احمد شیرزاد، تهدید به قتل جواد ظریف و علی اکبر صالحی از سوی روح الله حسینیان در مجلس را "یاوه" می می خواند و در مصاحبه با روز می گوید اینها وقتی می خواهند بکشند می کشند و حرف اش را نمی زنند. اگر حرف اش را بزنند معلوم می شود که فقط می خواهند ایجاد ترس بکنند. او چنین تهدیدهایی را زبان گفتگوی جناح راست افراطی در ایران می خواند و می گوید "چنین مسائلی در ایران سابقه دارد و نوع گفتمان این آقایان همین است". روز یکشنبه و در جریان بررسی کلیات طرح یک فوریتی اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام در مجلس شورای اسلامی، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که از سوی نماینده ای تهدید به قتل شده. او اسم این نماینده را که بعدا معلوم شد روح الله حسینیان بوده برزبان نیاورد اما گفت: "الان یک برادر عزیزی آمده اینجا و با قسم جلاله می گوید که شما را میکشیم و در رآکتور اراک رویتان سیمان می ریزیم". همزمان مجیدانصاری، نماینده پارلمانی دولت هم از تهدید به اعدام محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی در مجلس خبر داد. در همین زمینه رفته ام سراغ احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و عضو جبهه مشارکت که معتقد است زبان تهدید، زبان گفتمان راست افراطی در ایران است: "متاسفانه این نوع زبان گفتگوی راست افراطی در ایران سابقه دارد. من خودم بارها چنین چیزهایی شنیدم منتهی فکر می کنم آقای صالحی و دوستانش اولین بار است که می شنوند وگرنه نوع گفتمان این آقایان همین است. حالا بعضی وقت ها به زبان می گویند، بعضی وقت ها ممکن است پیغام بفرستند و بعضی در عمل چنین کارهایی می کنند". احمد شیرزاد توضیح می دهد: "دوره ای که گروه های فشار در این شهر و آن شهر راه می افتادند و سخنرانی ها را برهم می زدند من در یک متری خودم چشم هایی را می دیدم که هربار هرکسی آنها را می دید می توانست انتظار داشته باشد که الان با یک سلاح سرد یا گرم به او حمله خواهد کرد. به هرحال این نوع تهدید، چه در روش های عملی و چه در گفتار جناح راست افراطی یا بخش هایی که هیچ کسی مسئولیت آنها را نمی پذیرد ولی عملا خیلی ها رضایت می دهند به فعالیت آنها و خوشحال هم می شوند، وجود داشته و وجود هم خواهد داشت. شما نگاه کنید حتی می آیند سخنرانی کسی مثل آقای ناطق نوری را برهم می زنند و علیه او شعار می دهند این پیغام ها یعنی همین رفتار. حتی وقتی علیه علی لاریجانی هم شعار می دهند و سخنرانی اش را به هم می زنند، همین منطق است. یک جا ممکن است تهدید به قتل بشود یک جا ممکن است نشود. هنوز یک سال نگذشته که خود من صراحتا در متن مکتوب خبرگزاری فارس تهدید به قتل شدم؛ خبرگزاری وابسته به افراطی ها و این مسبوق به سابقه است". عضو جبهه مشارکت سپس به میزگردی در دانشگاه تهران اشاره می کند: "من پارسال میزگردی در دانشگاه تهران به اتفاق آقای صادق زیبا کلام و آقای هرمیداس باوند درباره مساله هسته ای ایران داشتیم. بعد از آن میزگرد موجی از حملات راه افتاد و بعضی از همین نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تندترین اتهامات و اهانت ها را کردند. خبرگزاری فارس هم تحلیلی نوشت و صحبت های بنده و آقای زیباکلام را با صحبت های رزم آرا مقایسه کرد و نوشت این خائنان به وطن جواب حرف های خودشان را با گلوله دریافت خواهند کرد و یک چنین چیزی. این بدون هیچ پرده پوشی تهدید به قتل است. البته واقعیت این است که اینها بیشتر یاوه است و هیچ وقت چنین اتفاقی نمی تواند بیفتد. ما نمی گوییم ترور سیاسی در ایران نمی افتد، مثل قتل های زنجیره ای و ترور حجاریان داشتیم. اما اینها وقتی می خواهند بکشند می کشند، حرف اش را نمی زنند. اگر حرف اش را بزنند معلوم می شود که فقط می خواهند ترس ایجاد بکنند". احمد شیرزاد می افزاید: "فکر می کنم برای آقای صالحی و دوستان شان یک مقدار این حرف ها غریب است. بخصوص آقای صالحی که من زمانی در دانشگاه دوست نزدیک اش بودم، البته ایشان از ما مسن تر هستند و استاد بودند. آقای صالحی خیلی دوست دارد کسی از دست او رنجیده خاطر نشود و جناح های مختلف سیاسی و مسئولان مملکت از او رضایت داشته باشند. ولی کار به جایی کشیده و افراط گری به جایی رسیده که با آقای صالحی هم درگیر شده اند، یعنی حتی به آدمی که نمی خواهد با دیگران درگیر شود این طور حمله می کنند. این خوی وحشی گری این جناح را نشان می دهد. در عین حال من فکر میکنم دولت آقای روحانی و کسانی که درگیر این پرونده بوده اند، مثل آقای ظریف باید توجه داشته باشند که اینها قابل انتظار است و می شد انتظار داشت که مساله حل و فصل موضوع هسته ای با دولت های غربی و بخصوص امریکا برای جناح افراطی بسیار بسیار گران تمام شود. جناح افراطی در این مساله شکست ایدئولوژیک خورده، شکست مبنایی خورده و چارچوب های فکری اش به هم ریخته، به همین دلیل با تمام وجود تلاش کردند که یا توافقی صورت نگیرد یا اگر صورت می گیرد محدود به موضوع هسته ای باشد و یک جوری موضوع خصومت با امریکا ادامه پیدا بکند چون این جناح حرف دیگری در عرصه سیاسی ندارد که بزند. تنها حرف شان همین بحث مرگ بر امریکا است و زنده نگاه داشتن شعار مرگ بر امریکا، اگر این شعار فروکش پیدا کند دکان اینها بسته می شود. کاری که آقای روحانی در این توافق انجام داد و کاری که آقای ظریف پیش برد بسیار کار بزرگی است.آن طرف قضیه را هم صراحتا عرض کنم که آقای اوباما و آقای کری کار بسیار بزرگی انجام دادند.اینها انسان های بسیار بزرگی هستند، دیدیم این کار در داخل امریکا هم عکس العمل های بسیار شدیدی داشت. ولی فکر می کنم صلح طلبان دنیا همیشه آماده پذیرش این سختی ها باشند. صلح آسان به دست نمی آید". می گویم اشاره کردید این مسائل مسبوق به سابقه بوده ولی در مجلس و از جایگاه نمایندگی مجلس تا به حال سابقه نداشته که یک نماینده مجلس یک مقام مسئول را تهدید به قتل بکند. احمد شیرزاد می گوید: "این نوع رفتارها و این نوع گفتمان خشن به کرات اتفاق افتاده،حالا تهدید به قتل را بگذاریم کنار، تهدید به درگیری فیزیکی باز در مجلس سابقه زیادی داشته و همیشه هم از طرف همین راست های افراطی بوده. در همان مجلس ششم که ما اکثریت مطلق را در مجلس داشتیم بخشی از نمایندگان راستی که حضور داشتند گهگاه حمله ور می شدند.داشتیم نمایندگانی که به محض اینکه از جای شان بلند می شدند همیشه دو سه نفر آنها را مهار می کردند اما داشتیم کسانی که به سرعت سمت تریبون حمله می کردند یا درگیر می شدند یا ورق ها را می گرفتند و پاره می کردند. البته درگیری در مجالس دنیا وجود دارد". اما چرا علیرغم پذیرش توافق از سوی حکومت و مقامات حکومتی، اعضای جبهه پایداری در مجلس در مخالفت با توافق تا بدانجا پیش می روند که مذاکره کنندگان هسته ای ایران را تهدید به قتل می کنند؟ احمد شیرزاد پاسخ به این سوال میگوید: "مقامات رسمی نظام توافق را پذیرفته اند و واقعیت این است که نظام رسما پذیرفته، شورای عالی امنیت ملی نهادی است که درگیر این مساله بوده و به کرات گفته شده آقای ظریف امکان نداشت با سلیقه شخصی و نظر شخصی خودش بتواند توافق را امضا کند. قدم به قدم توافق را مسئولان داخل کشور در جریان بودند و این با اطلاع و آگاهی و رضایت آنها امضا شده اما چرا جناحی که خودش را به رهبری نزدیک می داند اینقدر دست اش برای مخالفت کردن باز است. توافق نامه ای که همه مراحل اش را طی کرده و اینطور اینها اپوزیسیون نظام شده اند و شده اند جناح معترض نظام. متاسفانه اتفاقی که افتاده این است که بخش های قابل توجهی از تصمیم گیران نظام پذیرفته اند این انجام شود اما ظاهرا اراده ای وجود دارد که نگذارند آب خوشی از گلوی دولت و مردم پایین برود. یعنی نگذارند شیرینی موفقیت در داخل کشور احساس بشود به همین دلیل می خواهند با تمام قوا سعی کنند توافق صورت گرفته را به شکل جام زهر و خلاف منافع ملی ایران و به عنوان یک شکست جلوه بدهند، درحالیکه حتی طرف مقابل هم ادعا نکرده ما ایران را شکست دادیم بلکه معتقدند که توافق ما را مطمئن خواهد کرد که ایران نمی تواند سلاح هسته ای تولید کند ولی حرفی از شکست ایران یا شکستن پرستیژ ایران به میان نیاورده اند. این کسانی که در ایران دارند مخالفت می کنند می خواهند دولت را به عنوان یک دولت واداده، تسلیم شده و شکست خورده و کسی که قراردادی مشابه ترکمنچای امضا میکند نشان دهند و این کار هدف اش یارگیری در داخل کشور، توسط افراطیون است که کسانی را در داخل کشور با این افکار تهییج کنند. هدف دیگر این است که نگذارند طعم شیرین موفقیت و رسیدن به اهداف توسط اصلاح طلبان و دولت روحانی احساس شود و از این اتفاقی که افتاده در آینده سیاسی کشور بهره برداری شود. به همین دلیل دست این نیروها بازگذاشته شده. یعنی با وجود اینکه توافق را مقامات عالی نظام پذیرفتند ولی ظاهرا دست اینها باز است که با هر طریق و روشی که دوست دارند دولت را بکوبند، تحقیر و تمسخر کنند و متاسفانه صدا و سیما هم با تمام قوا در اختیار اینها است. ما ساعت به ساعت می شنویم برنامه های صدا و سیما را که اصلا دربست در اختیار دلواپسان است. برنامه ای مثل پیک بامدادی و پیک نیمروزی و حاشیه های و تحلیل های خبر، تماما منعکس کننده نظرات اینها هستند". او به تحصن تعدادی از مخالفان توافق هسته ای در مقابل مجلس هم اشاره می کند و می افزاید: "هفته گذشته جماعتی لشکرکشی کردند، جلوی مجلس خیمه زدند و چند شبانه روز زن و بچه آوردند آنجا، به هوای اینکه می خواهند مخالفت توده ای با برجام به راه بیندازند ـ البته بیش از ۳۰۰ - ۴۰۰ نفر را نتوانستند جمع کنند ـ اما با همان عده محدود مرتب در بخش های حاشیه ای خبرهای صدا وسیما مصاحبه انجام می شد، اینها را بزرگ می کردند و البته با این هدف که بلکه بتوانند جماعتی را جلوی مجلس بکشانند و مخالفت بزرگی راه بیندازند. یک بخشی از عصبانیت شان از این است که هیچ یک از این ترفندها در داخل کشور نگرفت و اینها به شدت در جامعه ایزوله شده اند".
در پی مراجعه نیروهای امنیتی به دفتر سایت خبری/تحلیلی روانگه در مهاباد، حسین شیخآقایی، روزنامهنگار، کاریکاتوریست و مدیر مسئول این سایت بازداشت شد. یک خبرنگار در مهاباد به روز میگوید این سایت مواضعی "اصلاحطلبانه" داشت و توقف فعالیت و بازداشت مدیر مسئول آن "به جای توجيه و تذكر"، نوعی "برخورد قهری و حذفی" به شمار میرود. به گزارش سایت خبری مکریان، آقای شیخآقایی روز چهارشنبه، ۱۵ مهرماه، از سوی نیروهای امنیتی در محل کار خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. بر اساس این گزارش قرار بازداشت مدیر مسئول سایت روانگه متعاقب بازداشت او از سوی علی مهر، دادیار شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب مهاباد صادر شده است. روز چهارشنبه، یونس قربانی، عضو شورای سردبیری روانگه نیز در منزل شخصی اش بازداشت اما پس از ساعاتی آزاد شد. سایت خبری/تحلیلی روانگه در دیماه، سال ٩٣، با هدف پوشش اخبار مناطق کردنشین استان آذربایجان غربی به دو زبان فارسی و کردی شروع به فعالیت کرد. کمال حسینی، خبرنگار در مهاباد به روز میگوید: "روانگه در زمينههای سياسی، اجتماعی و فرهنگی اخبار و گزارشات مربوط به مناطق كردنشين جنوب آذربايجان غربی (موكريان) را پوشش میداد و بيشتر مواضع اصلاح طلبانهای داشت. این سایت در آستانه دريافت مجوز بود. مديران سايت اقدامات اوليه برای اخذ مجوز را انجام داده بودند و حتي سایت به ثبت رسیده بود و بنا به گفته يكی از اعضای شورای سردبيری قرار بود مجوز نهايی سايت طی اين هفته صادر گردد." به گفته این خبرنگار "متعاقب بازداشت مديرمسئول و يكي از اعضای شورای سردبيری، نهاد امنيتی در اقدامی غيرقانونی به يوزر و پسورد سايت دسترسی یافته و با تغيير مشخصات فنی، عملا مديريت سايت از كنترل ساير اعضا خارج شده است." آقای حسینی می افزاید: "مسئولان قضايی و امنيتی در كردستان حتی تاب حضور نيروها و رسانههای اصلاحطلب و ميانهرو را هم ندارند و متاسفانه در اولين گام، به جای توجيه و تذكر، برخورد قهری و حذفي دارند و اقدام به بازداشت اصحاب رسانه و تعطيلی رسانههای آنان میكنند." او با یادآوری نحوه برخورد با خسرو و مسعود کردپور، دو روزنامهنگار مهابادی که در سال ۹۱ بازداشت و با احکام سنگین محاکمه شدند، میگوید: "اينگونه رفتارها، بازداشتها و احكام سنگين بههيچوجه در شأن اصحاب رسانه و فعالان مدنی نيست. این برخوردها مغاير با آزادی مطبوعات و حقوق شهروندی است و نقض آشكار آزادی بيان و انديشه برای روزنامهنگاران به شمار میرود. در این شرایط چگونه مسئولان دولت ادعا میكنند ما در ايران روزنامهنگار زندانی نداريم؟" اشاره این خبرنگار به ادعای سال گذشته محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم است که در مصاحبه با شبکه سی ان ان گفته بود فکر نمیکند "فردی به خاطر روزنامهنگاری یا فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد". سایت خبری مکریان در مورد وضعیت حسین شیخآقایی نوشته مسئولان قضایی و امنیتی در پاسخ به مراجعات مکرر همکاران و خانواده شیخآقایی گفتهاند "شاید به ارومیه منتقل شده باشد." بر اساس این گزارش، تا ظهر دوشنبه،۲۰ مهرماه، اطلاع دقیقی از علت و محل بازداشت نامبرده به دست نیامده است. حسین شیخآقایی روزنامهنگار، کاریکاتوریست و پزشک داروساز در تیرماه سال ۸۸ نیز به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده بود. بازداشت فعالان رسانههای و مسدود کردن فعالیت سایت محلی روانگه درحالیست که مقامات و رئيس دولت یازدهم پیشتر از احتمال راهاندازی بخش کردی در برخی خبرگزاریهای رسمی ایران خبر داده بودند. در ایران علاوه بر تعداد زیادی از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای در پایتخت، شماری از روزنامهنگاران کرد نیز مانند محمد صدیق کبودوند، عدنان حسنپور، خسرو و مسعود کردپور زندانی هستند.
یک روز پس از سخنان علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس پیرامون تهدید روحالله حسینیان برای قتل او و محمدجواد ظریف، این نماینده مجلس به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد و صالحی از وی عیادت کرد. همزمان چهرههای مختلف سیاسی به موضعگیری درباره این تهدید پرداختهاند. رسانهها و چهرههای مختلف سیاسی روز گذشته تفسیرهای متفاوتی از سخنان حسینیان منتشر کردهاند. برخی گروههای اصولگرا و منتقدان دولت روحانی گفتهاند که سخنان حسینیان "شوخی" بوده است. غلامرضا تاجگردون، نماینده مجلس اما در صفحه اینستاگرام خود نوشت که از حسینیان در اینباره سوال کرده و او پاسخ داده است که هدفش "عصبانی کردن" صالحی بوده و در این مساله موفق هم بوده است. علی مطهری دیگر نمایندهای بود که در صفحه اینستاگرام خود نسبت به این مساله واکنش نشان داد. او در این زمینه نوشت: "اینکه عدهای برای نیل به هدفشان حتی از تهدید یک مقام عالیرتبه کشور به مرگ دریغ نمیکنند تا در روحیه و نطق او اثر بگذارند مایه تاسف است. خصوصا زمانی که آن تهدیدکننده فردی با لباس روحانیت باشد". صالحی روز یکشنبه در جلسه علنی مجلس گفته بود: "برادر عزیزی خیلی عجیب با قسم جلاله میگوید سیمان روی تو میریزیم و تو را میکشیم". مجید انصاری، معاون پارلمانی دولت روحانی، پس از پایان جلسه علنی درباره این سخنان صالحی توضیح داد: "تهدید به اعدام کردند و گفتند ما شما را اعدام می کنیم و در رآکتور اراک دفن می کنیم و رویتان سیمان می ریزیم". کمالالدین پیرموذن دیگر نمایندهای بود که سخنان صالحی را تایید کرد. به ادعای او "روحالله حسینیان در حضور جمعی از نمایندگان به صالحی گفت اگر این طرح (اجرای برجام) را به سرانجام برسانید ما هم تو را میکشیم و روی شما سیمان میریزیم". ابوذر ندیمی، نماینده مجلس اما به نقل از حسینیان گفت که او "از روی شوخی و مزاح و مطایبه" این سخنان را بیان کرده است. به گفته ندیمی "آقای حسینیان از این شوخیها با همه نمایندگان میکند اما شاید صالحی به دلیل آشنا نبودن با فضای مجلس و شوخیهای درون پارلمانی انتظار شنیدن چنین حرفی را نداشت". بحث شوخی بودن سخنان حسینیان از سوی اصولگرایان دیگر نیز تکرار شده است؛ از جمله حمید رسایی، از نمایندگان عضو جبهه پایداری در مجلس، در اینباره نوشت: "جالب است که مکالمه خصوصی دو نفره، آن هم همراه با قهقهه و خنده، ناگهان میشود اقدام جدی برای اعدام و سوژه ای برای مظلوم نمایی از تریبون مجلس به جای پاسخ دادن به انبوه اشکالات مطرح شده". رسایی همچنین نخستین فردی بود که خبر از بستری شدن حسینیان در بیمارستان داد. به ادعای رسایی "در جلسه روز گذشته فشار سنگینی روی نمایندگان باغیرت مجلس از جمله حسینیان بود. وضع دوستان دیگر مثل زاکانی و زارعی و چند تن دیگر از نمایندگان هم همینطور بود… بعد از رفتار غیراخلاقی و نمایشی آقای صالحی و بیان یک مزاح دونفره خصوصی از پشت تریبون عمومی، حسینیان خیلی متاثر شد و گفت فکر نمیکردم آقای صالحی این طور باشد". پس از انتشار سخنان حسینیان، کاربران شبکههای اجتماعی واکنشهای مختلفی نسبت به این سخنان نشان دادند. از جمله عکس صفحه نخست روزنامه توقیف شده "صبحامروز" دست به دست شد. روزنامهای که در یکی از تیترهای صفحه نخست خودبه نقل از حسینیان نوشته بود: "آخه باباجون ما خودمان والله یک زمان قاتل بودیم". برخی از این کاربران پس از بستری شدن حسینیان نیز با ناباوری نسبت به این خبر واکنش نشان دادند. حسینیان سابقه بستری شدن در بیمارستان به دلیل عارضه قلبی را پیش از این هم داشت. او پس از طرح سوال از احمدینژاد در بیمارستان بستری شده بود. علیاکبر صالحی اما پس از بستری شدن این نماینده مجلس به عیادت او رفت. عیادتی که به ادعای سایت رجانیوز - نزدیک به جبهه پایداری - برای "عذرخواهی" بوده. این وبسایت البته جزئیات بیشتری در این زمینه منتشر نکرد.
یک روز پس از تصویب برجام در مجلس، مازندران مقصد بیست و سومین سفر استانی حسن روحانی بود. رئیسجمهوری همچون سفرهای اخیر استانی خود، به دفاع از گفتوگوهای هستهای و نتایج آن پرداخت و البته گفت که "کاسبان تحریم" پس از اجرای برجام دچار "کسادی بازار" نمیشوند. روحانی در مازندران به وعدههای دولت خود مبنی بر رفع "موانع پیش روی اقتصاد کشور" اشاره کرد و گفت که "ما از ابتدا تا به حال به وعدههایی که دادهایم به طور کامل عمل کردهایم و این نشان میدهد محاسبات و برنامههای ما اشتباه نبوده است". به گفته رئیسجمهوری "شواهد نشان میدهد که نرخ تورم همچنان در حال کاهش است و بعید نیست تورم نقطه به نقطه ما در سال ۹۴ تکرقمی هم بشود". روحانی همچنین اشاره کرد که ممکن است "رکود به طور مقطعى به اقتصاد بازگردد"، اما "نکته مهم این است که بنای ما بر این است که مسیر ما مسیر رشد باشد و با وجود اینکه برخی از صاحبنظران اقتصادی دولت معتقدند امسال نرخ رشد همچون سال گذشته روند صعودی نخواهد داشت، اما معتقدم نرخ رشد ما همچنان ارتقا خواهد یافت". به گفته روحانی یکی از دلایل مشکلات کشور "کاهش شدید قیمت نفت" بوده و در این مدت ایران نتوانست ـ- برخلاف برخی کشورهای منطقه ـ- از منابع پساندازی خود استفاده کند، چرا که "ما اساسا پساندازی نداشتیم که از آن استفاده کنیم و تازه در تلاشیم با رفع تحریمها منابع مالی بلوکه شدهى خود را آزاد کنیم". این سخنان رئیسجمهوری از آنجهت اهمیت دارد که در هفتههای گذشته و به دنبال انتشار نامه ۴ وزیر دولت یازدهم به او، بحث بازگشت رکود به اقتصاد کشور، از بحثهای مهم رسانهای بود. علی طیب نیا، محمدرضا نعمت زاده، علی ربیعی و حسین دهقان وزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع وزرایی بودند که درباره وضعیت اقتصادی و امکان بازگشت رکود به رئیسجمهوری نامه نوشتند. رئیس دولت یازدهم البته به مساله برجام هم پرداخت. او از مجلس بابت تصویب این طرح تشکر کرد و گفت که پاسخ بعضی حرفها را "در زمان لازم" خواهد داد. او همچنین خطاب به گروهی که از سوی حامیان دولت "کاسبان تحریم" نامیده میشوند، گفت: "شما هم ضرر نمیکنید؛ بعد از تحریم این منفعت برای شما هم خواهد بود. نگران نباشید، دکان شما کساد نمیشود". به گفته روحانی تحریمها موجب میشود که برای واردات اجناس "۱۵ تا ۲۰ درصد اضافه از جیب مردم پرداخت می شود" و از منتقدان خواست که "هر کس میخواهد شعار بدهد، از جیب و زندگی خودش شعار بدهد، نه از جیب فقرا و محرومین". روحانی همچنین به سخنان آیتالله خامنهای اشاره کرد که خواسته بود برجام موجب انشقاق در کشور نشود: "ایرادی ندارد که برخی منتقد باشند و نظرات دیگری داشته باشند. اما در قانون اساسی، مسیر دموکراسی را برگزیدهایم و آنچه اکثریت مردم میگویند ملاک عمل خواهد بود". او گفت که هدف از گفتوگوها با اعضای گروه ۱+۵ به این دلیل نبود که دولت خواستار نزدیک شدن به غرب بود، بلکه "آنچه برای ما مهم است، رونق اقتصاد و اشتغال جوانان ماست". اصولگرایان اما ترجیح دادند در این سفر بیش از آنکه به سخنان روحانی بپردازند، مسایل دیگری را مورد توجه قرار دهند، از جمله میزان استقبال از روحانی. شبکههای اجتماعی روز گذشته شاهد انتشار عکسهایی از سوی اصولگرایان بود که نشاندهنده استقبال سرد از روحانی در مازندران بود. رسانههای اصولگرا درباره میزان استقبال از روحانی در دیدار با مردم ساری نوشتند: "مردم مازندران در خرداد ۹۲ بیشترین درصد آمار رأی را در کشور به حسن روحانی داده بودند اما عملکرد دو ساله دولت تدبیر و امید باعث شده تا از بیش از یک میلیون و صدهزار رای او در مازندران،امروز کمتر از یک درصد از این میزان (کمتر از ۱۱ هزارنفر) به استقبال وی بروند". همزمان یک وبسایت نزدیک به اصولگرایان نوشت که در جریان سخنرانی نورالله طبرسی، نماینده ولیفقیه در استان مازندران و در زمانی که او مشغول انتقاد از "معضلات و بیکاری جوانان" بود، برخی "با پیام چندباره به وی او را مجبور کردند تا صحبتهایش را تمام کند". همزمان رجانیوز،وبسایت نزدیک به جبهه پایداری، با اشاره به سخنان روحانی درباره مسایل اقتصادی، نوشت: "در حالی که بیش از نیمی از عمر دولت یازدهم سپری شده، همچنان سردادن شعار های انتخاباتی و تکراری اصلی ترین محور سخنرانی سیاستمردان و رئیس جمهور دولت یازدهم است". به نوشته این وبسایت "معلوم نیست که چرا بعد از سپری شدن دو سال از دولت یازدهم همچنان دولت یازدهم نتوانسته است تحرک اقتصادی را در جامعه ایجاد نماید و هنوز به دنبال ارائه طرح برای تحرک اقتصادی است؟ از سوی دیگر نه تنها توانایی ایجاد تحرک اقتصادی را نداشته است بلکه باعث شده تا چهار وزیر اقتصادی دولت یازدهم نیز در نامه ای به انتقاد از شرایط وخیم اقتصادی کشور بپردازند تا صف خود را از شعار دهندگان دولتی جدا کنند و شریک دروغ «از رکود عبور کردیم» نباشند". بیست و سومین سفر روحانی به مازندران در حالی انجام شد که پیش از این حامیان روحانی به انتقاد از سفرهای استانی دولت احمدینژاد پرداخته بودند. روندى که با حمایت آیتالله خامنهای، در دولت روحانی نیز ادامه پیدا کرد.
پنج روز پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی در جمع فرماندهان سپاه پیرامون "نفوذ فرهنگی و سیاسی" هشدار داد، وی همین مواضع را بار دیگر در دیدار با رئیس و اعضای ارشد صدا و سیما مطرح کرد. آیت الله خامنه ای همچنین با هشدار نسبت به برنامه های "دشمن" در راستای جنگ "نرم" گفته است :" آنها بهدنبال تأثیرگذاری بر مردم و تغییر طیف وسیعی از باورهای آنان بهویژه جوانان و نخبگان هستند که باورهای اعتقادیِ دینی، سیاسی و فرهنگی مردم از جمله این باورها است." ولی فقیه در سخنرانی دیروز خود از ناملموس بودن "جنگ نرم" سخن گفته و برای آشکار کردن تفاوت جنگ "نرم" و "سخت" گوشزد کرده است که "جنگ نرم برخلاف جنگ سخت، آشکار، قابل فهم و ملموس نیست و حتی در برخی موارد طرف مقابل ضربهی خود را میزند اما جامعهی هدف، دچار خوابآلودگی و عدم احساس حمله است." آیت الله خامنه ای توجه ویژه خود به مقوله "تهاجم فرهنگی" را که اینک از آن به عنوان "جنگ نرم" یاد می کند، نخستین بار به صورت علنی در مرداد سال ۷۱ در جمع افرادی که "کارگزاران فرهنگی کشور" نامیده شدند نشان داد.وی در توضیح آن مفهوم گفته بود: "تهاجم فرهنگی این است که یک مجموعه - سیاسی یا اقتصادی - برای مقاصد سیاسی خود و برای اسیرکردن یک ملت، به بنیانهای فرهنگی آن ملّت هجوم میبرد. چنین مجموعهای هم چیزهای تازهای را وارد آن کشور و آن ملت میکند؛ امابه زور؛ امّا به قصد جایگزین کردن آنهابا فرهنگ و باورهای ملی. این، اسمش تهاجم است." در سخنرانی ۲۳ سال پیش رهبر جمهوری اسلامی وی انتقاداتی را هم علیه هنرمندان، نویسندگان و به ویژه روزنامه نگاران مطرح کرد، برای نمونه وی آن دسته نشریاتی را که از پیروزی وایولتا باریوس چامارو – کاندیدای زن انتخابات ریاست جمهوری نیکاراگوئه که مورد حمایت غرب قراربود، مخاطب قرار داد و آنها را به داشتن "قلم زهرآگین" و علاقه به ایالات متحده متهم کرد: "کسانی که برای دخالت امریکاییها برای آن خانمی که در نیکاراگوئه با انتخابات امریکایی بر سرکار آمد، کف زدند، معنای کارشان چیست؟ از اینجا، به کسانی که در نیکاراگوئه تسلیم تحمیل امریکاییها شدند، «زهی» و «مرحبا» گفتند! اینها دل در گرو امریکا ندارند؟! اینها با این قلم زهرآگینشان میآیند در مقابل تهاجم دشمن، از فرهنگ ملی و اسلامی و ایرانی دفاع کنند؟!" وی افزوده بود: "معلوم است که این، ستونِ پنجم دشمن است! این، برای دشمن کار میکند. این، از خدا میخواهد که امریکاییها برگردند!" سخنرانی آن زمان رهبر جمهوری اسلامی، ۳ سال پس از آغاز دوره نخست ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی و در انتقاد از سیاست های نسبتا اصلاح طلبانه ای مطرح شد که محمد خاتمی به عنوان وزیر ارشاد در پیش گرفته بود. خاتمی زیرفشار ها حدود یکماه پس از ایراد سخنرانی آیت الله خامنه ای از سمت خود استعفا داد. این تحولات باعث بسته تر شدن فضای فرهنگی و مطبوعاتی در سال های ۷۱ تا ۷۶ شد. حالا به نظر می آید در سومین سال ریاست حسن روحانی بر دولت، بار دیگر نگرانی های رهبر جمهوری اسلامی پیرامون "نفوذ فرهنگی" یا "جنگ نرم" اوج گرفته است. چهارشنبه هفته گذشته نیز ولی فقیه در سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه با هشدار نسبت به خطر "نفوذ دشمن" تصریح کرده بود: "آمادگیها باید همواره بهگونهای باشد که براساس دستور قرآنی، در دشمن ایجاد رعب کند و جرأت تجاوز را از او بگیرد زیرا اگر خاکریزها قابل نفوذ باشند، دشمن نفوذ خواهد کرد." توالی سخنرانی های آیت الله خامنه ای در خصوص "نفوذ دشمن" از زمان امضای توافق جامع هسته ای میان دولت روحانی و ابرقدرت های جهان قابل تامل است.از آن زمان رهبر جمهوری اسلامی در ۴ سخنرانی مستقیما پیرامون احتمال "نفوذ دشمن" هشدار داده است. ۲۶ شهریور وی در دیداری با اعضای اتحادیه رادیو و تلویزیون با اشاره به لزوم مقابلهی قاطع با "تلاش آمریکا برای سوءاستفاده از نتایج مذاکرات هستهای و نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ایران" گوشزد کرده بود: "نیّت آنها (آمریکا) این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را." وی همچنین ۱۸ شهریور ماه در سخنرانی در جمع گروه هایی که "اقشار مردم" نامیده شدند، بار دیگر نسبت به احتمال نفوذ غرب پس از توافق هسته ای هشدار داد و گفت: "ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود." رهبر جمهوری اسلامی همچنین اعلام کرد سیاست نظام برای مقابله با این نفوذ مخالفت با هر مذاکره ای با واشنگتن به جز مساله اتمی است: "مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواستها است. ما فقط در قضیّهی هستهای به دلایل مشخّصی که مکرّر هم این دلایل را ذکر کردهایم، موافقت کردیم." یک هفته پس از اظهارات آیت الله خامنه ای در ۱۸ شهریور، حمیدرضا مقدمفر، مشاور فرمانده سپاه، ۲۷ شهریور، در جریان سخنرانی اش در نماز جمعه تهران گفت: "اولین ویژگی پروژه نفوذ این است که دشمن از مذاکرات هستهای، بهره گرفته و از آن به عنوان یک فرصت برای رسیدن به اهداف خودش استفاده کند." سردار یحیی رحیم صفوی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی نیز همان زمان هشدار داد که استراتژی دشمنان ایران تغییر کرده و آنها دنبال "نفوذ و تاثیرگذاری فرهنگی و سیاسی" هستند. آیت الله خامنه ای در جریان سخنرانی های اخیرش به طور مستقیم نامی از گروه های سیاسی و غیرسیاسی داخلی یا افرادی که ممکن است مقدمات آنچه وی "نفوذ دشمن" می خواند نبرده و بیشتر مواضعی کلی در این خصوص اتخاذ کرده است. برای نمونه در سخنرانی روز گذشته وی "رسانه های بیگانه" را از جمله گروه هایی توصیف کرد که در این "جنگ نرم" مشارکت می کنند. وی "ترویج دین حداقلی و دین سکولار را که با هر رفتار شخصی و اجتماعی قابل انطباق است" از جمله "اهداف پنهان برنامههای عمدتاً اجتماعی رسانههای بیگانه" خوانده و افزوده است: "آنها در پیگیری پیچیدهی اهداف خود، کاملاً جدی و دارای برنامه هستند اما ما در این زمینه عقب هستیم." ۱۷ سال پیش مواضع رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه برخی مطبوعات به مواضع ایالات متحده گرایش دارند موجب توقیف فله ای و همزمان دوازده روزنامه، سه هفته نامه و یک ماه نامه شد. وی در جریان سخنرانی اول اردبیهشت ۱۳۷۷ آن سال با اشاره به مواضع مطبوعات اصلاح طلب در حمایت از برقراری رابطه میان تهران و واشنگتن گفته بود :" عدّهای هم متأسّفانه در مطبوعات کشور و غیره، همان حرفها را تکرار میکنند که گویا ارتباط با امریکا خواهد توانست همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. این دروغ و خلاف است." آیت الله خامنه ای تصریح کرده بود: "بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمنند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیون های بی.بی.سی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند." در داخل کشور مطبوعات اصلاح طلب تاکنون با پوشش مثبت تحولاتی همچون مکالمه تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما – رئیس جمهور ایالات متحده – در سال ۹۲، و همچنین دست دادن ظریف – وزیر خارجه – با اوباما در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه شهریور، به طور تلویحی علاقه خود به آب شدن هرچه بیشتر یخ ها در روابط دو کشور رانشان داده اما به طور مستقیم در این خصوص مطلبی منتشر نکرده اند.
محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ابراز امیدواری کرد که این حزب بتواند همراه با دیگر راستگرایان جمهوری اسلامی لیست مشترک انتخاباتی ارائه کند. به گزارش خبرگزاری ایسنا، حبیبی گفت: "حزب موتلفه به تنهایی وارد میدان انتخابات برای معرفی نامزد نخواهد شد و با دیگر اصولگرایان قصد اعلام فهرست واحد دارند." او با اشاره به اینکه آنها در انتخابات مجلس دهم با شرایطی کاملا متفاوت نسبت به مجلس دوره نهم مواجه هستند، ادامه داد: "رقبا در مجلس نهم حضور رسمی و تاثیرگذاری نداشتند، این در حالی است که با وجود شواهد موجود روشن است که اصلاح طلبان با ظرفیتی بیش از دوره گذشته به میدان خواهند آمد. [...] اگر اصولگرایان شرایط سیاسی انتخابات سال جاری را درک کنند، همگی آماده ائتلاف خواهند بود." او "ائتلاف کامل" را تنها راه اصولگرایان دانست. دبیرکل حزب موتلفه در بخش دیگری از سخنانش تفرق و تعدد نامزدها موجب شکست رای و برنده شدن رقیب دانست و گفت: "اگر در هر استانی شورایی از تمام اصولگرایان تشکیل و با توافق همه هیات حکمیت مورد توافق همه انتخاب شود، احتمال پیروزی اصولگرایان بسیار زیاد خواهد بود." دبیر کل حزب موتلفه همچنین در همایش "همبستگی اصولگرایان در افق انتخابات" نیز شرکت کرد و طی سخنانی گفت: "اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات باید به دنبال ائتلاف و ارائه فهرست واحد باشند. [...] اصولگرایان در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری چوب تفرقه خود را خوردند و اگر با یک نامزد وارد انتخابات میشدند، به طور قطع پیروز میدان بودند." او افزود: "ضروری است اصولگرایان بدانند که خطر کنار گوش آنهاست و اگر منیتهای خود را کنار نگذارند، شکست خود را از هم اکنون قطعی بدانند." او تاکید کرد: "باید نگران روز نهم اسفند باشیم که نتایج اعلام میشود و مجلسی همچون مجلس ششم و شاید بدتر از آن تشکیل شود." نگرانی راستگرایان جمهوری اسلامی از شکست در انتخابات آینده، علیرغم برخورداری از حمایت آشکار نهادهایی همچون شورای نگهبان که از هماکنون وعده ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان را داده، به معنی تداوم اختلافاتی است که هنوز حل ناشده باقی ماندهاند. اختلافات میان راستگرایان که از سالها پیش وجود داشت، در دوره احمدینژاد به اوج خود رسید. در این زمان، راستگرایان که تصور میکردند رقیبشان را کاملا از صحنه بیرون کردهاند، درگیراختلافات داخلی خود شدند. از یک طرف محمود احمدینژاد که حاضر نبود زیر پرچم هیچیک از گروههای دیگر قرار گیرد، همه سرمایه سیاسی خود را صرف برساختن جریان جدیدی کرد که قرار بود متحد او در صحنه سیاسی ایران باشد. اقدامات احمدینژاد که توان جذب نیرو از پایگاه اصلاح طلبان را نداشت، در نهایت به ایجاد شکافی بزرگ در میان راستگرایان منجر شد. او به مرور با همه جریانهای راست، از موتلفه و جامعه روحانیت و هواداران مصباحیزدی، تا برادران لاریجانی درگیر شد و در هر یک از این کشمکشها بخشی از راستگرایان در برابر بخشی دیگر قرار گرفتند. کینههای برجای مانده از نزاع بزرگ دوران احمدینژاد آنقدر بود که هنوز با گذشت دو سال از پایان این دوره، اختلاف میان راستگرایان باقی مانده است. از سوی دیگر مصباحیزدی نیز به مشکلی جدی در میان راستگرایان تبدیل شده است. او که حامی اصلی احمدینژاد بود با تاسیس جبهه پایداری زمینه اصلی اختلافها را فراهم کرد. مصباحیزدی گرچه در دو سال آخر ریاستجمهوری احمدینژاد به صف منتقدان او پیوست، اما اختلاف با رقیبان دیروز را کنار نگذاشت. از طرفی دیگر بخشی از اعضای بلندپایه جامعه روحانیت مبارز، مانند هاشمیرفسنجانی، ناطقنوری و حسن روحانی از شرکت در جلسات این گروه کنارهگیری نموده و به مرور فاصله خود را از راستگرایان بیشتر کردند. اختلاف برادران لاریجانی با احمدینژاد نیز به بحرانی جدی تبدیل شد و همین ماجرا به درگیری در سخنرانی علی لاریجانی و پرتاب کفش به سمت او منجر شد. این ماجرا که توسط هواداران مصباحیزدی برنامهریزی شده بود، یکی دیگر از چهرههای موثر در میان راستگرایان را از صف اصلی جدا کرد. اکنون بجز چند گروه کوچک و کمتعداد، مانند حزب موتلفه و جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران، دیگران حاضر به نشستن بر سر یک میز نیستند. اوایل شهریور ماه گذشته بود که ابولقاسم رئوفیان، عضو جبهه ایستادگی اعلام کرد: "مسئله این است که سه طیف پایداری، موتلفه و ایثارگران در حال ائتلاف هستند و این ائتلاف درواقع جزیرهای است در مجمعالجزایر اصولگرایی و بهتر است، این ائتلاف تحت همین عنوان ائتلاف پایداری-موتلفه-ایثارگران مطرح شود." اختلاف در میان راستگرایان آنقدر زیاد است که دیگر پنهان نمیشود. چندی پیش محمدنبی حبیبی، دبیر کل حزب موتلفه، گفته بود: "من منکر وجود اختلاف بین جبهه پایداری و علی لاریجانی نیستم. آقای لاریجانی حق دارد تصمیمات خود را بگیرد، اما موتلفه، پایداری و سایر اصولگرایان هم چنین حقی دارند. من معتقدم شرایط سیاسی ما قابل مقایسه با مجلس نهم نیست. در آن مقطع اصولگرایان با هم رقابت کردند اما آن رقابت موجب تشکیل مجلس غیراصولگرا نشد." او درباره احمدینژاد هم تاکید کرده بود: "احمدی نژاد چندین بار خود از جریان اصولگرایی تبری جسته است. هرگاه او از این موضع خارج شد آنگاه ما در مورد او نظر میدهیم." پیش از او هم اخباری از اختلاف راستگرایان بر سر مصباحیزدی و نقش بنیادی او در این اختلافها منتشر شده بود. اواخر شهریور ماه گذشته، حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از تلاش جبهه پایداری برای تاسیس "شورای فقهی برای وحدت اصولگرایان" و وارد کردن مصباحیزدی به این شورا خبر داده و گفته بود: "این خواسته آنهاست و ما هم نگران نیستیم که چرا چنین چیزی را میخواهند، اما این با الگویی که از گذشته تاکنون در میان مجموعه اصولگرایان - به استثنای پایداری که بعدا متولد شد- وجود داشته است، قابل جمع نیست." او در عین حال تاکید کرده بود: "الگویی که مجموعه اصولگرایان از آغاز پیروزی انقلاب دنبال کردند، جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بوده است، یعنی دو مجموعه بزرگی که غالبا از فقها هستند، معنی ندارد که دو مجموعه بزرگ فقها را کنار بگذاریم و فقط سه بزرگوار را مبنا قرار دهیم، مبنای ما بهجای اتکا به شخصیتهای معتبر علمی و فقاهتی، دو تشکیلات با این اوصاف است."
صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در جلسه مسئولان عالی قضایی از وزارت ارشاد به دلیل کنارهگیری از نمایشگاه کتاب فرانکفورت تقدیر کرد. به گزارش خبرگزاری فارس، لاریجانی گفت: "دعوت از شخص فاسد و مرتدی چون سلمان رشدی در این نمایشگاه نوعی دهن کجی به مسلمانان بود و حرکت وزیر محترم ارشاد پاسخ خوبی به غربی ها است که امیدواریم از این به بعد نیز همچنان در مقابل چنین رفتارهایی تکرار شود." مساله سلمان رشدی و فتوای روحالله خمینی که حکم به ارتداد و قتل این نویسنده داد، همچنان مساله جمهوری اسلامی است. در سالهای پس از صدور فتوای قتل، دولتهای مستقر جمهوری اسلامی تلاش کردند این مساله را به موضوعی فقهی تقلیل دهند که دولت ایران نقشی در آن ندارد. اما هر بار که نام سلمان رشدی مطرح شد، حساسیتهای دولتی نیز برانگیخته شد. کنارهگیری جمهوری اسلامی از نمایشگاه کتاب فرانکفورت به دلیل حضور سلمان رشدی در آن، آخرین پرده از اقدامات در این زمینه است. اوایل مهرماه بود که رسانههای ایران به حضور سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حساس شدند. خبرگزاری فارس روز ششم مهر در این زمینه نوشته بود: "سلمان رشدی نویسنده کتاب موهن «آیات شیطانی» سخنران کنفرانس مطبوعاتی و افتتاحیه نمایشگاه کتاب فرانکفورت خواهد بود تا برای نویسندگان و صنعت کتاب از آزادی بیان دم بزند." فارس اضافه کرده بود: "جدیدترین کتاب سلمان رشدی، نویسنده مرتد هندی تبار، با عنوان «دو سال، هشت ماه و 28 شب» منتشر شده و مانور رسانههای غربی برای پررنگ کردن این رمان و نویسنده «آیات شیطانی» بار دیگر قوت گرفته است." پس از آن بود که سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، اعلام کرد: "اساساً این حرکت را که توسط نمایشگاه کتاب فرانکفورت برنامهریزی شده است و از جملۀ خط قرمزهای نظام جمهوری اسلامی ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شمار میرود، حرکتی غیرفرهنگی میدانم." او اضافه کرده بود: "از مدیران این نمایشگاه میخواهیم در مورد لغو این برنامه اقدام کنند. در عین حال ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال بررسی در خصوص عدم شرکت ایران در این نمایشگاه هستیم." همزمان محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نامهای به رئیس اتحادیه ناشران آلمان نوشت و خواستار تجدید نظر در این زمینه شد. در نامهای مشابه، چند ناشر وابسته به دولت نیز خطاب به رئیس اتحادیه ناشران آلمان نوشتند: "مطلع شدیم که در مراسم نشست خبری افتتاحیۀ نمایشگاه، زمانی به آقای سلمان رشدی، نویسندۀ هتاک کتاب آیات شیطانی که در آن صراحتاً به پیامبر مکرم اسلام و مقدسات بیش از یک و نیم میلیارد انسان در سراسر جهان اهانت نموده است، برای ارائۀ سخنرانی پیرامون اهمیت آزادی بیان برای نویسندگان و صنعت کتاب، اختصاص یافته است. قطعاً این کار موجبات آزردگی ناشران ایران و بسیاری از ناشران مسلمان در سراسر دنیا را فراهم کرده است." با اینهمه مشخص بود که خواسته جمهوری اسلامی برآورده نخواهد شد. رئیس اتحادیه ناشران آلمان بلافاصله پاسخی نوشته و تاکید کرده بود: "نمایشگاه کتاب فرانکفورت امکانی برای آزادی بیان فراهم میکند، از همین روی اجازه حضور به هر شخصی داده میشود تا بتواند کتاب و فرهنگ خود را عرضه و معرفی نماید.سلمان رشدی نیز امسال به عنوان یکنویسنده دعوت شده است تا یکروز پیش از آغاز به کار نمایشگاه تازهترین اثر منتشر شدهاش را معرفی کند. این نشست در مرکز کنگره هتل ماریتیم، نزدیک به نمایشگاه برگزار خواهد شد. ما به هیچ روی علاقهمند به از دست دادن حضور همکاران ایرانیمان نیستیم. لازم به ذکر است که برنامه معرفی کتاب سلمان رشدی، تنها یکی از چندهزار برنامه طرحریزی شده امسال فرانکفورت خواهد بود." پس از آن یورگن بوس، رئیس نمایشگاه کتاب فرانکفورت هم در نامه ای دیگر نوشت: "نمایشگاه کتاب فرانکفورت آقای سلمان رشدی را بهعنوان یک نویسندۀ شناختهشده در سطح جهان دعوت کرده است. کنفرانس خبری یک روز قبل از نمایشگاه برگزار میشود. آقای رشدی در مورد کتاب جدیدش که ماه گذشته چاپ شده است، صحبت میکند. ما خوشحالیم که آقای سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت صحبت میکند، چرا که نمایشگاه کتاب فرانکفورت همیشه طرفدار آزادی بیان بوده است." بالاخره روز چهارشنبه، پانزدهم مهر، وزارت ارشاد بیانیهای رسمی صادر و از نمایشگاه کتاب فرانکفورت کنارهگیری کرد. در اطلاعیه وزارت ارشاد آمده بود: "متأسفانه در سال جاری در تعارض آشکار با اهداف اعلامشده فرهنگی تحت پوشش آزادی بیان اقدام به دعوت از یکی از چهرههای منفور در جهان اسلام نموده و برای سلمان رشدی نویسنده ملحد کتاب آیات شیطانی فرصتی برای ایراد سخنرانی در آن نمایشگاه و رونمایی از آخرین اثر وی نموده است که محتوای آن نیز خود نوعی مقابله مستقیم با اندیشهها و باورهای دینی میباشد. جای تأسف است که برگزارکنندگان این رخداد خود را بازیچه دست عوامل صهیونیست و ضداسلام قرارداده و با مستمسک قرار دادن واژه آزادی بیان عواطف و احساسات مسلمانان سراسر جهان را خدشهدار ساختهاند." در این اطلاعیه از "سایر کشورهای اسلامی" هم خواسته شده بود همین اقدام را تکرار کنند. همزمان با این اطلاعیه، حسین نوشآبادی سخنگوی وزارت ارشاد اعلام کرد: "حتی اگر مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعلام کنند که ایران نمیتواند در سال آینده در این نمایشگاه شرکت کند، ما پای این مسأله و تصمیمی که در دوره اخیر اتخاذ شده است، ایستادهایم و این موضوع برای ما هیچ اهمیتی ندارد."
در حالی که عرصه سیاست رسمی کشور تحت تاثیر تصویب برجام در مجلس قرار گرفته، مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصوبه ای اعلام کرد میزان دارایی های مسئولان جمهوری اسلامی از این پس "محرمانه" خواهد بود. خبر محرمانه شدن مسئولان نظام را روزنامه "شرق" اعلام کرده و در گزارشی نوشته است: "خوداظهاری اموال و داراییها، شرط تصدی سمتهای حساس و مهم شد. براساس مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، دایره مسئولانی که موظف به ارائه فهرست اموال خود، همسر و فرزندانشان شدهاند وسیعتر شده و آنها موظف شدهاند اموال و داراییهای خود را مطابق آییننامهای که قوه قضائیه مسئول تدوین آن شده است، در ابتدا و انتهای دوره مسئولیت خود به رئیس این قوه اعلام کنند. مجمع تشخیص مصلحت نظام از ابتدای سال جاری تصویب طرحی را آغاز کرده است که ٩ سال بین مجلس و شورای نگهبان سرگردان بود؛ طرح رسیدگی به اموال و دارائی مسئولان. تاکنون پنج ماده از این طرح تصویب شده است". شرق افزوده: "مجمع تشخیص مصلحت نظام تا دو هفته گذشته مردد بود که اعلام اطلاعات داراییها در حد خوداظهاری باقی بماند یا به اطلاع عموم برسد. بعد از دو هفته، اما اعضای مجمع به نتیجه رسیدند که اطلاعات داراییهای مسئولان نهتنها نباید به اطلاع عموم برسد، بلکه افشای آن محرمانه است و مجازات در انتظار افشاکنندگان سهوی و عمدی آن خواهد بود. این مصوبه اعلام میکند فهرست داراییهای و اسناد و اطلاعات مربوط به آن به جز در مواردی که در این قانون و آییننامه ذیل آن تعیین شده، محرمانه است و هریک از مسئولان و کارکنان که حسب وظیفه مأمور تهیه، ثبت، ضبط و حفظ فهرست داراییهای افراد مشمول یا اسناد و اطلاعات مرتبط با آن هستند یا برحسب وظیفه اسناد مذکور در اختیارشان قرار میگیرد، اگر عالما عامدا مرتکب افشا یا انتشار مندرجات این اسناد شوند یا خارج از حدود وظایف اداری، آنها را در اختیار دیگران قرار دهند یا به هر نحوی دیگران را از مفاد آنها مطلع کنند، به یکی از مجازاتهای درجه شش مقرر در ماده ١٩ قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٩٢ محکوم خواهند شد". به نوشته این روزنامه، مشمولان اين مصوبه عبارتاند از: ١- نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ٢ـ اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، ٣ـ مقامات منصوب از سوی رهبری، ٤- اعضای شورای نگهبان، ۵ـ نمایندگان مجلس شورای اسلامی و معاونان رئیس مجلس و مدیران کل مجلس، ۶ـ معاونان رئیس قوه قضائیه و رؤسای سازمانها و دستگاههای وابسته به این قوه و معاونان و مدیران کل آنان، ٧ـ دادستان کل کشور، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس دیوان عدالت اداری و رؤسای کل دادگستری استانها و معاونان همه آنها و سایر دارندگان پایه قضائی، ٨ـ مشاوران سران سه قوه، ٩ـ روسای دفاتر سران سه قوه، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری، ١٠ـ دستیار ارشد رئیسجمهور، معاونان وزرا، مدیران کل و همترازان آنها، ١١ـ دبیران شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، هیأت دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، ١٢ـ رئیس و دادستان دیوان محاسبات کشور، معاونان آنان و اعضای هیأت مستشاری، ١٣ـ رئیس، قائممقام، معاونان و دبیر کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، ١۴- رؤسا و معاونان سازمانها و مؤسسات دولتی، نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی و مدیران کل آنها، ١۵ـ فرماندهان و مسئولان نیروهای مسلح از درجه سرتیپ تمام و بالاتر و همترازان آنها و رؤسای کلانتریها، ١۶ـ مدیران عامل، اعضای هیأتمدیره بیمهها، بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری دولتی و شرکتها و مؤسسات وابسته به آنها، رؤسای مناطق و رؤسای شعب ارزی و ویژه و سرپرستهای مناطق، ١٧ـ رئیس سازمان بورس اوراق بهادار و معاونان وی، رؤسای بورسهای تخصصی، مناطق و فرابورس، ١٨ـ رئیس و اعضای هیأت عامل صندوق توسعه ملی، ١٩ـ استانداران و معاونان آنان، فرمانداران، شهرداران و اعضای شورای شهر تمام شهرها و شهرداران مناطق کلانشهرها و معاونان آنها، ٢٠ـ سفرا و کارداران، سرکنسولها و مسئولان حفاظت منافع و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ٢١ـ نمایندگان دولت در مجامع عمومی، هیأتمدیره، هیأت امنا و مدیرعامل شرکتها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی، ٢٢ـ اعضای هیأت مدیره و مدیرعامل و بازرسان مناطق ویژه و مناطق آزاد تجاری و معاونان آنان، ٢٣ـ رئیس کل گمرک و معاونان وی و مدیران کل گمرک و رؤسای گمرکات کشور، ٢٤ـ رئیس سازمان مالیاتی، معاونین، مدیران کل و سرممیزین. در برابر این خبر، تنها سایت "دولت بهار" که به احمدی نژاد وابسته است واکنش نشان داده و اعلام کرده که تنها تغییر در دارایی محمود احمدی نژاد پس از ۸ سال ریاست جمهوری، "نوسازی خانه"اش در نارمک بوده است! این سایت در گزارشی با تیتر "مصوبه مجمع تشخیص مصلحت پس از ۹ سال معطلی: دارایی هایمان محرمانه است"، و در انتقاد به مصوبه مجمعی که احمدی نژاد خود از اعضای آن است، نوشته: "محمود احمدی نژاد تنها مقام عالی رتبه جمهوری اسلامی است که فهرست اموالش را قبل و بعد از ریاست جمهوری طی نامه ای به صورت علنی به اطلاع مردم و قوه قضائیه رساند. رئیس جمهور سابق کشورمان در سال ۱۳۸۴ فهرست اموالش را به شرح ذیل به اطلاع عموم رساند:۱- یک باب منزل مسکونی به مساحت ۱۷۵ متر، با ۱۲۷ متر مربع زیربنا، ۴۰ سال سابقه ساخت در منطقه نارمک تهران، ۲- حساب جاری بانک ملت شعبه دانشگاه علم و صنعت ایران برای دریافت حقوق از دانشگاه، ۳- حساب جاری بانک ملی شعبه وزارت کشور مربوط به دوره استانداری اردبیل که در حال حاضر موجودی ندارد، ۴- یک دستگاه اتومبیل پژو ۵۰۴ مدل ۱۹۷۷ سفید رنگ، ۵- دو خط تلفن ثابت شهری". این سایت افزوده: "دکتر احمدی نژاد بار دیگر در پایان ۸ سال مسئولیتش طی نامه ای تغییرات صورت گرفته در اموالش را اینگونه به رییس قوه قضاییه اعلام کرد: "در اجرای اصل یکصد و چهل و دوم قانون اساسی و پیرو اعلام اموال اینجانب در سال ۱۳۸۴ به اطلاع می رساند که در این مدت تغییری که در اموال اینجانب پدید آمده است بازسازی و نوسازی منزل مسکونی قدیمی نارمک است که با کمک همسر و فرزندان و با استقراض از بانک و همچنین صندوق نهاد و برخی بستگان چهار واحد حدود یکصد متر مربعی احداث گردیده که با فرزندان در آن سکونت داریم. مساحت زمین ۱۷۵ متر مربع و زیربنای فرسوده قبلی حدود ۱۳۰ متر مربع بوده است. هیچ یک از نهادهای نظارتی گزارش رئیس جمهور سابق کشورمان از دارایی هایش را زیر سوال نبرده اند". رسانه های دیگر اما اخبار شان را بر افزایش تعداد مشمولان این طرح متمرکز کرده اند، و روزنامه کیهان به نقل از حسین مظفر، یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته است: "یکی از جزئیات این طرح این است که مشمولیت آن در بین مسئولان توسعه پیدا کرده در حالی که قانون اساسی رسیدگی به اموال مسئولان و ثبت و ضبط آن را محدود کرده بود اما این طرح در مجمع آن را توسعه داد. در این طرح همه مدیران تاثیرگذار و مدیرانی که به نوعی با مسائل مالی ارتباط دارند، مشمول شدهاند و اگر دارایی آنها مشکوک بوده یا بیجهت رشد کرده باشد، مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد لذا نکته اصلی توسعه یافتن مسئولان مشمول این طرح است. این طرح تمام سفرا، وزرا، نمایندگان، معاونین وزرا، مدیران عامل، روسای سازمانها و در بحث لشکری فرماندهان و معاونان آنها را دربر میگیرد". او افزوده است: "کلیات را همه اعضا قبول داشتند اما چند نکته مورد بررسی قرار گرفت؛ اینکه چقدر توسعه این طرح لازم است از مواردی بود که در جلسه مجمع بررسی شد. با توجه به اینکه قانون اساسی افراد مشخصی را مشمول این طرح کرده است، برخی اعضای مجمع گفتند، غرض تدوینکنندگان قانون اساسی، حصر این طرح در چند نفر محدود همچون رهبری، رئیسجمهور و وزرا بوده است در حالی که برخی تاکید کردند که بسط این طرح هیچ مغایرتی با قانون اساسی ندارد. برخی از اعضای مجمع تاکید داشتند اگر این طرح به عنوان یک قانون جدید توسعه پیدا کند، تفسیر قانون اساسی محسوب نمیشود. رفسنجانی جزو کسانی بود که میگفت اگر قرار است این طرح شامل مسئولان شود باید همه را دربر گیرد". گفتنی ست، در اصل ۱۴۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی در اینباره آمده است: "دارایی رهبر یا اعضای شورای رهبری، رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط دیوانعالی کشور رسیدگی میشود که برخلاف حق افزایش نیافته باشد".
آیت الله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه با اشاره به تکرار ادعاهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران گفت: فشارهای حقوق بشری غرب علیه جمهوری اسلامی ایران دوباره به راه افتاده و موضوع قصاص ها را مطرح کرده اند، در حالی که بارها گوشزد شده است که چگونگی اداره کشورهای اسلامی مبتنی بر ارزشهای اسلامی ربطی به غربی ها ندارد. آیت الله آملی لاریجانی با تأکید بر اینکه «قصاص حقی قرآنی است و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه از ارزشهای الهی خود عقب نشینی نخواهد کرد» گفت: غربی ها در حالی در باب حقوق بشر و موضوع قصاص که حق اولیای دم است به جوسازی علیه جمهوری اسلامی میپردازند که کشتار مردم یمن و فلسطین و حمله به مردم در افغانستان و عراق و کشتن زنان و کودکان برایشان مهم نیست. فیلم را از اینجا ببینید.
شاید در نگاه اول حسین همدانی از سرداران سپاه ربطی به سینما و فرهنگ نداشته باشد، اما پس از کشته شدن او در سوریه، دو کارگردان سینمای ایران برایاش سوگنامه نوشتند و از خاطراتشان با او گفتند!
پای حسین همدانی یکی از سرداران سپاه که به تازهگی در سوریه کشته شد، با نوشتههای ابراهیم حاتمیکیا ومسعود دهنمکی به سینما هم باز شد. حاتمیکیا سوگنامهای برای این سردار سپاه نوشت و دهنمکی روایتی از واکنش همدانی به فیلم اخراجیها منتشر کرده و نوشته: " سردار همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس دیروز در سوریه به شهادت رسید. سردار همدانی وقتی اخراجیها را دید گفت اگر کسی از تو شاهد خواست که مگر همچین آدمهایی در جنگ بودند؟ بگو پیش من بیاید و آدرسشان را بگیرد."
داستان اخراجیهای مسعود دهنمکی دربارهی حضور لاتها و اوباش در جبههی جنگ ایران و عراق است. سردار همدانی مدتی پیش در مصاحبه ای عنوان کرده بود که برای سرکوب جنبش سبز، نزدیک به پنج هزار از اراذل و اوباش را سازماندهی و رهبری کرده.
آیت الله علی خامنهای در دیدار با مسئولان صدا و سیما ی جمهوری اسلامی اعتراف کرد که "نظام" از "رسانه های بیگانه" عقب است. رهبرجمهوری اسلامی «رسانههای بیگانه» را به «جنگ نرم» علیه جمهوری اسلامی متهم کرد وگفت:"آنها در پیگیری پیچیده اهداف خود، کاملاً جدی و دارای برنامه هستند اما، ما در این زمینه عقب هستیم. برنامهریزی و کار و تلاش منسجم را از ویژگیهای بارز طراحان و مجریان جنگ نرم است وحرکت عظیم رسانهای با کمک رسانههای نوپدید بهوجود آمده است. رسانه ملی در صحنه چنین نبرد عجیب و عظیم و درگیری ناخواسته و ناگزیر قرار دارد که همان عرصه پیچیده و بسیار مهم جنگ نرم است."
الهام چرخنده که با تغییر حجاباش و ابراز علاقه به رهبر جمهوریاسلامی لقب "زهرایی" را گرفته، در سخنرانی تازهاش در دانشگاه تبریز گفته: "من میتوانستم جای کسانی مثل گوگوش بنشینم، اما نپذیرفتم!" الهام چرخنده که به تازهگی در مصاحبهای مدعی شده به خاطر انتخاب حجاب چادر از نقش اصلی سریال علیرضا افخمی کنار گذاشته شده، در دانشگاه آزاد تبریز سخنرانی کرده و مدعی شده پیشنهاد بازی در یک فیلم بالیوودی را نپذیرفته، قرارداد شش میلیاردی بازی در نقش یک مانکن برای شبکهای در خارج از کشور را امضاء نکرده و با اینکه میتوانسته در جایگاه گوگوش بنشیند، اما تصمیم گرفته به ایران برگردد. چرخنده دربارهی پیشنهاداتاش در زمان حضور در کشور مالزی گفته: "پنج شش سال پیش شبکههای ماهوارهای فارسی زبان مختلفی هم سراغ من آمدند و پیشنهاد حضور به عنوان نقش اول سریالی که مضمونش مربوط به یک خانم مانکن و چند نفر مرد عاشق و شیفته او بود را دادند و گفتند ۵-۶ میلیارد به تو میدهیم. موقعیتی که من داشتم و میتوانستم در بهترین سالنهای خارج از کشور کنسرت بگذارم و بروم جای کسانی چون گوگوش بنشینم را نپذیرفتم!" چرخنده که دلیل رد این پیشنهادات را نفروختن وطن، شرف و باور خود عنوان کرده، شش سال پیش در کشور مالزی به مدیران شبکهی جم گفته بود برای براندازی نظام از کشور خارج شده و تصمیم دارد با شبکه همکاری کند!
بازیگر سریال پرحاشیهی "معمای شاه" که پخشاش از پانزدهم آبان آغاز خواهد شد، در صفحهی شخصیاش در اینستاگرام با اعتراض مخاطباناش مواجه شد. ساغر عزیزی بازیگری که تا پیش از این چندان شناخته شده نبود، با انتشار عکسی از خود در نقش فرح پهلوی خبر داد که سریال معمای شاه از پانزده آبان روی آنتن میرود. بخشی از مخاطبان صفحهی این بازیگر اما به او معترض شدند که چرا به خاطر پول حاضر به حضور در نقشی شده که ضد خاندان پهلوی است. کاربران اینترنتی با برشمردن خدمات خاندان پهلوی، به ساغر عزیزی گوشزد کردهاند که بهتر است راهی که امین حیایی و شریفینیا و دیگران رفتهاند را در پیش نگیرد و بازی در مجموعههای سیاسی جهتدار را نپذیرد. این بازیگر پس از چند روز با انتشار پست دیگری و تصویر تازه از خودش در نقش فرح پهلوی به حملهی کاربران اینترنتی معترض شد و نوشت: "کدام یک از شما حاضر هستید زیر گریم ۱۰، ۱۲ساعته بنشینید. روز تاج گذاری با لباسی که ۷متر دم داشت نزدیک به ۱۳ساعت یک جا بایستید و در تمام این مدت نه غذا نه چایی نه سرویس بهداشتی بروید. یکسال و پنج ماه کارتان تمام شود و هنوز یک سوم دستمزدتان را دریافت نکرده باشید. با هزار جور بی مهری رو به رو شوید و تازه و تازه بعد به فحشهای یک مشت ... گوش بدید؟این نقش را هم مثل بقیه نقشهایی که توی این ۱۴سال بازی کردم دوست دارم و به آن افتخار میکنم و باز هم می گویم من این قدر می فهم که سیاست کار من و شما نیست. از گیر دادن به هم دست برداریم. شاید خدا به ما هم نظر لطفی کرد." سریال معمای شاه به کارگردانی محمدرضا ورزی ساخته شده که آثار دیگرش مثل "سالهای مشروطه" به دلیل تحریفهای تاریخی مورد اعتراض تاریخنگاران مستقل ایران قرارگرفت.
مقام های ایرانی می گویند که از سرنوشت ۶۵ شهروند مفقود شده این کشور در جریان حادثه منا "اطلاعی در دست نیست." سعید اوحدی، رئیس سازمان حج و زیارت ایران گفته است تاکنون اجساد ۳۷۷ شهروند ایرانی به ایران تحویل شده "اما همچنان از سرنوشت ۶۵ زائر دیگر بی اطلاعیم." آقای اوحدی یکشنبه شب ۱۸ مهرماه به تلویزیون ایران گفت: "روز شنبه سعودی ها به طور تمام وقت کار نکردند به همین خاطر انتقال پیکرهای شماری از جانباختگان که قرار بود شنبه به ایران برگردند، فعلا میسر نشده است اما حمید محمدی معاون سازمان حج و زیارت امروز ۱۹ مهرماه به خبرگزاری فارس گفته اجساد "نزدیک به ۸۰ جانباخته" دیگر که مراحل شناسایی شان انجام شده، امروز از جده به تهران منتقل می شوند. در همین حال علی قاضیعسکر، نماینده آیت الله خامنه ای و سرپرست حجاج ایرانی گفته که مقام های سعودی اعلام کرده اند وسائل همراه غضنفر رکنآبادی سفیر پیشین ایران در لبنان که در حادثه منا مفقود شده بود، پیدا شده ولی پیکر وی هنوز تحویل داده نشده است. حسین امبرعبداللیهان، معاون امور عربی وزارت امور خارجه ایران هم تعداد زائرانی را که هنوز وضعیت آنها مشخص نیست ۶۵ نفر اعلام کرده و از تشکیل کمیته ای در این وزارتخانه برای پیگیری وضعیت مفقودشدگان خبر داده است. آقای امیرعبداللهیان گفته است که این کمیته تا تعیین سرنوشت همه این افراد به کار خود ادامه خواهد داد.
حمید رسایی، نماینده مجلس ایران با انتشار عکسی در اینستاگرام خود از بستری شدن همکارش روحالله حسینیان در بیمارستان خبر داده است. آقای رسایی در متنی که به همراه این عکس منتشر کرده، نوشته است که آقای حسینیان بعد از جلسه روز یکشنبه ۱۹ مهر "به دلیل عارضه قلبی و فشار سنگین" بستری شده است. به نوشته آقای رسایی "در جلسه روز گذشته فشار سنگینی روی نمایندگان باغیرت مجلس از جمله حسینیان بود. وضع دوستان دیگر مثل زارعی و زاکانی و... هم همینطور بود. اما بعد از رفتار غیراخلاقی و نمایشی آقای صالحی و بیان یک مزاح دو نفره خصوصی از پشت تریبون عمومی، حسینیان خیلی متاثر شد و گفت فکر نمیکردم آقای صالحی این طور باشد." روز یکشنبه در جریان بررسی طرح اجرای توافق هستهای در مجلس آقای صالحی گفت که به مرگ تهدید شده است. نمایندگان گفتند که این تهدید از سوی آقای حسینیان صورت گرفته است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در دفاع از عملیات نظامی روسیه در سوریه گفته است که هدف آن "تثبیت دولت مشروع" بشار اسد رئیس جمهور سوریه است. آقای پوتین به تلویزیون دولتی روسیه گفت که مسکو همچنین می خواهد "شرایط را برای مصالحه سیاسی در سوریه فراهم کند." او این مساله را که روسیه نه گروه دولت اسلامی (داعش) بلکه سایر گروه های میانه رو مخالف را هدف می گیرد تکذیب کرد. بی بی سی
به دنبال شکایت یک اتحادیه از هفتهنامهای، سردبیر این هفتهنامه به دادگاه احضار و در نهایت برای وی حکم ۹۱ روز زندان و ۱۰ ضربه شلاق صادر شده است. به گزارش تابناک، طی روزهای اخیر اتفاقات عجیبی در حوزه برخورد با رسانههای منتقد استان البرز شاهد بودیم. صدور حکم ۶ ماه زندان برای مدیر یک سایت خبری استانی از جمله این احکام است اما امروز اعلام شد که حکم عجیب و دور از انتظاری دیگری نیز برای یکی از روزنامهنگاران استان البرز صادر شده است. بر این اساس و به دنبال شکایت یک اتحادیه از هفتهنامهای، سردبیر این هفتهنامه به دادگاه احضار و در نهایت برای وی حکم ۹۱ روز زندان و ۱۰ ضربه شلاق صادر شده است. این حکم در مرحله تجدید نظر قرار دارد. و دادگاه مطبوعات برای این شکایت برگزار نشده و حکم فوق در یک دادگاه عادی صادر شده است. این در حالی است که پروندههای اصحاب رسانه باید در دادگاه مطبوعات و با حضور هیئت منصفه رسیدگی شود. به طور قطع صدور حکم زندان و شلاق برای اصحاب رسانه عجیب بوده و باید مسئولان ارشد قضایی در کشور در مورد این احکام موضعگیری کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر