانیون بلندپایه ساکن قم، گفته بود: "متأسفانه برخی از مسئولان نظام، خانم سالاری را بر شایستهسالاری ترجیح میدهند و برای آنها اشتغال ایجاد میکنند و این امر سبب میشود بسیاری از مردان جامعه که وظیفه تامین مالی خانواده بر دوش آنها است از کار بیکار شوند." او تاکید داشت: "اگر آمار جوانان و مردان بیکار در جامعه زیاد شده، به این سبب است که بانوان بیشتر مشاغل را گرفتهاند و خانهها خالی مانده و فرزندان در پرورشگاه و شیرخوارگاهها تربیت میشوند، در حالی این امر خلاف حکومت و مبنای اسلامی میباشد." البته نگرانی محافظهکاران از فعالیتهای اجتماعی زنان تنها به بهانه اشتغال مردان نیست، بلکه حضور زنان در جامعه را خطری برای "سبک زندگی اسلامی" مورد نظر آیتالله خامنهای میدانند. خامنهای در فروردین ماه سال ۱۳۹۳ طی دیدار با گروهی از زنان هوادارش گفته بود: "اگر میخواهیم نگاه ما نسبت به مسئله زن، نگاه سالم و منطقی و دقیقی باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایی که غربیها در مورد زن میزنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابری جنسی - باید بکلّی تخلیه کنیم. یکی از بزرگترین خطاهای تفکّر غربی در مورد مسئله زن، همین عنوان «برابری جنسی» است." او معتقد بود: "مسئله زن از مسئله خانواده قابل تفکیک نیست. این را هم عرض بکنیم، اگر چنانچه کسی بخواهد مسئلهی زن را جدای از مسئلهی خانواده بحث بکند، دچار اختلال در فهم و در تشخیص علاج خواهد شد؛ این دو را باید در کنار هم دید." این دیدگاه که درسالهای گذشته از سوی دولت نیز حمایت میشد، زمینهای برای کنار زدن زنان از فعالیتهای اجتماعی شد. تریبونهای وابسته به حکومت نیز با انتشار مقالات متعدد از فراهم شدن زمینه اشتغال زنان انتقاد کردند. برای نمونه "موسسه امام خمینی" وابسته به مصباح یزدی در سال ۱۳۹۰ همایشی با عنوان " خانواده و جنسیت" برگزار کرد و در آن از اشتغال زنان به شدت انتقاد شد. از جمله معاونت تهذیب حوزه های علمیه در مقالهای با عنوان " آسیب شناسی اشتغال زنان از نگاه اسلام و روان شناسی " فهرستی از آسیبهای اشتغال برای زنان آورده بود که برخی از آنها چنین بود: "انتقال خستگی ناشی از شغل به خانه و عدم آمادگی جسمانی و روانی برای برآوردن نیازهای روانی، عاطفی اعضای خانواده،/عدم سرپرستی و نظارت مستقیم فرزندان در منزل، محله و مدرسه و غفلت از نیازهای آن ها / اشتغال و درگیری ذهنی در مورد مسائل کاری و در پی آن / گاهی سنگینی کارهای منزل بر دوش شوهر و فرزندان می افتد/ برخی از خانم های شاغل در محیط کار به اندازه کافی با همکاران و مراجعان صحبت کرده و نیازهای کلامی و عاطفی خود را از این راه ارضاء می کنند/کم میلی به بچه دار شدن یا اکتفا به فرزند کمتر/ اشتغال مادر ممکن است نقش و جایگاه پدر را در بین فرزندان پسر مخدوش کند/ حضور کم رنگ و نداشتن فرصت کافی برای پخت و پز و استفاده بیش از حدّ از غذاهای آماده و گاه ناسالم/ احتمال آسیب پذیری اخلاقی زنان شاغل به خصوص در محیط های کاری که با مردان در تعاملند بیشتر است / احساس گناه، مهمترین احساس منفی مادران شاغل است / از جمله پیامدهای آشکار روی آوردن زنان به اشتغال، بی کاری مردان است/ برخی از خانم ها که دارای شغل هایی هستند که از نظر عاطفی و مالی ارضا کننده است، از انگیزه کمتری برای ازدواج برخوردارند " از سوی دیگر سایت برهان، وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی با عنوان "بررسی نقش اشتغال زنان در کاهش وظایف مادری" که بهمن سال ۱۳۹ ۱منتشر شد، به دولت پیشنهاد بود: "1- دولت با استفاده از رسانه از تضعیف نقش خانهداری و فرزندپروری جلوگیری کند و باعث بالا رفتن سطح آگاهی و درک اجتماعی زنان شود. 2- ممنوع کردن برخی از کارهای سخت و طاقتفرسا برای زنان و پایین آوردن سطح اشتغال تماموقت. 3- توسعه مشاغل خانگی و ایجاد کارگاههای کوچک در خانهها؛ یعنی تجزیه کردن کارهای صنعتی و تولیدی بزرگ. 4- اولویت دادن مردان برای شغل و کار، زیرا در نظام حیات اسلامی بار سنگین زندگی در جنبهی تأمین معاش بر دوش مردان است. " همین سایت در گزارشی دیگر با عنوان " اشتغال زنان؛ اولویت اول یا اولویت دست چندم؟! " که اواسط خرداد ماه سال ۱۳۹۳ منتشر شد نوشت: "نگاه کنونی اصلیترین دستگاه متولی امور زنان در دولت، یعنی معاونت امور زنان ریاستجمهوری، نه تنها تکریم و ارج نهادن بر مسئله مادری و تربیت فرزندان نیست، بلکه نگاه این معاونت، نگاهی تشویقی نسبت به حضور زن در جامعه است؛ یعنی نگاهی در نقطه مقابل دیدگاه رهبر معظم انقلاب." نویسنده اضافه کرده بود: "هنگامی که رهبر معظم انقلاب بر دستچندم بودن اشتغال زنان تأکید دارند، تأکید ایشان نه یادآوری این موضوع به زنان، بلکه توصیهای است به قوه مقننه و مجریه، بابت اصلاح نگاه به «مادر و زن خانهدار» و فراهم آوردن زمینههای حمایتی و پدید آوردن موجبات آسایش روانی زن در خانه برای هرچه بهتر انجام دادن وظیفهی خطیر مادری." با چنین نگرشی است که مجلس ایران نیز "طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده" را تهیه کرده و قرار است که در زمینه اشتغال اولویتبندیهای جدیدی صورت گیرد که زنان و خصوصا زنان مجرد به اولیت آخر در امر اشتغال تغییر مکان خواهند یافت.
با گذشت دو روز از بازگشت یک میلیون و نیم ایرانی که به تشویق و حمایت دستگاه های حکومتی اربعین امسال یک نمایش سیاسی پرهزینه اما باشکوه آفریدند، و در زمانی که رسانه های حکومت تبلیغات گسترده ای را به قصد بزرگ نمایی قدرت شیعیان و امکانات مدیریتی آن ها برای برگزاری مراسمی ۲۰ میلیونی را به رخ می کشیدند خبرها حاکی است که توزیع عروسک هایی رایگان بین رایران ایرانی نیروهای انتظامی و امنیتی را واداشته تا در جست و جوی خانه به خانه آن ها برایند. بر اساس گزارش ها ماجرا خیلی ساده شروع شد. افرادی ناشناس در خاک عراق، اسباببازیهایی را در میان زائران و مسافران توزیع کردند و رفتند. همین ماجرای ساده، اما با نگرانی نیروهای امنیتی همراه بود. گمانهزنی پلیس ایران و عراق بر وجود بمبهای دستساز در این عروسکها و اسباببازیها بود، همین امر سبب شد تا آنان بدون آن که کاری کنند که نگرانی در اردوی پرتعداد زایران ایرانی حکمفرما شود و خود به زمینه درگیری هایی منجر گردد، از مردم بخواهند این اسباببازیها را تحویل دهند. به نوشته یکی از روزنامه ها در پایان هفته زائران و مسافران خسته از راه که تعداد زیادی از آنها برای شرکت در مراسم اربعین به کربلا رفته و در راه بازگشت بودند، بهتدریج برای تحویل اسباببازیها رفتند برای آنان دل کندن از سوغات ها آسان نبود. نیروهای امنیتی عراق نگران تکرار حادثه ای بودند که در آخرین روزهای آبان ماه اتفاق افتاد . زمانی که آن ها از ماجرای توزیع عروسکهای انفجاری با خبر شدند. عکس هایی که در زمان خود منتشر شد سربازانی را نشان می داد که ده ها عروسک صورتیپوش دخترانه را روی میزی گذاشته بودند با دست و پای جدا کرده و سرهای خالی و مواد منفجری که در داخل آن ها نشان داده می شد. عروسکهایی که در ظاهر، هیچ نشانی از خطر نداشتند و میتوانستد در چمدان مسافری و حتی در آغوش کودکی، منفجر شوند. آنها این عروسکها را در جاده ارتباطی بین بغداد و استان دیالی عراق کشف و خنثی کرده بودند. شهروند روزنامه هلال احمر ایران یکشنبه گزارش داد با تشدید نگرانی نیروهای امنیتی، نیروی انتظامی ایران هم از تمام زائرانی که اقدام به خرید یا گرفتن این اسباببازیها کرده بودند، خواست تا هرچه سریعتر این موضوع را به پلیس گزارش و اسباببازیها را تحویل دهند.(لینک) سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی جمعه شب خبر عروسک های انفجاری را اعلام کرد و از کشف تعدادی اسباببازی و عروسک مشکوک خبر داد و گفت: "درحال حاضر پلیس در نقاط مرزی و با استفاده از تجهیزات خاص از بیخطر بودن این اسباببازیها و عروسکهای عراقی اطمینان حاصل میکند." با اعلام این خبر، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور هم از زائران خواست تا مراقب این اسباببازیهای سوغاتی باشند. حسین ذوالفقاری با اشاره به کشف چند بسته مشکوک در مرزها گفت: "در بررسیهای انجام شده در مهران، ٢ مورد از این عروسکها کشف شده است. ۵ مورد هم در خوزستان داشتیم و در برخی موارد هم مردم خود مشکوک شده بودند و این اسباببازیها را تحویل دادهاند." او که با شبکه خبر گفتوگو میکرد، به زائران توصیه کرد، اگر وسایلی ازجمله اسباببازی خریدهاند و با خود همراه دارند، قبل از دست زدن به آنها با واحدهای انتظامی مستقر در منطقه هماهنگی داشته باشند. اما از اخباری که با احتیاط هماهنگ شده است چنین پیداست که موارد بیش از این ها بوده است چنان که معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور از زائران خواست تا به هیچ عنوان از وسایل خریداری شده در سفر به عتبات عالیات که قابلیت اتصال به برق یا باطری را دارند، استفاده نکنند. ذوالفقاری با تاکید بر اینکه نیروهای امنیتی و انتظامی در مرزها کنترل بیشتری بر عبور و مرور زائران خواهند داشت، گفت: "زائران هم برای حفظ امنیت خود بهتر است قبل از ورود به کشور وسایل خود را چک کنند." در ادامه این خبرها، احمد شوهانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم با اطلاع از جزییات این اسباببازیهای مشکوک به خبرگزاری خانه ملت گفت: "این اسباببازیها بهصورت رایگان در خاک عراق در میان زائران و مسافران توزیع شد، البته از کسانی که این وسایل را توزیع کردند، اطلاعاتی در دست نیست." او ادامه داد: "ماموران در بازرسی از اسباببازیها متوجه شدند که در بدن این محصولات یک نوع چاشنی انفجاری دستی کار گذاشته شده که پس از استفاده از آن منفجر میشدند، البته تاکنون هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است." به گفته او، این بستهها بیشتر در قالب بستههای اسباببازی و بیشتر شبیه بالگرد بوده و تعدادشان هم کم است. شوهانی که نماینده مردم ایلام، ایوان، شیروان و چرداول در مجلس است، تاکید کرد: "این اتفاقات چند روز گذشته مسائل خیلی جدی نیست و اقدامات صورت گرفته تنها در جهت پیشگیری از وقوع حوادث بوده است و در شرایط کنونی تمام برنامهها در آرامش و بهصورت مطلوب درحال اجراست." بر اساس اخباری که در شبکه های اجتماعی منعکس شده دست کم در میان زوار شیراز دو مورد انفجار عروسک ها وجود داشته که به مجروم شدن چند کودک هم منتهی شده است.
به دنبال بالاگرفتن اختلافات در میان وزیران کابینه که چند تن از آنان تهدید به استعفا کرده اند، دولت به افتخار دو ساله خود پشت پا زد و تهیه بودجه سالانه را به بعد از روشن شدن تکلیف گزارش آژانس در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی موکول کرد تا بتواند بودجه ای واقعی تدارک ببنید و کمبود ها و کاستی ها و کسری را نشان دهد. در حالی که محمود احمدی نژاد با بی اعتنایی به قانون و آیین نامه داخلی مجلس هیچ سالی از دوران هشت ساله ریاست جمهوری خود بودجه سالانه را به موقع یعنی تا قبل از پانزده آذر ماه به مجلس تقدیم نکرد و هر سال با خنده و طعنه موضوع را پشت گوش انداخت، دولت روحانی این افتخار را برای خود خرید که از اولین سال قبل از تاریخ معین شده در قانون مجلس را تقدیم دارد. هفته پیش روزنامه دولت در مقاله ای به قلم یک اقتصاددان نشان داد که وضعیت بانک ها و بودجه عمومی کشور سخت تر و وخیم تر از آن است که گفته می شود و اینک دو نظریه مختلف در درون دولت در گفتگوست. یکی با چشمداشت بر لغو تحریم ها و آزاد سازی ارزهای بلوکه شده کشور و جذب سرمایه های خارجی راه چاره را در ورود به بازار جهانی سرمایه و تعامل با جهان غرب می داند و گروهی در جهت مخالف معتقد به اقتصاد مقاومتی و دولتی هستند که به معنای ادامه وضعیت دولت گذشته و چاپ اسکناس و اداره شعاری کشورند. بک کارشناس اقتصادی با اشاره به مقاله روزنامه ایران گفته است: با افزایش بدهی های دولت به بانک مرکزی، افزایش برداشت ها از صندوق توسعه ملی و افشای ورشکستگی قطعی بانک های خصوصی و دولتی و در زمانی که شرکت های دولتی نیز تنها با حمایت های مالی دولت و بانک مرکزی مانند مورد خودروسازی ها قادر هستند تولیدات خود را در بازار بفروش برسانند و حقوق کارکنان خود بپردازند. و درست در زمانی که سخن از ورشکستگی و تعطیلی چهل در صد از مراکز تولیدی و بیکاری ده ،ها هزار نفر در میان است امکان ادامه سیاست میانه روی و تعادل با جناح راستگرا وجود ندارد. چنان که یک اقتصاددان هفته گذشته در یک جلسه دانشگاهی گفته است چهره های سپاه و کیهان و این ها که در صدا و سیما می نشیند و توقعات عمومی را افزایش می دهند و شعار اقتصاد مقاومتی بر زبان دارند قبلا روشن کنند کدام بخش از بودجه سازمان های تحت مدیریتشان باید کم شود. به گفته این اقتصاد که بعدا با اخطار مراکز مدیریتی و امنیتی روبرو شده نمی توان مدام هزینه ساخت و در سخن از لزوم خدمات رایگان به همه طبقات سخت گفت و همزمان بر طبل دنیا ستیزی گفت و مردم را ناخواسته به دهان توپ برد. چنین است که حاضر نشدن حسن روحانی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام در اعتراض به دخالت این مجمع - که اکثریت اعضای آن از جناح مخالف دولت و منصوب رهبر هستند - در تهیه برنامه پنج ساله توسعه مقدمه ای بوده است برای روشن شدن تکلیف دولت که از یک سو با فشار نهادهای انتصابی برای افزایش بودجه روبروست و از سوی دیگر با کمبود بودجه و مخالفت شدید رسانه هایی که با همین بودجه اداره می شوند و نقش برانداز را برای دولت ایفا می کنند. آخرین تصمیم اعتراضی از این مجموعه توقف تهیه نسخه نهایی بودجه سالانه و هم لایجه برنامه پنج ساله است تا زمانی که شورای حکام رای بدهد و معلوم شود که تحریم ها لغو خواهد شد یا نه. روزنامه اقتصادی تعادل در سرمقاله یکشنبه خود نوشته سال ۹۵ اما سال خاصي براي ايران خواهد بود. سالي كه كمكم اميد ميرود به صورت رسمي نخستين سال پساتحريمي اقتصاد ايران باشد و اين يعني در بسياري از پارامترهاي موجود، تغييرات عميقي ايجاد خواهد شد. هر چند دولت حسن روحاني سال۹۳ هم اميد داشت كه بتواند پرونده هستهيي ايران را به سرانجام برساند و با رفع تحريمها گشايشهاي جدي در اقتصاد به وجود آورد، اما روال كار بر وفق دولتمردان نبود. به همين سبب بودجه ۹۴ با فرض باقي ماندن تحريمها طراحي شده بود ولي سناريوهاي زيادي هم در اين لايحه وجود داشت كه اگر مذاكرات هستهيي به سرانجام رسيد دولت در پيادهسازي برنامههاي اقتصادي خود دچار مشكل نشود. به نظر هوشیار رستمی معاون سردبیر این روزنامه حال با يك چرخش جدي، تيم اقتصادي دولت در وضعيت فعلي علاقهيي ندارد كه سال ۹۵ را كه سال پاياني عمر مفيد دولت يازدهم است را با اما و اگرها سپري كند و منتظر است تا با اطمينان از تعيين تكليف تحريمها به استقبال سال جديد برود. در همين راستا به احتمال خيلي زياد ۱۵ آذر كه سررسيد تحويل لايحه بودجه است اين بسته مالي به مجلس نخواهد رسيد.(لینک)
روبان قرمزی از گلفروشی دمِ دبیرستان خریدم. قیچی و چسب و سنجاق تهگرد را از معاون گرفتم و وارد کلاس شدم. مانند همیشه نام کوچک بچهها را تکتک خواندم. خوشبختانه این کلاس خلوت است و بیش از آنکه برای یکدیگر دانشآموز و آموزگار باشیم، دوستیم. گفتم بچهها میشود کمکم کنید!؟ بهمن! تو این روبان را به تعداد بچههای کلاس ببُر. بنیامین تو هم بیزحمت برو به آقای فریدونی- مربی پرورشی- بگو بیاید و دوربیناش را هم بیاورد. از نظریان هم که گرافیتیهای خوبی میکشد، خواستم که جمله "GETTING TO ZERO" را با ماژیکِ قرمز روی تخته بنویسد. بچهها گفتن استاد! گویا امروز از آن روزهای خوب است. گفتم برای شما که خیلی خوب است! پرسیدند چه خبر است؟ گفتم امروز یکم دسامبر- ١٠ آذر- روز جهانی مبارزه با ایدز و شعارِ امسال هم "GETTING TO ZERO" یعنی به صفر رساندن [مبتلایان تازه] است. میخواهیم امروز با جهان همصدا شویم و به جنبش جهانی مبارزه با ایدز بپیوندیم. نظریان کارِ نوشتن شعار روی تخته را به پایان رساند و روبانها به شکل نشانه ایدز درآمدند و مربی پرورشی و یکی از آموزگاران دیگر که در اینگونه کنشها انگیزهمند است، به کلاس دوم کامپیوتر آمدند. با چسباندن روبانهای قرمز بر سینههایمان عکسِ روز جهانی مبارزه با ایدز را گرفتیم و همان لحظه فرستادیم به فضای مجازی. مربی پرورشی رو به من و به هدف یادگیری بچهها پرسید: ایدز چیست؟ من هم تا جایی که میدانستم توضیح دادم. در این میان مربی پرورشی و آموزگار کلاس دیگر هم توضیحهایی دادند. چقدر بچهها با انگیزه و کنجکاوانه به سخنها گوش میدادند و گاهی وارد گفتوگو میشدند. مربی پرورشی خواست نشانه ایدز بر سینههایمان باقی بماند و در دبیرستان هرکس از چیستی آن پرسید، برایش توضیح کوتاهی بدهیم تا بتونیم دیگر بچهها را به موضوع ایدز حساس کنیم. همینگونه هم شد. شوربختانه بسیاری از دانشآموزان و آموزگاران و سرایدار و... از روز جهانی و بیماری ایدز بیخبر بودند! اما این روز- دستکم- در کلاس دوم کامپیوتر به خوبی برگزار شد و دانستههایمان را درباره ایدز با هم درمیان گذاشتیم و افزایش دادیم. چه خوب روزی بود. در بیش از یک دهه گذشته آمار آلودهشوندگان به ایدز درجهان نزدیک ۳۳درصد کاهش یافته است. امروز جهان به گونه خیرهکنندهای توانسته است این بیماری بیدرمان را به فرمان خود درآورد و دیگر بسیاری از بیماران دربسیاری از کشورهای توسعهیافته و توسعهیابنده محکوم به مرگ نیستند و... اما شوربختانه درکشور ما هر ٣ماه، ۵۰۰نفر به آمار آلودهشوندگان افزوده میشود و هنوز بسیاری از شهروندان- حتی بسیاری از دانشآموختگان- کمترین آگاهیها را درباره ایدز دارند و هنوز سخنگفتن از ایدز در مدرسهها تابو است و هنوز برای خانوادهها گفتن از این بیماری رازی مگوست و هنوز بیماران از هراس راندهشدگی از خانواده و فامیل و جامعه پنهانکاری میکنند و... به راستی تا کی آموزش باید برای معدل و تست و نکته و کنکور باشد!؟ تا کی باید بزرگترین دلنگرانی خانوادهها و کاربدستان آموزشی و دانشآموزان- حتی در دبستان!- تهیه کتابهای کنکور و کمک آموزشی و داشتنِ آموزگارِ ماهر در روشهای میانبُر کنکوری باشد!؟ تا کی باید جامعه چوبِ بیخبری شهروندان از دانستههای فردی و اجتماعی را بخورد!؟ کی باید آموزشوپرورش به بنیادینترین وظیفه نویناش یعنی آموزشهای شهروندی و مدنی بازگردد!؟ و کی باید... شوربختانه شرایط چندان دلگرمکننده نیست! منبع: شهروند، ۱۵ آذر
یک قلم در سیاستگذاری های زنانه، حکومت جمهوری اسلامی ایران بازنده است. اصلا فرض را بر این بگذاریم که شده است ابرقدرت و دست قدرت های جهانی را از پشت بسته است و فرض را بر این بگذاریم که شده است ارباب منطقه، با وجود همه این فرض ها، در سیاستگذاری نسبت به زنان بازنده است. یک نگاه شتابزده به تاریخ اجتماعی ایران نشان می دهد که در فرهنگ ورزش ستنی و مرام پهلوانان کشتی، زن حضور نداشته، تماشاچی نبوده، چه رسد به این که وسط زورخانه ماهیچه نشان بدهد. در این فرهنگ، زن را به گونه ای می نگریستند که باید زیر بالهای ضعیف اش را بگیرند. نگذارند دست نااهل به دامان کبریائی اش برسد. زن در این فرهنگ هر چند احترام داشته، ولی حضورش روی هر صحنه ای تقبیح می شده و مرام پهلوانی و لوطیگری با آن سازگار نبوده است. حال این فرهنگ چندان خود را بازسازی کرده و با فرهنگ روزآمد جهانی خود را تطبیق داده که "فدراسیون کشتی ایران" تصمیم می گیرد ارکستر سمفونیک تهران را برای اختتامیه لیگ جهانی کشتی آزاد دعوت کند. در این ارکستر زنانی در جایگاه نوازنده حضور دارند. مجوز لازم بنا به گفته معاون پارلمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با سایت "موسیقی ما" با تاکید بر "اجرای سرود ملی توسط ارکستر سمفونیک تهران صادر شده بوده. وزارت ورزش و جوانان نیز در جریان کامل ماجرا قرار داشته..."، اما ناگهان و در حالی که همه مقدمات اجرا فراهم شده بود، اعلام کردند زنان نمی توانند روی صحنه حضور داشته باشند. زحمات، تمرین ها، هزینه ها، حیثیت ایران در منظر جهانی بر باد رفت. حیثیتی که حکومت در ماجراهای فرهنگی و حقوق بشری بکلی در بند آن نیست و به آن بها نمی دهد. در این یادداشت از بحث گسترده لغو کنسرت ها در شهرستان های کشور که بحرانی شده در می گذریم. همه کم و بیش از آن با خبرند. آن چه تازگی دارد این است که حکومت حتا از سنتی ترین لایه های اجتماعی که همانا دوستداران ورزش های سنتی و زورخانه ای و فرهنگ پهلوانی در این ورزش هاست، عقب مانده است. در یک دگردیسی وسیع، فرهنگ سنتی در لایه های گوناگون اجتماعی پالایش شده. اخلاق با ضوابط متفاوتی از گذشته تعریف می شود. اگر افراطگری در بخش هائی از جامعه چشم را می آزارد و نگرانی ایجاد می کند، ریشه های آن را باید در عوامل دیگری بررسی کرد. در جاهائی که مرام سنتی بوده و کمک به زنان بیوه و ایتام، بیشترین توجه مالی و معنوی پهلوانان را به خود جلب می کرده، ویژگی های فرهنگ سنتی، آگاهانه و موزون و همپای زمانه و نیازهای آن تغییر کرده. دعوت از ارکستر سمفونیک تهران با حضور زنان هنرمند و نوازنده ایرانی برای آن که سرود ملی در برابر تماشاگران خارجی اجرا بشود، نشانه ای است از تحولات طبیعی در فرهنگ سنتی که حکومت یا دست کم بخش های زورمندی از حکومت نمی خواهد آن را باور کند. ربط دادن بحران لغو ارکسترها به روی کار آمدن حسن روحانی، هرچند در مجموعه حرکت های بازدارنده در برابر سیاست های موسوم به اعتدالی قابل بحث است، ولی از طرفی هم ساده کردن موضوع است. اگر سیاست کلان حکومت، بر استخوان پاره های فرهنگ کهنه استوار نبود، نمی توانستند آن را دستمایه جنگ قدرت جناحی کنند. سنتی های جامعه ایران، منصرف از ساز و کار حکومت و البته آهسته و پیوسته، سنت های ناسازگار با زمانه را به حاشیه می رانند. کاری که حکومت از آن بیزار است. منظور آن که در ایران امروز هیچ چیز سر جای خودش نیست. از طرفی فرهنگ زورخانه ای متحول شده و می خواهد ارکستری را در اختتامیه "لیگ جهانی کشتی آزاد" در جهان به تماشا بگذارد تا مردان و زنان نوازنده در این ارکستر بر منزلت فرهنگی، هنری، و ملی ایران در سطح بین المللی بیافزایند، از طرفی حکومت که بخش اصلی اش پنهان است و ناگهان هر جا زنی را با قدرت و اعتماد به نفس روی صحنه ای می بیند، پیدایش می شود، راه را بر اجرا می بندد. ابتدا امریه ای صادر می شود بر حذف زنان و سپس برنامه بلااجرا می ماند. این درجه از فاصله فرهنگی بین حکومت و سنتی ترین لایه های فرهنگی آن، از باخت حکومتی خبر می دهد که در مدت 36 سال سیاستگذاری نسبت به حذف زنان، زورش نرسیده و پول و انرژی و آبروی بین المللی از دست داده است. هنوز کسی نمی داند این دستور زورمندانه درست لحظاتی پیش از اجرا، و در شرایطی که مردان نوازنده هماهنگ با زنان نوازنده می خواسته اند سرود ملی را بنوازند، از سوی کدام نهاد صادر شده است. رئیس فدراسیون کشتی در نامه ای که به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته، رویداد را توضیح داده و افزوده است: "فدراسیون کشتی در نظر دارد در مراسم افتتاحیه "جام جهان پهلوان تختی" که با حضور چندین کشور خارجی از نقاط مختلف جهان در دی ماه سال جاری در تهران برگزار می شود، از ارکستر سمفونیک برای اجرای سرود جمهوری اسلامی ایران و قطعه ای در خصوص پهلوانی و جهان پهلوانی تختی دعوت به عمل آورد. لطفا دستور فرمائید در این خصوص نیز اقدامات و هماهنگی های لازم مبذول گردد تا انشاءالله دیگر شاهد ممانعت از اجرای سرود جمهوری اسلامی ایران توسط ارکستر سمفونیک جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بین المللی که میزبان آن فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران است، نباشیم." هر چه زمان می گذرد امید به این که فرهیختگان ماندگار در ایران بتوانند ذات و جوهره حکومت را با خود همسو کنند کمتر می شود. اما این به معنای برد حکومت در سیاستگذاری های فرهنگی نیست. زیست هنری زیرزمینی و زیست آشکار فرهنگی از نوع آن چه در آن فدراسیون کشتی و ارکستر سمفونیک در گیر شدند، دو وجه منازعه ای بزرگ را نمایش می دهند. در تمام ماجراهای فرهنگی که حکومت و مردم در مقابل هم قرار می گیرند، عنصر "زن بودن" انگیزه نبردی جاودانه است. تو گوئی جوهره این حکومت نه تنها با زنانگی و هنر برای هنر، سر جنگ دارد، بلکه در نبردی جاهلانه با طبیعت که تعریفی تک جنسی ندارد، نیرو از دست می دهد. سرانجام تحولات اجتماعی که در نمونه آشکار و اخیر، رویکرد ورزشکاران حوزه های سنتی به نگرش های مدرن جهانی است، راه را بر نبرد حکومت با طبیعت و به خصوص طبیعت زنانه می بندد. آیا آرشه ای که زنی هنرمند بر سیم های ویولون می کشد، با آرشه ای که مردی هنرمند بر سیم های ساز می کشد، دو مفهوم جداگانه را به تماشاچی و شنونده منتقل می کند؟ آرشه زن تب جنسی را بالا می برد و آرشه مرد، غنای معنوی را؟ حکومت بازنده از حکومت برنده خطرناک تر است. اصرار این حکومت برای اثبات نگاه غیر طبیعی و نسنجید اش به پدیده های مدرن فرهنگی و هنری، ترس را لحظه به لحظه گسترده می کند.
در حالی که یک مقام دولتی افغانستان از کشته شدن ملا اختر محمد منصور، رهبر طالبان این کشور، خبر داده، گروه طالبان این مسئله را تکذیب کرد. سلطان فیضی، سخنگوی معاون اول ریاست جمهوری افغانستان، روز پنجشنبه، ۱۲ آذرماه، در حساب توییتر خود از مرگ رهبر گروه طالبان این کشور بر اثر جراحتهای اخیر خبر داد. اما آن گونه که رادیو آزادی، بخش دری رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی، گزارش داده، گروه طالبان این مسئله را تکذیب کرده است. گروه طالبان (امارت اسلامی افغانستان) در وبسایت رسمی خود اعلام کرد که رهبر این گروه نه در اطراف شهر کویته پاکستان حضور داشته و نه اساسا در این منطقه درگیری رخ داده است. این بیانیه پس از آن منتشر شد که مقامهای افغانستان در روزهای اخیر از زخمی شدن ملا اختر محمد منصور، رهبر طالبان، بر اثر درگیری مسلحانه در یک جلسه رهبران گروههای جهادی در پاکستان خبر دادند.
گیورگی مارگولاشویلی، رئیسجمهوری گرجستان طی فرمانی تابعیت میخائیل ساکاشویلی، رئیسجمهوری سابق این کشور را لغو کرده است. فرمان سلب تابعیت آقای ساکاشویلی پس از آن صورت گرفت که رئیسجمهوری سابق گرجستان که هم اکنون فرماندار اودسای اوکراین است، شهروندی این کشور را به دست آورد. پترو پوروشنکو، رئیسجمهوری اوکراین ماه مه امسال، آقای ساکاشویلی را به عنوان فرماندار منطقه اودسای اوکراین منصوب کرد. بیانیه ریاستجمهوری گرجستان خاطرنشان میکند که تابعیت آقای ساکاشویلی بنا بر قوانین گرجستان صورت گرفته است. این کشور تابعیت دوگانه را نمیپذیرد. آقای ساکاشویلی واکنش خشمگینانهای به سلب تابعیت خود نشان داده و گفته است که مقامهای گرجستان با این کار میخواهند مانع از نامزدی او در انتخابات شوند. رئیسجمهوری سابق گرجستان در این کشور با چندین پرونده قضایی روبهرو است. بی بی سی
یک زن ۴۶ ساله ایرانیتبار جزو قربانیان زن تروریست رو بنده پوشی است که همراه همسرش میهمانان یک جشن سالگرد را در کالیفرنیا به گلوله بستند و ۱۴ بیگناه رابه قتل رساندند. صبح امروز (شنبه) داعش مسئولیت این حملۀ را برعهده گرفت. یک پایگاه خبری وابسته به داعش اعلام کرد: "دو عنصر مسلح وابسته به این گروه تروریستی حمله چهارشنبه کالیفرنیا در آمریکا که ۱۴ کشته برجای گذاشت را اجرا کردند." زن قربانی ایرانی تباربِنِتا بِتبَدل، نام داشت. او مادر سه فرزند بود و در سن ۱۸ سالگی در پی وقوع انقلاب اسلامی در ایران، برای «گریز از بدرفتاری با مسیحیان» به آمریکا مهاجرت کرده بود. سید رضوان فاروق، بازرس مسئول رسیدگی به رستورانها در سازمان بهداشت بخش سن برناردینو، و همسرش تشفین مالک روز چهارشنبه به یک جشن تعطیلات که همکاران رضوان فاروق در آن حضور داشتند، حمله کردند. طبق این گزارشها، رضوان فاروق در این جشن حضور داشت، اما خارج شد و همراه همسرش در حالیکه هر دو مسلح بودند به جشن برگشتند و حاضران را به رگبار بستند. به گفته پلیس، این دو نفر ۷۵ گلوله به سمت حاضران شلیک کردند. زن تروریست تشفین مالک نام داشت و تا پنج سال پیش که به پاکستان بازگشت در عربستان زندگی می کرد. او در سال ۲۰۱۴ از طریق اینترنت با رضوان فاروق آشنا و با ویزای نامزدی وارد آمریکا شد. به گزارش «رویترز» تشفین مالک روبند ه می پوشید و در آمریکا رانندگی نمی کرد. پلیس فدرال آمریکا، اف بیآی، جمعه چهارم دسامبر اعلام کرد که تیراندازی چهارشنبه گذشته در کالیفرنیا که ۱۴ کشته برجای گذاشت را یک «اقدام تروریستی» میداند. دیوید بوویچ، دستیار مدیر پلیس فدرال در ایالت کالیفرنیا گفت:" براساس اطلاعات و شواهدی که ما در اختیار داریم، در حال تحقیق درباره این اقدام اقدام تروریستی هستیم. به گزارش سی ان ان، لحظاتی پس از حمله چهارشنبه تشفین مالک در پیامی در فیس بوک با ابوبکر البغدادی رهبر گروه حکومت اسلامی(داعش) اعلام بیعت کرد. اما فیس بوک این پیام را لحظاتی بعد حذف کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر