نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران در تداوم اظهارات خود در "نکوهش مردم" و تاکید بر "اطاعت از رهبری" ضمن مقایسه تاریخی دوره پس از پیامبر اسلام با عصر کنونی هشدار داده است که اگر مردم از آیت الله علی خامنه ای اطاعت نکنند، او همچون امامان شیعه منزوی، کشته و یا غیب خواهد شد. حجت الاسلام علی سعیدی در جریان مراسمی با عنوان "کنگره ملی سرداران ۲ هزار و ۴۰۰ شهید استان چهارمحال و بختیاری" گفت: "اکثر رهبران الهی نسبت به میراث بعد از خودشان نگران بودند که آیا بعد از خودشان کسانی که باید از میراث شان پاسداری کنند، نقش خود را خوب ایفا می نمایند. سازو کار شریعت، نحوه انتخاب رهبری، اختیارات رهبری، نحوه اطاعت از رهبری، و نحوه موضع گیری رهبری نگرانی دوم رهبران الهی برای میراث بعد از خود است." نماینده آیت الله علی خامنه ای با گفتن اینکه "حوادث تاریخ قابل تکرار هستند و باید مواظب باشیم که در دام نیفتیم" همچنین هشدار داده است که "اگر بنا باشد از رهبری «خوب اطاعت» نشود و خواص و مردم رهبر را تنها بگذارند؛ یا رهبری مانند حضرت علی منزوی میشود، یا مانند امام حسین کشته و یا مانند امان زمان از چشمها غایب میشود." وی با ادعای اینکه "انقلاب زیبنده امتی است که پای انقلاب و صحبت رهبری بایستند" گفته است که "اگر رهبری تنها بماند حجت خدا را سرمی بُرند و خدا هیچ کاری نمی کند؛ زیرا نقش مردم باید روشن باشد." علی سعیدی اضافه کرده : "در زمان پیامبر، خواص پشت سر ایشان ایستاده بودند که بعد از رحلت به سه دسته تقسیم شدند: یک دسته همراه امام بودند، دسته دیگر مقابل امام ایستادند و دسته سوم کسانی بودند که تحت عنوان «میانه رو» به میدان آمدند و خیانت آنها به مراتب از آنهایی که مستقیم جلوی ولایت ایستادند بیشتر بود." او با این مقدمه به مقایسه دوران پس از مرگ آیت الله خمینی و آغاز رهبری آیت الله خامنه ای پرداخته است: "در زمان حال نیز این اشتباه تکرار شده و عده ای گفتند، امام کجا و رهبری کجا؟ به خدا قسم اگر نبود عظمت، اقتدار و صلابت، مدیریت و ابعاد وجودی مقام معظم رهبری، معلوم نبود بر سر انقلاب چه می آمد." این چندمین بار در یکسال اخیر است که حجت الاسلام علی سعیدی به مقایسه تاریخی زمان پس از مرگ پیامبر اسلام و دوره پس از مرگ آیت الله خمینی پرداخته و آن را به شرایط کنونی کشور ربط داده است. وی همچنین در اظهارات مداوم خود در این ارتباط ، علاوه بر انتقاد از "خواص" به نکوهش مردم نیز پرداخته و آنها را عده ای دانسته که عضو "حزب باد و به دنبال نان و موقعیت خود" معرفی کرده است. از جمله او ۲۸ تیرماه سال جاری از عدم توجه به گفته های آیت الله خامنه ای از سوی" مردم و مسولان" انتقاد کرده و گفته بود:"رهبری در اداره امور جامعه مواضعی دارد که باید همگان این مواضع را رعایت و اجرا کنیم، ولی متأسفانه وقتی ایشان مثلا درباره ضرورت حضور در انتخابات مطلبی را عنوان میکند، افرادی پیدا میشوند که در انتخابات شرکت نمیکنند. مقام معظم رهبری در خصوص توجه به اقتصاد مقاومتی، داشتن نگاه به درون کشور به جای توجه به بیگانگان، ضرورت صرفهجویی و حمایت از مستضعفین، مواضع خود را بارها به صراحت عنوان کردند، ولی مردم و مسئولین تا چه میزان به این مواضع توجه و عمل کردهاند؟" همچنین نماینده رهبرجمهوری اسلامی به ویژه در چند ماه گذشته که مذاکرات هسته ای با گروه ۵+۱ به پایانش نزدیک می شد بارها نسبت به "بی توجهی" مردم و دولت به "انتظارات" و خواسته های آیت الله خامنه ای هشدار داده و در این ارتباط ادعاهایی را مطرح کرده بود. از جمله وی در ۱۹ خرداد ماه در گفت و گویی با خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران با اشاره به اینکه "عواملی در انعطاف رهبران الهی مؤثر است" تاکید کرده بود: "یکی از عوامل انعطاف رهبران الهی عدم تحمل دولتهاست. اگر دولتها ظرفیت تحقق آرمانهای رهبران الهی را نداشته باشند به طور طبیعی انعطاف در مواضع و عملکرد رهبران برای حفظ اساس اسلام بوجود میآید البته نه اینکه از اصول دست بردارند، مبنای همه رهبران الهی حفظ اصول و مبانی و کیان اسلام است." او در همین گفت و گو افزوده بود: "اگر برخی عوامل زمینهای به وجود آوردند که آرمانهای رهبری به طور کامل قابل انجام نباشد برای حفظ اصول انعطاف بوجود میآید. بعنوان مثال ایدهآل امام حسن مجتبی جنگیدن با معاویه است ولی وقتی میبینند چنین ظرفیتی در کارگزارانش وجود ندارد و اگر بخواهد این وضعیت را ادامه دهد ممکن است اصل هسته دین به خطر بیافتد لذا انعطاف به خرج میدهند و از جنگ مستقیم با معاویه به تاکتیک دیگری دست میزنند تا هسته مرکزی برای روز مبادا حفظ شود." وی درباره "نقش مردم" در این ارتباط نیز گفته بود: "یکی دیگر از عوامل انعطاف رهبران الهی را میزان تحمل مردم است. اگر مردم تحمل داشته باشند آرمانهای رهبری در حد ۱۰۰ درصدی عملی میشود. هر جا که خواستههای امام و رهبری به صورت کامل عملی شده مواقعی بوده که هم دولتمردان و هم مردم آستانه تحمل بالایی داشتهاند." حجت الاسلام علی سعیدی همچنین خواسته های رهبرجمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای را بر ۴ محور شامل؛ ۱- ایدهآل ۲- مطلوب ۳- مقبول ۴- حداقلی تقسیم و تاکید کرده بود که "رهبری گزینه ایدهال را میخواهند که نیازمند ظرفیت دولتمردان و مردم است یعنی بایستیم پای کار و استقامت کنیم و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند... ایدهآل رهبری این است که ما روی حرف خود بایستیم و چرخه سوخت داشته باشیم ولو در تحریم." او همچنین گفته بود: "گزینه دوم و سوم، مطلوب و مقبول پس از آن است و گزینه چهارم «حداقلی است» که نباید به آنجا برسیم. نباید مردم و دولتمردان اجازه دهند آرمان رهبری دستخوش مصالحه قرار بگیرد. رهبری از اصول خود دست برنمیدارند." نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه همچنین اضافه کرده بود: "امروز رهبری بحث استحکام درونی نظام را مطرح میکنند چون بعضی نگاهها به بیرون است و میگویند باید مسائل را با «کدخدا حل کنیم» اما نظر آقا این است که کلید حل مشکلات ما صرفهجویی دولت و ملت است." از اظهارات اخیر نماینده رهبرجمهوری اسلامی که در امتداد گفته های پیشین اوست به نظر می رسد که او،مقامات سپاه پاسداران و سایر منصوبان رهبرجمهوری اسلامی پس از توافق هسته ای با گروه ۵+۱ و هم اکنون پس از تصویب این توافق در مجلس شورای اسلامی تلاش می کنند تا دستکم برای نیروهای خود دلیل اصلی پذیرش این توافق را نتیجه "بی توجهی مردم و دولت" به خواسته های آیت الله خامنه ای معرفی کنند و این توافق را برخلاف خواسته های او نشان دهند. این مدل در سال های پس از پایان جنگ ایران و عراق و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی آیت الله خمینی نیز از طرف عده زیادی از فرماندهان سپاه اجرا شده است. آنها در سالهای پس از جنگ تا کنون این گونه ادعا می کنند که اکبرهاشمی رفسنجانی "جام زهر" پذیرش قطعنامه را به آیت الله خمینی رهبر پیشین جمهوری اسلامی خورانده است.
فرشاد حسونیزاده و حمید مختاربند، تازهترين نامها از اعضای بلندپایه سپاه پاسداران هستند که در سوریه کشته شدهاند. اولی فرمانده پیشین تیپ صابرین سپاه و نفر دوم مسئول سابق تیپ یکم "حضرت حجت" شهر اهواز. همزمان مراسم تشییع جنازه دو عضو دیگر سپاه پاسداران - که در سوریه کشته شدهاند - نیز برگزار شده است؛ در تحولی دیگر رسانههای نزدیک به اصولگرایان خبر از حضور قاسم سلیمانی در سوریه دادهاند. روز گذشته حسن شمشادی، خبرنگار سابق صدا و سیما در سوریه، در صفحه اینستاگرام خود خبر از کشته شدن فرشاد حسونیزاده در سوریه داد، خبری که توسط دیگر رسانههای نزدیک به اصولگرایان نیز تایید شد، گرچه جزییات زیادی درباره زمان و نحوه مرگ وی منتشر نشد. وبسایت بسیجپرس نوشت که حسونیزاده توسط "تروریستهای تکفیری" و در دفاع از "حرم عقلیه بنیهاشم" جان باخت. به نوشته رسانههای اصولگرا حسونیزاده فرمانده سابق تیپ صابرین سپاه پاسداران بوده است. تیپ ویژهای که در سال ۱۳۷۹ تاسیس شد و نخستین فرمانده آن نیز محمدعلی جعفری - فرمانده کل فعلی سپاه پاسداران - بود. پیش از این برخی فرماندهان سپاه پاسداران از این تیپ با عنوان "زبدهترین" نیروهای این نهاد نام برده بودند. تاکنون جزییات زیادی درباره این گروهها منتشر نشده است. رسانههای اصولگرا همچنين از كشته شدن حمید مختاربند - مسئول سابق ستاد تیپ یکم "حضرت حجت اهواز" - خبر دادهاند. درباره محل، زمان و چگونگی مرگ وی نیز جزییاتی منتشر نشده است. همزمان خبرگزاری میزان - متعلق به قوهقضائیه - نوشت که روز دوشنبه مراسم تشییع جنازه دو عضو دیگر سپاه پاسداران نیز برگزار شده است. عارف حسینی و یارمحمد مردانی به نوشته این خبرگزاری از اعضای "لشکر فاطمیون" بودند و در دفاع از "حرم حضرت زینب" در سوریه کشته شدند. اخبار کشته شدن این افراد چند روز پس از آن منتشر میشود که رسانهها در روزهای پایانی هفته گذشته از مرگ حسین همدانی در سوریه خبر داده بودند. از همدانی به عنوان جانشین قاسم سلیمانی در سوریه نام برده میشد. این فرمانده سپاه، بلندپایهترین مقام نظامی ایران است که از آغاز درگیریهای سوریه در این کشور کشته شده است. جمهوریاسلامی یکی از حامیان اصلی بشار اسد است که از آغاز اعتراضها در این کشور و سپس درگیریهای نظامی، به حمایت از حکومت وی پرداخته است. ایران اما همواره ادعاهای مخالفان بشار اسد درباره حضور نظامی در این کشور را تکذیب کرده و حضور نیروهای نظامی خود در این کشور را مستشاری توصیف کرده است. با این حال محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران، در مراسم تشییع جنازه همدانی، خبر از آن داده بود که این فرمانده سپاه پاسداران در ۸۰ عملیات در سوریه حضور داشته و دو قرارگاه نظامی نیز در این کشور ایجاد کرده است. در تحولی دیگر برخی رسانههای نزدیک به اصولگرایان با انتشار عکسهایی خبر از آن دادند که قاسم سلیمانی - فرمانده سپاه قدس - در استان لاذقیه سوریه حضور يافته. به نوشته این رسانهها دلیل حضور سلیمانی "برای اشراف بر عملیات محور مقاومت در شمال سوریه" بوده، چرا که "محور مقاومت با پشتیبانی هوایی روسیه آماده عملیات بزرگ برای آزاد سازی مناطق شمالی سوریه از دست تروریستهای تکفیری شدهاند".
دادگاه انقلاب دو شاعر و یک فیلمساز را مجموعا به ۲۶ سال زندان و ۴۲۱ ضربه شلاق محکوم کرد. امیر رئيسیان، وکیل مدافع فاطمه اختصاری، مهدی موسوی و کیوان کریمی با اشاره به اینکه صدور این احکام منطبق با موازین حقوقی و قانونی نیست، به روز میگوید در مهلت قانونی به رای دادگاه اعتراض خواهد کرد. این احکام سنگین قضایی از سوی قاضی محمد مقیسه، رئيس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران صادر شده است. بر اساس این حکم، فاطمه اختصاری، شاعر به ۱۱،۵ سال زندان و ۹۹ ضربه شلاق، سید مهدی موسوی، شاعر به ۹ سال زندان و ۹۹ ضربه شلاق و کیوان کریمی، فیلمساز به ۶ سال حبس و ۲۲۳ ضربه شلاق محکوم شدهاند. خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، در آذرماه گذشته بدون ذکر اسم، از محاکمه دو شاعر و یک مستندساز، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" از طریق همکاری با "خواننده مرتد خارج نشین" در دادگاه انقلاب خبر داده بود. "از اسپری دفاع شخصی، تلقی گاز اشکآور شده" امیر رییسیان، وکیل مدافع متهمان این پرونده در مصاحبه با روز میگوید فاطمه اختصاری به اتهام "توهین به مقدسات" به ۷ سال زندان، به اتهام انتشار "مطالب غیرمجاز در فضای مجازی" به ۳ سال و به اتهام "تبلیغ علیه نظام" نیز به یک سال و نیم دیگر محکوم شده است. به گفته این وکیل دادگستری، مهدی موسوی نیز برای اتهام "توهین به مقدسات" ۳ سال، برای اتهام نگهداری "سلاح غیر قانونی" ۳ سال و به اتهام "دست دادن با نامحرم" به ۳ سال حبس دیگر محکوم شده است. آقای رئيسیان در مورد اتهام "سلاح غیر قانونی" توضیح میدهد که "منظور دادگاه در این خصوص، اسپری گاز اشکآور بوده، ولی چیزی که از آقای موسوی کشف شده، اسپری دفاع شخصیِ تاریخ مصرف گذشته بوده که متاسفانه از آن تلقی گاز اشک آور شده است." مهدی موسوی و فاطمه اختصاری ۱۷ آذر ماه سال ۹۲ در تهران بازداشت و تا ۲۳ دیماه همان سال در بند ۲-الف زندان اوین، تحت نظارت سپاه پاسداران نگهداری می شدند. این دو، شاعر و ترانهسرا در سالهای گذشته هم با مشکل سانسور و چاپ کتاب مواجه بوده ند. در همین راستا کتاب "منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری" اثر فاطمه اختصاری از نمایشگاه سال گذشته کتاب تهران جمع آوری شد. خبرگزاری تسنیم هم در مورد کتابهای مهدی موسوی در آذرماه گذشته نوشته بود: "بسیاری از کتابهای او توسط وزارت ارشاد برای چاپ در ایران نامناسب تشخیص داده شده و ممنوع میباشند." "همه فیلمهای کریمی قانونی تهیه شدهاند" در راستای برخورد با فعالان فرهنگی در ایران کیوان کریمی نیز در حکمی جداگانه، به اتهام "توهین به مقدسات" و "تبلیغ علیه نظام" به ۶ سال حبس و به دلیل "رابطه نا مشروع از طریق دست دادن با نامحرم" نیز به ۲۲۳ ضربه شلاق محکوم شده است. کیوان کریمی، فیلمساز، آذرماه سال ۹۲ در پی ساخت فیلم "نوشتن بر شهر" بازداشت و مدتی بعد با قرار وثیقه آزاد شد. "نوشتن بر شهر" عنوان آخرین مستند کیوان کریمی است که هنوز در ایران به نمایش عمومی درنیامده است. این فیلم به تاریخ دیوارنویسیها و گرافیتیهای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب ایران میپردازد. برخی از فیلمهای این فیلمساز کُرد ایرانی، مانند "مرز شکسته" و "زندگی زن و شوهر" برنده جوایز متعدد بینالمللی شدهاند. امیر رئيسیان، که وکیل مدافع کیوان کریمی نیز هست به روز میگوید: "اگر در صدور حکم، فعالیتهای سینمایی آقای کریمی تاثیرگذار بوده باشد، تاثیر غلطی است، چون فعالیتهای سنیمایی آقای کریمی قانونی و با مجوز بوده است. هیچکدام از کارهای سینمایی وی بدون مجوز و بدون رعایت حریم و حدود قانون نبوده است." "با هیچ تفسیری توهینآمیز نیستند" آقای رئیسیان در مورد اتهامات مطرح شده علیه موکلانش توضیح میدهد: "توهین به مقدسات در علمکرد هیچکدام از سه موکل من وجود ندارد. در اشعار خانم اختصاری و آقای موسوی نه تنها به مقدسات توهینی صورت نگرفته، بلکه حتی از لفظ توهینآمیز نیز استفاده نشده است." ظاهرا شاهین نجفی، خواننده معترض که در خارج از ایران به سرمیبرد، در آوازهای خود از ترانههای چاپ شده این شاعران استفاده کرده است. وکیل فاطمه اختصاری و مهدی موسوی میگوید: "صرف استفاده یک خواننده [که متهم به توهین به مقدسات است و هنوز هم در هیچ یک از مراجع قضایی داخل کشور محاکمه نشده] از ترانههای متشر شده این شاعران نمیتواند مصداق توهین به مقدسات باشد. حال آنکه این ترانهها با هیچ تفسیری نه توهینآمیز به حساب میآیند نه حتی ارتباطی به حوزه مقدسات دارند. ممکن است از نظر برخی منطبق با عرف نباشد، اما همین از نظر تعدادی دیگر ممکن است منطبق با عرف باشد." او توضیح میدهد: "این احکام از نظر موازین حقوقی منطبق با اصول قانونی نیست و هیچ یک از اصول رسیدگی کیفری در آنها لحاظ نشده است." مهدی موسوی، در واکنش به این حکم در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشته است "هیچ کدام از جرمهای انتسابی را قبول ندارد" روز مطلع شده که آخرین جلسه دادگاه و تفهیم اتهام این افراد در روز ۳۱ شهریورماه سال ۹۴ برگزار شده، حال آنکه به گفته متهمان این پرونده، حکم آنها در اول تیرماه ۹۴ صادر شده است. در صورت بستهشدن پرونده کیوان کریمی، فاطمه اختصاری و مهدی موسوی، احکام آنها یکی از سنگینترین احکام مرتبط با فعالیتهای فرهنگی در ایران خواهد بود.
نحوه برخورد علی لاریجانی با روند تصویب برجام در مجلس و واکنش اصولگرایان به این مساله و سخنان کاظم جلالی - از نزدیکان علی لاریجانی - درباره شيوهى حضور فراکسیون رهروان در انتخابات آینده مجلس، احتمالا خبر از تغییراتی در آرایش سیاسی اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم میدهد. تغییری که شاید یکی از مهمترین نشانههای آن، ائتلافی میان حامیان دولت روحانی و رئیس مجلس نهم باشد. لاریجانی در مقام رئیس قوهمقننه در طول زمانی که گفتوگوهای هستهای میان ایران و اعضای گروه ۱+۵ در جریان بود، از جمله اصلیترین حامیان دولت روحانی بود. حمایتی که در زمان بررسی و تصویب برجام نیز بار دیگر خود را نشان داد. طرحی که با نظر مثبت لاریجانی تهیه و تدوین و در کمیسیون امنیت ملی تصویب شد و سپس در صحن علنی نیز با کمترین تغییرات و بدون آنکه به مخالفان اجازه تغییرات در آن داده شود، تصویب شد. این مساله البته به مذاق اصولگرایان و منتقدان برجام خوش نیامد. آنها این اقدامهای لاریجانی را نه تنها خلاف شان مجلس، بلکه به سود اعتدالگرایان و در جهت خلاف منافع اصولگرایان ارزیابی میکنند. از آن جمله وب سایت جهاننیوز - نزدیک به علیرضا زاکانی، رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس - روز گذشته چند خبر مختلف را به "خلف وعده" لاریجانی و انتقاد از نحوه عمل وی در تصویب برجام اختصاص داد. همزمان یک وبسایت دیگر اصولگرا نیز با اشاره به عملکرد فراکسیون رهروان ولایت - فراکسیون متبوع لاریجانی در مجلس - نوشت که عملکرد این گروه "به نام اصولگرایان [و] به کام اعتدالگرایان" است. به نوشته این وبسایت "سران فراکسیون رهروان که... تفرقه و تشتت را خطرناک میدانند تلاش میکنند در بزنگاههای سیاسی با دادن امتیاز به دولت و طیف اعتدالی فراکسیون، جایگاه و وزنه فراکسیون رهروان ولایت را در مجلس حفظ کنند [...] لاریجانی، یاران و فراکسیون وی بین اصولگرایی و اعتدالگرایی مردد هستند". این مساله از آن جهت برای اصولگرایان حائز اهمیت است که در ماههای گذشته اخبار مختلفى درباره امکان ائتلاف میان طیف حامیان لاریجانی و روحانی در انتخابات مجلس دهم منتشر شده است. اخباری که به نظر میرسد پس از سخنان هفته گذشته کاظم جلالی - از نزدیکان علی لاریجانی - جدیتر هم شدهاند. او در پاسخ به سوالی درباره رابطه جبهه رهروان با گروه ٥+١ و شورای هماهنگی اصولگرایان، گفته بود که "ما در هیچ گروه و ائتلافی با دوستان نیستیم". ماه گذشته پرویز سروری، عضو شورای شهر تهران، در گفتوگویی خبر از آن داده بود که اصولگرایان از علی لاریجانی انتظار دارند "تصمیم قطعی خود را برای همراهی و تقویت جریان اصول گرایی بگیرد و اعلام کند". به گفته سروری آنچه که تاکنون مانع این ائتلاف شده، برخی دلخوریهای قدیمی است: "آقای لاریجانی گلههایی را از یکی از تشکلهای اصولگرا دارد و به گذشته دامن میزند". اشاره سروری به اختلافها میان علی لاریجانی با جبهه پایداری است. لاریجانی از جمله منتقدان اصلی محمود احمدینژاد و نیروهای حامی او - از جمله جبهه پایداری - است. او تاکنون چندین بار به انتقاد از احمدینژاد و دولت او پرداخته. دو سال پیش نیز در جریان سخنرانی رئیس مجلس در شهر قم به مناسبت روز ۲۲ بهمن، برخی نیروهای حامی جبهه پایداری، با پرتاب کفش و مهر، مانع از سخنرانی او شدند. رئیس مجلس نهم همچنین از جمله مسئولانی است که در جریان گفتوگوهای هستهای به حمایت از دولت روحانی پرداخته است؛ حمایتهایی که البته با انتقاد برخی نمایندگان اصولگرا هم مواجه شده. اصولگرایان که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ شکست خوردند، دلیل آن ناکامی را عدم ائتلاف میدانند. به همین دلیل مدتهاست که تلاشهای خود را برای ایجاد لیستی ائتلافی آغاز کردهاند. ائتلافی که قرار است با محوریت محمدتقی مصباح یزدی (جبهه پایداری)، محمدعلی موحدی کرمانی (جامعه روحانیت مبارز) و محمد یزدی (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) رخ دهد. تلاشی که پیش از این یک بار و در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ ناکام ماند و منجر به حضور چندین کاندیدای اصولگرا در انتخابات شد. پیش از آن نیز نشریه پنجره - متعلق به علیرضا زاکانی، نماینده مجلس - تحلیلی درباره امکان ائتلاف لاریجانی با حامیان روحانی منتشر کرد. نویسنده این یادداشت احتمال ائتلاف لاریجانی با حامیان حسن روحانی را با برخی رفتارهای محمود احمدینژاد در سالهای پایانی دوران ریاستجمهوری مقایسه کرد و نوشت: "علی لاریجانی… در صورتی که با نگاه کوتاه مدت به انتخابات مجلس آتی، از جریان اصولگرایی کوچ و به محفل دیگری رجوع کند، هرچند احتمال آن هست که ثمره مثبتی در مجلس دهم برای خود دست و پا کند اما پس از گذشت مدت زمانی نه چندان طولانی و با حذف بخش اعظم پایگاه اجتماعی خود در بدنه اصولگرایان به طور کلی از سطح سیاستمداران درجه یک کشور حذف شده و به شخصیتی درجه دوم در سپهر سیاست تبدیل میشود". گرچه هنوز مشخص نیست در نهایت آرایش نیروهای سیاسی در انتخابات مجلس دهم چگونه خواهد بود، اما به نظر میرسد با ادامه روند فعلی احتمال ائتلاف لاریجانی - روحانی دور از ذهن نیست. ائتلافی که نتیجه آن هم ریاست لاریجانی در مجلس را تداوم خواهد بخشید و هم خیال دولت را از مخالفتهای پارلمان، راحت خواهد کرد.
توافق هسته ای میان ایران و گروه ۵+۱ از سد مجلس گذشت و حالا دیگر شورای نگهبان است که باید نظر نهایی بدهد. نجات الله ابراهیمیان، سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده بالاترین مصلحت در بررسی مصوبه مجلس درباره اجرای "برجام" رعایت اصول قانون اساسی است و این شورا روز چهارشنبه مصوبه مجلس را بررسی خواهد کرد. جزئیات طرح "اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام" روز گذشته در حالی در کمتر از ۲۰ دقیقه در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که دو روز قبل تر و در جریان رسیدگی به کلیات این طرح، مجلس متشنج شده و رئیس سازمان انرژی اتمی گفته بود که از سوی روح الله حسینیان تهدید به قتل شده است؛ مساله ای که هرچند برخی نمایندگان و همفکران روح الله حسینیان در مجلس شوخی بین دو نفر خوانده و صالحی را متهم به مظلوم نمایی کرده اند اما دیروز روح الله حسینیان رسما اعلام کرد تهدیدش جدی بوده و از این بابت عذاب وجدان ندارد. او پس از تصویب جزئیات طرح برجام در مجلس به خبرنگاران گفت: "پس از صدور بیانیه لوزان در جلسه کمیسیون امنیت ملی به آقای ظریف گفته بودم که غنیسازی ۲۰ درصد را از بین بردید، کارخانه آب سنگین اراک را که پلوتونیوم تولید میکند از بین بردید و یک حربه روانی به دست دشمن دادید." اگرچه دنبال ساخت بمب هستهای نیستیم، اما دشمن خیال می کرد جمهوری اسلامی ایران از چنین توانایی بالقوه ای برخوردار است. علی اکبر صالحی روز یکشنبه از تدیبون مجلس اعلام کرد که یکی از نمایندگان مجلس پیش او "قسم جلاله خورده و گفته شما را میکشیم و در رآکتور اراک رویتان سیمان می ریزیم". روح الله حسینیان همان روز روانه بیمارستان شد و رسانه ها از عارضه قلبی وی خبر دادند. او اما دیروز در مجلس توضیح داده: روز یکشنبه به صورت خصوصی به آقای ظریف و آقای صالحی گفتم که اگر به خاطر برجام، اسرائیل ایران را تهدید به بمب اتم کرد یا آمریکا به ایران "موشک زد، مردم شما را محاکمه خواهند کرد، و اگر من آن روز کاره ای بودم، آقای صالحی را محکوم می کنم که سیمان هایی که در قلب رآکتور اراک" ریخته را بیرون بیاورد و خودش را داخل رآکتور کرده و سیمان به اطرافش تزریق کند. این نماینده عضو جبهه پایداری همچنین با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرده: "با شرایطی که عرض کردم، حتما امت متدین و کسانی که برای ساختن رآکتور" اراک زحمت کشیده اند و با تسامح و تساهل آقایان این قلب تپنده محکوم به پر شدن با بتن شد، این مجازات را با جرم متناسب می دانند. حکم حکومتی دیروز اما طرح جنجال برانگیز برجام در حالی در مجلس تصویب شد که مخالفان توافق هسته ای در مجلس آن را "طرح لاریجانی" خواندند و گفتند که "طرح مجلس" نیست. آنها از نحوه اداره مجلس از سوی علی لاریجانی به شدت انتقاد و او را متهم کرده اند که آئین نامه داخلی مجلس را نقض کرده است. مهدی کوچک زاده، نماینده جبهه پایداری در مجلس اعلام کرد که لاریجانی پیش از آغاز جلسه دیروز مجلس به نمایندگان گفته که "کشور" تصمیم گرفته "پیشنهادات مطرح نشود و وقتی کوچک زاده از او سوال کرده که کشور چه مرجع جدیدی است؟ در پاسخ شنیده" همان که خودت می دانی. او به نقل از محمدرضا باهنر هم گفته که دیشب آقایان لاریجانی، حجازی (از مسولان بیت رهبر جمهوری اسلامی) وشمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) جلسه داشتند و تصمیم گرفته شد این طرح تصویب شود. مهدی کوچک زاده سپس طرح تصویب شده مجلس را طرح لاریجانی، حجازی و شمخانی خواندو پلاکاردی را به دست گرفت که روی آن نوشته شده بود "مجلس از تصمیم لاریجانی و شمخانی و حجازی تبعیت کرد. حمید رسایی همتای او در مجلس هم که مخالف توافق هسته ای و از اعضای جبهه پایداری است پلاکاردی در دست داشت که روی آن نوشته بود "این قانون شکنی رسمی است، مجلس" فرمایشی نیست. آنها می گویند به این حجت نرسیده اند که نظر رهبر جمهوری اسلامی تصویب طرح بوده باشد. طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام با ۱۶۱ رأی موافق در مقابل ۵۹ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع و تنها چند روز مانده به پایان مهلت ۹۰ روزه پیش بینی شده در توافق جامع اتمی و قطعنامه شورای امنیت برای طی مراحل قانونی در داخل کشورهای طرف توافق، تصویب شد. تصاویر و ویدئوهای منتشر شده پس از تصویب این طرح، گریه های مخالفان توافق از جمله علی اصغر زارعی، دیگر نماینده عضو جبهه پایداری در مجلس را نشان می دهد و در مقابل استقبال اعضای دولت و موافقان توافق هسته ای را. مصوبه برجام متن مصوبه دیروز مجلس در مورد اجرای توافق هسته ای میان ایران و گروه ۵+۱ به شرح ذیل است: "دولت در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی درصورتی میتواند به شکل داوطلبانه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اجراء کند که احکام و تکالیف زیر را در فرآیند اجراء رعایت نماید: ۱ - براساس فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی هیچ دولتی در ایران حق تولید و بهکارگیری سلاح هستهای را ندارد و دولت موظف است سیاست خلع سلاح هستهای جهانی را بهطور فعال دنبال کند و در کلیه تلاشهای بینالمللی، حقوقی و دیپلماتیک برای نجات بشریت از خطر سلاحهای هستهای و اشاعه آنها، از جمله از طریق ایجاد مناطق عاری از سلاحهای کشتار جمعی بهویژه در ایجاد ائتلاف منطقهای خاورمیانه عاری از سلاح هستهای به خصوص در زمینه خلع سلاح هستهای رژیم صهیونیستی، فعالانه مشارکت نماید. ۲- پایه برنامه جامع اقدام مشترک بر همکاری و احترام متقابل قرار دارد و هرگونه اقدام مبتنی بر فشار و تهدید به هر بهانهای به خاطر اجرای برجام و یا غیر آن با تشخیص شورایعالی امنیت ملی موجب تجدیدنظر در این همکاری میشود و لازم است در آن صورت مطابق مصوبات این شورا اقدامات متقابل در نظر گرفته شود. ۳- دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوریکه ظرف مدت دوسال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد. شورایعالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع میباشد.دولت باید ظرف مدت ۴ ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید. ۴- دولت موظف است برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران را با چشمانداز تجاری- صنعتی، از جمله در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه منطبق با طرح درازمدت سازمان انرژی اتمی کشور دنبال کند. سازمان انرژی اتمی کشور باید طرح درازمدت پانزدهساله کشور در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه را حداکثر ظرف مدت دوماه پس از ابلاغ این قانون بهتصویب شورایعالی امنیت ملی برساند و به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه نماید بهنحوی که پاسخگوی نیاز کشور برای سوخت راکتورهای قدرت و تحقیقاتی باشد. ۵- بازطراحی راکتور آب سنگین اراک و همچنین در صورت ضرورت تبادل ذخایر غنیشده، منوط به انعقاد قراردادهای قطعی و مطمئن جایگزین و حصول اطمینان نسبت به اجرای آنها باشد. ۶- نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چهارچوب مقررات بینالمللی و با رعایت مصالح امنیت ملی کشور که شورایعالی امنیت ملی مشخص میکند، انجام پذیرد و دولت باید مراقبت نماید که در مسیر اجرای برجام و پس از آن، حفاظت کامل از اسرار و اطلاعات طبقهبندیشده بهویژه در حوزه نظامی و امنیتی صورت گیرد. میزان همکاری با آژانس منوط به اقدامات احتیاطی لازم برای تضمین این امر، توسط آژانس است. همچنین هیچگونه دسترسی نظارتی آژانس به مراکز نظامی و اشخاص حقیقی به بهانه برجام مجاز نمیباشد مگر آنکه موارد بهصورت جداگانه و با جزئیات بهتصویب شورایعالی امنیت ملی برسد. ۷- دولت و قوای مسلح کشور موظفند بهمنظور حراست از امنیت و منافع ملی کشور و حمایت از متحدین در مقابله با تروریسم، تدابیر لازم را نسبت به تقویت توانمندیهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران در همه زمینههای آفندی و پدافندی از جمله هوایی، دریایی، زمینی، موشکی و ایجاد پدافند در مقابل حملات هستهای و ساخت پیشرانها، باطریهای هستهای، تصویربرداری نوترونی و پزشکی هستهای با قوت و جدیت برنامهریزی و اقدام کنند. ۸- دولت و سایر دستگاههای حاکمیتی و عمومی موظفند در چارچوب مصوبات شورایعالی امنیت ملی تدابیر لازم را در نظر بگیرند تا در اثر اجرائیشدن برجام به هیچوجه اجازه فرصتطلبی و سوءاستفاده در داخل کشور به آمریکا یا دیگر دولتهای خارجی داده نشود و فرصتی برای نفوذ یا سوءاستفاده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در اختیار استکبار جهانی قرار نگیرد. ۹- دولت موظف است منابع مالی آزادشده را در چارچوب قانون در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی و رونق تولید، سرمایهگذاریهای ضروری و با اولویت نیازهای بخش خصوصی و تقویت صندوق توسعه ملی، صرف کند. تبصره ۱- وزیر امور خارجه موظف است روند اجرای توافقنامه را هر سهماه یکبار به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گزارش دهد.کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی موظف است هر ششماه یکبار گزارش اجرای برجام را به صحن علنی مجلس شورای اسلامی ارائه کند. تبصره ۲- با اجرای این قانون، "قانون الزام دولت به تعلیق اقدامات داوطلبانه در صورت ارجاع و یا گزارش روند هستهای به شورای امنیت" مصوب ۱/۹/۱۳۸۴، "قانون الزام دولت به تجدیدنظر در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی" مصوب ۶/۱۰/۱۳۸۵، "قانون صیانت از دستاوردهای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران" مصوب ۲۹/۴/۱۳۸۹ و "قانون الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هستهای ملت ایران" مصوب ۲/۴/۱۳۹۴ لغو میشود.
تابعيت يكي از اصطلاحات رايج در حقوق بين الملل خصوصي است كه ميتوان آنرا نوعي رابطه سياسي، حقوقي و معنوي ميان فرد و دولتي معين دانست و مشخصه اي جهت تفكيك و تشخيص آن فرد از سايرين (مانند مشخصه هاي ديگري همچون اقامتگاه و...). در علم حقوق، اصل تابعيت يا بر پايه خاك است و يا خون و در برخي كشورها هم خاك و هم خون. طبق قوانين داخلي جمهوري اسلامي ايران تابعيت بر اساس دو اصل خون و خاك با ارجحيت خون بنا شده است. يعني خون تابعيت قطعي به فرد ميدهد و خاك نقش ثانوي دارد. ماده ۹۷۶ قانون مدني اشخاصي را تابعه ايران مي داند كه داراي يكي از شرايط ذيل باشند: ۱ - كليه ساكنين ايران به استثناي اشخاصي كه تبعيت خارجي آنها مسلم باشد. ۲ - كساني كه پدر آنها ايراني است اعم از اينكه در ايران يا در خارجه متولد شده باشند. ۳ - كساني كه در ايران متولد شده و پدر و مادر آنان غيرمعلوم باشند. ۴ - كساني كه در ايران از پدر و مادر خارجي كه يكي از آنها در ايران متولد شده بوجود آمده اند . ۵ - كساني كه در ايران از پدري تبعه خارجه است بوجود آمده و بلافاصله پس از رسيدن به سن 18 سال تمام لااقل يك سال ديگر در ايران اقامت كرده باشند در غير اينصورت قبول شدن آنها به تابعيت ايران برطبق مقررات قانون تحصيل تابعيت ايران انجام مي گردد . ۶ - هر زن تبعه خارجي كه با مرد ايراني ازدواج نمايد. ۷- هر تبعه خارجي كه تابعيت ايران را تحصيل كرده باشد. در تبصره این ماده آمده است: اطفال متولد از نمايندگان سياسي و كنسولي خارجه مشمول بند ۴ و ۵ نخواهند بود. اما در اين ميان استثنائات و مسائلي مطرح ميشود كه در قانون مربوط به تابعیت قابل بررسي و نقد است. براي مثال در مورد افرادي كه از پدر غيرايراني و مادر ايراني متولد شده اند ماده ٩٦٤ قانون مدني چنين طفلي را تابع قانون كشور متبوع پدر مي داند مگر در صورت مسلم بودن رابطه طفل با مادر كه آنهم با ورود قانوني پدر به ايران و داشتن گذرنامه و شناسنامه و ازدواج رسمي و قانوني قابل اثبات و احراز است. طبق ماده ۹۷۷ قانون مدنی، هرگاه اشخاص مذكور در بند ٤ ماده ٩٧٦ پس از رسيدن به سن ١٨ سال تمام بخواهند تابعيت پدر خود را قبول كنند بايد ظرف يكسال درخواست كتبي به ضميمه تصديق دولت متبوع پدرشان داير به اين که آنها را تبعه خود خواهد شناخت به وزارت امور خارجه تسليم نمايند. ب- هر گاه اشخاص مذکور در بند ۵ ماده ٩٧۶ پس از رسيدن به سن ١٨ سال تمام بخواهند به تابعيت پدر خود باقي بمانند بايد ظرف يک سال درخواست کتبي به ضميمه ي تصديق دولت متبوع پدرشان داير به اين که آنها را تبعه خود خواهد شناخت به وزارت امور خارجه تسليم نمايند. باوجود آنكه فرزندان متولد خاك ايران طبق اصل تابعيت خاك بايد تبعه ايران محسوب شوند اما طبق قانون و ارجحيت اصل خون و در ظاهر امر به رسميت نشناختن نَسَب تابعيت مادر ايراني به فرزندانش، زمانيكه فرزند، مادر ايراني داشته باشد ولي پدر غير ايراني، تابعيت خاك از اولويت خارج شده و فرزند تابعيت پدر را مي گيرد. در اينصورت تابعيت ايران را بر اساس قانون تا سن ١٨ سالگي نمي تواند بپذيرد. از جمله دلايل ذكر شده جهت وجود چنين قانوني اين است كه اين حق به فرزندان متولد شده از مادر يا پدر ايراني داده مي شود كه فرزندانشان اگر در خاك ايران هم متولد نشدند بعد از ١٨ سالگي درخواست كسب تابعيت ايران را پس از ترك تابعيت اول شان بدهند (دليلي كه اعلام ميكند اين قانون نافي پذيرش اصل خاك نيست). از جمله دلايل ديگر، پذيرفتن حق و حقوق مرد غير ايراني است، يعني اين حق مرد غيرايراني است كه بخواهد فرزندانش تابعيت خودش را داشته باشند! و نظر بر اينست كه با وجود اينكه بايد حق و حقوق مادر ايراني را كه ميخواهد فرزندانش تبعه كشور متبوع وي باشند را نيز محترم شمرد، اما در اين ميان مصالح كشور نيز بايد در نظر گرفته شود و از ديگر دلايل مطروحه در اين مورد مي توان به علت جلوگيري از بوجود آمدن تابعيت مضاعف براي چنين فرزنداني اشاره نمود. پس در نهايت بهترين راه حل اين عنوان ميشود و مصوب ميگردد، كه فرزندان والديني با اين شرايط (مادر ايراني و پدر غيرايراني) شخصاً بعد از رسيدن به سن ١٨ سال، خودشان تصميم بگيرند كه اگر تمايل داشتند تابعيت ايراني به آنها داده شود آنهم درصورت حذف تابعيتي كه از پدر غير ايراني به آنها داده شده بود. اما سوال اينجاست كه وضعيت اين فرزندان تا قبل از سن ١٨ سال چه ميشود؟! يعني مهمترين و اساسي ترين سالهاي زندگي كودك به جهت آموزش و پرورش و تربيت و يادگيري؟! براي مثال بسياري از فرزندان افاغنه و عراقي و... هستند كه در ايران بدنيا آمده و مادر ايراني دارند اما بر طبق اين قوانين نمي توانند تابعيت ايراني داشته باشند، يا حتي شناسنامه بگيرند و يا به مدرسه بروند. اين معضل بسيار مهمي است كه بعد از ناديده گرفتن حق مادر ايراني كه فرزندانش نمي توانند تابعيت وي را داشته باشند، از لحاظ قانوني با آن روبرو ميشويم. از آنجايي كه مادر ايراني كه فرزندش نمي تواند تابعيت وي را از ابتدا كسب نمايد و تا ١٨ سالگي به علت اينكه پدر غير ايراني است فرزندش نه شناسنامه دارد نه مي تواند به مدرسه برود و اين مشكل به نوعي احساس بي هويتي را نيز به كودك القا مي نمايد بايد گفت كه قانونگذار به خاطر رعايت اصل خاك و در مواردي كه پدر از اتباع هر كشوري كه باشد اما با شناسنامه و گذرنامه و بطور قانوني وارد كشور شده باشد، قانوني ازدواج كرده و فرزندشان در ايران بدنيا آمده باشد در اينصورت به اين كودك تابعيت ايران را اعطاء مينمايد و فرزند ميتواند از امكاناتي كه يك شهروند با تابعيت ايراني برخوردار است، بهره مند گردد. اما مشكل در مورد فرزنداني است كه پدر غير ايراني شان غير قانوني در ايران زندگي ميكند و اصل خاك هم كه در چنين شرايطي ارجحيت نداشته و تابعيت ايراني مادر هم كه تاثيري در تابعيت فرزند ندارد و اين مسئله باعث ميشود كه طفل تا ١٨ سالگي كه قانون تعيين كرده از هيچ امكاني بهره نبرد كه همين امر سبب ميگردد كه طرحي مبني بر به رسميت شناختن تابعيت زن ايراني كه با مرد غيرايراني ازدواج كرده مطرح گردد تا فرزندان اين زن تابعيت مادرشان را كسب كنند و اين در حاليست كه اين طرح در مجلس تصويب نمي گردد و كماكان اين معضل قانوني به حال خود باقي ميماند و اين درحاليست كه طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران افراد بايد از هر رنگ و نژاد و قومي از حقوق برابر برخوردار باشند و اتباع خارجه نيز ميتوانند در حدود قوانين به تابعيت ايران درآيند. به طوری که در اصل نوزدهم قانون اساسی (فصل سوم: حقوق ملت) آمده است: "مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود." و در اصل ۴۲ قانون اساسی نیز ذکر شده: "اتباع خارجه می توانند در حدود قوانین به تابعیت ایران درآیند و سلب تابعیت اینگونه اشخاص در صورتی ممکن است که دولت دیگریتابعیت آنها را بپذیرد یا خود آنها درخواست کنند." اما بنابه دلايلي كه در فوق ذكر شد و به اين دليل كه چنين اطفالي بي هويت و بي تابعيت نيستند بلكه تبعه كشور متبوع پدرشان مي باشند، شاهد آن هستيم كه امروزه تعداد بسياري از كودكان با چنين شرايطي حداقل تا ١٨ سالگي از هرگونه امكانات و داشتن شناسنامه و اجازه تحصيل و امكانات بهداشتي و غيره محروم مانده اند. منبع: کانون شهروندی زنان
همزمان با برگزاری نشست تلویزیونی حسن روحانی با مردم، برخی از رسانه ها با استناد به گفته های وی در دیدار با مدیران دولتی در مازندران، گمانه زنی هایی در خصوص احتمال تغییر اعضای تیم اقتصادی کابینه مطرح کردند؛ گمانه ای که البته از سوی محمدباقر نوبخت تکذیب شد. حسن روحانی، دو روز قبل در "جلسه ستاد توسعه سرمایهگذاری استان مازندران" جمله ای گفت که موجب شد رسانه ها از آن به عنوان اراده دولت برای انجام تغییرات در تیم اقتصادی تعبیر کنند. روحانی گفته بود: "در حال حاضر که نیمهسال ۹۴ است، احساس میکنیم نیاز به تغییرات برای تحرک در مسیر دولت داشته باشیم. بسته و طرح جدیدی دولت آماده میکند که در ۲۰ روز اخیر برای این بسته جلسات داشتیم و در این هفته این بسته برای مردم آماده میشود و تیم اقتصادی جزئیات را توضیح میدهد". این سخن روحانی موجب شد تا رسانه ها از احتمال تغییر در تیم اقتصادی دولت سخن بگویند، و از جمله "شبکه اطلاع رسانی دانا" در گزارشی در این باره نوشت: "پس از انتشار نامه چهار وزیر دولت تدبیر و امید و هشداری آنها پیرامون پایههای مدیریتی اقتصاد کشور گمانهزنیهایی مبنی بر تغییر تیم اقتصادی دولت در رسانههای حامی طیفی خاص صورت میگیرد. بررسیها نشان میدهد که اکثر مشاوران نزدیک به رئیس جمهور، به خصوص در حوزه اقتصادی، پیرو مکتب اقتصادی نیاوران هستند. اعضای این مکتب که اکثرا مدارج تحصیلی خود را در کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلستان طی کرده اند، پیرو اقتصاد بازار آزاد بوده و همواره به دنبال پیاده کردن اندیشه های غربی در اقتصاد ایران بوده اند. گمانه زنی ها حاکی از این است که برخی از اعضای تاثیرگذار این مکتب بعد از انتشار نامه انتقاد آمیز ۴ وزیر به رئیس جمهور، عزم خود را مبنی بر فشار بر پاستور برای تغییر در کابینه جزم کرده اند". قاسم محمدی نماینده دوره هشتم مجلس هم به این گمانه دامن زده و گفته است: "اگر بپذیریم که شرایط پس از تحریم الزامات مدیریتی خودش را دارد، باید منتظر تغییرات عمده در کابینه باشیم. پیش بینی می کنم بزودی تغییرات گسترده ای در تیم اقتصادی دولت یازدهم رخ خواهد داد.دانش آموختگان دانشگاه های آمریکا و انگلیس در اولویت حتمی فهرست حلقه مشاورین رییس دولت برای تغییر تیم اقتصادی دولت قرار دارند. آنها هرکدام در حال آموزش، لابی گری و طراحی با مانیفست غربگرایی و دگراندیشانه هستند و نمونه اش مسئول نفتی ـ گازی در کشور عربی، پایتخت اقتصادی بانکی عربی آمریکا در منطقه است". پیش از این سعید لیلاز، روزنامه نگار اقتصادی نزدیک به دولت نیز در مطلبی خواستار تغییر وزرای اقتصادی کابینه شده و نوشته بود: "آيا اين چهار عضو کابینه، وزيرِ سفته بازان و صاحبان سهام در بورس تهران هستند يا وزير دفاع و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران؛ وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی ایران؛ وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی ایران و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ملت ایران؟ لازم است ذکر کنم که حساب سهامداران بورس و رانت خواران صدها ميلياردي را از یکدیگر جدا می دانم اما اینطور به نظر می رسد که اين نامه فرياد بورژوازي رانتير و رانتخوار براي رسيدن به روزهاي خوش و روياهاي شيرین سال های ۸۴ تا ۹۲است نه هشدار دلسوزانه ۴ وزير كابینه براي حل مسائل اقتصاد ایران. هشداری که باید به آقای روحانی بدهم این است که مراقب باشیم، مبادا بورژوازي رانتخوار باشد كه دلسوزانه سر از نامه در آورد و رانت های از کف رفته اش را طلب می کند. فریاد می کشد و زیر پوستی تهدید می کند. راه خروج از رکود بورس نیست و مسائل بسیار مبنایی تری باید مورد توجه قرار گیرد. اين نامه بدون آنکه بخواهیم به امضاکنندگان آن جسارت کنم نشان می دهد که ماهيت ركود به درستی شناخته نشده است. اين نامه بدون آنكه به نویسندگان آن جسارت كنيم، بازگشت به ۳ سال پيش را دنبال می کند در حالي كه بايد برای اصلاح امور به ۱۰ سال قبل بازگرديم". در واکنش به این گمانه زنی ها و توصیه ها، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت و یکی از منتقدان نامه ۴ وزیر دیروز تغییر در تیم اقتصادی را تکذیب کرد. او گفت: "آقای رئیس جمهور بیان کرد برای اینکه بتوانیم همواره شایسته عمل کنیم نیاز است برنامهها را برای خروج از رکود به انجام برسانیم و اینکه تعبیر شود در تیم اقتصادی دولت قرار است تغییری انجام شود فکر نمیکنم این مطلب درست باشد. صحبتی درباره تغییر اعضای اقتصادی دولت مطرح نشده، باید همه تلاش کنیم که برنامههای اقتصادی را پیش ببریم البته نسبت به ادوار گذشته هماهنگی بیشتری بین تیم اقتصادی دولت و بانک مرکزی و سایر ارکان اقتصادی وجود دارد. بنده خبر تغییر وزرا را تائید نمیکنم. بنده معاون رئیس جمهور هستم و تغییرات در این سطح با شخص آقای رئیس جمهور است".
سرتیپ دوم پاسدار عبدالله عبدللهی، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه پاسداران در گفتگو با خبرگزاری ایلنا ادعا کرد که فعالیتهای این قرارگاه، عمرانی است و نه اقتصادی. عبدللهی درپاسخ به این سوال که در حال حاضر قرارگاه خاتم الانبیا در چند پروژه حضور دارد، گفت: "میتوانم تعداد پروژهها را بگویم اما خاتم الانبیا در بیش از ۲۵۰۰ پروژه حضور داشته؛ چه آنهایی که به اتمام رسیده و چه آنهایی که در حال اجرا است." او اضافه کرد: "اینکه گفته میشود یک دهم اقتصاد ایران در دست قرارگاه است، درست نیست و ما تنها در جهت اجرای پروژهها اقدام میکنیم. قرارگاه کار عمرانی میکند و نه اقتصادی. قرارگاه معمولا در حوزههای مختلف عمرانی مانند آب، پالایشگاهی، نیروگاه و خطوط گاز، زیرساختهای ریلی و جادهای و آزادراهی ورود میکند." فرمانده قرارگاه خاتمالانبیاء تاکید کرد: "ارزش ریالی این پروژهها بستگی به زمان اجرا دارد. یک مبلغ عملی پیمان داریم و بعد به تناسب تعدیلها به این مبلغ اضافه میشود و عددش را نمیتوان تخمین زد." او همچنین فاش کرد: "در خارج از کشور هم در پروژههای بسیاری در کشور عراق در حوزههای انتقال گاز و ابنیه و تصفه خانه کار میکنیم." همزمان با این سخنان اظهارات عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی نیز منتشر شد که در پاسخ به این موضوع که بخش خصوصی فعال در حوزه عمران مدعی هستند پروژههای عمرانی اقتصادی ناعادلانه به قرارگاه خاتمالانبیاء واگذار شده، تاکید کرده: "در این باره باید حرفهای بخش خصوصی شنیده شود و اگر تخلفی در روند واگذاری پروژهها بوده باید این موارد در شورای رقابت اثبات شود و در این شورا مورد بحث و پیگیری قرار بگیرد." فرمانده قرارگاه خاتمالانبیاء از یک طرف ادعا کرده که فعالیت این نهاد اقتصادی نیست و از سوی دیگر خبر از پروژههای برونمرزی آن داده است. او توضیحی نمیدهد که آیا فعالیتهای برونمرزی سپاه نیز اقتصادی نبوده است؟ البته ادعای غیراقتصادی بودن فعالیتهای داخلی سپاه نیز ادعایی دور از واقعیت است که حتی مسئولان جمهوری اسلامی نیز خلاف آن را گفتهاند. تنها دو ماه بعد از انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری اسلامی، احمد توکلی، نماینده راستگرای مجلس از فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران انتقاد کرده و گفته بود: "به نظر من امروز، زمانی است که حاکمیت باید در مورد حضور نظامیان در اقتصاد تصمیم قاطعانه بگیرد. اگر تصمیم درست گرفته نشود، افرادی که قدرت نظامی دارند، دارای قدرت اقتصادی هم میشوند و به آنجا میرسند که قدرت سیاسی را هم در دست بگیرند و این روند با مردمسالاری سازگار نیست." بعدها و در آذرماه سال ۱۳۹۳ حسن روحانی گفته بود: "باید تجمیع قدرت را از بین ببریم. با تجمیع یک قدرت در نهاد فساد درست میشود؛ اگر تفنگ، پول، قدرت، روزنامه، سایت و تبلیغات در یک جا جمع شد حتما فساد است؛ دنیا عقلش رسیده که قدرتها را تفکیک کرده است." او همچنین کنایه زده بود: "اگر تفنگ، روزنامه، قدرت و خبرگزاری را همه در یک نهاد جمع کردیم ابوذر و سلمان هم باشد فاسد میشود. اینها اشکالآفرین است و تجمیع قدرت در یک جا فساد است؛ چرا قوای سهگانه درست شد؟ یک دولتی درست میکردید که خودش قانون وضع کند و اجرا کند." چندی بعد در دیماه سال ۱۳۹۳ روحانی طی سخنانی دیگر از نهادهایی که فعالیت اقتصادی میکنند، اما مالیات نمیدهند انتقاد کرد: "میشود یک نهاد کار اقتصادی بکند و مالیات ندهد اما تا میگوییم فلان نهاد باید مالیات بدهد بساطی درست میشود." او معتقد بود: "اقتصاد در کشور با انحصار پیشرفت نمیکند و اگر موضوعی منحصر در دست گروه خاصی باشد فساد ایجاد میشود حتی اگر سلمان و ابوذر باشد." کنایههای مکرر به "سلمان و ابوذر" در واقع کنایه به کسانی بود که خود را سلمان و ابوذر میدانند و در سپاه پاسداران مشغول به کار نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شدهاند. در همان روزها همزمان با سخنان روحانی، انتقادهای گستردهای از فعالیت اقتصادی و سیاسی سپاه پاسداران در رسانههای داخلی هم منتشر شد. چند روز بعد یکی از اعضای گروه فشار در روزنامه وطنامروز طی یادداشتی با عنوان " سلمان و ابوذر فاسد نمیشوند، فکری به حال طلحه و زبیر کنید" نوشت: "من البته خوشحالم زنجیرهایها سپاه را میزنند! «جمل آنلاین» باید هم سلمان و ابوذر را بزند، چرا که تا خرخره سر در آخور طلحه و زبیر دارد! رسانههایی که لوگوی خود را یک روز با رنگ کروات جان کری ست میکنند و دگر روز با پرچم تروریستهای تکفیری، باید هم سپاه را بزنند! وطنفروش، باید هم سپاه را بزند! اجنبیپرست باید هم بسیج را بزند!" همزمان روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران نیز در یادداشتی نوشت: "این یك واقعیت مسلم است كه امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب قرارگاه خاتمالانبیا وارد حوزه اقتصادی شده و در حوزه رسانهای نیز ورود پیدا كرده است و از برخی رسانهها حمایت به عمل میآورد. اما به راستی فلسفه حضور سپاه در عرصه اقتصادی یا رسانهای چیست؟ آیا این نهاد نظامی اكنون برای بسط قدرت خویش وارد این حوزهها شده یا اینكه به دلیل برخی كمكاریها مجبور شده كه بار دیگران را نیز به دوش بكشد؟" نویسنده معتقد بود: "ورود سپاه به عرصه اقتصادی و رسانهای نه به جهت كسب قدرت بلكه از سر ناچاری و اضطرار است. از سوی دیگر نیز تجربه این نهاد نشان داده است كه ابوذرها و سلمانهایش پا در ركاب ولی امر هستند و همچون خواص مردود ولایت را به مصلحت خود نمیفروشند."
غلامعلی حداد عادل طی سخنانی که در مراسم "رونمایی از تقریظ" علی خامنه ای بر یک کتاب، بیان کرد، مساله زنان را یکی از چالشهای جمهوری اسلامی خواند. این مراسم که نوعی دیگر از "ابراز ارادت" به "مقام معظم" محسوب میشود، به بهانه چند خط نوشته خامنهای و برای معرفی یکی از کتابهای تبلیغاتی در جمهوری اسلامی برگزار شده است. این کتاب که با عنوان "دختران آفتاب" توسط انتشارات سروش منتشر شده، یکی از محصولات تبلیغی سبک زندگی مورد علاقه رهبر جمهوری اسلامی است. در سایت انتشارات سروش، وابسته به صدا و سیما، در توصیف این کتاب آمده است: "دختران آفتاب خواسته است که زن و منزلت و شخصيت و هويت او را بشناساند؛ به خودش، به مَردَش، به جامعهاش، و به تاريخ گذشته و سرنوشت آيندهاش؛ همان گونه که هست و همان گونه که بايد باشد. و همين گونه است که او را از طفيلی مرد بودن می رهاند و نشان می دهد که در عين زن بودن هيچ از مراتب و کمالات انسانی کم ندارد. همسفران دختران آفتاب به سرمنزل تفکری میرسند که انسان را میبيند و اعتبار میبخشد؛ خواه زن باشد خواه مرد. سرمنزل مقصود دختران آفتاب دامان پرمهرومحبت مادری است که سرچشمة همة نيکیهاست. مادری که فاطمة خوبیهاست و زهرة روشنايیها." به این ترتیب چنانچه سیدعلی خامنهای نیز بارها در سخنرانیهای عمومی خود بیان کرده، "سرمنزل مقصود دختران" در جمهوری اسلامی باید مادر شدن باشد و این "سرمنزل"، همان سبک زندگی مورد علاقه رهبر جمهوری اسلامی نیز هست. غلامعلی حدادعادل طی سخنانی در این مراسم گفت: "مسئله زن در جامعه روز و انقلاب اسلامی یکی از چالشهایی است که نظام ما با آن مواجه است، وقتی سخن از چالشها و مشکلات کشور میشود همه به سمت مسائل اقتصادی و سیاسی توجه میکنند اما من معتقدم که مسئله زنان و خانواده اهمیت کمتری از مسائل اقتصادی و سیاسی ندارد." او اضافه کرد: "رهبری نیز حساب ویژهای روی مسئله زن باز کرده و به نظرم باید اجزای منظومه فکری ایشان به زن کشف شود تا تصور ایشان نسبت به زن و خانواده درست درک شود." حدادعادل همچنین با انتقاد از "غربگراها" تاکید کرد: "غربگراها حتی در کشور خودمان که جاده صاف کن غرب هستند با شعارهایی از این جنس برای رأی آوردن و ... زنان را جذب و برای دستیابی به منافع خود از آنها سوءاستفاده میکنند. ما باید بگوییم که زنان و مردان دارای حقوق متساوی هستند ولی حقوق متساوی داشتن برابر با حقوق مشترک داشتن نیست." در همین جلسه امیر خوراکیان معاون هماهنگی موسسه پژوهشی انقلاب اسلامی نیز طی سخنانی اعلام کرد: "اعتقاد ما این است که اندیشه و نگاه، رفتار و سلیقه مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگ میبایست تبدیل به رویههای نظاممند در حرکت کلان فرهنگی کشور شود. شاید در فهرست کوتاهیهایی که در فرهنگ داریم این مسئله نیز قرار گیرد." آیتالله خامنهای در سالهای گذشته بارها خواستار تغییر در سبک زندگی مردم شده است. او چند ماه پیش در جمع گروهی از هوادارانش گفته بود: "مسئله عدالتخواهی خیلی مهم است، شُعب گوناگونی دارد؛ به اسم هم اکتفا نباید کرد، باید واقعاً دنبال بود. از جمله، مسئله سبک زندگی اسلامی است. از جمله، آزادیخواهی است؛ آزادی نه بهمعنای غلط و منحرفکننده غربی که معنای آزادی این است که دختر اینجوری زندگی کند، پسر اینجوری زندگی کند. لعنت بر آن کسانی که برخلاف سنّتهای اسلامی و سنّت ازدواج، با سنّت ازدواج صریحاً مخالفت میکنند و بعضی از منشورات ما و دستگاههای فرهنگی ما متأسّفانه این را ترویج میکنند؛ باید با اینها مقابله کرد." او پیش از آن هم بارها درباره این موضوع سخن گفته است. برای نمونه طی سخنانی در مهرماه سال ۱۳۹۱ علاوه بر توضیح آنچه که سبک زندگی ایرانی-اسلامی نامیده بود، گفت: "باطن فرهنگ غربی عبارت است از همان سبک زندگی مادىِ شهوتآلودِ گناهآلودِ هویتزدا و ضد معنویت و دشمن معنویت. شرط رسیدن به تمدن اسلامىِ نوین در درجهی اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهای متمادی، یک چیزهائی را عادت کردهایم تقلید کنیم." خامنه ای معنی سبک زندگی را نیز در این موارد خلاصه کرده بود: "مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئلهی زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است." رهبر جمهوری اسلامی در اواخر اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳ و در ابلاغیه موسوم به "سیاستهای کلی جمعیت"، صریحا خطاب به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار "ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی" شد. در واقع آنچه که او سبک زندگی اسلامی مینامد، بیش از هر چیزی، به مساله زنان مربوط است. به همین دلیل است که آشکارا تلاش میکند تا با تغییر سیاستهای حکومتی، در زمینههای مختلفی همچون ازدواج، تعداد فرزندان، سبک پوشش و حتی تحصیلات و شغل دختران دخالت کند. از دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی مهمترین نقشی که زنان باید به عهده بگیرند مادر بودن است. او در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ در دیدار با گروهی از مداحان مذهبی گفته بود: "فرزندآورى یكى از مهمترین مجاهدتهاى زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآورى در حقیقت هنر زن است؛ اوست كه زحماتش را تحمل میكند، اوست كه رنجهایش را میبرد، اوست كه خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختیار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفهاش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهاى جسمانىاش را به آنها داده؛ در واقع این هنر زنها است. اگر چنانچه ما اینها را در جامعه به دست فراموشى نسپریم، آن وقت پیشرفت خواهیم كرد."
همزمان با تصویب طرح توافق اتمی ایران با ۵+۱، رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر به کلید واژه مورد علاقه خود یعنی "جنگ نرم" بازگشته و در دیدار با مدیران صدا و سیمااز آنها خواسته به همراه دیگر نیروهای وفادار به نظام، جلو استحاله جمهوری اسلامی را بگیرند و نگذارند از این حکومت، فقط نام "جمهوری اسلامی با یک معمم در راس اش" باقی بماند. اظهارات جدید آیت الله خامنه ای دستمایه اظهارنظرها و همراهی ها سایت ها و رسانه های جناح تندروی جمهوری اسلامی شده است. روزنامه "جوان" ، از روزنامه های نزدیک به سپاه پاسداران،در همین راستا شماره دیروز خود را به "لبیک به ندای رهبر" اختصاص داد و در گزارشی به بررسی آنچه که "راه های نفوذ دشمن به داخل" نامید، پرداخت. این روزنامه نوشت: "آمريكاييها به دنبال ايجاد فضايي براي نفوذ در عرصه سياسي كشور يا تغيير در روندهاي سياسي و تصميمگيري كشور هستند. براي دستيابي به اين هدف نيز از سياستهايي چون ايجاد دودستگي يا دوگانهسازي استفاده ميكنند. خطاب قرار دادن عدهاي به عنوان «مستعد»، «تجديدنظرطلب»، «نسل جوان» در اظهارات اوباما يا «جواناني كه آينده ميخواهند» و همچنين قلمداد كردن مخالفان رابطه با امريكا با عنوان «تندروها» در اظهارات جان كري، از همين دست دوگانهسازيها و ايجاد شكاف در جامعه ايران است". جوان سرمقاله خود را نیز به "واقعیت انکار ناپذیر جنگ نرم" اختصاص داد و طی آن نوشت: "آنچه در فتنه ۱۳۸۸ اتفاق افتاد به نظر ميرسد دشمن در جنگ نرم خويش تا گام سوم پيش رفت و ميرفت با ابزار جنگ خياباني و فشار به دستگاه تصميمگير نظام، گام چهارم را براي خويش رقم بزند كه توطئههاي او نقش بر آب شد. آنچه ديروز رهبر فرزانه انقلاب در بحث جنگ نرم دشمن بيان فرمودند ناشي از اتفاقاتي است كه در گذشته افتاده و اين نگراني وجود دارد با برخي روندهايي كه در مرحله شكلگيري است از قبيل آينده «برجام» و «نفوذ» دشمن پس از توافق هستهاي و برخي چراغسبزهاي داده شده، فرآيند جنگ نرم دشمن عليه انقلاب اسلامي از شتاب بيشتري برخوردار شود. بنابراين معظمله اين بحث را در جمع مديران رسانه ملي مطرح كردند چون اين رسانه در خط مقدم جنگ نرم دشمن قرار دارد و همانگونه كه دشمن با راهاندازي و فعاليت شبكههاي تلويزيوني، ماهوارهاي، راديو، خبرگزاري، مطبوعات و سايتها تلاش ميكند با فشار سنگين پروژه جنگ نرم خود عليه جمهوري اسلامي را دنبال كند، رسانه ملي نيز رسالت سنگيني در خنثيسازي اهداف دشمن در اين حوزه دارد كه چه بسا در كنار رسانه ملي، مطبوعات و ديگر رسانههاي جبهه انقلاب همگام با رسانه ملي بايد به اين هشدار رهبر معظم انقلاب لبيك گويند و دشمنان بيروني و درون انقلاب را نااميد سازند". روزنامه حمایت، ارگان قوه قضاییه جمهوری اسلامی نیز درباره "جنگ نرم" چنین نوشت: "اساساً جریانی در کشور وجود دارد که مقوله تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را افسانه و خیالپردازی میداند. وقتی چنین باوری وجود داشته باشد، طبیعی است که اعلام خطری هم به جامعه ابلاغ نمیشود اکنون شاهدیم که عملاً بخشهای مرتبط با موضوع حساس فرهنگ، اعتقادات انقلابی - دینی و نیز برخی چهرههای تاثیرگذار سیاسی – فرهنگی نیز در این حوزه دچار نوعی رکود و بیعملی شده، احساس خطر نمیکنند و تنها پرچمدار این گفتمان، شخص رهبر معظم انقلاب اسلامی است. در نتیجه، جامعه و بعضی رسانهها خطر حمله ناتوی فرهنگی دشمن را جدّی تلقی نکرده و فریادهایی که بعضاً زده میشود کاملاً فردی و موردی است. روشن است که در چنین شرایطی، اقدامات صورت گرفته جدّی و هدفمند نباشد و به صورت جبههای واحد و حرکتی دارای قوام تبدیل نشوند.کشور ما در عرصههای اقتصادی، سیاست خارجی و دفاعی مورد طمع و تهاجم قرار دارد اما از آنجا که دشمن به خوبی واقف است ورود و نفوذ از این منافذ بسیار سخت و در برخی موارد ناممکن است، انرژی اصلی را بر وارد نمودن ضربات سهمگین و مهلک بر پیکره نظام اسلامی متمرکز نموده است. در مواردی نیز آسیبهای جدّی وارد شده که از آن جمله به برخی تغییرات در سبک زندگی و استحاله باورها و نگرش در برخی از جوانان میتوان اشاره کرد. این خاصیت حوزه تفکر و فرهنگ است که از جنگ نرم، تاثیر پذیرد و دچار تغییرات نامحسوسی شود که حتی جامعه هدف نیز احساس تهاجم و ضربهپذیری نکند". خبرگزاری "موج" هم به "جنگ نرم" را پرداخته و نوشته است: "مهمترين واقعيتي که وجود دارد اين است که هنوز که هنوز است در مقابل ساماندهي پيچيده، دقيق، هوشمند، قدرتمند و پرهزينه دشمن براي حمله به جمهوري اسلامي و انتقال ويروسهاي خطرناکي که تاکنون منتشر کرده و تا عمق افکارمردم پيش رفته است، سازماندهي لازم، دقيق و قدرتمندي درجهت مقابله صورت نگرفته است.هنوز باور ضرورت سازماندهي و مقابله با دشمن در موضوع جنگ نرم و نفوذ به وجود نيامده است؛ و اين يعني تأثير و نفوذ ويروسهاي فلج کننده دشمن در جنگ نرم به صحنه ايران اسلامي.اين در حالي است که افسران جنگ نرم يعني اهالي رسانه اعم از مديران و خبرنگاران همچنين سربازان لشکريان جنگ نرم، همچون دانشجويان هوشيار و متعهد و فرماندهان جنگ نرم همچون فرماندهان بازمانده آب ديده و دلسوز دوران دفاع مقدس، اساتيد و صاحب نظران دانشگاه، فرهيختگان و قلم به دستان مستقل، متعهد و متدين، خود نمايي ميکنند که بايد سازماندهي شوند". استقبال از بازگشت کلیدواژه "جنگ نرم" در حالیست که پیش از این رقمی معادل ۵ تریلیون ریال بابت "مقابله با جنگ نرم" هزینه شده است.به همین علت پیش از این اختلافاتی بر سر سهم از بودجه جنگ نرم رسانه ای شده بود. برای نمونه، سایت "بی باک نیوز" در مطلبی نوشته بود: "فرماندهي محترم سپاه پاسداران بايد شخصا در مقابل باندهايي كه شعار كار فرهنگي و جنگ نرم را بهانهاي براي حيف و ميل بيتالمال كردهاند بايستد و اجازه ندهد عدهاي بهعنوان ضرورت جنگ رسانهاي، بودجههاي كلاني را در جاي جاي كشور به نفع برخي افراد و گروهها و حلقهها هزينه كنند.چه اين افراد و گروهكها از زيرمجموعههاي سپاه محسوب شوند چه خارج از اين نهاد مقدس باشند....بيشك عدهاي قصد ندارند تا توانمندي و موفقيتهاي سربازان و لشكريان جنگ نرم نظام مقدس جمهوري اسلامي را ببينند و تمام تلاش و كوشششان بر اين است تا به هر شكل ممكن نيروهاي انقلاب را سرخورده يا از ميدان به در كنند، زيرا در غير اينصورت بيكفايتي و بريزوبپاشهايشان بسيار به چشم ميآيد.آنها خوب ميدانند اگر يك صدم بودجهاي كه با دوستانشان حيف و ميل ميكنند را به دست نخبگان واقعي كشور بدهند، قطعا صدها برابر اقداماتي كه آنها ادعا دارند و گزارش صوري ميدهند، كار واقعي صورت ميگيرد، پس اين گروهكهاي زالو صفت بايد به هر شكل ممكن نخبگان واقعي كشور را در حصر اقتصادي و رواني قرار دهند كه به مرور زمان خودبخود از ميدان خارج شوند و عرصه براي آنها تنگ نشود".
سعید لطفی تهیهکننده برنامه «به خانه برمیگردیم» در خصوص کامنت توهین آمیز مائده حجاری به سردار همدانی گفت: :این کارشناس در زمانی که من به عنوان تهیه کننده جدید این برنامه کار را در اختیار گرفتم، به برنامه دعوت نشده است ولی با توجه به مطلب توهین آمیز این کارشناس، ما به هیچ عنوان از وی در برنامه های آتی خود دعوت نخواهیم کرد.امکان نخواهد داشت ما از مجریانی که چنین توهین هایی را انجام می دهند، در برنامه مان دعوت کنیم و او برای همیشه اخراج شده است. خبرگزاری بسیج، با پوزش از روح مطهر شهید گرانقدر سردار همدانی و خوانندگان محترم، تصویر این هتاکی را قرار می دهد.
ساعاتی پیش دو فرمانده عالیرتبه سپاه به نامهای سردار مختاربند و سردار حسونیزاده بههمراه ۴ فرمانده ارشد حزب الله در سوریه به کشته شدند. چند روز پیش هم سردار همدانی از فرماندهان ارشد در سوریه کشته شد. این افراد پس از آغاز عملیات مشترک روسیه، ایران و سوریه کشته شدهاند
اولین تصاویر منتشر شده از فیلم بادیگارد ساختهی جدید ابراهیم حاتمیکیا نشان میدهد که پرویز پرستویی با گریمی مشابه سردار سلیمانی در فیلم نقشآفرینی میکند. فیلم بادیگارد به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا که از همان آغاز فیلمبرداری با حاشیههای زیادی همراه بوده، با انتشار اولین تصاویر از حضور پرستویی در این فیلم، با حاشیهای تازه مواجه شده. در این تصاویر که از پشت صحنهی فیلم است و پرستویی را در کنار حاتمیکیا نشان میدهد، گریم نقش پرستویی بسیار شبیه و نزدیک به سردار قاسم سلیمانی است. پرستویی در این فیلم گویا کاراکتر بادیگاردی زبده را بازی میکند که وظیفهی محافظت از یک دانشمند هستهای را دارد. مدیریت پروژهی بادیگارد که گفته میشود دربارهی مسائل مربوط به انرژی هستهای و موقعیت این روزهای جمهوری اسلامی ساخته شده، به عهدهی احسان محمدحسنی است که مدیریت سازمان فرهنگی اوج، از زیرمجموعههای "قرارگاه عماریون"، را به عهده دارد. یکی از فعالیتهای قبلی این موسسه، ساخت بیلبوردهایی ضد مذاکره با آمریکا بود که در سطح شهر تهران به نمایش درآمد.
اسکات فلاندرز، مدیر مجله پلیبوی گفته است که به دلیل رواج و دسترسی آسان به تصاویر و مطالب پورنوگرافیک از طریق اینترنت، عکسهای برهنه زنان چنان "قدیمی" شده و جذابیت خود را از دست داده که این نشریه انتشار چنین تصاویری را متوقف خواهد کرد. آقای فلاندرز در مصاحبه با نشریه آمریکایی نیویورک تایمز گفته است که هیو هفنر، بنیانگذار ۸۹ ساله پلیبوی هم در جریان این پیشنهاد قرار گرفته و با آن موافقت کرده است و در نتیجه، انتشار تصاویر برهنه در نشریه و وبسایت پلیبوی از ماه مارس ۲۰۱۶ متوقف میشود. هیو هفنر ماهنامه پلیبوی را ۶۲ سال پیش پایهگذاری کرد و از آن زمان، در هر شماره نشریه تصاویری از زنان برهنه چاپ شده است. برخلاف نشریات پورنوگرافیک، تصاویر پلیبوی صرفا پیکرهای برهنه زنان را نشان میدهد و هدف آن به تصویر کشیدن حرکات تحریکآمیز جنسی نیست. در نتیجه، این نشریه در محدوده "نامناسب برای کودکان زیر ۱۳ سال" ردهبندی شده است. مدیر پلیبوی در مصاحبه خود گفته است که امروزه اینترنت "هر نوع تصویر جنسی قابل تصور" را به سادگی و به رایگان در دسترس قرار داده و در نتیجه، چاپ تصاویر زنان برهنه تازگی خود را از دست داده است. وی همچنین گفته است که از این بعد، مخاطبان مورد نظر پلیبوی "مردان جوان شاغل" هستند و وبسایت پلیبوی هم به نحوی متحول خواهد شد که بتوان بدون اشکال، آن را در محل کار هم باز و مشاهده کرد. به این ترتیب، انتظار میرود که استفاده از این وبسایت هم افزایش یابد. فروش نشریه پلیبوی که در اواسط دهه ۱۹۷۰ با تیراژ نزدیک به شش میلیون نسخه منتشر میشد اینک به حدود هشتصد هزار نسخه کاهش یافته و انتشار آن سودده نیست. نشریه انتظار دارد با تغییراتی که در رویکرد خود می دهد مخاطبان بیشتری را به مجله و همچنین وبسایت آن جذب کند. اولین نسخه پلیبوی در سال ۱۹۵۳ با تصویری از مریلین مونرو، بازیگر مشهور سینما منتشر شد و در یادداشت سردبیر آمده بود که "اگر شما مرد و در سن ۱۸ تا ۸۰ سالگی هستید، این نشریه ویژه شماست." این نشریه در چندین کشور دیگر نیز خاص خوانندگان آن کشور منتشر میشده اما در حال حاضر، ادامه فعالیت بعضی از آنها متوقف شده است. از جمله پلیبوی استرالیا که در سال ۱۹۷۹ راهاندازی شده بود در سال ۲۰۰۰ و در حالیکه تیراژ آن به ۲۵۰۰۰ نسخه کاهش یافته بود برچیده شد. در بعضی کشورها، قوانین ناظر بر جنبههای اخلاقی محتوای رسانهها باعث شده است که پلیبوی با محدودیتهای خاصی منتشر شود. همچنین، فروش این نشریه در شماری از کشورهای جهان ممنوع بوده است. این نشریه به خط بریل برای نابینایان هم منتشر میشود. در مواردی، انتشار یا فروش این نشریه در بعضی کشورها با اعتراضاتی همراه بوده است. نشریه پلیبوی متعلق به موسسه پلی بوی است. این موسسه در زمینههای مختلف فعالیت دارد که از جمله شامل وبسایت، رادیو، تلویزیون است.
تصویب جزئیات طرح توافق هستهای در مجلس شورای اسلامی با حاشیههای فراوانی همراه بود. به گزارش ایسنا، در جریان کشمکشهایی که بر سر رأیگیری در مورد طرح اجرای برجام در مجلس پیش آمد، جواد جهانگیرزاده (موافق) و مهرداد بذرپاش (مخالف) با یکدیگر درگیر شدند که تعدادی از نمایندگان آنها را جدا کردند. جزئیات این طرح در شرایطی به تصویب رسید که هیئترئیسه مجلس گفته بودند بیش از ۲۰۰ پیشنهاد اصلاحی در مورد این طرح دریافت کردهاند. همچنین مهدی کوچکزاده، از نمایندگان مخالف اعلام کرد که علی لاریجانی، رئیس مجلس قبل از آغاز جلسه علنی به نمایندگان گفته است که "کشور تصمیم گرفته که امروز پیشنهادات مطرح نشود". به گزارش تسنیم، آقای کوچک زاده که از مخالفان توافق جامع اتمی بود گفته است که وقتی از آقای لاریجانی پرسیده شد که این تصمیم را چه کسی گرفته است، او گفته: "همانی که خودت میدانی". به گفته آقای کوچک زاده، محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس هم به نمایندگان گفته است که دیشب رئیس مجلس به اتفاق علی شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) و اصغر حجازی (از مسئولان عالیرتبه دفتر آیتالله خامنهای) تصمیم گرفتهاند که طرح اجرای برجام به سرعت بررسی و تصویب شود. آقای کوچک زاده گفت: "ما تنها میخواهیم بگوییم که طبق گفته آقای باهنر، این موضوع تصمیم رهبری نیست که به مجلس ابلاغ شده... این تصمیم لاریجانی، شمخانی و حجازی است. این طرح امروز در مجلس و با ریاست لاریجانی ظرف ۱۵ دقیقه تصویب شد. ۲۵۰ نماینده مجلس با ۱۶۱ رأی موافق، ۵۹ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع تصویب کردند.
نشریه «ساینس نیوز» با نظرخواهی از ۳۰ نفر از برنگان جایزه نوبل، ۱۰ دانشمندی را که تحقیقاتشان بیش از همه مورد توجه این نوبلیستها بوده انتخاب کرده که در جمع آنها دکتر یاسر رودی، فیزیکپیشه جوان ایرانی نیز حضور دارد. به گزارش ایسنا، دکتر رودی، محقق ایرانی موسسه علوم اعصاب کاولی و مرکز محاسبات عصبی دانشگاه علوم و فناوری نروژ(NTNU)، خرداد ماه امسال جایزه «اریک کندل ۲۰۱۵» را که هر دو سال یکبار با مشارکت فدراسیون نوروساینس اروپا در حوزه علوم اعصاب اعطا می شود دریافت کرد. موضوع اصلی تحقیقات وی، درک ساختار محاسبات و الگوریتمهای مربوط به نتیجه گیریهای عددی و آموزش و چگونگی پایهریزی این محاسبات در شبکههای عصبی است. وی با همکاری پروفسور «می بریت موزر» و پروفسور «ادروارد موزر» – برندگان نروژی جایزه نوبل پزشکی ۲۰۱۴ – به نتایج چشمگیری در زمینهی درک ساختارهای شبکه (grid) در سیستمهای ردیابی انواع پستانداران و کارکردهای حافظه دست یافته است. به گفتهی پروفسور ادوارد موزر، یاسر رودی یکی از معدود محققان جوان در سطح بینالمللی است که هم در زمینه علم اعصاب و هم در زمینهی فیزیک نظری فعالیت میکند. وی با ایجاد فعالیتهای مشترک نقش بسزایی بر تاثیرپذیری این دو رشته از یکدیگر برعهده دارد. پروفسور میبریت موزر هم میگوید: نکتهی جالب در مورد یاسر این است که او میتواند با استفاده از قوانین پایهای فیزیک محاسبات ذهنی را توضیح دهد که ممکن است حتی در مورد مواد غیر جاندار نیز صدق کند. ایسنا
مسئولان ترکیهای دو شبکه اجتماعی فیسبوک و توییتر را در پایتخت این کشور فیلتر کردند. رسانههای ترکیهای گزارش دادند که تصمیم برای فیلتر کردن این دو شبکه در پی دو عملیات تروریستی در آنکارا اتخاذ شده است. گفته شده است که فیلتر شدن این شبکهها موقت خواهد بود. به گزارش ایسنا به نقل از سایت اینترنتی المحیط،دو انفجار تروریستی روز شنبه پایتخت ترکیه را لرزاند که طبق آمارهای رسمی جان ۹۵ تن را گرفته و باعث زخمی شدن ۲۴۶ تن شد که وضعیت جسمانی ۴۸ تن از این مجروحان وخیم اعلام شده است. کلمه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر