صفحات

۱۳۹۴ دی ۲, چهارشنبه

roozonline.com: Latest News - 7 new articles



roozonline.com: Latest News - 7 new articles


ابوالفضل قدیانی: نظام استبداد دینی زیر بار اصلاحات نمی رود

فرشته قاضی

ابوالفضل قدیانی می گوید اگر اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو دیدند انتخابات آزاد نیست و کاندیداها مورد تهاجم شورای نگهبان قرار گرفته و تیغ استصواب همه را قلع و قمع کرده و مجلس رقابتی نیست، باید یک صدا اعلام کنند انتخابات آزاد نیست و انتخابات را تحریم کنند. او در عین حال معتقدست اصلاح طلبان چنین اعتقاد و ذهنیتی ندارند ولی اگر اراده کنند چنین بنیه ای را بدست خواهند آورد چون در بین مردم پایگاه دارند. ابوالفضل قدیانی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است. در شرایطی با او مصاحبه کرده ام که علیرغم حکم پزشکی قانونی مبنی بر عدم توان کیفری، وضعیت اش همچنان نامشخص است. او معقتدست اگر در جریان انتخابات مجلس هفتم، دولت اصلاحات مقاومت می کرد، رهبری کوتاه می آمد. ابوالفضل قدیانی که پیش از پیروزی انقلاب ۵۷ هم سالها در زندان بوده، دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به احمدی نژاد محکوم شد؛ محکومیتی که آذرماه ۱۳۹۰ به پایان رسید، اما این فعال سیاسی از زندان آزاد نشد و خانواده اش اعلام کردند به دلیل نامه های سرگشاده ای که از زندان و در نقد عملکرد خامنه ای نوشته، پرونده های موازی با اتهامات متعددی برای او باز شده. آقای قدیانی سپس از سوی قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به سه سال حبس تعزیری محکوم و به زندان قزل حصار تبعید شد. وی سپس بیش از ۲ سال را روی تخت بیمارستان گذراند و عاقبت در ۵ اسفند با توقف حکم از بیمارستان به خانه منتقل شد. این مصاحبه در پی می آید. آقای قدیانی در حال حاضر وضعیت سلامتی و پرونده شما چگونه است؟ تحت نظر پزشک معالجه ادامه دارد. وضعیت پرونده و زندان هم چنان توقف حکم است و بلاتکلیف. پزشکی قانونی براساس اعلام خانواده شما عدم تحمل کیفر داده بود. آیا نظریه پزشکی قانونی در حکم و پرونده شما اعمال نشده که هم چنان بلاتکلیف هستید؟ پزشکی قانونی مکرر و به طور کامل عدم تحمل کیفر داده ولی هنوز ترتیب اثر قطعی نداده اند. بعد از توقف حکم مجددا مرا به پزشکی قانونی فرستادند. پزشکی قانونی نظر قبلی خود را تایید و ارسال نموده اما تاکنون تکلیف را قطعی نکرده اند یعنی قانونا باید آزادی مرا اعلام کنند. البته چندان فرقی بین آزادی و زندان نیست، چون زندگی تحت حکومت استبداد مطلقه نوعی زندان است. الان چکار می کنید؟فعالیتی می کنید؟ منظورتان فعالیت در چه زمینه ای است؟ شما یکی از چهره های شاخص سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هستید و از چهره های شناخته شده سیاسی در ایران، آیا مثل سابق فعالیت سیاسی می کنید یا صرفا درگیر مسایل درمان و. . . هستید؟ بنده همه جا حرف خودم را می زنم، نظرم را اعلام می کنم، استبداد و مستبد را نقد می کنم و تلاش می کنم که ماهیت مزورانه خودکامه را افشا کنم. کاری که من می کنم این است اما اگر منظورتان کار تشکیلاتی است نه چون ما الان تشکلی نداریم. متاسفانه سازمان را غیرقانونی منحل کردند،انحلال خلاف قانون است و سازمان منحله نیست اما به زور مانع فعالیت اش شده اند. ما این انحلال را به هیچ وجه قبول نداریم. اصولا استبداد از تحزب و کار تشکیلاتی واهمه دارد و نمی تواند آن را تحمل کند چون از انتقاد و مخالفت هراس دارد، به همین دلیل دستگیری منتقدین و مخالفین بدون وقفه ادامه دارد از جمله دستگیری اخیر عیسی سحرخیز، این فعال سیاسی شجاع و مسئول که خودکامگان تاب تحمل انتقادهای او را نداشتند. دستگیری هایی که اساسا خلاف قانون اساسی و قوانین موضوعه است، به همین دلیل باید همگی آنان آزاد شوند. حتی قانون تفکیک زندانیان را هم مراعات نمی کنند و زندانیان سیاسی را به بندهای مختلف عادی می برند و آنان را پراکنده می کنند که مبادا آنان در کنار یکدیگر با تشریک مساعی حقوق خود را مطالبه کنند. متاسفانه برای مداوای بعضی از زندانیان هم به بهانه های مختلف سد و مانع ایجاد می کنند. جان باختن هدی صابر و شاهرخ زمانی و چند زندانی سیاسی دیگر در زندان بیش از همه، هزینه به حکومت تحمیل کرد. فکر می کنید چرا به اینجا رسیده اند که بیماران را در چنین شرایطی و حتی برخلاف قانون در زندان نگاه می دارند و از مداوای آنها جلوگیری می کنند؟ مشکل این است که یک ساختار متمرکز و خودکامه وجود دارد که مبتنی بر ولایت مطلقه است که خود عین استبداد و شدید ترین نوع استبداد، استبداد دینی است. در راس این ساختار مستبد مطلق العنانی چون آقای خامنه ای است. ایشان می خواهد به هر قیمت این قدرت را حفظ کند و همه چیز را تحت الشعاع حفظ قدرت قرار می دهد و همیشه هم در هراس از دست دادن قدرت است. این ترس و وحشت موجب گیج شدن وی در بسیاری از مواقع می شود و در نتیجه در موارد زیادی، نمی تواند تحلیل درستی از شرایط داشته باشد. پیشه کردن استراتژی نصر بالرعب را هم در همین جهت باید ارزیابی کرد. لذا علت العلل حبس و حصر غیرقانونی و ظالمانه منتقدان و مخالفان همین هراس است که سبب می شود هدی صابر، انسان خدومی که عمر خود را صادقانه صرف خدمت به محرومان کرده بود، در زندان جان ببازد یا شاهرخ زمانی که یک فعال صنفی بود و از حقوق کارگران و هم صنفان خود دفاع می کرد جان خود را از دست بدهد. همین هراس از دست دادن قدرت است که سبب حصر رهران جنبش سبز، آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد شده و نیز همین وحشت از دست دادن قدرت است که موجب کینه توزی و انتقام جویی وی نسبت به رهبران جنبش سبز است. البته همه می دانند که حصر و تداوم آن به فرمان و اراده آقای خامنه ای صورت گرفته است بنابراین از بنیاد خلاف قانون و ظالمانه است. اینکه شما می فرمایید حتی خلاف قانون، قانون چماقی است که استبداد بر سر مخالفین و منتقدین خود می زند. اگر بنا بود که قانون اجرا شود که استبداد منتفی می شد و دیگر خودکامگی مطرح نبود. اصلا یکی از مهمترین مطالبات مخالفان و منتقدان و اصلاح طلبان اجرای قانون است و البته اصلاح و تغییر قوانینی که عادلانه نیستند. پس در شرایط فعلی راهکار چیست؟ فکر می کنید با اصلاحات می توان تغییری ایجاد کرد؟ هیچ نظام استبدادی، آن هم نظام استبداد دینی زیر بار اصلاحات نمی رود و اصلاحات را نمی پذیرد. نظام و حاکمیتی که مدعی است دنیا را می خواهد اصلاح کند چگونه می پذیرد که اصلاحش کنند. اما اگر طیف وسیع اصلاح طلبان و مخالفان استبداد در مقابل قانون شکنی ها بایستند و اعتراض کنند و اعتراضات و انتقادات در اشکال مختلف تداوم پیدا کند استبداد عقب می نشیند و به هر مقداری که استبداد عقب نشینی کند فضایی برای اصلاحات باز می شود در غیر این صورت اصلاحی در کار نخواهد بود. حاکمیتی که برای حفظ قدرت خود حاضر است تقلب و کودتا کند چگونه ممکن است بدون فشار، اعتراض و مقاومت یک پارچه اجازه دهد که اصلاح طلبان اصلاحش کنند. وقتی اجازه اصلاحات نمی دهد راهکار چیست؟ راهکار اساسی مقاومت مدنی است و تکیه بر جنبش سبز و حمایت از آن. البته ایجاد تشکل هم ضروری است. شما می دانید که اصل 27 قانون اساسی اعتراضات مسالمت آمیز را به صورت راهپیمایی به رسمیت شناخته است، چرا نباید از این امکان قانونی و نظایر آن استفاده کرد. انتخابات مجلس پیش روست و در اسفندماه برگزار خواهد شد. چنانچه شورای نگهبان اصلاح طلبان و منتقدان را با تیغ استصواب قلع و قمع کرد باید انتخابات تحریم شود. دولت هم باید در اجرای قانون مقاوم و مصمم باشد. البته دولت در مقام بیان، موضع درستی نسبت به انتخابات اتخاذ کرده و در مقام عمل هم اگر قاطعیت داشته باشد می تواند بایستد و اجرا کند. البته باید اصلاح طلبان هم یک پارچه حمایتش کنند. چگونه؟ اگر شورای نگهبان تیغ استصواب را برداشت و کاندیداها را رد صلاحیت کرد، دولت اعلام کند این ردصلاحیت ها قانونی نیست و مردم می توانند به اینها رای دهند. اینگونه می تواند بایستد و اجرای قانون کند و جلوی قانون شکنی را بگیرد. دولت چنین توانی دارد؟ یا چنین اراده ای در دولت می بینید که در اجرا و عمل هم نزدیک به حرفهایی باشد که رییس دولت می زند؟ توان بستگی به انگیزه و اراده دارد. اگر اراده کنند توانشان افزایش می یابد اگر نکنند نه. بالاخره دولت تا اینجا توانسته پیش بیاید البته می خواهد قانون را اجرا کند، بعضی امور را اصلاح کند، اما در عمل تاکنون نتوانسته چون انگیزه و اراده لازم را نداشته، اگر داشت می توانست. البته استبداد هم ایستاده و نمی خواهد اجازه دهد که دولت بتواند به وظایف قانونی خود عمل کند. دولت می خواهد انتخابات قانونی برگزار کند ولی موانع زیادی بر سر راه دولت خواهند گذاشت. به همین نکته ای که اخیرا رییس جمهور راجع به انتخابات مطرح کرد، توجه کنید. آقای روحانی بدرستی گفت که اجرای انتخابات با دولت است و شورای نگهبان باید نظارت کند. سخنی بود قانونی. ببینید آقای خامنه ای چگونه وی را تخطئه می کند. می گوید نظارت استصوابی حق الناس است. شورای نگهبانی که نگهبانی ظلم و زور می کند می شود نماینده ناس، در حالی که نظارت استصوابی خلاف صریح قانون اساسی است. چرا این چنین به رییس جمهور پاسخ می دهد چون می خواهد مجلس همچنان تحت فرمان باشد. دولت چاره ای جز تکیه به پشتوانه مردمی خود نخواهد داشت. باید از میلیونها مردمی که به رییس جمهور رای داده اند کمک بخواهد، صادقانه و شجاعانه مشکلات و موانع را با آنان در میان بگذارد و استبداد را وادار به عقب نشینی کند. گفتید راهکار، مقاومت اصلاح طلبان است. با توجه به بازداشت ها و بگیر و ببندها و سرکوب ها که اشاره هم کردید اجازه فعالیت حزبی نمی دهند و با این سطح از سرکوب ها و بگیر و ببندها، فکر می کنید اصلاح طلبان چکار می توانند بکنند؟ در پاسخ به سوال قبل عرض کردم که توان بستگی به انگیزه و اراده دارد. اگر اراده کنند توانشان افزایش خواهد یافت. گرفتن آزادی، ایجاد عدالت و وادار کردن حکومت به اجرای قانون هزینه دارد. باید آماده پرداختن هزینه به قدر مقدور بود. یعنی مراحل و مراتب دارد. توجه داشته باشیم اگر بگیر و ببند و سرکوب نبود، مبارزه با استبداد و دادن هزینه معنی نداشت و اساسا تمامی این مباحث و مسائل بلاموضوع می شد. این مراحل و مراتب چگونه است ؟ چه باید بکنند؟ حداقل آن این است که در انتخابات پیش رو اگر دیدند انتخابات آزاد نیست و کاندیداها مورد تهاجم شورای نگهبان قرار گرفته و تیغ استصواب همه را قلع و قمع کرده و مجلس رقابتی نیست، یک صدا اعلام کنند انتخابات آزاد نیست و انتخابات را تحریم کنند. اگر طیف وسیع اصلاح طلبان همه بایستند هزینه آن برای حاکمیت سنگین خواهد بود. اگر بنا باشد که استبداد هرچه خواست به آنها تحمیل کند، اگر پذیرفتند معلوم است که می شود پذیرش ظلم و جور و زور. مقاومت از اینجاها شروع می شود. نپذیرفتن امر خلاف، قانون مقاومت است، نباید هیزم تنور استبداد شد. در مجلس هفتم همین اتفاق افتاد. رد صلاحیت های فله ای رخ داد و اصلاح طلبان حتی تا تحصن پیش رفتند و اعلام کردند که انتخابات غیرقانونی است و شرکت نمی کنیم و. . . اما چه تاثیری در عمل و در عرصه سیاسی داخل کشور به نفع اصلاح طلبان گذاشت و اصلاحات در مقابل استبدادی که می گویید چکار توانست بکند؟مجلس هفتم تشکیل شد و حالا بعد از چند سال، هم سرکوب شدیدتر شده و هم وضعیت بدتر. فرمودید چه تاثیری گذاشت، قطعا در جهت افشای ماهیت استبداد و اینکه اصولا به قانون، اخلاق، عدالت و. . . پای بند نیست تاثیر داشت و خودکامگان ناچار به دادن هزینه شدند. اما اینکه چرا موفق نشدند علل و عواملی سبب آن شد که مهترین آنان این دو بودند: الف- چندپاره شدن اصلاح طلبان و اختلاف بر سر اصل موضوع ب- عدم ایستادگی دولت و برگزاری انتخابات غیرقانونی اگر دولت مقاومت و از برگزاری انتخابات غیرقانونی خودداری می کرد حتما آقای خامنه ای کوتاه می آمد اما متاسفانه چنین نشد.

    


Sponsor message
powered byad choices

پادشاه و دلقک

علی دیواندری

    


Sponsor message
powered byad choices

همراهی زن و مرد

سیمین کاظمی

هیاهو و داد و فریاد و صدای اعتراض از واگن مردان که در مجاورت واگن زنان است شنیده می شود، مسافران مرد مانع سوار شدن مسافران جدید می شوند. مردی در آن میان اصرار دارد که سوار شود ولی مردان داخل واگن اجازه نمی دهند و به او می گویند با قطار بعدی بیا، اینجا دیگه جا نیست... درهای قطار بست می شوند و مرد سرآسیمه می آید و به شدت به در قسمت زنانه می زند. زنی که چادر کهنه ای به سر و بچه ای هشت نه ماهه در آغوش دارد به دشواری از میان توده ی به هم چسبیده زنان عبور می کند و خود را به در می رساند. اما دربسته است و باز نمی شود. زن اشک توی چشم هایش جمع شده و شدیدا ترسیده و نگران است. در مقابل بی مهری مردانه اینجا حمایت زنانه و احساس خواهری زنان به داد زن می رسد. چند نفر از زنان سعی می کنند که به او دلداری بدهند که جای نگرانی نیست و شوهرش را پیدا می کند. بالاخره راه حل جمعی با توجه به مقصد نهایی زن و شوهر این می شود که زن در ایستگاه امام خمینی پیاده شود و شوهر هم بیاید همانجا. زن به یکی از لهجه های اقلیت های قومی صحبت می کند، از شهری کوچک و دور آمده است. گوشی ندارد که با شوهر تماس بگیرد، یکی از زنان شماره همسر را از او می پرسد و با تلفن خودش شماره او را می گیرد و گوشی را به زن می دهد، زن با شوهرش صحبت می کند. در ایستگاه پیاده می شود و روی صندلی در انتظار می نشیند، با همان نگاه محزون و ترسیده. این حکایت بسیاری از زنان و مردانی است که روزانه می خواهند با هم به یک مقصد بروند اما جداسازی جنسیتی در مترو و اتوبوس آنها را از هم جدا می کند. غیر از برخی زنان که زیر بار جداسازی جنسیتی نرفته و در صورت ضرورت به تنهایی یا با مرد همراهشان به قسمت مردانه می روند اما اکثریت شهروندان مجبور شده اند که به این جداسازی گردن بنهند. جداسازی جنسیتی در مترو و اتوبوس برای حفظ ظاهر و ارزش های اسلامی اعمال می شود و در این راه هیچ نوع همراهی میان زن و مرد را بر نمی تابد. در این نگاه، زن زن است و مرد مرد. زن ها در قسمت زنانه و مردان در قسمت مردانه. همراهی مرد و زن وقتی پای جداسازی جنسیتی به میان می آید یک امر تعریف نشده است. جداسازی جنسیتی حتی جایگاهی برای خانواده به عنوان ارزشی که بر آن تأکید می شود قایل نیست. در جداسازی جنسیتی، این واقعیت کنار گذاشته می شود که زنان و مردانی که همراه هم به ایستگاه مترو و اتوبوس وارد می شوند ممکن است همراهی شان در داخل واگن ها هم ضرورت داشته باشد، ممکن است به کمک و مراقبت هم نیاز داشته باشند، ممکن است دختران و پسران نوجوان، افراد ناآشنا به مسیرها، افراد سالمند، افراد ناتوان به همراه غیرهمجنس شان متکی باشند و جداسازی جنسیتی یا باعث زحمت آنها شود و یا آنها را به دلیل همین محدودیت از مترو و اتوبوس محروم کند. این گونه است که مترو و اتوبوس تبدیل به وسیله ای می شود که فقط مناسب فرد تنها و غیروابسته است. فردی که به حکم جنسیتش می تواند بدون دغدغه وارد یکی از دو نوع واگن جداسازی شده جنسیتی شود. جداسازی جنسیتی به واسطه ی آن که دسترسی و استفاده از امکانات عمومی را محدود می کند با حقوق شهروندی مغایرت دارد و باعث به زحمت انداختن شهروندان و نیز توزیع نابرابر امکانات به زیان زنان می شود. جداسازی جنسیتی، نوعی نادیده گرفتن شعور شهروندان در رعایت حریم ها و صرفاً اجباری به منظور حفظ ظاهر است. طراحان و مدافعان جداسازی جنسیتی، مسئول نگرانی و رهاشدگی انسانی هستند که نگاه مضطرب و محزونش چنین اجبارهایی را به چالش می کشد. منبع: مدرسه فمینیستی

    


Sponsor message
powered byad choices

به حال فضای سیاسی کشور باید گریست

لیلا طیری

مصاحبه عادل فردوسی پور با محمدجواد ظریف با ممانعت مسولان صدا و سیما در برنامه ۹۰ پخش نشد. تهیه کننده و مجری سرشناس برنامه ۹۰ هم اعلام کرد که مسئولان صدا و سیما صلاح ندیدند مصاحبه پخش شود، اما صدا و سیما توپ را زمین او انداخت و در بیانیه ای اعلام کرد مصاحبه بدون هماهنگی با این سازمان انجام شده. همزمان اما سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که صدا و سیما به خاطر این برخورد غیرمسئولانه باید پاسخگو باشد.  شب گذشته و قبل از پخش برنامه ۹۰ که پرطرفدارترین برنامه ورزشی و فوتبالی در ایران است، غلامعلی حدادعادل، پدر عروس آیت الله خامنه ای و نماینده فعلی مجلس در حالی در شبکه سوم صدا و سیما حضور یافت که یکی از کاندیداهای انتخابات آتی مجلس است. او در برنامه زنده تلویزیونی ویژه شب یلدا، شعر گفت اما ساعتی بعد مصاحبه جواد ظریف، وزیر امور خارجه در ویژه برنامه شب یلدای برنامه ۹۰ پخش نشد. عادل فردوسی پور در این برنامه از وزیر امور خارجه و ایرانیان عذرخواهی و ابراز امیدواری کرد بستری فراهم ودر اولین فرصت این گفت و گو پخش شود. مصاحبه با چهره های غیرورزشی در رسانه ها و برنامه های ورزشی در مناسبت های مختلف معمول است. پیش از این روزنامه های ورزشی در زمان مسابقات جام جهانی سراغ شخصیت های سیاسی رفته بودند اما روابط عمومی صدا و سیما در بیانیه ای که بعد از انتقاد شدید سخنگوی وزارت خارجه و همچنین انتقادهای رسانه ها و چهره های مختلف از عدم پخش مصاحبه جواد ظریف در برنامه ۹۰ ، عنوان کرد که این مصاحبه بدون هماهنگی با مسئولان صدا و سیما انجام شده و "مصاحبه با رجل سیاسی و مذهبی تابع میل و نظر شخصی تهیه کننده یا عوامل برنامه نیست".  از سوی دیگر جابر انصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرده که جواد ظریف تمایلی به انجام این مصاحبه نداشته است: "اصرارها و پیگیری‌های پی در پی دوستان سیما و تهیه‌کنندگان این برنامه ورزشی باعث شد وزیر امورخارجه با انجام این گفت‌وگو موافقت کند و در نهایت مصاحبه انجام شد. صداوسیما بخاطر این برخورد غیر مسئولانه باید پاسخگوی افکار عمومی ملت ایران باشد". اما ماجرا به همین جا ختم نشده، علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی در صفحه اینستاگرام خود با انتقاد از عدم پخش مصاحبه جواد ظریف نوشته است: "چطور وزیر خارجه یک کشور نباید در یک برنامه ورزشی تلویزیونی درباره دیپلماسی ورزش صحبت کند. پیگیر موضوع شدم. گفتند چون قبلا خبر پخش این مصاحبه در بعضی سایت‌های خبری منتشر شده، عده‌ای مخالفت کرده‌اند و در روزنامه وطن امروز نامه‌ای خطاب به رئیس سازمان در ضرورت عدم پخش این مصاحبه منتشر شده است. نامه را خواندم. از منطق نویسندگان این نامه بیشتر متأسف شدم. منطق این نامه این بود که چون آقای ظریف نماد یک جریان سیاسی است و برنامه نود بینندگان زیادی دارد پخش این مصاحبه در روند انتخابات آینده تأثیر خواهد گذاشت پس نباید پخش شود، که ضمنا توهین به شعور مخاطبان برنامه نود نیز هست، چون معتقد است مخاطبان این برنامه با دیدن یک مصاحبه گرایش سیاسی خود را تغییر می‌دهند. از آن طرف دیدم قبل از برنامه نود، آقای حداد عادل که کاندیدای انتخابات مجلس است، در وقت کافی درباره شب یلدا صحبت کرد و به شعرخوانی پرداخت. این یعنی سیاست یک بام و دو هوا و منطق دوگانه. اگر این کار اشکالی ندارد – که به نظر من چندان اشکالی هم ندارد – پس چرا جلو پخش مصاحبه آقای ظریف که کاندیدا هم نیست گرفته شد. واقعا باید به حال فضای سیاسی کشور و کینه‌های جاهلی موجود در آن گریست". وب سایت خبرآنلاین، نزدیک به علی لاریجانی اما نوشته است که بعید به نظر می‌رسد فردوسی‌پور بدون جلب موافقت روسای بالادستی خود به ساختمان وزارت خارجه رفته و تازه بعد از انجام مصاحبه به فکر گرفتن مجوز آن افتاده باشد. این وب سایت از روایت های دیگری در این زمینه خبر داده: "روایت‌های دیگری برای عدم پخش این مصاحبه وجود دارد، اینکه انتشار عکس‌های مصاحبه، ابزاری برای فشار به مدیران صدا و سیما به منظور صدور مجوز پخش برای این برنامه بوده است و مدیران صدا و سیما برای تنبیه عاملان انتشار عکس‌ها به عنوان ابزار فشار، از صدور مجوز پخش مصاحبه امتناع کرده‌اند". رونامه وطن امروز که رسانه گروه تندروی جبهه پایداری و مخالف دولت است از دو روز پیشتر به انتشار مطالبی علیه این مصاحبه پرداخته بود. هنوز مشخص نیست چطور عکس های عادل فردوسی پور و محمدجواد ظریف قبل از مصاحبه در وب سایت ها منتشر شده اما بعد از انتشار این عکس ها ، روزنامه وطن امروز در نامه ای به محمد سرافراز، رئیس سازمان صدا و سیما، برنامه ۹۰ را متهم به پی گیری مواضع یک جریان سیاسی کرد. مازیار ناظمی، مدیر روابط عمومی وزارت ورزش که سابقه سالها کار ورزشی در صدا و سیما را دارد هم در وب سایت خبرانلاین در دفاع از عادل فردوسی پور نوشته است: "مصاحبه ظریف با نود و عادل فردوسی‌پور اولین مصاحبه سیاسیون با یک چهره شاخص ورزشی نبوده و بدون شک آخرین آن هم نخواهد بود. فردوسی‌پور از یک برند مطرح برای جذابیت برنامه‎ مثل شب یلدا استفاده کرد، کاری که هر شبکه‌ای به دنبال آن است". آخرین خبر در این زمینه اما پیامک محمدجواد ظریف به عادل فردوسی پور است بعد از عدم پخش مصاحبه. او نوشته است: "شنیدم فشار آوردند، از طرف من هیچ نگران نباشید، پخش نشدن مصاحبه اصلا برای من مهم نیست. بی جهت درگیر نشوید".

    

واژه های ممنوع در تلگرام

کاوه قریشی

هنوز یک ماه از حاشیه‌ سازش تلگرام با دولت برای کنترل برخی مضامین در این شبکه  نگذشته که رسانه‌ها اینبار از آغاز روند انتقال برخی اطلاعات خبر می‌دهند. روزنامه شهروند نام محدودیت جدید را "فیلترینگ زیر پوستی و هوشمند" خوانده است. تعدادی از کاربران شبکه پیام رسان تلگرام در روزهای گذشته هنگام ارسال برخی از پیام‌ها، خطایی دریافت کرده‌اند که به آنها گفته اجازه ندارند این پیام‌ها را برای دیگران ارسال کنند. روزنامه شهروند، در شماره ۷۴۲ خود نوشته است این روش می‌تواند آغازی برای شروع فیلترینگ هوشمند تلگرام در ایران باشد. به نوشته این روزنامه کاربران برای ارسال بعضی از پیام‌هایی که به نظر می‌رسد در آنها واژگان یا عبارت‌های مشمول فیلترینگ وجود دارد با محدودیت مواجه می‌شوند و پیام‌های واجد این کلمات را نمی‌توانند برای افراد دیگر ارسال کنند یا در گروه‌ها به اشتراک بگذارند. در ماه‌های اخیر برخی دشست اندرکاران جمهوری اسلامی تلاش کردند تا تلگرام فیلتر شود، اما کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه بعد از برگزاری جلسه ای در آبان ماه تصمیم گرفت تلگرام فعلاً مسدود نشود. اینک به گزارش روزنامه شهروند با اینکه مسئولان دولتی می‌گویند با فیتلر کردن تلگرام مخالف هستند اما "به نظر می‌رسد دست‌کم از نظر محتوایی اتفاقات تازه‌ای در تلگرام افتاده است و کلماتی ازجمله نام‌ها و اسامی مسئولان و عبارت‌ها و واژگانی که عموما در ایران مشمول خط قرمزها هستند اگر در متنی وجود داشته باشد، با تنظیماتی که در تلگرام اعمال شده، امکان انتشار پیدا نمی‌کنند." پیش از رواج شبکه‌های اجتماعی به ویژه در جریان اعتراضات سال ۸۸ شرکت مخابرات محدودیت‌های واژگانی مشابهی برای ارسال پیامک‌ها اعمال کرده بود. روزنامه شهروند می‌ نویسد حالا پیامی که از دیروز به برخی کاربران ارسال شده به‌نوعی یادآور همان شیوه است. ۱۳ تا ۱۴ میلیون نفر در ایران از اپلیکیشن پیام‌رسانی تلگرام استفاده می‌کنند. این شبکه به ویژه بعد از محدودیت‌ها و اختلالات شبکه وایبر به یکی از محبوب‌ترین شبکه‌های ارتباطی برای تبادل پیام در ایران تبدیل شد. تلگرام در ایران کاملا فیلتر نیست و امکاناتی نظیر انتقال فایل‌های تصویری بدون کاستن از کیفیت و سرعت جابه جایی آنها را به کاربران ارائه می‌کند. در آبان‌ماه پس از صحبت‌های محمود واعظی وزیر ارتباطات مبنی بر مکاتبه با مدیران شرکت پیام‌رسان تلگرام برای فیلتر کردن آنچه "کانال‌های مستهجن" در این شبکه خوانده شده، تلگرام دسترسی کاربران ایرانی به برخی از این کانال‌ها را مسدود کرد.

    

اغتشاش در سخنرانی موسوی لاری در دانشگاه یزد

گزارش‌ها حاکی است که سخنرانی عبدالواحد موسوی لاری، از چهره‌های اصلاح‌طلب نزدیک به محمد خاتمی،، روز دوشنبه ۳۰ آذر در دانشگاه یزد، با «هجوم» یکی از حاضران به سمت جایگاه، سخنرانی ناتمام مانده و آقای موسوی لاری به سمت بیرون هدایت می‌شود، اما در میان راه «عده‌ای به سمت وی هجوم بردند.»   عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت هشتم، به دعوت تشکل «توسعه واعتدال دانشگاه یزد» در این دانشگاه  حضور یافته بود و در سخنرانی وی در حدود ۳۰۰ دانشجو درآمفی تئا‌تر دانشگاه حضور داشتند.  در بخش پایانی سخنرانی آقای موسوی لاری و در جریان پاسخ به سوالات دانشجویان، «عده‌ای درمیان جمعیت با فریاد وایجاد جنجال سعی دربرهم زدن جلسه داشتند ولی سخنران همچنان به صحبت‌های خود ادامه داد. »  اما در ادامه جلسه سخنرانی وزیر کشور دولت هشتم  و به دنبال هجوم یکی «ازدانشجویان به سمت جایگاه، موسوی لاری سخنان خود را قطع کرد وبه خارج سالن هدایت شد که در میان راه عده‌ای به سمت وی هجوم بردند اما با تلاش نیروهای انتظامات سالن، موسوی لاری سالم از دانشگاه خارج شد.» بی بی سی

    

نیروهای دولت عراق 'وارد مرکز شهر رمادی شدند'

مقام‌های عراقی می‌گویند که نیروهای دولت عراق عملیات باز‌پس‌گیری شهر رمادی از دست پیکارجویان گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) را آغاز کرده‌اند. سخنگوی مرکز ضد تروریسم عراق گفته است که نیروهای عراقی و شبه‌نظامیان که از حمایت نیروی هوایی برخوردارند، وارد مرکز شهر رمادی شده‌اند. او گفته که است این نیروها در حال پیشروی به سوی مجتمع اصلی دولتی در شهر هستند. رمادی در ۹۵ کیلومتری غرب بغداد قرار دارد و از مهم‌ترین پایگاه‌های داعش به شمار می‌رود. این شهر در استان انبار از ماه مه امسال در دست نیروهای داعش است و نیروهای دولت عراق از آن زمان تلاش کرده‌اند کنترل این شهر را دو باره در دست گیرند. رمادی از زمان سقوط صدام حسین، یکی از پایگاه‌های اصلی شورشیان سنی بوده و باز پس گرفتن این شهر می‌تواند پیروزی مهمی برای دولت قلمداد شود. نیروهای دولت عراق از ماه پیش دست به محاصره این شهر زدند و پیکارجویان مستقر در مرکز شهر را از ارتباط با خارج شهر محروم کردند. بی بی سی

    

More Recent Articles

You Might Like


Email subscriptions powered by FeedBlitz, LLC, 365 Boston Post Rd, Suite 123, Sudbury, MA 01776, USA.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر