روزنامه نگار است، عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، دبیر سیاسی روزنامه هایی چون جامعه، طوس، نشاط و عصر آزادگان، مدیر انتشارات گام نو و فعال ملی مذهبی که حالا سالهاست یکی از شناخته شده ترین زندانیان سیاسی بند ۳۵ زندان اوین به شما می رود. علیرضا رجایی از چهارم اردیبهشت ۹۰ در زندان به سر می برد، انتشارات اش تعطیل شده، همسر و فرزندانش به دلیل فشارهای امنیتی ناچار به ترک کشور شده اند و مدتهاست که حتی اجازه تماس تلفنی هم با آنها نداشته. با لیلا لیاقت، درباره وضعیت این زندانی سیاسی مصاحبه کرده ام؛ همسر یک زندانی سیاسی که فشارهای بازجوهای سپاه بر او تا بدانجا پیش رفت که ابوالفضل قدیانی از درون زندان اوین در نامه ای اعلام کرد: "اخیرا وقاحت و خباثت را بجایی رسانده که به همسر آقای دکتر رجایی گفته من ایشان را به زندان برازجان یا رجایی شهر تبعید میکنم و وقیحانه از وی خواسته از شوهرش طلاق بگیرد. اگر شما و سایر مسئولین ارشد نظام کمترین غیرتی داشتید این بازجویان کثیف با اقداماتی بسیار کمتر از این آنچنان مجازات و رسوا میشدند که دیگر این بیدینیها و اقدامات ضداخلاقی امکان بروز پیدا نمیکرد و نوامیس افراد به بازی گرفته نمیشد". علیرضا رجایی منتخب مردم تهران در انتخابات مجلس ششم است؛ نفر بیست و هفتم در لیست راه یافته به مجلس که آرایش را ابطال کردند و غلامعلی حداد عادل را به جای او به عنوان نماینده به مجلس فرستادند. او که به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده، پیش از این در سال ۸۱ هم که به اتفاق جمعی از فعالان ملی مذهبی دستگیر وبه ۳ سال زندان و ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود. خانم لیاقت وضعیت آقای رجایی الان چگونه است؟ ۲۴ مهرماه باید آزاد شود اما گفته اند غیبت داشته و یک ماه دیگر آزاد می شود. ما منتظر آزادی هستیم. ابتدا باید بهمن ۹۲ آزاد می شد که آزاد نکردند. حکم دیگری گذاشتند و او را در زندان نگاه داشتند. حالا هم می گویند غیبت داشته، دو بار مرخصی داده بودند، مثلا مرخصی سه روز و تبدیل شده بود به ۱۰ روز ولی اینها را غیبت محسوب و به حبس اش اضافه کرده اند. حالا گفته اند اواخر آبان ماه، دقیقا البته نمی دانم به خود ایشان چه ابلاغ کرده اند ولی ما منتظر آزادی ایشان هستیم. با شما و بچه ها تماسی دارند؟ در این مدت توانسته اید با او صحبت کنید؟ نه اصلا؛ما اصلاهیچ تماسی با علیرضا نداریم. بند ۷ شاید اجازه داشته باشند اما ۳۵۰ اجازه تماس تلفنی ندارند. ۳۵۰ بچه های سیاسی هستند و یکسری آزاد شده اند و یکسری منتقل شده اند بند ۷ و دیگر زندانی جدیدی نیاورده اند. الان حدودا ۴۰ نفر آنجا مانده اند. از همان روز اول بند ۳۵۰ نه ارتباط تلفنی داشت نه چیزی. حتی برای ملاقات ها هم باید هفته ها می رفتیم پشت در دفتر آقای خدابخشی می نشستیم، بیاید حرف بزنیم، نامه بگیریم و بعد کلی دوندگی که اینها انجام می شد، می گذاشتند ۲۰ دقیقه درطبقه زیرزمین اوین که ملاقات حضوری داشته باشیم، تلفن که اصلا نداشتیم. از روزی هم که از ایران آمدیم بیرون هیچ تماسی نداشته ایم. تاکنون نه با من و نه با بچه ها اجازه نداده اند حرف بزند. فقط دلخوشی مان همین است که روزهای دوشنبه برادرهای علیرضا و مادرش بروند ملاقات کابینی و به ما خبری بدهند. خانواده من هم نمی توانند، یعنی نمی گذارند ملاقات کنند. خیلی به علیرضا سخت گرفتند و خیلی اورا اذیت کردند. دیگر دلخوشی ما همان ملاقات برادرها و مادر علیرضا با اوست و شنیدن خبری از او. چرا؟ مشکل شان با آقای رجایی چیست؟ من که نه کار سیاسی کرده ام، نه می کنم و نه می دانم که در ذهن آقایان چی می گذرد. تنها چیزی که می دانم این است که نه آقای رجایی و نه هیچ کدام از بچه ها، بخصوص ملی مذهبی ها هیچ گونه نقطه سیاهی ندارند، نه کار اقتصادی کرده اند نه رانت خواری کرده اند نه چیزی کم و زیاد کرده اند نه از نظر اخلاقی مشکلی داشته اند. اما آقایان از فکر و اندیشه اینها می ترسند و برای همین به عناوین مختلف اینها را در زندان نگه می دارند. من خودم به بازجو گفتم من نمی دانم همسر من چکار کرده، اگر آدم خطرناکی است به من هم بگویید من بدانم که شوهرم یک آدم جانی است، یک آدم جنایتکار است، آدم مضری است برای اجتماع. اوسط، همان بازجوی اطلاعات سپاه گفت خود آقای رجایی می داند چه کارهایی کرده. گفتم اگر او میداند به من چرا نمی گویید؟ چون مشکل شما فقط با علیرضا نیست مشکل شما با من و بچه های من هم هست. با نشر گام نو هم است. علیرضا زندان بود، من نشر گام نو را می چرخاندم. گفت باید تعطیل کنی نشر را و کتابها را بریزی دور. گفتم من ۱۶ کتاب آماده چاپ دارم و از این طریق دارم ارتزاق میکنم. هسر من نیست. من دارم کتاب چاپ میکنم، نشر ما هم یک نشر شناخته شده است و همه می شناسند، هیچ مشکلی هم ندارم، دارم یک کار فرهنگی می کنم و با دو پسر نوجوان ارتزاق میکنم. اگر تعطیل کنید از کجا باید خرج مان را در بیاوریم؟ گفت این را از آقای رجایی می پرسیدی آن موقعی که داشت کار سیاسی می کرد! گفتم کار سیاسی که ایشان میکرد اینقدر خطرناک بوده که شما حاضرید ایشان را ببرید زندان ولی آدم های جانی و خطرناک آزاد باشند؟ علیرضا رجایی و سعید مدنی و مسعود پدرام باید زندان باشند و اینها آزاد؟ گفت بله تشخیص ما اینطوری است. گفتم بله شما قطعا هیچ وقت نمی توانید مثل شخصی مثل علیرضا رجایی باشید. هروقت درس خواندید کتاب خواندید و فکر و ذکرتان خریدن و خواندن و چاپ کتاب بود فرق می کرد، شما فکر و ذهن تان چیزهای دیگری است و هرکسی از طریقی که فکر می کند می تواند دیگران را تشخیص می دهد. بعد ریختند دفتر گام نو و نشر ما را تعطیل کردند و جلوی چاپ کتاب های ما را گرفتند عملا من را خانه نشین کردند و نشر گام نو را بستند فقط برای اینکه از فکر و اندیشه علیرضا می ترسند. چون اینها اوضاع اجتماعی و اوضاع مملکت را می فهمند. همین چیزهایی که الان دارد اتفاق می افتد، همین که ماهی ۴۵ هزار به مردم بدهند، همان سال اولی که احمدی نژاد رئیس جمهور شد همان موقع پیش بینی کرده بود یا همان موقع با شبکه رسا مصاحبه کرده و گفته بود. از فکر اینها می ترسند. از شما چی می خواستند؟ از من می خواستند چیزهایی را که وجود ندارد درمورد همسرم بگویم، بروم مصاحبه کنم و بگویم جلسات مخفی داشتند و.. بچه هایی مثل علیرضا و دکتر پدرام و دکتر مدنی گاهی دور هم بودند، هیچ برنامه جنگ مسلحانه یا چیزهایی نبوده که چنین برخوردهایی کردند. اما به من می گفتند باید بیایی بگویی شنبه شب ها در گام نو چه می گذرد چه کسانی می آیند چه کارها می کنند و.. من می گفتم من اصلا سیاسی نیستم، نمی دانم چی می گویید. خیلی اصرار داشتند به این. بعد می گفتند تو مذهبی تر از آقای رجایی هستی و ما در زندگی تان همه چیز را می دانیم و.. یا بعد می گفتند تو از طریق نشر گام نو با خیلی ها در ارتباطی و.. می خواستند بین من و علیرضا اختلاف به وجود بیاورند یا من حرفی اضافه تر بزنم. آقای قدیانی در نامه ای از زندان اوین از فشارهای روحی روانی بازجویان بر شما خبر داده و نوشته بود که از شما خواسته اند از آقای رجایی جدا شوید. روزی که آقای قدیانی چنین چیزی نوشته بود روزی بود که من و علیرضا در ملاقات کابینی، دعوای مان شد. چون من به علیرضا گفتم که آقای اوسط مدام به من زنگ می زند، مرا اذیت می کند و مدام می گوید علیرضا رجایی در زندان هی نامه می نویسد و بقیه را تحریک می کند و ما تبعیدش می کنیم برازجان و می توانیم حکم اش را تبدیل کنیم به ۱۴ سال و.. علیرضا خیلی عصبانی وناراحت شد و گفت بیخود کرده به تو زنگ می زند. اینقدر ناراحت شد که من به او نگفتم که اوسط زنگ زده و گفته "خانم این لیاقت شما را ندارد، این مرتیکه را ول کن. به چیه این دلت خوش است تو جوانی از او کم سن و سال تری و برو برای خودت زندگی کن و.." گفتم این حرف ها چیست به من می زنید. گفت "تو جوانی حیفی و این حالا حالاها اینجا است و نمی گذاریم به این راحتی از زندان بیاید بیرون". من به علیرضا نگفتم. اما در جمع خانم های خانواده های زندانیان سیاسی گفته بودم که از طریق زندانیان دیگر به گوش علیرضا رسیده بود. حالش در زندان بد شده بود و آقای قدیانی در نامه ای این را نوشت. یعنی به نوعی شما را تحت فشار قرار داده بودند که از آقای رجایی جدا شوید؟ بله. مدام زنگ می زدند، اذیت می کردند. من قبل از اینکه از ایران بیرون بیایم توانستم از یک طریقی با آقای ناطق نوری ملاقات داشته باشم. خیلی به من کمک کرد و واقعا از ایشان تشکر میکنم. رئیس دفترشان آقای درویش بود، رفتم آنجا و گفتم من همسر فلانی هستم و مستاصل شده ام و نمیدانم چه باید بکنم. وقت دادند و خیلی کمک کردند واقعا. من سه خط تلفن داشتم و اوسط و بازجوها هر دفعه با یک شماره ای با من تماس میگرفتند به طوریکه من ۱۷ شماره از اینها سیو کرده بودم و هر بار با شماره جدید دیگری تماس میگرفتند، من جواب که میدادم می دیدم باز اینها هستند. فکر میکنم آقای ناطق نوری پی گیری کرد و این تلفن ها قطع شد. دیگر اوسط و گروه اش که صبح، ظهر، عصر و شب مدام زنگ می زدند دیگر قطع شد حتی می آمدند لابی محل سکونت ما و بچه های مرا اذیت می کردند، به پسر من گفته بودند اگر مادرت فردا نیاید خودش را معرفی کند ما می آییم مدرسه تو را می گیریم و می بریم. دیگر تلفن های شان قطع شد اما مدام زیرنظر بودم. به خاطر همین فشارها از ایران خارج شدید؟ بله من دقیقا به خاطر همین فشارها بیرون آمدم. خود علیرضا گفت احساس می کنم از کشور بروی بیرون بهتر است. به دوستانم گفتم آدم شوهرش توی زندان باشد و بگوید تو که یک آدم مذهبی و چادری هستی با دو بچه نوجوان از مملکت برو بیرون و خانه و زندگی را ول کن و برو که مملکت غریبه جای امن تری است از مملکتی که اسمش جمهوری اسلامی است، آدم دیگر دلش به چی خوش باشد؟ چطور می توان چنین چیزی را توضیح داد؟ من همه را ول کردم آمدم بیرون فقط برای اینکه کمی آرامش نسبی پیدا کنم. اینجا هم که آمدم ماههای اول مدام تماس میگرفتند تا دیگر سیم کارتم را درآوردم و بعد هم آن تلفن ها قطع شد. خانم لیاقت کمی برگردیم عقب تر. آقای رجایی در مجلس ششم جزو منتخبان مردم بود اما به جای او حداد عادل را فرستادند مجلس، شما چه احساسی داشتید وقتی چنین اتفاقی افتاد؟ من از نماینده شدن علیرضا زیاد خوشحال نبودم به خاطر اینکه مسولیت سنگینی به دوش او می افتاد، اما از اینکه یک نفر دیگر با اسم دین و خدا و دکمه های بالابسته شده که خیلی هم احساس متشرع بودن می کند رفت جای علیرضا، خیلی هم متوقع انگار که حق اش بوده درحالیکه خود آقای حداد عادل خوب میداند و خدای او که نفر هفتاد و نهم بوده که آمده جای علیرضا، حس خوبی نداشتم. احساس ام از اینکه نرفت مجلس این بود که مسولیت و حق الناسی گردنش نمی افتد ولی از این بابت که یک نفر دیگر به این راحتی حق و حقوق ما را بگیرد و حق و حقوق و رای کسانی که به علیرضا رای دادند را صاحب شود خیلی حرصم درآمد. من و پدر همسرم با عنوان عبدالله نصیحت گو یک نامه نوشتیم و من شخصا بردم دادم مجلس. نوشته بودیم که اشکالی ندارد ولی پشت کردی به مردمی که به علیرضا رجایی رای داده اند و حالا با افتخار و توقع انگار حق تو بوده در مجلس راه می روی، اشکالی ندارد این دنیا برای تو ولی چگونه واقعا جواب خواهی داد؟ تویی که در ظاهر خیلی متشرع هستی، خیلی میدانی و برادرت شهید بوده این دنیا هیچ، ولی آن دنیا چگونه می خواهی جواب ما را بدهی. بعد دیگر پی گیری نکردیم چون فایده ای نداشت، خودشان خواسته بودند اینطور شود. علیرضا هم میگفت حتما خواست خدا بوده من نروم مجلس. جوابی دادند یا واکنشی دیدید؟ نه جوابی دادند، نه واکنشی دیدیم. ادامه همین بود که خانم حقیقت جو یکبار در مجلس گفت که این آقای حدادعادل حق علیرضا رجایی را خورده و نشسته اینجا. بچه ها چه می گویند؟ سالهاست که پدر در زندان است و حالا مدتهاست که حتی از تماس تلفنی هم محروم هستند. من همیشه سعی کرده ام بچه ها را از فضای سیاسی دور نگه دارم و سعی کردم این مدت هم مادری کنم هم پدری. می دانم که هیچ وقت نمی توانم جای علیرضا باشم اما سعی می کنم کمتر صدمه ببینند، اما خب هر دو پسر هستند و وابستگی های خاصی به پدرشان دارند. پدرشان را قهرمان می دانند و به او افتخار می کنند. الان می شود ۶ سال از قبل که مدام علیرضا را می بردند و می آوردند همه کتاب ها و فلش مموری ها را بردند از همان موقع بچه های من دوره راهنمایی بودند، الان یکی سال آخر دبیرستان است و یکی تازه دانشگاه را شروع کرده. کم نیست این زمان ولی به هرحال تحمل کردند و حالا هم در انتظار آزادی علیرضا هستیم.
نیروهای پلیس استان سیستان و بلوچستان از کشتهشدن یک مأمور این نیرو و یک معلم در جریان درگیری با "اشرار" در ایرانشهر خبر دادهاند. یکی از بستگان این معلم به روز میگوید خانواده از طریق فرمانداری و اداره آموزش و پرورش پیگر علل کشته شدن پرویز روشناس شدهاند. یک خبرنگار بلوچ هم میگوید توزیع سلاح از طریق بسیج بین تعدادی از مردم، امنیت را در این استان شکننده کرده است. بر اساس گزارشها درگیری ایرانشهر، دوشنبه شب، ۱۳ مهرماه، در یک پمپ بنزین واقع در کمربندی بامری رخ داده است. به گزراش خبرگزاری ایسنا ماموران کلانتری ۱۲ شهرستان ایرانشهر در حین گشت زنی در کمربندی مکران بودند که افرادی مسلح با یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ در کنار خودرو آنان قرار گرفتند و ماموران را به رگبار بستند. سرهنگ دوستعلی جلیلیان فرمانده انتظامی ایرانشهر نیز توضیح داده که علاوه بر گروهبان یکم حسینعلی سبحانیان، که از نیروهای پلیس بوده، یک معلم ایرانشهری نیز که در صف پمپ بنزین بوده مورد اصابت قرار گرفته و کشته شده است. سردار رحیمی، فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان نیز گفته است: "در این زمینه شناسایی عوامل پلیس به نتایج خوبی رسیده که متعاقبا اعلام میکنیم." او همچنین به "اشرار و قاچاقچیان" هشدار داده که "هرگونه حادثهای در منطقه رخ دهد تا نتیجه نگیریم موضوع را رها نمیکنیم." مرجان محبیتبار، فعال رسانهای در ایرانشهر و از بستگان پرویز روشناس، معلم کشته شده، به روز میگوید خانواده وی از طریق اداره آموزش و پرورش و فرمانداری پیگیر علل مرگ او هستند. به گفته خانم محبیتبار، آقای روشناس از خانوادهای فرهنگی، فردی "ساده زیست و مومن" بوده و حدود ۲۴ سال سابقه معلمی داشته است. او دارای چهار فرزند بود و در دبستان "شهید کشوری" این شهرستان در پایه چهارم ابتدایی تدریس میکرد. قتل؛ از صف نانوایی تا صف پمپ بنزین سالانه دهها نفر در استان سیستان و بلوچستان در نتیجه درگیریهای مسلحانه پلیس با قاچاقچیان کشته میشوند. در مورد اخیر ایرانشهر نیز پلیس گفته است که مهاجمان از "اشرار" بودهاند. مسولان قضایی و انتظامی به طرفهای درگیر با نیروهای دولتی اعم از قاچاقچیان یا مخالفان مسلح "اشرار" می گویند. حبیبالله سربازی، مدیر کمپین فعالین بلوچ به روز میگوید هنوز مشخص نیست عاملان حمله دوشنبه شب ایرانشهر دقیقا چه افراد یا گروههایی هستند. این اولینبار نیست که معلمان در استان سیستان و بلوچستان در نزاعهای مسلحانه جان خود را از دست میدهند. در ۱۲ دیماه سال ۹۳، عیسی شهرکیزاد، معلم بومی ساکن روستا و ادهم صبوری یکی از اعضای بسیجی بلوچ سنی مذهب هم هنگامی که در صف نانوایی بودند، مورد حمله قرار گرفتند و کشته شدند. در اردیبهشتماه همان سال نیز، همزمان با اولین روز سفر روحانی به سیستان و بلوچستان، معلمی در شهرستان سرباز به دست افراد مسلح ناشناس کشته شد. سال گذشته نادر قاضی پور، عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس قتل معلمان را به گروه مسلح جیش العدل یا آنطور که او گفته "گروهگ تروریستی شیطان صفت" نسبت داده بود. آنزمان روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، از دستگیری اعضای "یک باند تروریستی" در منطقه سرباز در حدود صد کیلومتری جنوب شرق ایرانشهر و در نزدیکی مرز پاکستان خبر داد. در اطلاعیه سپاه آمده بود این گروه "در چندین اقدام کور تروریستی تعدادی معلم و نیروهای بسیجی را در منطقه جنوب شرق کشور" کشته است. قتلهای هدفمند یا تصادفی؟ این درحالیست که فعالان رسانهای بلوچ میگویند در بیشتر موارد معلمان قربانی اتفاقی نزاعهای مختلف در استان هستند. حبیبالله سربازی، خبرنگار بلوچ به روز میگوید: "اینطور نیست که یک معلم به دلیل تعلق به این جایگاه مورد هدف قرار بگیرد. چنانچه در موارد گذشته مانند مورد خاش و ایرانشهر نیز بعدا مشخص شده که آنها در جریان درگیریهای طایفی و خانوادگی به قتل رسیدهاند." به گفته آقای سربازی سالانه از قشرهای مختلف مانند کارمندان، نظامیان و معلمان کشته میشوند. او میگوید سال گذشته در پی اظهار نظر چند نماینده در مجلس این تصور ایجاد شد که گویا معلمان از قصد مورد هدف قرار میگیرند درحالیکه این درست نیست چون در میان معلمان هم از شیعیان سیستانی هستند هم از بلوچهای اهل سنت. به گفته این خبرنگار بلوچ، سلاحهایی که سپاه از طریق بسیج در اختیار برخی شهروندان قرار داده، امنیت را در استان شکننده کرده و برخی در خلال نزاعهای خانوادگی مغرضانه از آنها استفاده میکنند. وبسایت افراطی اویس، با عنوان فرعی "بررسی وقایع جهان اسلام" سال گذشته با انتشار یادداشتی ضمن انتقاد از سکوت مسئولان استان سیستان و بلوچستان نوشته بود که "برای تروریستها شیعه و سنی فرق نمیکند. در واقع هدف تنها نشانه گرفتن جریان علم و دانش و آگاهی در استان است." استان سیستان و بلوچستان همواره یکی از ناآرام ترین استانهای ایران بوده و سالانه چندین درگیری نظامی در شهرهای مختلف این استان رخ میدهد.
باگذشت نزدیک به دو هفته از وقوع حادثه منا در عربستان سعودی که منجر به کشته، مجروح و مفقود شدن چندین هزارزائر از نقاط مختلف دنیا شد، وزیر بهداشت دولت روحانی خبر داد که ممکن است برخی مفقودان این حادثه "جزو دستگیرشدگان و در بازداشتگاهها و زندانهای عربستان باشند یا در بیمارستانهای عربستان باشند"؛ مسالهای که مورد تایید حسن قشقاوی، از مقامهای وزارت خارجه نیز قرار گرفت. حسن هاشمی که پیش از این به عنوان نماینده دولت روحانی برای بررسی وضعیت زائران ایرانی به عربستان سعودی مسافرت کرده بود، گفت که از نظر دولت نمیتوان تمام جانباختگان را "متوفی" نامید و "تعدادی از ایران با ویزای عربستان وارد خاک این کشور شدهاند، طبیعی است که به همان تعداد هم باید به کشور بازگردند". پیش از این سازمان حج و زیارت اعلام کرده بود که تعداد کشتهشدگان ایرانی در این حادثه ۴۶۵ نفر است. همچنین بیش از ۲۰۰ نفر نیز مفقود شدند. مفقودانی که پیش از این علی جنتی - وزیر ارشاد - گفته بود ۷۰ تا ۸۰ درصد آنها جان باختهاند. همزمان با سخنان هاشمی، حسن قشقاوی نیز سخنان مشابهی را بیان کرد. به گفته معاون کنسولی وزیرامورخارجه "در حال حاضر نمیدانیم که این عزیزان به رحمت ایزدی پیوستهاند و یا اینکه در جایی بازداشت هستند". حدود دوهفته پیش و در جریان برگزاری مراسم حج، هزاران تن از افرادی که برای مراسم رمی جمرات حاضر شده بودند، جان باختند. مقامهای جمهوریاسلامی بر این باورند که اهمال مسئولان عربستانی عامل این حادثه بوده است. دولتمردان سعودی اما معتقدند این مساله به دلیل بی احتیاطی حجاج رخ داده و ایران به دنبال سوءاستفاده سیاسی از این مساله است. چند روز پیش محمود علوی، وزیر اطلاعات، گفته بود که وزارتخانه متبوع وی "مکلف شده است عمد یا غیر عمد بودن این حادثه را بررسی و مستندات آن را جمعآوری کند". برخی مقامهای جمهوریاسلامی - از جمله محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین - بر این عقیدهاند که این مساله عمدی بوده است. به گفته نقدی "وقتی صحبتهای زائران خانه خدا را میشنویم مطمئن میشویم که حادثه منا تعمدی بوده و راه را بر زائران خانه خدا بستهاند که ریشه و عامل اصلی این جنایت نیز آمریکاست". گرچه حسن هاشمی این مساله را رد کرده است. به گفته او "عمدی بودن این فاجعه با عقل جور درنمی آید. افتخار عربستان به میزبانی حجاج است و برای کشوری مثل عربستان بسیار باعث سرشکستگی است که چنین اتفاقی در دوران حج اتفاق بیافتد. ممکن است گروههای سیاسی از چنین اتفاقاتی که رخ میدهد بهره برداری سیاسی کنند اما اینکه با قصد قبلی چنین اتفاقی را برای حذف همدیگر برنامه ریزی کرده باشند بسیار بسیار بعید میدانم". پس از رخ دادن این حادثه، نام غضنفر رکنابادی سفیر سابق جمهوریاسلامی در لبنان - به عنوان یکی از مفقودان این حادثه اعلام شد. در واکنش به سخنان مسئولان جمهوریاسلامی درباره مفقود شدن رکنآبادی، مقامهای عربستان سعودی مدعی شده بودند که وی وارد عربستان نشده است. رکنآبادی در زمان حضور در لبنان به عنوان سفیر ایران، از یک حادثه بمبگذاری نیز جان سالم به در برده بود. چند روز پس از وقوع این حادثه ایتالله خامنهای گفته بود که ایران تاکنون "خویشتنداری" کرده و اگر "بنا شد عکسالعمل نشان" دهد، این واکنش "خشن و سخت" خواهد بود. به گفته او مسئولان عربستان "به وظایفشان عمل نمیکنند بلکه در مواردی نقطهی مقابل وظایفشان عمل میکنند، موذیگری میکنند".
با وجود تلاش نمایندگان منتسب به جبهه پایداری در مجلس، استیضاح وزیر راه دولت یازدهم با شکست مواجه شد. استیضاحی که به نوشته یک وبسایت حامی روحانی "ضعیفترین استیضاح یک دهه گذشته" بود. در جریان جلسه استیضاح ۱۷۵ نماینده به ابقای آخوندی رای موافق دادند، مقابل ۷۲ رای مخالف و ۵ رای ممتنع. آخوندی تابستان سال ۹۲ و در جریان رای اعتماد به اعضای دولت روحانی ۱۵۹ رای موافق داشت. مسایلی نظیر عزل و نصبهای بدون دلیل و حذف نیروهای مومن، عدم اعلام موضع شفاف نسبت به موضوع فتنه و سران آن، اجرا نکردن تعهدات زمان اخذ رای اعتماد و مشکلات در حوزه عمومی وزارت راه و شهرسازی از جمله محورهای اصلی طرح استیضاح آخوندی بود. آخوندی از جمله اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بود. وی همچنین یکی از اعضای این ستاد بود که همراه با نمایندگان دیگر کاندیداهای انتخابات در دیدار با آیتالله خامنهای چند روز پس از اعلام نتایج حضور داشت. این مساله در جریان استیضاح آخوندی نیز مورد اشاره نمایندگان منتقد قرار گرفت. ازجمله مهدی کوچکزاده که از جمله موافقان استیضاح آخوندی بود، گفت: "شما پس از سالها اشتغال در وزارتخانهها برای جبران خدماتتان با بودجه وزارت نفت برای تحصیل به انگلستان اعزام شدید و پس از اخذ درجه دکترا و مراجعت، خدمات دریافتی از نظام را با پذیرش ریاست ستاد فتنه جبران کردید". آخوندی خود اما در سخنانش پيرامون استیضاح گفت: "استیضاح وقتی به جریان میافتد که پاسخهای دورههای پیشین قانعکننده نباشد و من که خوشبختانه تا به حال هیچ بار رأی عدم قناعت را از مجلس شورای اسلامی دریافت نکردم، این استیضاح جای تامل دارد". پیش از این خبرگزاری ایسنا نوشته بود که "ردپای استیضاح وزیر راه و شهرسازی ظاهرا به ناراحتی برخی از کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی از بخشنامه آخوندی مبنی بر منع ورود دولتیها به این انتخابات میرسد". مسالهای که در جریان استیضاح هم مطرح شد. آخوندی اما گفت که از این کار خود دفاع میکند: "اقدام به فروش امضا میکردند و در عین حال در شهرداری به عنوان ناظر و مجری عمل میکردند". از جمله دیگر مسایل مطرح شده در بحث استیضاح، سرنوشت طرح مسکنمهر بود. طرحی که در زمان دولت احمدینژاد طراحی و اجرا شد، اما به پایان نرسید. اعضای دولت روحانی در دو سال گذشته بارها انتقادهای مختلفی را نسبت به این طرح مطرح کردهاند. در جلسه استیضاح نیز محمدرضا باهنر - نایب رئیس مجلس - گفت که این طرح "حدود ۱۰ واحد درصد تورم به کشور" تحمیل کرده است. این در حالی است که در دیدار اخیر آیتالله خامنهای، رهبر جمهوریاسلامی با اعضای دولت روحانی، او تاکید کرده بود که "چند میلیون نفر چشمانتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار به طور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد". پس از شکست استیضاح اما اصولگرایان مواضع مختلفی در این زمینه اتخاذ کردند. از جمله خبرگزاری تسنیم خبر از اس.ام.اس بیژن زنگنه - وزیر نفت - خطاب به نمایندگان موافق استیضاح نوشت. به ادعای تسنیم، متن این اس.ام.اس چنین بود: "شنیده شده که جنابعالی موافق استیضاح دکتر آخوندی هستید، البته بنده در اصل خبر تردید دارم. توقع است با استیضاح ایشان همراهی نکنید و در عوض تلاش خواهد شد تا انتظارات و ایرادات جنابعالی تامین گردد". رجانیوز، وبسایت نزدیک به جبهه پایداری نیز نوشت که "پیامک و لابی" موجب ابقای آخوندی در مقام وزارت شد. روزنامه کیهان نیز روز گذشته خبر مشابهی را منتشر کرده بود: "در روزهای اخیر برخی از مکاتبات وزارت راه و شهرسازی برای اعطای امتیازات خاص به چند نماینده مجلس، در رسانهها منتشر شد. این مکاتبات حکایت از باجدهی مسئولان این وزارتخانه برای جلب نظر نمایندگان در آستانه استیضاح دارد.". اسحاق جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور)، مجید انصاری (معاون پارلمانی رئیس جمهور)، بیژن زنگنه (وزیر نفت)، علی طیبنیا (وزیر اموراقتصاد و دارایی)، علیاکبرصالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی) و حسین هاشمی (استاندار تهران) از جمله مسئولان دولتی بودند که آخوندی را در جلسه استیضاح همراهی میکردند. از نکات مهم این اسیتضاح مخالفت فراکسیون رهروان ولایت - فراکسیون حامی علی لاریجانی - با برکناری آخوندی بود. مسالهای که در نهایت موجب ابقای او در سمت خود شد. پس از بحثهای مربوط به برجام، این برای دومین بار در چند روز اخیر است که علی لاریجانی و حامیان وی، علیه برخی اصولگرایان موضعگیری میکنند یا حداقل آنها را برای زیر فشار گذاشتن دولت روحانی همراهی نمیکنند. ماههای گذشته نیز اخبار مشابهی درباره احتمال ائتلاف میان لاریجانی و روحانی در انتخابات مجلس دهم منتشر شده بود. آیا این حمایتها از دولت و تلاش برای ابقای وزیر روحانی، میتواند گامهای نخست چنین ائتلافی باشد؟
خبرگزاری کار ایران، ایلنا، دیروز طی گزارشی از ادامه تغییرات در دولت و از جمله احتمال تغییر استاندار قزوین خبر داد. خبرگزاری ایلنا با اشاره به تکذیبیه سخنگوی وزارت کشور در اینباره کنایه زده بود: "امیری تغییر استاندار کرمانشاه را نیز تکذیب کرده بود و به نظر میرسد وزارت کشور مایل نیست سخنگوی خود را در جریان اخبار انتصابات قرار دهد." نویسنده این خبرگزاری همچنین در گزارش خود آورده: "در خرداد امسال نیز اولین موج تغییرات با تغییر استاندار فارس و قم شروع شد. استاندار قم که گرایش اصولگرایانه داشت جای خود را به یک گزینه میانهرو داد و استاندار فارس که در قضیه حمله به علی مطهری با انتقادهای شدیدی مواجه شده بود، سه ماه بعد از آن اتفاق جای خود را به یکی از اعضای حزب اعتمادملی داد. در آن زمان اینطور گفته شد که هر دوی این افراد برای نامزدی در انتخابات مجلس از مسئولیت خود کنار رفتهاند اما با گذشت سه ماه از آن استعفا هنوز خبری از شروع فعالیتهای انتخاباتی آن دو استاندار نیست." البته شایعه تغییر استاندار قزوین، پیش از این هم منتشر شده بود. از جمله خبرگزاری مهر در اواخر شهریور ماه نوشته بود: "خبرها حاکی از آن است که انتخاب فریدون همتی به عنوان استاندار جدید استان قزوین قطعی شده است و وی پس از رای هیات دولت جایگزین مرتضی روزبه استاندار فعلی این استان خواهد شد. فریدون همتی مشاور ارشد وزیر کشور عبدالرضا رحمانی فضلی است که پس از استعفای محمدصادق صالحی منش مدتی سرپرست استانداری قم بود." تغییر برخی استانداران در ماههای اخیر علیرغم تکذیبهای قبلی مسئولان دولتی، همچنان ادامه دارد. آخرین مورد این تغییرات، اواخر شهریور در استانداری کرمانشاه بود که ابراهیم رضایی بابادی استاندار سابق این استان جای خود را به اسدالله رازانی داد. هرچند که هر دو استاندار قبلی و کنونی این استان وابسته به جریان اصلاحطلب تلقی میشوند اما این تغییرات به معنی آمادگی برای انتخابات آینده تفسیر شد. خبرگزاری موج در گزارشی علت تغییرات در استانداری کرمانشاه را چنین توضیح داده بود: "یکی از فعالین اصلاح طلب گفته است که هنوز در برخی ادارات و استانداری ها مدیران دولت نهم و دهم هستند که نیاز بود که خانه تکانی اساسی صورت گیرد. این امر باعث عدم هماهنگی بین دستگاه ها در کرمانشاه شده بود که با آمدن رازانی این مشکل رفع خواهد شد." رحمانیفضلی، وزیر کشور، بعد از تغییر استاندار کرمانشاه در جمع خبرنگاران گفته بود: "طبیعی است برای بهتر مدیریت شدن یک مجموعه تغییراتی صورت گیرد و جابجایی اگر در یک حوزه موثر باشد آن را انجام خواهیم داد. رازانی استاندار جدید کرمانشاه تجربه بسیاری در چندین استان داشته و باید برنامههای منسجم و موثری را برای هر چه بهتر اداره شدن استان کرمانشاه پیاده کنند. ما در هر زمانی که احساس کنیم تغییری به نفع مردم و یا دولت است در هر زمانی انجام خواهیم داد." اما به نظر میرسد که ماجرای تغییرات در بدنه دولت همچنان ادامه خواهد داشت. چند روز پیش، سایت خبرآنلاین در گزارشی با عنوان "پشت پرده تغییر استانداران چیست؟" با اشاره به تغییر استانداران قم، فارس و کرمانشاه به احتمال تغییر چند استاندار دیگر هم اشاره کرد و نوشت: "احتمال تغییر استاندار قزوین در شرایطی تقویت شده است که برخی چهره های تندرو اصولگرا به صف حامیان مرتضی روزبه استاندار قزوین پیوسته اند. نارضایتی از عملکرد روزبه از موقعی افزایش یافت که با وجود تغییر بیش از ۹۰ درصدی فرمانداران شهرستان های کشور ، از شش شهرستان قزوین تنها فرماندار سه شهرستان تغییر کرد و تازه یکی از آنها در دولت سابق هم فرماندار بوده و تنها با طی نمودن مسیری چند هزار کیلومتری از سیستان بلوچستان به قزوین، به تاکستان رفته است و در شهرستان های آوج، البرز و آبیک نیز همچنان سکان به دست فرمانداران دولت احمدی نژاد است." نویسنده خبرآنلاین همچنین اضافه کرده بود: "افزون بر این ها، شنیده ها حاکی از تغییرات احتمالی در استانداری های اصفهان، ایلام و هرمزگان است. اینکه چقدر این گمانه زنی ها دقیق است معلوم نیست اما آنچنان که وزیر کشور گفته است هیچ استانداری حتی در روز انتخابات هم مصون از تغییر نخواهد بود." گفتنی است که زمزمه تغییرات در دولت از مدتها پیش مطرح بوده است. چند ماه پیش، عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور درباره احتمال تغییر استانداران یا فرمانداران، گفته بود: "همه دستگاههای اجرایی روزانه در حال ارزیابی مدیران خود هستند اما اینکه این ارزیابی منجر به تغییر شود یا خیر، باید بگویم که این موضوع بستگی به نتایج دارد و اگر رضایتمندی وجود نداشته باشد این تغییرات ایجاد میشود." او البته تاکید کرده بود: "در حال حاضر هیچ تغییری در روند استانداران یا فرمانداران در دستور کار وزارت کشور نیست." با اینهمه تغییرات در دستور کار قرار گرفت. اواسط اردیبهشت ماه حسامالدین آشنا به مجله اندیشه پویا گفت: "برخی از سفرهای استانی برای تیم رئیسجمهور روشن کرد که بر خلاف تصور اولیه بعضی از استانداران توانایی کافی برای اداره استان را ندارند لذا تغییرات در دولت هم در سطح وزرا و هم در سطح استانداران اتفاق خواهد افتاد." این سخنان واکنشهای گستردهای داشت و حتی موجب توضیحات مشاور روحانی هم شد، اما چندی بعد و با آغاز تغییرات مشخص شد که برنامه دولت از مدتها پیش مشخص شده است. در آن زمان سایت رجانیوز وابسته به جبهه پایداری در گزارشی از "کلید خوردن تغییرات استانداران و فرمانداران" خبر داده و نوشته بود: "تغییرات در بدنه دولت در حالی صورت میگیرد که فشار جریانات اصلاح طلب تندرو برای تغییرات گسترده در فرمانداریها و استانداریهای سراسر کشور به عنوان مجری انتخابات مجلس، در ماههای اخیر افزایش چشمگیری داشته و نگرانیها را از احتمال یک طراحی گسترده برای دخالت دولتی در انتخابات مجلس به وجود آورده است." نویسنده این سایت پرسیده بود: "تغییرات اخیر در وزارت کشور، به عنوان مجری انتخابات مجلس این سوال را پیش آورده است که مگر قرار است چه اتفاقی در این انتخابات بیافتد که از نزدیک به یکسال مانده به انتخابات چنین تدارک گسترده ای از سوی دولت در حال شکل گیری است؟"
در فاصله کمتر از پنج ماه به زمان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، دبیر شورای نگهبان در اظهاراتی ضمن حمله تلویحی به اکبرهاشمی رفسنجانی و حسن روحانی اعلام کرد که این شورا به کسانی که به ولایت فقیه "اعتقاد قلبی" ندارند اجازه ورود به انتخابات را نخواهد داد، چرا که پست های مهم در جمهوری اسلامی "حق بچه های حزب اللهی" است. آیت الله احمد جنتی شامگاه ۱۳ مهرماه در جریان سخنرانی در مراسمی با نام "ولایت فقیه امتداد غدیر است" گفت:"امروزه عدهای در کشور در حالی مدعی پیروی و تبعیت از ولایت فقیه هستند که در عمل و به صورت پنهانی علیه ولایت فقیه عمل میکنند، کسانی که که در خیمههایی از کشور درصدد کور کردن خط ولایت فقیه هستند، اشخاصی که ظاهر سازی میکنند که تابع ولایت هستند عملا هیچ تبعیتی از ولی فقیه ندارند و تنها در صدد فریب دادن مردم هستند." وی سپس بی اشاره به نام هاشمی رفسنجانی که پس از انتخابات ۱۳۹۲ در سخنان خود بصورت مداوم گفته رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر "حق الناس بودن رای مردم" را تکرار می کند، اضافه کرد: "اشخاصی تلاش میکنند تا از فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر حق الناس بودن رأی مردم سوء استفاده کنند اما ایشان با بیان اینکه شورای نگهبان نیز حق الناس است با این صحبتهای حکیمانه خود مشت محکمی بر دهان کسانی زدند که به دنبال سوء استفاده هستند." دبیر شورای نگهبان با تاکید بر اینکه "این شورا به حرف کسی گوش نمی کند و برای تایید یا رد صلاحیت نامزدهای انتخابات آتی، قانون را عمل خواهد کرد" به صورت تلویحی گفته های رییس دولت جمهوری اسلامی درباره نظارتی بودن وظایف شورای نگهبان در تایید یا رد صلاحیت شرکت کنندگان در انتخابات آینده را رد کرده است. جنتی بدون اشاره به نام حسن روحانی، او را به خاطر اظهاراتش درباره سپاه و بسیج نکوهش کرده و گفته است: "متأسفانه برخی در موضع گیریهای خود نسبت به سپاه و بسیج صحبتهایی را مطرح میکنند که خلاف مواضع و نظرات رهبری است... شاهد هستیم که عدهای از اشخاص در داخل کشور و مسؤولان کشوری تلاش میکنند تا آمریکا را به عنوان ناجی مردم و حلال مشکلات کشور معرفی کنند." او با این توضیح افزوده: "برخی اشخاص تلاش میکنند تا آمریکا را تنها منجی و راه نجات کشور نشان دهند در حالی که اتکا به توان داخلی و استفاده از توانمندیها تا کنون نجات دهنده کشور بوده است، افرادی که آمریکا را به عنوان ناجی معرفی میکنند آب، نان، امنیت و سعادت کشور و ملت را در گرو حضور آمریکا در ایران میدانند." دبیر شورای نگهبان همچنین تاکید کرده است که " شورای نگهبان اجازه نخواهد داد عده ای که به نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی، خط امام و ولایت فقیه اعتقاد قلبی ندارند وارد مجلس شورای اسلامی شوند و پست های مهم نهادهای تصمیم گیر کشور را در اختیار گیرند." او در تکمیل این بخش از گفته های خود افزوده: "به همین دلیل، شورای نگهبان، سپاه و بسیج خاری در چشم این افراد است زیرا این پست ها، حق بچه های حزب اللهی، انقلابی و مومن است." این اظهارات دبیر شورای نگهبان و تاکید او بر اینکه این شورا در مساله صلاحیت یا رد صلاحیت شرکت کنندگان به حرف کسی گوش نمی کند اشاره به گفته های حسن روحانی دارد که ۲۸ مردادماه در جریان "نشست مشترک هیات دولت و استانداران سراسر کشور" گفته بود: "ما جایی را در کشور نداریم که بخواهد افراد صالح و دلسوز را که میخواهند با استفاده از تجربیاتشان به کشور خدمت کنند حالا از هر جناحی که باشند رد صلاحیت کند. تمام گروهها و دستهجات سیاسی قانونی مورد احترام هستند. همه از نظر دولت برابرند و آن جایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه هیأتهای اجرایی هستند و ما هیأت اجرایی نداریم که یک جناح را تأیید صلاحیت کند و یک جناح دیگر را تأیید صلاحیت نکند." حسن روحانی در این اظهارات که با واکنش هایی نیز مواجه شد، تاکید کرده بود: "شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیشبینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمیتواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم." پس از این اظهارات حسن روحانی، آیت الله علی خامنه ای ۱۸ شهریورماه در اظهاراتی جانب شورای نگهبان را گرفت وگفت : "شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای انتخابات است؛ در همهی دنیا هم یک چنین چیزی وجود دارد - حالا اسمش چیز دیگر است؛ اینجا اسمش شورای نگهبان است- مراقبند، ببینند آن کسی که وارد میدان انتخابات میشود، نامزد انتخابات میشود، آیا صلاحیّت دارد یا نه؛ و باید احراز کنند صلاحیّت را؛ اگر دیدند که کوتاهی شده است و آدمی که صلاحیّت ندارد وارد شده، جلویش را میگیرند؛ این حقّ آنها است، حقّ قانونی آنها است، حقّ عقلی و منطقی آنها است؛ بعضی بیخود ایراد میکنند. بخشی از این حقّالنّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است." اهمیت انتخابات مجلس برای اصولگرایان از ابتدای پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲اعضای مجلس کنونی با اکثریت اصولگرایان، منصوبان رهبر جمهوری اسلامی همچون احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و فرماندهان سپاه پاسداران درباره تغییر جریان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در انتخابات سال جاری بصورت مداوم ابراز نگرانی کرده اند. در این ارتباط نخستین نگرانی آنها این است که پس از یک دهه، دولتی که اصولگرا نیست و از حمایت اصلاح طلبان برخوردار است، دو انتخابات مهم مجلس و مجلس خبرگان رهبری را برگزار خواهد کرد. به نظر می رسد نگرانی دوم آنها اما از ابتدای آغاز مذاکرات هسته ای در دولت حسن روحانی با گروه ۵+۱ شروع شد و در ادامه با توافقات سه گانه ژنو، لوزان و اکنون توافق جامع در وین افزایش یافته است. چرا که در صورت به نتیجه رسیدن این توافق و با لغو تحریم های بین المللی و در ادامه بهبود شرایط اقتصادی کشور، دولت حسن روحانی و حامیان او در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری از وضعیت بهتری نسبت به اصولگرایان برخوردار خواهند بود. این نگرانی در میان مقامات حکومتی و منصوبان رهبر جمهوری اسلامی بیشتر از آن جهت است که آنها ودولت محمود احمدی نژاد در ۸ سالی که قوه مجریه و ۱۲ سالی که مجلس شورای اسلامی را در اختیار داشتند با به بن بست کشاندن مذاکراتی که در پایان دوره محمدخاتمی روند روبه بهبودی داشت موجب صدور قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و تحریم های بین المللی جمهوری اسلامی شدند که اقتصاد کشور را با بحران و معیشت مردم را دچار مشکلات بسیاری کرد و اکنون حل این بحران و مشکلات اقتصادی به دست غیر از اصولگرایان آنها را در وضعیت ضعف قرار خواهد داد. غلامعلی حدادعادل در اسفندماه سال ۹۲ با نگرانی از روی کار آمدن دوباره اصلاح طلبان و حامیان حسن روحانی گفته بود: "ما از اینکه کسی نامش اصلاحطلب باشد و مسئولیت کاری برعهده بگیرد، وحشتی نداریم... اما آن چیزی که مایه نگرانی است، این است که مبادا شرایط بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶، فضای مجلس ششم و مسیری که به فتنه ۸۸ منتهی شد در کشور تکرار شود. اینکه میگویم بیم و امید، از چنین وضعیتی بیم داریم." او همچنین به صورت تلویحی ترس اصولگرایان از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای توسط دولت حسن روحانی و استمرار حضور او و بازگشت اصلاح طلبان به مجلس و دولت را نیز تایید کرده و گفته بود:"آنچه فضای سیاسی امروز ایران را با بعد از دوم خرداد متفاوت کرده، تاثیر تصمیمگیریهای خارج از ایران بر فضای سیاسی داخل ایران است.ما بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶ در عرصه سیاسی با عامل و عنصری به نام تحریم و فشار اقتصادی روبهرو نبودیم. نباید امروز این واقعیت را در شرایط سیاسی داخلی ایران نادیده بگیریم و این مساله به مهرهای در کنار سایر مهرهها در شطرنج سیاسی داخل ایران تبدیل شده است." اخیرا حجت الاسلام علی سعیدی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران نیز که در چند نوبت نسبت به انتخابات اسفندماه سال جاری و نتیجه حاصل از آن ابراز نگرانی کرده در این ارتباط گفته است: "تلاشهای زیادی میشود تا مجلس انقلابی تبدیل به مجلس دیگری شود که این تهدیدی برای آرمانهای امام و رهبری و مصالح نظام است. لذا «شورای نگهبان» وظایفی دارد و خواص هم باید معیارهای نماینده در طراز انقلاب را معرفی کنند تا مردم در پای صندوق به نمایندهای رای دهند که خواستههای آرمانی رهبری را عمل کند." مجلس خبرگان ؛ مجلس سرنوشت ساز آیت الله احمد جنتی نیز پیشتر در ۲۳ مردادماه در جریان سخنرانی خود در نماز جمعه تهران با اشاره به درپیش بودن دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، اهمیت مجلس خبرگان رهبری را بیشتر عنوان کرده بود. او گفته بود که "اهمیت انتخابات مجلس خبرگان رهبری بیشتر از مجلس شورای اسلامی است. اگر افراد صالح، مجتهد، عادل و ولایت فقیه را قبول داشته باشند و در قول و عمل ملتزم به ولایت باشند در مجلس خبرگان حضور داشته باشند مشکلی برای کشور ایجاد نخواهد شد و وضع آن بهتر هم میشود." دبیر شورای نگهبان اضافه کرده بود : "اما اگر کسانی بخواهند با ضرب و زور وارد مجلس خبرگان شوند حتی اگر عده آنها هم کم باشد باید جلوی آنها ایستاد به دلیل اینکه خبرگان هیچ رنگ سیاسی نباید داشته باشند و مجتهدین درسخوانده حوزه علمیه باید برای انجام وظیفه اساسی خود طبق قانون اساسی حاضر شوند." احمد جنتی در ادامه اظهاراتش همچنین مدعی بود که "امروز برخیها هر جایی که مقاومتی میبینند به دنبال آن هستند که آن مقاومت را بشکنند. به عنوان مثال گزارشهایی رسیده که برخیها به دنبال تسلیم کردن نهادهایی همچون شورای نگهبان و قوه قضاییه هستند تا بتوانند در انتخابات هر کسی را که خودشان صلاح میدانند تایید و یا رد کنند." دبیر شورای نگهبان ۲۹ اردیبهشت ماه نیز در اظهاراتی دیگر در جمع طلاب و روحانیون گفته بود:"باید با حساسیت از مسائل مربوط به انتخابات و کیفیت فعالیت افراد در آن مطلع باشید. الآن افرادی در این انتخابات(خبرگان رهبری) فعال شده اند که «مسئولیتهای بالایی» هم دارند، اما اساساً چشم دیدن ولایت فقیه را ندارند و همه هَمِّشان افزایش قدرت خودشان و کاهش اقتدار ولایت است. البته تا الآن خدا لطف کرده و مانع تحقق اهداف آنان شده است." او ۱۹ دی ماه سال گذشته هم طی اظهاراتی در جریان همایشی با نام "هم اندیشی ولایتمداران استان فارس" گفته بود: "خبرگان آینده «سرنوشت ساز» است و از مدتها قبل هم گروهی به فکر قبضه کردن خبرگان هستند و از طرفی دیگر افراد متدین، ولایی، امام و رهبری دوست هستند که همواره به دنبال رصد کردن فعالیت ها حرکت می کنند و اجازه انحراف را نخواهند دارد." او البته از شخص یا گروه خاصی نامی نبرده اما تاکید کرده بود: "افرادی که که از جانب گروهی مد نظر قرار گرفته اند هیچکدام صلاحیت ندارند در این میان خبرگان باید افرادی باشد که در زمان انتخاب رهبری فردی را که دارای تقوا، جسارت، بصیرت، و مورد قبول علما باشد را مطرح کنند. کسی که به عنوان رهبر از جانب خبرگان «انتخاب می شود» باید نبض سیاست و اقتصاد جهان را بشناسد و از طرفی نقشه دشمنان را پیش بینی کند.رهبر جامعه اسلامی نباید از تهدید دشمنان بترسد بلکه باید با ایستادگی و بصیرت تمامی نقشه ها را خنثی کند." در بیشتر خبرها و تحلیل هایی که در دو سال گذشته تا کنون در رسانه های مختلف اصلاح طلب و اصولگرا و همچنین رسانه های وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی منتشر شده از اکبرهاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از کسانی که نقش مهمی در انتخابات آتی مجلس خبرگان ایفا می کند یاد شده است. در این ارتباط برخی رسانه ها اعلام کرده بودند که روحانیون اصلاح طلبان همراه با اکبرهاشمی رفسنجانی رییس سابق مجلس خبرگان، علی اکبرناطق نوری، سید حسن خمینی و فرزندان برخی از روحانیون و مراجع تقلید شیعه و رییس کنونی دولت جمهوری اسلامی حسن روحانی که خود یکی از اعضای فعلی مجلس خبرگان و رییس "کمسیون صیانت از رهبری" است قصد حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری را دارند. در همین ارتباط اکبر هاشمی رفسنجانی ۱۳ مردادماه در گفت و گویی با هفته نامه طلوع اعلام کرد که "من در مجلس نمی توانم شرکت کنم اما بنا دارم در خبرگان شرکت کنم." او که هم اکنون عضو مجلس خبرگان رهبری است، در این گفت و گو با اشاره به اینکه انتخابات مجلس و خبرگان رهبری که در اسفندماه برگزار می شود "مهمترین انتخابات ما هستند"درباره کاندیداتوری حسن خمینی نوه رهبر پیشین جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان نیز گفته بود که "حاج حسن آقا واقعا هم صلاحیت بالایی و هم وظیفه دارد ایشان در وضعی نیست که نسبت به آینده کشور بی تفاوت بگذرد منتها تکلیفش را خودش می داند." هاشمی رفسنجانی همچنین اضافه کرده بود: "ما نمی توانیم به ایشان تکلیف کنیم ولی من نظرم را می دهم که بهتر است بیاید معلوم نیست که ما در دنیا باشیم. الان نوبت آنهاست و باید بیایند که از انقلاب حفاظت کنند."
همزمان با لغو تجمع اعتراض آمیز معلمان در ۱۳ مهر که بنا به گفته برخی از فعالان با تهدید های امنیتی گسترده همراه بوده، نیروی انتظامی جمهوری انتظامی از یگان "تخصصی" سرکوب خود با عنوان یگان ضد اغتشاش رونمایی کرد و در نمایشگاهی که با همکاری شرکت های چینی و روسی برگزار شد، آخرین تجهیزات خود از جمله گلوله های ضد اغتشاش، ماشین های آب پاش، باتوم ، تیرکمان و تفنگ های اسنایپر و....را به نمایش گذاشت. خبر راه اندازی "یگان ضد اغتشاش" را سردار حسن کرمی فرمانده یگانهای ویژه ناجا اعلام کرده و گفته است: "ماموریت اصلی یگانهای ویژه کنترل اغتشاشات، رهایی گروگان و مقابله با تیمهای تروریستی است...پشتیبانی از پلیسهای تخصصی در ارتقای امنیت اجتماعی جزو وظایف یگانهای ویژه است که اخیرا نیز با توجه به تهدیدات سلفیهای تکفیری دفاع شهری نیز به آنها اضافه شده است. آمایش سرزمینی یگانهای ویژه متناسب با سطح تهدیدات هر استان از تیپ تا گردان و در تمام استانهای کشور سازماندهی و مستقر شده است. یگانهای ویژه با نیروی انسانی مجرب، جوان و آموزشدیده و با استفاده از تجهیزات مدرن، تنها یگان واکنش سریع در کشور هستند که به صورت ۲۴ ساعته آماده اجرای ماموریت هستند". او افزوده است: "در کنترل اغتشاشات تاکتیک میدانی ما چهار اصل؛ عملیات آمادگی و حرکت، عملیات بازدارنده، عملیات برقآسا و عملیات تثبیت و عادیسازی است. برای اجرایی کردن راهبردها و تاکتیکهای میدانی، فعالیتهایی اولویتبندی شده است. طراحی و اجرای آموزشهای نوین، آمادگی جسمانی، آمادگی عملیاتی و آمادگی علمی و بصیرتی از جمله این راهبردهاست. علاوه بر آن تجهیزاتی متناسب با راهبردهای داخل کشور نیز ساختهایم که میتوان از میان آنها به خودروهای سدکننده، خودروهای هجومی و نفوذکننده، انواع آبپاشها، انواع تجهیزات الکترونیکی، انواع گازها و کپسولها، انواع خودروهای پشتیبانی رزم و تجهیزات انفرادی اشاره کرد. ایجاد یگان اسب سواران، یگان اغتشاشات ویژه زنان، یگان حافظ صلح، واحد پشتیبانی هوایی، پلیس افتخاری، یگان انتظامی ورزشگاه و دریا از جمله این یگانهاست که طی سه سال اخیر توان رزم یگانهای ویژه را درحد قابل توجهی ارتقا داده است. تاکنون بیش از ۵۴ نوع از تجهیزات موردنیاز ما طراحی و ساخته شده و ۲۴ طرح دیگر برای تجهیزات نیز در دست مطالعه یا ساخت است". او اضافه کرده: "اتخاذ رویکردی اجتماعی برای استفاده از سرمایههای جامعه و اتصال به قدرت پایانناپذیر مردمی از دیگر راهبردهای یگانویژه برای مقابله با بحرانهاست". علاوه بر وی، اسکندرمومنی جانشین احمدرضا رادان در نیروی انتظامی هم درباره این یگان سرکوب گفته است: "این نیرو آماده میشود تا «نظم» و «امنیت» لازم برای برگزاری انتخاباتهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در زمستان امسال را فراهم کند. مانورهای نظامی یگان ویژه به قانونشکنان نشان میدهد که پلیس آماده است بنابراین دشمن جرأت ایجاد ناامنی در کشور را نمیکند و اگر هم چنین اتفاقی بیفتد، به بهترین شکل ممکن پاسخ مناسبی به آنان داده خواهد شد". در همین حال، رسانه های حکومتی در گزارش های تصویری متعدد، آنچه را که به گفته مومنی، مانوری با هدف ایجاد وحشت در بین "قانون شکنان" بوده است در ابعاد وسیع پوشش داده اند. همزمان با رژه و مانور این سرکوب گران، نمایشگاهی نیزبا همکاری شرکت های چینی و روسی با هدف نمایش دادن تجهیزات بازداشت، سرکوب و قتل "قانون شکنان" برگزار شده رسانه ها هم با انتشار تصاویر کوشیده اند به این نمایشگاه جنبه ای مردمی بدهند. درحالی که نیروی انتظامی جمهوری اسلامی سرگرم قدرت نمایی در برابر دشمنان فرضی است، سایت حزب اعتماد ملی، حزب وابسته به مهدی کروبی در مطلبی از استانداراد دوگانه پلیس در برخورد با تجمعات انتقاد کرده است. این سایت نوشته است: "گویا برخورد نیروی انتظامی با همه یکسان نیست. نزدیک به یک هفته است که عده اندکی با تجمع و تحصن مقابل مجلس، حمله های تند به سیاست های خارجی دولت را در دستور قرار داده اند. چرا که درحالی که تشخیص غیر قانونی بودن تجمع مخالفان هسته ای مقابله مجلس حدود یک هفته به طول انجامید و در نهایت نیز آنها با صدور بیانیه ای به تجمع خود پایان دادند، مدتی پیش برخورد شدید با تجمع صنفی و آرام معلمان مقابل مجلس به یک ساعت هم نکشید.صبح روز چهارشنبه ۳۱ تیر ماه تعدادی از معلمان، برای پیگیری بخشی از مطالبات شان درصدد تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی بودند که با ممانعت نیروی انتظامی مواجه شدند.این تجمع بلافاصله غیر قانونی اعلام شد و نیروی انتظامی اقدام به بازداشت عده ای از معلمان و انتقال آنها به بازداشتگاه کرد و حالا تعامل پلیس با افرادی که با تجمع مقابل مجلس، نه تنها خواستهای صنفی ندارند، بلکه منافع ملی را هدف حمله قرار دادهاند، حکایت از رفتار دوگانه پلیس با تجمعات مختلف دارد. رفتاری که اعتبار این نیرو را زیر سئوال میبرد".
آیت الله مکارمشیرازی، از مراجع مذهبی ساکن قم در دیدار با فرمانده نیروی انتظامی کشور از تعطیل شدن درس آیتالله جوادی آملی به دلیل تحصن مخالفان توافق هسته ای انتقاد کرد. مکارمشیرازی گفت: "باید مسئله قم سریعتر جمع میشد. نباید به خاطر حفظ یک شأن و جایگاه، شأن بالاتری چون شأن مرجع تقلید خدشهدار شود." او اضافه کرد: "نیروی انتظامی نباید تسلیم منفیبافیهای دیگران شود." چند روز پیش و همزمان با تحصن چند تن از مخالفان توافقنامه هستهای در تهران و در مقابل مجلس، گروهی دیگر از مخالفان نیز در شهر قم و در مقابل دفتر علی لاریجانی، نماینده قم و رئیس مجلس تجمع کردند. خبرگزاری ایلنا در آن زمان تعداد تجمعکنندگان در قم را ۳۰ تا ۴۰ نفر برآورد کرده بود. دو روز بعد از این تجمع، همان افراد به مسجد اعظم قم رفته و در آنجا تحصن کردند و از آنجا که محل در آیتالله جوادی آملی نیز همین مسجد است، گفته شد که وی برای عدم ملاقات با متحصنان کلاس درس خود را تعطیل کرده است. ظاهرا بر این اساس برنامه درسی مراجع مذهبی قم در این مسجد، از ساعت ۸ الی ۹ صبح آیتالله وحید خراسانی، از ساعت ۹ الی ۱۰ صبح آیتالله مکارم شیرازی، از ساعت ۱۰ الی ۱۱ صبح آیتالله نوری همدانی و از ساعت ۱۱ الی ۱۲ صبح آیتالله جوادی آملی به ارائه دروس خود میپردازند. روز دوازدهم مهر، خبرگزاری ایلنا، ضمن انتشار این خبر نوشت: "آیتالله جوادی آملی از مراجع تقلید شیعه در قم همه روزه و از ساعت ۱۱ الی ۱۲ صبح در مسجد اعظم قم دروس تفسیر خود را برگزار میکند، اما صبح امروز و در پی تحصن مخالفان دولت به بهانه توافق هستهای درس خود را تعطیل کرد تا اینکه با این افراد رو به رو نشود. این تعداد اندک تحصنکننده در مسجد اعظم در حالی ادعای نمایندگی طلاب و فضلای حوزه علمیه را دارند که اکثر قریب به اتفاق مراجع تقلید از توافق هستهای و اقدامات دولت در این زمینه حمایت کردند." تعطیلی درس جوادیآملی انعکاس گستردهای در رسانه های داخلی ایران داشت. حجتالاسلام رضوی، رییس دفتر آیتالله جوادی آملی درباره علت تعطیلی این کلاسها به روزنامه اعتماد گفته بود: "ایشان وقتی شنیدند آنها به مسجد اعظم قم آمدند تصمیم گرفتند سر كلاس تفسیر قرآن حاضر نشوند و كلاسشان را تعطیل كردند." نویسنده این روزنامه در گزارش خود اضافه کرده بود: "نكته قابل توجه این است كه آیتالله جوادی آملی پیش از این هم با برخورد برخی هواداران محمود احمدینژاد روبهرو شده بود، زمانی كه او نسبت به ماجرای هاله نور كه از سوی محمود احمدینژاد مطرح شده بود واكنش نشان داد، تعدادی از طلاب هوادار محمود احمدینژاد در نماز جمعه علیه آیتالله جوادی آملی شعارهای را سر داده بودند. به نظر میرسد آیتالله جوادی آملی با تعطیل كردن كلاس درس خود ترجیح داد تا ماجرا را بدون حاشیه خاصی فیصله دهد و اجازه ندهد كلاس درس تفسیر قرآنش محلی برای تعداد كمی از طلاب شود كه میخواهند بگویند مراجع و علما و طلاب مخالف برجام هستند." خبرگزاری دولتی ایرنا هم در گزارشی با عنوان "مخالفان برجام حرمت ۳۰ ساله کلاس های آیت الله جوادی آملی را شکستند" به جدال لفظی در میان طلاب قم اشاره کرده و از قول آنان نوشته بود: "هنگامی که این خبر در فضای مسجد پیچید، حاضران در مسجد اعظم به طلاب معترض گفتند: شما با این کارتان باعث شدید، درس آیت الله جوادی آملی تعطیل شود، ایشان ۳۰ سال است که حتی به خاطر سرماخوردگی درس اخلاق خود را تعطیل نکرده اند، اما امروز به خاطر تجمع شما و بهم ریختن جو مسجد، درس خود را تعطیل نمود، شما حق الناس را رعایت نکردید و باید پاسخگو باشید." این خبرگزاری درباره سابقه تحصن این گروه نیز نوشته بود: "شماری از طلاب و روحانیون سه شنبه شب گذشته پس از لغو سخنرانی سعید جلیلی در مدرسه فیضیه، اولین اجتماع خود را صبح چهارشنبه در مدرسه فیضیه و بعد ازظهر آن روز نیز در مقابل دفتر رییس مجلس شورای اسلامی درقم برگزار کردند. معترضان در اعتراض به اینکه 'دربرجام خطوط قرمز نظام رعایت نشده است'، از پنجشنبه شب هفته گذشته در مسجد اعظم قم تحصن کردند که تا روز شنبه (دیروز) ادامه داشت و با دخالت نیروی انتظامی این تحصن به هم خورد." روزنامه قانون هم در گزارشی دیگر با اشاره به اینکه "همفكران «مصباح» كلاس درس ۳۰ ساله آیتالله جوادی آملی را بههم ریختند" یادآوری کرده بود: "فراموش نكردهايم كه هم طيفهاي آنها سابقه حمله فيزيكي به سران قوا را نيز در پرونده خود دارند و از آنجايي كه گفتوگو و مذاكره در قاموس آنها تعريف نشده است، براي رسيدن به اهداف خود همواره به روشهايي جدا از عرف پناه ميبرنند وبراي مثال با كفش و مهر به جان علي لاريجاني ميافتند! اين جماعت بعد از اينكه بساطشان براي ايجاد اخلال در روند اجراي برجام بههم ريخت، همان رويه سابق خود را در پيش گرفتند." تعطیل شدن دروس مراجع مذهبی در قم یکی از مهمترین اقدامات اعتراضی آنها محسوب میشود. جوادی آملی حتی برخلاف برخی از مراجع ساکن قم در روزهای مربوط به تولد یا مرگ ائمه شیعه نیز دروس خود را تعطیل نمیکند. او چند ماه پیش و در آستانه سالروز شهادت امام دهم شیعیان گفته بود: "فکر نکنم تعطیل کردن برای گرامیداشت امام علیه السلام، بهتر باشد بنابراین فردا میآییم و بحث میکنیم و ثواب جلسه را نثار روح مطهر آن امام میکنیم."
بروز جنجال های چند روز اخیر در پارلمان جمهوری اسلامی بر سر گزارش کمیسیون برجام پیرامون توافق هسته ای تهران و ابرقدرت های جهان، دیروز پای کیهان را نیز بار دیگر به دعوا باز کرد. این نشریه که توسط حسین شریعتمداری –ـ نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان ـ– اداره می شود دیروز با انتشار یادداشتی بدون نام به انتقاد تند از ۵ عضو کمیسیون برجام پرداخت که روز یکشنبه به محتوای گزارش برجام اعتراض کرده بودند. کیهان می نویسد: "نمایندگان امضاکننده این بیانیه با دل سپردن به سیاست قدیمی و کهنه شده پلیس خوب و بد تاکید کردهاند، برجام اختلافات میان اسرائیل و آمریکا را علنی ساخته و آبروی نتانیاهو را برده است!" ۱۲ مهر چند ساعت پس از انتشار گزارش برجام در مجلس توسط علیرضا زاکانی ـ رئیس این کمیسیون- ۵ عضو از این کمیسیون ۱۳ نفره بیانیه ای منتشر کردند که بر خلاف گزارش رسمی برجام، به شدت از توافق هسته ای دولت روحانی با گروه ۱+۵ دفاع می کرد. در مقدمه این بیانیه آمده بود: "ما امضا کنندگان زیر اعتقاد داریم بیانیه قرائت شده منطبق بر منافع ملت نبوده وآثار بسیار مثبت برجام که می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات جاری کشور باشد نادیده گرفته شده است." علاءالدین بروجردی( رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی)، غلامرضا تاجگردون( اصلاح طلب)، مسعود پزشکیان ( نماینده اصلاح طلب)، عباسعلی منصوری آرانی و منصور حقیقت پور (هر دو عضو کمیسیون اصولگرایان رهروان ولایت) که امضا کنندگان بیانیه مذکور هستند در این گزارش ۱۶۵ دستاورد توافق جامع هسته ای را بر شمرده اند. این افراد در بیانیه خود خاطرنشان کرده اند که محتوای گزارش رسمی برجام در خارج از این کمیسیون تهیه شده و پس از آن برای رای گیری به داخل کمیسیون آورده شده است :" متأسفانه به دلیل سوگیری حاکم بر کمیسیون به تذکرات دلسوزانه اعضا توجه نشد و گزارش یکسونگر که خارج از کمیسیون تدوین شده بود به رأی اعضای حاضر در کمیسیون (3 نفر از اعضا به دلیل اعتراض جلسه را ترک کرده بودند) گذاشته شد که نهایت با رأی ۶ نفر مثبت و ۴ نفر منفی به تصویب رسید." کیهان در یادداشت دیروز خود البته کوشیده این بخش از بیانیه را یک ضد و نقیض معرفی کند و گوشزد کرده است :" این ادعا به معنای آن است که اگر سه عضو موافق برجام که در رایگیری نهایی حضور نداشتند و جلسه را به نشانه اعتراض ترک کرده بودند،اندکی تحمل میکردند گزارش نهایی تصویب نمیشده و به جای آن گزارشی در تایید برجام در اختیار افکار عمومی قرار میگرفت!" این نشریه این تناقض را "توهین به شعور مردم" توصیف کرده و انگیزه این ۵ نماینده پارلمان از امضا چنین بیانیه ای را مرتبط با انتخابات پیش روی مجلس، در ماه اسفند، دانسته است. کیهان نوشته: "گویا نویسندگان بیانیه که برای مصارف انتخاباتی دنبال همراهی با دولت هستند نمیدانند که تجربه نشان داده است که چنین همراهیها و همگامیهایی با عاقبت خوبی در میان مردم و افکار عمومی مواجه نشدهاند." در واکنشی تلویحی به بیانیه اخیر، علیرضا زاکانی، رئیس کمیسیون برجام، دیروز در گفتگو با خبرنگاران بدون اسم آوردن از این ۵ نماینده گفت: "دوستان با این گزارشی که مورد قبول صاحبنظران است این گونه سطحی برخورد نکنند." گزارش منفی کمیسیون برجام پیرامون توافقات اخیر مدت اجرای ۱۵ ساله برجام را یک "نقطه ضعف جدی" در توافق اخیر توصیف و از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پیرامون پرونده هسته ای نظام نیز انتقاد کرده است. باید افزود روز یکشنبه پس از قرائت این گزارش، بلافاصله طرحی با امضای ۱۰۰ نماینده برای تعیین فوریت به رای گذاشته شد که ۹ تکلیف برای دولت برای اجرایی کردن برنامه جامع اقدام مشترک با غرب مشخص کرده؛احکامی که به نظر نمی آید به سنگی بزرگ برای دولت در مسیر تعامل هسته ای با غرب تبدیل شود. دو فوریت این طرح با مخالفت نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری رای نیاورد و با یک فوریت به کمیسیون های مربوطه ارجاع داده شد. قرار است مجلس یکشنبه هفته آینده در خصوص این طرح رای گیری کند و پیش بینی می شود که تصویب آن دشوار نباشد. این طرح در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و همچنین کمیسیون انرژی تصویب شده است. در حالی که به نظر می رسید انتشار گزارش برجام و رای گیری هفته آینده بر سر طرح مذکور، پایان ماراتن پارلمان اصولگرایان در رابطه با توافق هسته ای نظام و جامعه جهانی باشد، اما گزارش ها نشان از آن دارد که ظاهرا اعضای کمیسیون برجام قصد ترک کردن میدان هسته ای را ندارند و کماکان می خواهند توافق اخیر را بستر فعالیت های خود قرار دهند. برای نمونه حسین نقویحسینی، نماینده مجلس و سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی برجام گفته کار این کمیسیون "تمام نشده" است. به گزارش خبرگزاری تسنیم سخنگوی کمیسیون برجام تصریح کرده: "قرار است گزارش تفصیلی این کمیسیون در بیش از هزار صفحه تا دو ماه دیگر تهیه و به سران قوا، مقامات ارشد کشور و دبیر شورای عالی امنیت ملی فرستاده شود." به نظر می آید نمایندگان اصولگرا در مجلس قصد دارند دست کم تا زمان انتخابات مجلس در پایان امسال، بحث ها بر سر توافق هسته ای را در منازعات سیاسی زنده نگه دارند؛ موضوعی که احتمالا مرتبط با تکاپوهای نمایندگان کنونی برای دریافت امتیازات از دولت روحانی و یا ایجاد فضای دو قطبی علیه دولت و بسیج نیروهای مخالف به منظور هموار شدن مسیر انتخاب دوباره آن ها در انتخابات است.
دو روز پس از انتشار نامه انتقادی چهار وزیر دولت به حسن روحانی، واکنش ها تا حدی بالا گرفته که وزیر صنعت دلیل امضای این نامه را اصرار وزیر اقتصاد دانسته و محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز بابت افشای علنی وضعیت بحرانی کشور، از امضاء کنندگان انتقاد کرده است. بر اساس گزارش رسانه های داخلی، عقب نشینی محمد رضا نعمت زاده، وزیر صنعت، یکی از امضا کنندگان این نامه،زمانی صورت گرفت که وی در محاصره خبرنگاران در حاشیه یک نمایشگاه چنین گفت: "وزیر اقتصاد خواست پای این نامه را امضا کنم و دلیل امضای وزیر دفاع هم شرکتهای بورسی زیرمجموعه وزارتخانه متبوعش بود". او افزود: "این نامه در رابطه با بازار سرمایه و بورس به رئیسجمهور ارسال شد، چرا که رئیس جمهور از وزیر امور اقتصادی و دارایی خواسته بود تا گزارشی از وضعیت موجود اقتصاد ایران را ارائه دهد؛ ضمن اینکه آمار بورس هم محرمانه نیست و هر روز بر روی سایتها و نشریات مختلف قرار میگیرد. وزیر امور اقتصادی و دارایی از وزرای صنعت، دفاع و تعاون، کار و رفاه اجتماعی خواست که این نامه را تائید کند؛ ضمن اینکه برنامههایی در دست اقدام است که بتوان اوضاع اقتصاد کشور را بهبود داد". به نوشته خبرگزاری ها، او از دادن پاسخ به سئوالی در مورد وجود ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو در انبار خودروسازان که در این نامه به آن اشاره شده بود، امتناع کرد. او درحالی از اقدام انتقادی خود به شکل ضمنی عقب نشینی کرده که علی طیب نیا، که به گفته نعمت زاده نویسنده این نامه بوده نیز به انتقادات هواداران دولت واکنش نشان داده و گفته است: "در دو سال گذشته نامه های متعددی برای رئیس جمهور و سایر مقامات ارسال و آینده را پیش بینی و سیاستها را اتخاذ کردیم. این نامه سرگشاده و هشدار نبوده و براساس شرایط متعارف برای رئیس جمهور نگاشتیم؛ کما اینکه این موضوع ابتدا توسط خود رئیس جمهور مطرح شد و آقای روحانی به چند مسئله از جمله رشد اقتصادی، تورم، ثبات بازار ارز و طلا و بازار سرمایه حساسیت ویژه ای دارند. این نامه پس از مطرح شدن توسط رئیس جمهور تهیه شد و تعدادی از وزرایی که در بازار سرمایه عمدتا فعال هستند از جمله بنده به عنوان رئیس شورای عالی بورس نوشته شد، سایر وزرای امضا کننده هم از سهامداران عمده بازار هستند". او افزوده است: "متعاقب این نامه با معاون اول رئیس جمهور جلسه برگزار و دستوراتی نیز توسط رئیس جمهور صادر شد و درباره موارد مطرح شده در نامه تصمیم گیری انجام و مسائل حل و فصل گردید. مسائل بازار سرمایه در دو سال گذشته دائما رصد شده و درباره آن تصمیم گیری میشود و آخرین تصمیم و اقدام مربوط به اوایل فصل تابستان در تاریخ ۱۳ تیرماه بود که رئیس جمهور با ارائه نامه ای به معاون اول رسیدگی به چالشهای اصلی اقتصاد یعنی مشکلات بازار سرمایه، سیستم بانکی و مسائل بودجه ای را مورد تاکید قرار داد". او به زمزمه ها درباره اختلاف وی با وزیر نفت و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز واکنش نشان داده و گفته است: "در پی مذاکرات با وزیر نفت، معاون اقتصادی وزارت اقتصاد با معاونان بیژن زنگنه درباره نرخ خوراک پتروشیمی ها جلساتی را برگزار کردند و به زودی نرخ جدید خوراک پتروشیمی نهایی خواهد شد. قطعا سیف رئیس کل بانک مرکزی هم نامه را امضا می کرد. سیف و نوبخت کمال همکاری را با ما داشته اند". او در حالی ادعا کرده نوبخت نیز با این نامه همراه است که وی دیروز در این باره گفت: "اگر ۴ وزیر از من نظر میخواستند توصیه میکردم یک مهر محرمانه به نامه بزنند، اگر چیزی خلاف مسیر خودش رسانهای شود باعث تعجب خواهد شد". نوبخت افزود: "نامه ۴ وزیر به روحانی به کلیت اقتصاد ایران معطوف نیست، بلکه فقط درباره بازار سرمایه و بورس است. آنچه رئیسجمهور درباره خروج از رکود گفته با توجه به آمارها درست بود و این ۴ وزیر هم این مسأله را تأیید میکنند. براساس گزارش مقدماتی ما بر پایه مرکز آمار حاکی از رشد مثبت اقتصادی در ۳ ماه نخست امسال است. اینکه گفته میشود رئیسجمهور وقت برای استماع برنامههای وزا ندارد، درست نیست، به علاوه دو جلسه هیأت دولت، دو جلسه در روزهای یکشنبه و پنجشنبه مخصوص تیم اقتصادی دولت به ریاست رئیسجمهور برگزار میشود". علنی شدن اختلاف نظرها در درون کابینه، هرچند با انکار از سوی طرفین همراه است، اما منتقدان حکومتی دولت را بر سر ذوق آورده به طوری که خبرگزاری فارس دیروز در گزارشی نوشت: "ثمره ۲ سال بزرگنمایی بیش از اندازه تحریمها تبدیل شد به نامه هشدارآمیز ۴ وزیر روحانی که طی آن نهتنها بدن چوبی مترسک تحریمها از پس خروارها تبلیغات پوشالی به مردم نشان داده شد بلکه در نزد افکار عمومی ادعای یکسال قبل رئیسجمهور مبنی بر خروج از رکود هم رد شد. همچنانکه حقیقت زمخت کماثری دستاوردهای تمام توافقات و بیانیههای برآمده از وین و لوزان و ژنو و مسقط به اثبات رسید. صحبت اما اینجاست که چرا این نوشدارو نه در زمان مناسب که اندکی دیرتر به بدن آسیبدیدهی سهراب قصهی ما رسید؟! پیکری زخمخورده که نه از قِبل مشکلات اقتصادی (که همیشه و در تمام اقتصادهای بزرگ و کوچک دنیا وجود دارند) که یقیناً و همچنانکه در نامه وزرا نیز مشهود است، از زهر بزرگنمایی اثر تحریمها و غلوّ در دستاوردهای مذاکرات و توافق آسیب دید. اکنون این سؤال شکل گرفته است که آیا نامه ۴ وزیر به روحانی اثبات نمیکند که وقت پس گرفتن شعار «چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد»! سر رسیده است؟!همانطور که اثبات میکند وقت پس گرفتن شعار «خروج از رکود» رسیده است؟!" این نامه اما، هواداران دولت از جمله موسی غنی نژاد و طهماسب مظاهری را برآشفته و آنها را وادار کرده تا از انگیزه های سیاسی این نامه سخن بگویند؛ ادعایی که در تاکید بر آن، احمد توکلی نیز در کنار آنها ایستاده است.
به فرموده زندهیاد استاد کاتوزیان، با توجه به رشد و تغییر دائمی انسان و جوامع انسانی، قوانین هرچند مدعی دفاع از حقوق انسانها و جوامع هستند، اما همواره نظم و نظامی ناقص میسازند. هیچ قانون انسانساخت کامل وجود ندارد تا بتواند ادعا کند که نظم کاملی بنیان نهاده که عبور از آن موجب سقوط بنیانهای زندگی و جوامع انسانی میشود. قوانین شرع نیز بنا به اصل تغییر موضوع سبب تغییر حکم میشود، از این قاعده مستثنی نیستند. دلایل تغییر احکام شرعی متعدد است. از جمله: تغییر حکم براساس فهم عرف است. عرف روش مستمر قومی است؛ در رفتار و گفتار که آن را عادت و تعامل نیز میگویند. (جعفر جعفریلنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص ٤٨٨) گذشته از کاربردهای عرف در استخراج حکم شرعی و موضوع آن، در جریان و فرایند استنباط، مجتهد با سه عنوان اصلی حکم، موضوع و مصداق روبهرو است. عنوان اول، یعنی "حکم" را فقیه از منابع اولیه، استنباط میکند، عنوان دوم، یعنی "موضوع" و حدود آن را فقیه باید از متن روایات یا با تکیه بر قول اهل لغت یا عرف مشخص کند. تعیین عنوان سوم، یعنی "مصادیق" وظیفه فقیه نیست، بلکه بر عهده مکلف و عرف یا متخصصان فن است. (میرحسن عابدیان، عوامل مؤثر در تغییر حکم، مجله متین، سال چهارم ١٣٨١، شماره ١٥و ١٦) تردیدی نیست که حکم تابع موضوع است و رابطه سببی و مسببی بین آن دو وجود دارد، بهطوریکه اگر موضوع تغییر کرد، حکم نیز تغییر میکند و تغییر موضوع نیز بستگی به تحوّل در عرف جامعه دارد. بدون شک روزی که نیلوفر اردلان، با قلبی مملو از عشق پای سفره عقد نشست، تا به ازدواج مردی از اهالی ورزش که ادعای همفکری و وفاداری داشت درآید، قصد داشت تعهد و قرار یک عمر همسری و همراهی را رسمی و قانونی کند. او هرگز به مخیلهاش هم خطور نمیکرد که روزی همسرش از او بخواهد برای اثبات عشقاش به خانواده مهریهاش را واگذار کند. و روز دیگر برای اثبات همین مورد از او بخواهد که از اجرتالمثل و نفقه هم بگذرد تا اجازه خروجاش از کشور برای بازی در میدانی که به آن عشق میورزد را به او بدهد. قطعا نیلوفر هنگام عقد باور داشت که شرع و عرف او را بهعنوان سرمایه اجتماعی و ملی بهرسمیت میشناسد و الزاما باید در موارد مقتضی از حقوق او دفاع کنند. چهبسا نیلوفر اردلان بنا به باورهای اعتقادیاش هیچگاه به مغزش خطور نمیکرد وقتی عرف او را بهعنوان سرمایه اجتماعی و ملی بهرسمیت میشناسد؛ به بهانه رعایت قوانین در شرایطی قرار گیرد که مجبور باشد بین زندگی خانوادگی مبتنی بر زورگویی و فرودستی و زندگی ورزشی فردی، مبتنی بر استقلال و اراده آزاد یکی را بر گزیند و در حسرت خوشبختی حضور برابر در زندگی خانوادگی درگیر آه و افسوس و ایکاشهای تاریخی زنانه گردد؟! مسلما برای یک زن توانمند که ابتدا نقش اجتماعی ورزشکاری داشته و در خود این قدرت را میدیده که نقشهای دیگری همچون مادری و همسری را به آن اضافه کند، بسیاربسیار سخت است بهواسطه ناآگاهی از حقوق خود هنگام عقد ازدواج، ناخواسته بر دوراهی انتخاب ارزش آرمان قهرمانی یا ارزشهای موجود در زندگی زناشویی قرار گیرد!؟ یکی از ویژگیهای اسلام بهویژه فقه پویا؛ اجتهاد براساس زمان و مکان است. بنابراین این بر عهده فقیهان و شارعان است که اینجا وارد شوند و برای جلوگیری از ژرفترشدن رابطه قوانین شرع با عرف و تحولات عادات اجتماعی و بهمنظور کاهش ضریب آسیبها و هزینههای ناشی از شکاف شرع و عرف با تغییر عادات و عرف؛ براساس فقه پویا به تغییر احکام مبادرت ورزند: "تغییر احکام با تغییر عادتها جایز میباشد، هم چنان که در نقود متداوله و وزنهای رایج و نفقه همسر و نزدیکان از عرف (عادت) زمانی که درواقع شده تبعیت میشود". (شهید اول) بنابراین تغییر عرف با پیدایش پدیدههای جدید (مانند مالکیتهای فکری و ادبی و تحولات عمیق که در اشیا پدید آمده) باعث خواهد شد که حکم شرعی نیز تغییر پیدا کند. قوانین متغیر یا احکام ولایتی مربوط به این گونه تغییرات و همنوایی با شرع با عرف و عادت زمان است. درباره حق اذن شوهر برای زنان شاغل در پستهای اجرائی دولتی قبلا عرف بهرسمیت شناخته شده و از احکام ثانویه یا متغیر برای آنها صادر شده است. بهاینترتیب، که زنان وزیر و وکیل که مسئولیتهای اجرائی دولتی دارند برای خروج از کشور نیازی به اجازه همسر ندارند. حال با در نظرگرفتن تحولات عرفی و عادات جامعه و با توجه به اینکه ورزش حرفهای بانوان از طرف دولت اسلامی امر مقبول و قانونا پذیرفته شده تلقی شده است، بهاینترتیب، وقتی آقای لاریجانی، قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان ایران، در مسابقات آسیایی را تبریک میگوید و صراحتا بیان میکند کسب مقام اول در رقابتهای فوتسال آسیا باعث غرور و مباهات ایشان است یا وقتی آقای رئیسجمهور دکتر روحانی، در پیام تبریک شان به بانوان ورزشکار قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان با حفظ فرهنگ دینی و ملی را باعث غرور و افتخار هر ایرانی میداند؛ آیا زمان آن نرسیده که فقهای محترم و دولتمردان و دولت زنانی که در مقام و موقعیت زنان و مردان آزاد و رشید فرصت و نعمت استفاده از قدرت آزادی و اختیار اداره و تصمیمگیری سرنوشت و رفتارهای خانوادگی خویش را یافتهاند، تلاش کنند تا با اصلاح قانون خانواده، رویکردی که هنوز زنان را محتاج قیم و سفر زنان را نیازمند اذن قیم و شوهر میداند تغییر کند. تا افتخار و مباهات ملت ایران را دستخوش باجگیریهای حقیر مردانی که قدر زندگی زناشویی را پاس نمیدارند نگرداند. تا خانواده برابر براساس همدلی و احترام متقابل و پایبندی به عهد زناشویی شکل واقعی به خود بگیرد. تا از این پس تمامی زنان ایرانی بهویژه زنان توانمندی که در مقام سرمایههای اجتماعی و ملی کشور هستند، از حقوق انسانی خویش بهرهمند شوند. تا از این پس زنانی چون نیلوفر که همدلی ملی و جهانی را با خود بر انگیختهاند مجبور به انتخاب و ترجیح زندگی فردی مستقل و فرادست در مقام قهرمان؛ بر زندگی خانوادگی فرودست در مقام همسر وابسته به قیم؛ نگردند؟؟ امید آنکه بکوشیم از این پس انرژی نیلوفر اردلان و سایر زنان توانمند ایرانی، به جای اینکه در راهروهای دادگستری برای گرفتن حق حضانت و نفقه و اجرتالمثل و مهریه سوخت و نابود شود؛ هم چنان برای بر افراشتن پرچم پرافتخار ایران عزیز در میادین علم و هنر و ورزش در سراسر جهان بر افروخته و تابناک گردد. منبع: شرق، ۱۴ مهر
یک مقام قضایی ایران از کشف موضوع دریاخواری در درگهان در استان هرمزگان در جنوب ایران خبر داده است. محمدصادق اکبری، رئیس کل دادگستری هرمزگان امروز ۱۴ مهرماه (ششم اکتبر) به خبرگزاری مهر گفت: "پرونده فروش اراضی فرودگاه قدیم قشم و خشکاندن دریا در درگهان بزرگترین پرونده قضایی در دادگاه های استان هرمزگان است." دریاخواری اصطلاحا به خشکاندن دریا و سپس فروش یا بهره برداری از زمین های حاصل از آن اطلاق می شود. آقای اکبری گفت که چند نفر از مدیران ارشد و کارکنان منطقه آزاد قشم و شخصی که در خرید ملک مشارکت داشته بازداشت شده بودند که با وثیقه آزاد هستند. به گفته رئیس کل دادگستری استان هرمزگان افراد درگیر در این پرونده با اتهام "تخریب محیط زیست، خشک کردن، واگذاری و استحصال دریا در درگهان و خسارت به جنگل حرا" رو به رو هستند. این مقام قضایی گفته "تسهیل مال از طریق نامشروع و جعل اسناد دولتی در واگذاری اراضی فرودگاه قشم و همچنین پرداخت رشوه یه یکی از مدیران منطقه آزاد قشم به صورت نقدی و غیرنقدی" از دیگر اتهامات وارده در این پرونده است. بی بی سی
جلسه استیضاح عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم صبح روز سه شنبه ۱۴ مهر برگزارشد. اکثر متقاضیان استیضاح آخوندی نمایندگان جبهه پایداری بودند که در دو سال اخیر هر اقدامی برای مقابله با دولت یازدهم انجام داده اند. نمایندگانی که همواره در جهت منافع گروهی خود اقدام می کنند و البته همیشه اقدامات خود را غیر سیاسی و مردمی توصیف می کنند. یکی از مهمترین نکات این استیضاح دلیلی بود که پانزده نماینده متقاضی استیضاح به عنوان مهمترین دلایل شان از زیر سوال بردن وزیر راه و شهر سازی مطرح کردند: عدم اعلام موضع شفاف عباس آخوندی نسبت به فتنه و سران آن. شش سال پس از اتفاقات سال ۸۸، در حالی که رهبران جنبش سبز در حصر هستند بسیاری از دیگر دلسوزان در زندان، ترس و توهم اعضای پایداری نسبت به جنبش سبز و رهبران آن جالب توجه است. استیضاح کنندگان اعلام کردند که بر این باورند عدم عمل به تعهد وزیر مبنی بر تاسیس و فعالیت سازمان ایمنی جادهها، بدون اقدام و بدون پاسخ ماندن ایرادات عملکردی و برنامهای مندرج در گزارش ماده ۴۹ کمیسیون عمران، عزل و نصبهای بدون دلیل و حذف نیروهای مومن، عدم اعلام موضع شفاف نسبت به موضوع فتنه و سران آن، عدم اجرای احکام قانون برنامه پنجم توسعه، عدم توجه به سیاستهای اقتصادی مقاومتی و عدم توجه به اجرای قوانین ایثارگران از عمده دلایلشان برای ارائه طرح استیضاح است. رحماندوست، کوچکزاده، حاجی، بیرانوند، ثروتی، نبویان، کریمی قدوسی، حسینیان، رسایی، سامری، موسوی لارگانی، اخوان، آلیا و طبیبزاده، اجرا نکردن تعهدات زمان اخذ رای اعتماد، مشکلات حوزه عمومی وزارت راه و شهرسازی، مشکلات حوزه زمین و مسکن شهری و روستایی، مشکلات حوزه حمل و نقل کشور و مشکلات حوزه مالی وزارت خانه را پنج محور دیگر استیضاح خود اعلام کردند. پس از استماع نظرات مخالف و موافق و گزارش عباس آخوندی از مجموع ۲۵۲ رای اخذ شده، ۷۲ نفر به برکناری، ۱۷۵ نفر به ابقاء و پنج نفر نیز به وزیر راه رای ممتنع دادند. کلمه
رییس مرکز تحقیقات سرطان ایران می گوید: ایران بالاترین سرعت پیشرونده بیماری سرطان را به خود اختصاص داده است. دکتر محمد اسماعیل اکبری، رییس مرکز تحقیقات سرطان ایران با تاکید بر رشد فزاینده بیماری سرطان در ایران گفت: سرطان پستان شایعترین سرطان در بین زنان کشور شناخته شده است. وی گفت سالانه ١٠هزار مورد ابتلا به این بیماری در ایران گزارش می شود. ابتلا به سرطان پستان در ایران طی سالهای گذشته قریب به شش درصد رشد داشته که در هیچ جای دیگر دنیا چنین رشدی به ثبت نرسیده است. وی همچنین از سرطان معده بعنوان یکی دیگر از انواع کشنده سرطان در بین زنان و مردان ایرانی نام برد. دکتر اکبری با بیان اینکه "میزان ابتلا به بیماری سرطان در کشور یک پنجم شاخص کشورهای پیشرفته جهان است"، تاکید کرد: کشورهای پیشرفته با اقدامات پیشگیرانه در سالهای گذشته توانستهاند سیر پیشرونده بیماری سرطان را مهار نمایند. بر پایه آمار ارائه شده از سوی مرکز تحقیقات سرطان ایران، سالانه ٩٠ هزار مورد جدید بیماری سرطان در ایران گزارش می شود که این آمار حاکی از شیوع رشد فزاینده بیماری سرطان در کشور است. همچنین دو و نیم درصد از ابتلا به انواع سرطانها در ایران در سنین کمتر از ١١ سالگی رخ می دهد. عدم برنامهریزی جامع برای کنترل بیماری سرطان، رشد هشت درصدی جمعیت سالمندان، عوامل میکروبی و ویروسی و دخانیات از جمله عوامل افزایش رشد بیماری سرطان در کشور است. کلمه
فیسبوک به زودی ماهواره ای را برای تامین دسترسی مناطق دورافتاده آفریقا به اینترنت راه اندازی می کند. مارک زوکربرگ با اعلام این خبر گفته است این کار با همکاری یوتلست فرانسوی انجام می شود و شرکت او امیدوار است اولین ماهواره را در سال ۲۰۱۶ راه اندازی کند. آقای زوکربرگ در یک پست فیسبوکی خود آورده "ما به تلاشمان برای متصل کردن تمام دنیا ادامه می دهیم. حتی اگر برای اینکار نیاز به بیرون رفتن از زمین باشد". این پروژه بخشی از پروژه اینترنت فیسبوک است که در برخی مناطق از جمله هند منتقدان جدی دارد. شرکت های اینترنتی به ویژه در هند معتقدند این برنامه به فیسبوک و شرکایش در توسعه بازار اینترنت دست بالا را می دهد. طرح تازه فیسبوک در نظر دارد از تکنولوژی های موجود ماهواره ای به دسترسی آسان اینترنت ایجاد کند. به نوشته مارک زوکربرگ فیسبوک در سال گذشته راه های کاربرد هواپیما و ماهواره را برای فرستادن امواج به اینترنت از اینترنت به زمین بررسی کرده است. بی بی سی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر